داخلی
»مطالب کتابداری
»گاهی دور گاهی نزدیک
آیا مطالعه همان خواندن است؟ آیا خواندن همان آواز خواندن است؟
ضرورت توجه به ماهیت خواندن و مفهوم عملیاتی آن برای هم آوایی در زمینه ایجاد رفتار خواندن در جامعه
(لیزنا، گاهی دور/گاهی نزدیک ۱۲۰ ): دکتر سید مهدی حسینی، دبیر اجرایی نخستین همایش ملی خواندن:
مقدمه
داستان طرح "نخستین همایش ملی خواندن" از آنجا شروع شد که به پیشنهاد خانم سیدی، کتابدار بخش امانت کتابخانه مرکزی دانشگاه کردستان، تصمیم گرفتیم که از دانشجویان عضو کتابخانه که در استفاده از منابع و رعایت مقررات کتابخانه، براساس آمار و شناخت همکاران، برجسته هستند، در هفته کتاب با لوح تقدیر و هدیه ای کوچک تقدیر نماییم. اگرچه پس از کش و قوسهای اداری امکان اجرای آن را در آبان ماه نیافتیم، اما در هفته پژوهش ضمن دعوت از معاون فرهنگی، مشاور ریاست دانشگاه و مسئول روابط عمومی، و چند نفر از استادان که بیشتر به کتابخانه می آیند، مراسم کوچکی برگزار شد و ضمن توضیحات بنده درباره اهداف اینگونه فعالیتها، برنامه های آینده و درخواست همکاری معاونت فرهنگی دانشگاه با کتابخانه مرکزی برای توسعه رفتار خواندن در دانشجویان و اساتید دانشگاه، برخی پیشنهادها و مسائل نگران کننده از سوی مهمانان بیان شد. یکی از این نگرانیها که توسط مشاور ریاست دانشگاه بیان شد، پایین بودن میزان خواندن در میان دانشگاهیان بود. ایشان پیشنهاد نمودند که سمیناری یکروزه در سطح دانشگاه تشکیل شود تا عوامل و راههای رفع چنین مشکلی مورد بحث قرار گیرد. بنده پیشنهاد کردم که این موضوع ظرفیت کار در سطح ملی را دارد و قول دادم که سر فرصت طرحی را در دانشگاه برای تصویب ارائه دهم. دلیل پیشنهاد برگزاری همایش در سطح ملی این بود که در یک دانشگاه خاص، به اندازه کافی صاحبنظر و پژوهشگر علاقه مند به موضوع خواندن که دارای تجربه در این حوزه باشد، نداریم. افزون بر آن، موضوع میان رشته ایست و باید از حوزه های مختلف دیگر، علاوه بر رشته علم اطلاعات و دانش شناسی کمک گرفته شود. مانند، علوم تربیتی، روانشناسی، جامعه شناسی، مدیریت، مشاوره، علوم اجتماعی و مانند آنها.
شروع کردم به جستجو و مطالعه متون مرتبط با خواندن، و بررسی همایشهای مرتبط اجرا شده در داخل و خارج. متوجه شدم، در داخل کشور بیشتر روی شیوههای مطالعه مؤثر و تکنیکهای سریع خوانی کار شده است. اما در خارج متون فراوانی میتوان یافت. برای نمونه، فصلنامه هایی مانند"Reading Research Quarterly" و "The Reading Teacher" چندین سال است که در خارج منتشر میشود. از سوی دیگر، به خاطر داشتم که نهادها و ارگانهای مرتبط با مسئله خواندن در جامعه، به صورت مبهم با این مسئله روبرو میشوند و هرکدام از زاویه دید شخص خاصی به مسئله می پردازند. به همین دلیل، تلاش کردم محورهایی را برای همایش خواندن تدوین نمایم که به معنی واقعی تمامی جنبه ها و سازمانها و نهادهای مرتبط و مؤثر در ایجاد مهارت خواندن و نهادینه کردن رفتار خواندن را مد نظر قرار دهد.
خواندن یا مطالعه
موضوعی که می خواهم در این بخش به آن بپردازم استفاده از واژه خواندن در نام همایش است . یکی از دعوت شدگان به دومین جلسه همیاری در برگزاری "نخستین همایش ملی خواندن" که کارشناس فرهنگی یک سازمان در سطح استان کردستان است، در جلسه گفت: "من با کلمه خواندن در عنوان همایش شما مشکل دارم. مردم عادی، با دیدن پوستر همایش، فکر میکنند این همایش درباره آواز خواندن است. آیا بهتر نبود که کلمه دیگری به جای آن قرار میدادید؟ مثلا، مطالعه".
با برخی توضیحات بنده و دبیر علمی همایش و صحبت دو نفر از اعضای جلسه تا حدودی به روش علمی برای ایشان توضیح داده شد که محتوای پوستر (سمبلها و محورهای قرار داده شده در پوستر) و فرایند پذیرش چکیده و مقاله سبب خواهد شد از این درک اشتباه و ارسال و راه یابی آثاری درباره "آواز خواندن" جلوگیری شود.
استفاده نکردن از کلمه یا عبارت دقیق در زمینه خواندن، شاید محدود به حوزه مردم عادی و کوچه و بازار نباشد و در متون و مصاحبههای اهل علم نیز کلمه "مطالعه" را به همراه یا به جای خواندن به کار میبرند (برای نمونه دکتر ارشاد (۱۳۹۴) [۱] در روزنامه ایران با وجود به کارگیری کلمه های کتابخواندن و کتابخوانی در عنوان و برخی تیترهای فرعی نوشته خود، در تیتر فرعی پنجم از کلمه "مطالعه" استفاده نموده است؛ یا دانشجویان دکترای فردوسی مشهد در اطلاعیه خود برای سخنرانی علمی نوشتهاند: کتابت را قورت بده؛ گفتاری پیرامون خواندن و مطالعه[۲]؛ نمونه های دیگری از آشفتگی استفاده از این دو واژه و تعریف آنها در گزارشی که با عنوان" مطالعهای در مطالعه ۱: در جست و جوی معنای مطالعه" مشاهده میشود[۳]- خود عبارت مطالعه ای در معنای مطالعه نشان میدهد که مطالعه اول به معنی بررسی و کندوکاو است و مطالعه دوم به معنی خواندن است؛ نمونه دیگر به کارگیری این دو واژه به جای همدیگر در کتاب "مطالعه در عصر دیجیتال" و نیز نقد آن به چشم میخورد[۴] ).
البته از اصطلاحات دیگری هم مانند "کتاب و کتابخوانی" به جای خواندن استفاده میشود. به یاد دارم که در سال ۹۱ از بنده دعوت شد در جمع کتابداران کتابخانه های عمومی استان کردستان سخنرانی کنم. عنوان گردهمایی یکروزه بود "کتاب و کتابخوانی" در همان جلسه یادآوری شدم که این عبارت نمیتواند نمایانگر کامل مسئله کمبود خواندن در جامعه باشد و بهتر است از عبارتهایی استفاده شود که امکان عملیاتی نمودن آن در جامعه ممکن گردد.
البته نوشته های اندکی هم کلمه خواندن را دقیق و در جای خود به کار برده اند (مانند کودک، کتاب، خانواده نوشته ایرج جهانشاهی[۵])؛ و برخی نویسندگان هم تلاش نموده اند توجه جامعه را به ضرورت تفکیک مفهومی بین این دو اصطلاح جلب نمایند (مانند مقاله «تعریف خواندن و مطالعه و رابطه آنها» که توسط اسماعیل اشکور وکیلی، رئیس اداره آموزش نهاد کتابخانه های عمومی کشور، در همایش فرهنگ مطالعه در ایران[۶] ارائه شده است، یا محمود سالاری که در مقالهای با عنوان نقد و نظری بر ابهام های موجود در مفهوم مطالعه[۷]، در بخشی از نوشته خود اشاره نموده است که مرزبندی بین این دو مفهوم ناممکن است و در نهایت نمیتوان برای آن اقدام عملی انجام داد- البته بسیاری از نتایج پژوهشهای دیگران، به ویژه در خارج از کشور در مورد عملیاتی کردن خواندن، روشن و دارای قابلیت اجرایی است[۸].- سالاری در نهایت بیان نموده است که" آشفتگی قابل ملاحظه ای در تعریف حد و مرز مفهوم مطالعه وجود دارد. هر نهاد یا فردی به زعم خودش شاخصی را برای مطالعه تعیین و بر همان مبنا اطلاعات را گردآوری و تحلیل میکند که پیامد آن اظهار نظرهای ضد ونقیض و حیرانی مخاطبان شده است").
کلمه خواندن، به مهارتی اشاره دارد که فرد را قادر میسازد متنی نوشتاری را بخواند و پیام آن را درک نماید. این مهارت بسته به نوع آموزش در مراحل اولیه آموزش( رسمی یا غیر رسمی) ایجاد میشود و پیوسته امکان رشد و بهبود دارد، تا جایی که به سطح روانخوانی، و خواندن انتقادی برسد: منظور از روانخوانی پیوسته خوانی عبارات و جملات مرتبط و بیان احساس های نوشته است که به انتقال پیام کمک مینماید، برای نمونه، اگر جمله پرسشی باشد از نظر آهنگ و لحن باید متفاوت با جمله خبری خوانده شود. همچنین، خواندن انتقادی به معنی این است که نویسنده متنی را که میخواند با توجه به منطق، یکپارچگی، انسجام، و اصالت محتوا و اطلاعات ارائه شده، سادگی و شفاف بودن بحث ارزیابی نماید. ممکن است بسته به نوع محتوایی که خوانده میشود، اهمیت خواندن انتقادی کم و زیاد شود، اما روانخوانی در همه انواع متون ضروری به نظر میرسد.
مسئله یادگیری خواندن و رسیدن فرد به سطح روانخوانی و خواندن انتقادی میتواند پایه و مرحله اول ایجاد عادت به خواندن یا رفتار ماندگار خواندن در فرد گردد. "مسئله نگران کننده کمبود رفتار خواندن در جامعه ناشی از عادت نکردن به خواندن است". این ضعف رفتار خود ناشی از علتهای گوناگونی است که یکی از آنها دست نیافتن افراد به مهارتهای روانخوانی و خواندن انتقادی در مراحل رشد خواندن است. تدریس در سطوح مختلف آموزشی این باور را در بنده تقویت نموده است که بسیاری از افرادی که وارد دانشگاه میشوند، حتی در سطح فوق لیسانس، به مهارت روانخوانی و خواندن انتقادی دست نیافتهاند. بنابراین، میتوان گفت که در زمینه آموزش این مهارت در جامعه ما، کمبودهای جدی وجود دارد. این یکی از موانع ایجاد عادت ماندگار و رفتار مداوم خواندن است. اما عاملهای مهم دیگری هم وجود دارند. مانند، توجه بیش از حد به آزمونها و برگزاری کنکور یا آزمونهای فراوان در مسیر ادامه تحصیل، نبود فرهنگ خواندن در خانواده، تمایل به استفاده از فرهنگ شفاهی و ضعف فرهنگ نوشتاری، عدم توجه به سلیقههای خواندن افراد در نگارش، چاپ و نشر کتاب، و بسیاری از عوامل دیگر. محورهای نه گانه نخستین همایش ملی خواندن با هدف راه اندازی بحث علمی درباره عوامل مؤثر بر ایجاد رفتار خواندن، از سوی پژوهشگران و صاحبنظران مطرح شده است.
در زبان فارسی بیشتر کلمه "مطالعه" به جای "خواندن" به کار میرود. مطالعه از نظر گستره معنایی عامتر از خواندن است و بیشتر معنای کندوکاو را متبادر مینماید تا مهارت خواندن را. واژه پیشنهادی فرهنگستان به جای مطالعه "بررسی " است. مطالعه در اصل عربی و اسم مصدر است که ریشه آن "طلع" است به معنی آگاه شدن و نمایان شدن، در فارسی "نگاه کردن به چیزی برای اطلاع یافتن از آن" معنی شده است. بر همین اساس به معنی دنبال اطلاعات بودن را هم میتوان از آن برداشت نمود. معادل خواندن در زبان عربی کلمه "قرائت" میباشد. این اشتباهی تاریخی است که کلمهای عام به جای بخشی بسیار جزئی از آن به کار میرود. اگر بخواهیم اندکی دقیق تر درباره مفهوم کلمه های مرتبط با خواندن و مطالعه در سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی صحبت کنیم، میتوان به صورت تطبیقی به جدول زیر توجه نمود.
جدول عبارتهای مرتبط با خواندن و معادل آنها در زبان عربی، انگلیسی، و فارسی
English |
فارسی |
عربی |
Reading: The act or activity of one that reads. Read:To examine and grasp the meaning of (written or printed characters, words, or sentences). |
خواندن |
قرائت |
Study: The effort to acquire knowledge, as by reading, observation, or research: |
بررسی |
مطالعه |
Research: Careful study of a given subject, field, or problem, undertaken to discover facts or principles. |
پژوهش |
تحقیق |
Investigation: A careful examination or search in order to discover facts or gain information. |
رسیدگی/بازجویی/جستجو |
تجسس/استنطاق |
Inquiry: To make a detailed inquiry or systematic examination To observe or inquire into in detail; examine systematically |
پرس و جو |
تفحص |
شایسته است جامعه علمی گسترده معنایی و انرژی نهفته در کلمات را در نظر داشته باشد و به منظور اقدام مؤثر برای حل مسائل اجتماعی از کلمات دقیق، اخص، و قابل کنترل استفاده نماید. بنده براین باورم که تعیین، تعریف و به کارگیری مفهومی دقیق برای خواندن زمینه پرداختن عملی و مؤثر به مسئله خواندن در جامعه را فراهم میسازد. این مهم منطبق با فرایند و فعالیت علمی است، همانطور که در نوشتن پیشنهاده پژوهش، بخش مهمی به اسم "تعاریف مفهومی و عملیاتی اصطلاحات و مفاهیم پژوهش" وجود دارد، لازم است که تعریف مفهومی و عملیاتی عبارتی دقیق برای خواندن مد نظر قرار گیرد تا از سطح انتزاعی فاصله گرفته و گامی عملی در زمینه ایجاد مهارت خواندن و نهادینه نمودن رفتار خواندن صورت گیرد.
توجه به برخی پرسشهای ساده اما بنیادی میتواند اهمیت این موضوع را روشنتر نماید. مانند:
۱- آیا مطالعه قابلیت اندازه گیری دارد یا خواندن؟
۲- آیا مطالعه قابلیت ایجاد، و توسعه و تبدیل شدن به عادت دارد یا خواندن؟
۳- آیا مطالعه رفتار است یا خواندن؟
۴- از مفهوم مطالعه و خواندن کدام فرایند است، کدام رفتار؟
۵- چگونه باید روی این دو مفهوم کار کنیم و هرکدام را چگونه باید اندازه گیری کنیم؟
۶- روشهای آموزش خواندن اولویت دارد یا مطالعه؟ هرکدام وظیفه چه کسی است؟
۷- عوامل بنیاد گذاشتن هرکدام از مفاهیم مطالعه و خواندن به صورت عملی کدام است؟
۸- و ...
دلایل انتخاب محورهای همایش با رویکرد هدایت پژوهشگران به تمرکز بر مفهوم خواندن
انتخاب هرکدام از محورهای اولین همایش ملی خواندن دارای زیربنای فکری خاص خود است که در ادامه تقدیم حضور خوانندگان محترم می شود تا با توجه به تمدید مهلت ارائه چکیده و مقاله، انگیزه ای باشد برای کاری پژوهشی:
۱) مبانی نظری و معرفتی خواندن: هر تحقیقی با مبانی نظری در موضوع مورد پژوهش آغاز می شود. پرداختن به نظریه، مدل، یا چارچوب علمی قابل قبول درباره جنبههای مختلف خواندن شاید مهمترین آغاز باشد. همانطور که در پیام دبیر اجرایی همایش بیان شده است، در حوزه خواندن متون علمی که بتواند پشتوانه عملی قرار گیرد، بسیار ناچیز است. هر مسئله را که بخواهیم به روش علمی حل کنیم، اول باید بدنه دانش آن حوزه را تدوین کنیم. بنابراین پرداختن به نظریه ها و مدلها و چارچوبها از بخش های مهم کار مطالعات خواندن است .
۲) خواندن و لایه های مدیریتی (ارزش ها، باورها، آداب و رسوم، قوانین و مقررات، مجریان): نیروهای پیش برنده یا مانع از نظر فکری و اجرایی بعد از بدنه دانش، شاید هم قبل از بدنه دانش لازم در زمینه خواندن، مسائل اعتقادی، آداب و رسوم اجتماعی و نیز مجریان سازمانهای مرتبط و قوانین و مقرراتی است که برای هدایت جامعه در زمینه خواندن تدوین و به صورت بخشنامه و آئین نامه منتشر میشود. بررسی علمی و منطقی این جنبه خواندن میتواند روشنگر موانع اجرایی باشد.
۳) خواندن و نهادهای فرهنگی: بحث سیاستگذاری نهادهای سیاسی و مدیریتی کشور در حوزه خواندن و مطالعه از بخشهای مطرح این حوزه است، اما نقش و کارکرد و عملکرد نهادهای فرهنگی مطرح است که پرداختن عملی و پیوسته به خواندن در جامعه بخشی جداناپذیر از وظایف آنهاست. بازبینی و ارزیابی عملکرد چنین نهادهایی میتواند برخی از نکات پیچیده و مشکل مسئله را روشن سازد.
۴) خانواده و خواندن: از آنجا که خواندن به عنوان مهارتی اکتسابی و آموختنی از دوران اولیه آغاز زندگی انسان شروع میشود. خیلی از افراد بر این باورند که خانواده نقش بسیار مؤثری در ایجاد و توسعه رفتار خواندن در فرزندان دارد. به همین دلیل، پرداختن به روشها و رفتارهای والدین که مانع یا مشوق خواندن هستند، نیز وضعیت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خانواده میتواند ارزشمند باشد و چه بسا سبب خواهد شد نقش خانواده برای ایجاد و توسعه خواندن در برنامههای کلان آموزشی پر رنگ دیده شود.
۵) نظام آموزش و پرورش و خواندن: از اهداف اولیه و بنیادی نظام آموزش و پرورش ایجاد مهارتهای خواندن در تمامی افراد جامعه است به طوری که هرکدام از آنها به صورت مادام العمر و مستقل به یادگیری بپردازند. ابزار این کار درک متون علمی و اطلاعات است که از راه خواندن امکانپذیر است. مرور عملکرد این نظام در زمینه خواندن و یافتن راه حلهای مؤثر میتواند روشنگر بخشی از مسئله کمبود خواندن در جامعه ما باشد.
۶) نهضت سوادآموزی و خواندن: در جامعه ما بسیاری افراد زندگی میکنند که از نظر قانونی امکان برخورداری از کلاسهای رسمی آموزش و پرورش را ندارند. از سوی دیگر، با توجه به اینکه ایجاد مهارت خواندن و نوشتن در همه افراد جامعه مزایایی در زمینه مشارکت آنها در مسائل مختلف اجتماعی دارد، نهضت سواد آموزی تلاش نموده است که افراد بزرگسال و بازمانده از تحصیلات رسمی را آموزش داده و دست کم سواد خواندن و نوشتن و حساب کردن در آنها تا مرز خودکفایی ایجاد نماید. شعار این نهاد ریشه کنی بیسوادی است. اما مرور عملکرد این نهاد هم دارای اهمیت است و میتواند بخشی از مسئله خواندن را پوشش دهد.
۷) آموزش عالی و خواندن: همانطور که نظام آموزش و پرورش ادامه دهنده و همیار تلاش خانواده در زمینه ایجاد مهارتهای خواندن و جهت دهنده رفتار خواندن است، آموزش عالی نیز تکمیل کننده و غنابخش تلاشهای آن دو میباشد. نظام آموزش عالی باید در زمینه عمق بخشیدن به اثر بخشی خواندن، از راه توجه به خواندن انتقادی و نگارش انتقادی در دانشجویان نقش خود را آشکار سازد. بررسی عوامل، روشها و راههای مانع یا مشوق دستیابی دانشجویان به چنین سطحی در آموزش عالی، یکی از جنبه های حیاتی نهایی کردن برنامه آموزش خواندن است.
۸) صنعت نشر و خواندن: صنعت نشر با تمامی ویژگیها و نقاط قوت و ضعفش فراهم کننده محتوای لازم برای خواندن است. بررسی رابطه نظامهای آموزشی و صنعت نشر و نیز نظامهای مدیریتی و اجرایی وصنعت نشر و در نهایت آثار آنها بر رفتار خواندن افراد جامعه از جنبه های مهم دیگر در این حوزه است.
۹) خواندن و محیط الکترونیکی و مجازی: با پیدایش محملهای الکترونیکی و دیجیتالی، این تصور در خیلی از افراد ایجاد شده است که دیگر نیازی به استفاده از شکل کاغذی آن نیست. البته عدهای هم براین باورند که جامعه نمیتواند از شکل کاغذی دوری کند و نمیتوان به طور کلی آن را نادیده گرفت. اما بهره مند شدن از خواندن محیط دیجیتال، به طور مؤثر خود مستلزم اجرای برنامه هایی دقیق و کنترل شده است. چالشهای دنیای دیجیتال در زمینه استفاده نسلهای مختلف از این محیط متفاوت و به نسبت پیچیده است. لازم است تمامی دیدگاهها، روشها، ابزارها و شرایط لازم برای استفاده مؤثر از محتوای چنین محیط هایی به دقت مورد بررسی قرار گیرد.
[۱] . ارشاد، فرهنگ (۱۳۹۴) آیا تکنولوژی جدید می تواند فرهنگ کتابخوانی را به خطر بیندازد؟ فست فودی شدن اطلاعات: ۱۰ نکته کلیدی پیرامون تفاوت متنهای مجازی و حقیقی. روزنامه ایران، سال بیست و یکم، شماره ۵۹۲۷ (سه شنبه، ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۴)
[۲] . سخنرانی علمی دانشجویان دوره دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه فردوسی مشهد با همکاری انجمن علمی کتابداری و اطلاع رسانی شاخه خراسان
[۳] . پدرام، نگار (۱۳۸۳) مطالعهای در مطالعه ۱: در جست و جوی معنای مطالعه. کتاب ماه کودک و نوجوان، دیماه ۱۳۸۳
[۴] . جمالی معهموئی، حمید رضا (۱۳۹۳) مطالعه در عصر دیجیتال. کتاب ماه کلیات، سال هفدهم، شماره چهارم، صص ۳۸ و ۳۹.
[۵] . جهانشاهی، ایرج (۱۳۵۳)کودک، کتاب، خانواده نوشته. فرهنگ وزندگی، شماره۱۶،پاییز ۱۳۵۳، صص. ۱۱ تا ۳۳
[۶] . ۲۸ آبانماه ۱۳۹۲، دانشکده حقوق دانشگاه علامه طباطبایی
[۷] سالاری، محمود (۱۳۹۱) نقد ونظری بر ابهامهای موجود در مفهوم مطالعه، نشریه الکترونیکی شمسه، دوره ۴، شماره ۱۴ و ۱۵، صص
[۸] . کافی است با عباراتی مانند در پایگاههای اطلاعاتی مرتبط عباراتی مانند reading assessment, reading skills evaluation, reading achievement test جستجو کنید تا به نتایج اینگونه پژوهشها دست یابید.
میشه مقالاتی درباره نارسایی نظام اموزشی بر مطالعه ازاد برام ایمیل کنید؟
پس از وارد شدن به سامانه با نام کاربری و کلمه عبور خود،
از قسمت مقالاتَ، بخش ارائه مقاله جدید را کلیک کنید و تمامی گامها را تکمیل کنید.
موفق باشید
آقای دکتر حسینی لطفا اگر میشودجهت استخدام کتابداران استان کردستان در دانشگاه ها هم اقداماتی انجام دهید.من فوق لیسانس کتابداری از دانشگاه علامه هستم مدت دوسال که بیکارم.خیلی دوستدارم در کتابخانه دانشگاهی مشغول به کار شوم. متاسفانه کا ازمون نهادم بومی بودن رو ملاک قرار داده .سابقه کار هم دارم در دانشگاه ها و کتابخانه های مختلفی در تهران هم کار کردم .اما بیشتر به خاطر شرایط پدر ومادر پیرم دوسدارم در استان خودم کار کنم که متاسفانه هیجا اعلام نیاز نمیکنه.لطفا اگر در این خصوص اگر در استان کردستان استخدام کتابدار خواست اطلاع رسانی کنید. باتشکر فراوان
اختیار بنده در همین حد است.
موفق باشید
وقت شما بخیر
سوالی از خدمت شما دارم نظر شما در مورد کتاب های صوتی و اطلاعات علمی و .. منتشر شده از پادکست ها و به طور کلی اطلاعات دیداری -شنیداری که در انها عملا خواندن با چشم صورت نمی گیره، چی هست؟ آیا همه این موراد رو اگر محتوای علمی و فرهنگی و ادبی داشته باشه، بازم خواندن می دونید؟ و آیا اصطلاح خوندن در این حالت ها هم کاربرد داره؟
وقتی راهش رو نشون دادند، جوابش رو هم دادند،
سوال مثل این است که بگویید آیا آن وسیله، یک ماشین است؟ بعد جواب بدهند که: شما اول ببین به چی می گویند ماشین؟، بعد خودت می فهمی که این ماشین است یا نه؟
جواب بنده: خواندن، بر اساس نوشته است، اگر قالب عملکرد پادکست، بر اساس تبدیل حروف نوشته شده ،توسط خواننده، به آوا و معنی است، خواندن است، ولی اگر مانند فیلم سینمایی، کاربر، باید تصاویر را درک کند، به آن خواندن نمی گویند، همچنین، اگر برای درک پادکست، خواننده باید به صورت پویا آن را ((بخواند))، یعنی خواننده باید برای خواندن اقدام کند، پس خواندن محسوب می شود یعنی یک عمل خودآگاه است، ولی اگر پادکست، مانند فیلم است، که خواننده باید منتظر بماند تا فیلم، خودش تصاویر را به او نشان دهد و او فقط تصاویر را ببیند، پس خواندن نیست،به عبارتی، شما اراده ی دیدن و گوش کردن کردید، ولی عملی جز منتظر ماندن انجام نمی دهید، این ناخودآگاه شما است که بقیه ی کار ها را انجام می دهد، از جمله درک یک فیلم سینمایی با دیدن آن .
مثلا:کتاب الکترونیکی خواندن محسوب نمی شود، زیرا اولا که شما عمل خواندن، که همان تبدیل حروف به آوا و معانی است را انجام نمی دهید، بلکه نتیجه ی عمل خواندن را می شنوید، و همچنین، شما منتظر می مانید تا بشنوید ،نه اینکه مانند کتاب، باید به سراغش روید و آن را بخوانید. به کتاب الکترونیکی، بیشتر کلمه ی یادگیری تعلق می گیرد تا خواندن، مثل در کلاس شرکت کردن، که به آن خواندن نمی گویند.
تعریف از ما، تعیین مصداق با خودتان.
بهتر است برای خواندن به صورت مستند، براساس یک نظریه یا چارچوب نظری تعریفی داشته باشید. آنگاه تعریف شما تعیین خواهد کرد که مواردی مانند گوش دادن، خواندن محسوب خواهد شد یا خیر.
موفق باشید
موفق باشید
ولی در مقابل آن، دیدن فیلم سینمایی، شنیدن کتاب الکترونیکی و شرکت در کلاس درس، یک فرایند است ،زیرا عمل بازخوانی مطالب دیده شده و نوشته شده از حافظه و به خاطر سپردن آن با اراده ی خودآگاه و عمل کردن شما صورت نمی گیرد بلکه نا خود آگاه شما آن را انجام می دهد، شما فقط اراده ی شروع فرایند را به دست دارید، یعنی شما اراده می کنید تا ببینید و بشنوید و بعد منتظر می مانید تا بدن شما باذن الله فرایند فهمیدن را انجام دهد،
البته برای مطالعه و خواندن هم یک فرایند همزمان با آن اتفاق می افتد ولی چون خودآگاه بودن این عمل، هم اندازه با فرایند ناخودآگاهی آن است و بدون اراده ی خودآگاه، انجام نمی شود، اولویت دارد که در دسته ی رفتار ها جای گیرد.
البته اگر فیلم نگاه کردن را به صورت فراتر نگاه کنیم، و بگوییم که بیننده ی فیلم، فیلم را ((بررسی)) هم می کند، یعنی فکر و پردازش می کند تا مثلا بفهمد که مثلا عاشق ها چه رفتاری دارند؟ این بررسی کردن در فیلم یک رفتار و عملی خودآگاه است ولی دیدن فیلم یک فرایند و عملی وابسته به ناخودآگاه است.
بنده کارشناس ارشد کتابداری هستم و مشغول مطالعه در زمینه موضوع همایش هستم تا انشالله مقالاتی را ارسال کنم.
قبلا برای شما ایمیل فرستادم. عذرخواهی می کنم که اینجا خودم رو معرفی نمی کنم.
بنابراین اینکه بگیم خواندن رفتاری تک بعدی نیست، درسته؟ چون معمولا در منابع گفته میشه خواندن فرایندی تک بعدی نیست.
البته بنده هم با نظر شما موافقم. چون فرایند، چگونکی انجام کار هست.
حتی در مورد تفاوت بین خواندن و مطالعه هم با شما موافقم. چون در منابع لاتین هم در مقابل خواندن و آنچه که مدنظر ماست واژه "reding" استفاده میشه و در مقابل مطالعه واژه "Study" که خب این واژه معادل "survey" و کاملا با خواندن فرق داره.
برای اطلاعات و بحث بیشتر در این مورد تمایل دارم، بدانم با چه کسی، چه سطحی و از کجا به بحث می پردازم.
لطفا از این پس با نام واقعی خویش روی نوشته های دیگران نظر بگذارید. این حق طرف مقابل است که بداند با چه کسی تعامل دارد.
با احترام
و آرزوی سلامت و بهروزی برای شما
جناب آقای حسینی ضمن تشکر از زحمات شما، می خواستم از شما تفاوت بین فرایند و رفتار را بپرسم.
اگر پاسخ دهید، ممنون می شوم.
رفتار: 1-روش 2-طرز حرکت،سلوک
فرآیند:مجموعه عملیات و مراحل لازم برای رسیدن به یک هدف مشخص.
1)دید نگاه:فقط خواننده،نگاه به اتفاقاتی که در بدن خواننده می افتد.
رفتار: عمل کردن(روش اش همره با اراده انتخاب شده است)
فرآیند:سلسله عمل هایی که با یک اراده اتفاق می افتد ولی عمل کننده، ضمیر ناخودآگاه است.
نکته:در اینجا فرآیند و رفتار یکی هستند، یعنی هر دو حاصل اراده ی فرد هستند ولی نتایج اش در عمل فرق می کند.
نکته2:ذهن خودآگاه در هر زمان فقط می تواند به یک چیز اشاره کند، در نتیجه نمی تواند سلسله عمل هایی را خود اش انجام دهد، مثل شمردن ده شئ که ذهن خودآگاه یکی یکی آن ها را می شمارد و نه با هم، لذا فرایند، یک عمل ناخودآگاه است.
2)دیدِ نگاه:فقط خواننده،نگاه به عملکردی که خواننده دارد، بدون درنظر گرفتن فرایند هایی که درون بدن خواننده اتفاق می افتد.
رفتار:عمل کردن با درنظر گرفتن روش آن
فرآیند:سلسله عمل های خاص که پشت سر هم ،هر عمل با اراده ی عملگر،اتفاق می افتد.
بررسی مطالعه و خواندن با دو تعریف بالا:
1)مطالعه و خواندن هر دو رفتار می باشند ولی فرایند هم با آن اتفاق می افتد ولی به آن فرایند نمی گویند
2)نگاه الف)خواندن یک رفتار است که روش این عمل، دارای درجه است
یعنی از جنبه های مختلف، قابلیت تشدید دارد
مثل سرعت خواندن:زیاد،کم
مثل شدت درک کردن مطالب:فقط می خوانم ولی نمی فهمم، می خوانم و می فهمم، به چه شدت؟
ولی مطالعه یک فرایند است، زیرا علاوه بر عمل خواندن متن کتاب، عمل های دیگری هم(یا همان رفتار)مثل پیش مطالعه، خلاصه نویسی، آزمون گرفتن، سوال کردن برای کنجکاوی قبل از خواندن و مرور کردن هم در زمان مطالعه، اتفاق می افتد که خواندن هم یکی از این رفتار ها در فرایند مطالعه است.
نگاهِ ب)خواندن یک عمل است، وقتی شدت آن و روش انجام آن بررسی می شود، به آن می گویند مطالعه و مطالعه یک رفتار است، زیرا علاوه بر اصل عمل، روش آن نیز مطرح است
فرآیند:دفعاتی که یک نفر یا یک گروه مثل گروه تند خوان ها که با هم مطالعه می کنند، برای مطالعه کردن یک کتاب به صورت کامل یا بخش تعیین شده ای از آن اقدام می کنند.
نکته:فرق فرآیند در نگاه الف با نگاه ب، این است که فرآیند در نگاه الف، در بازه ی زمانی ثابت در نظر گرفته شده ولی در نگاه ب، فرآیند در بازه ی زمانی طولانی در نظر گرفته شده است.
در باره مطالعه و کتابخوانی در ایران همایش های فراوانی برگزار شده است و اغلب همین محورهای همایش شما را داشته اند فکر نمی کنید این کار کمی تکراری باشد من بسیار علاقمند بودم شما محور های جدید و موضوعات جدیدی را مطرح می کردید و رویکرد جدیدی که در باب مطالعه و مفهوم خواندن داشته اید و در عنوان همایش مشخص شده است ای کاش در محورهای همایش هم تجدید نظر می کردید. اگر بجای کلمه خواندن کلمه مطالعه را در همایش ما قرار دهیم متوجه خواهید شد که هیچ محور جدیدی مطرح نشده است و این محور ها در همایش ها ی متعددی بررسی شده اند مثل "فرهنگ مطالعه در ایران: فرصت ها، تهدیدها و آینده پیش رو" "همايش «كتاب، كودك، خانواده» در زنجان"
خسته نباشید
کسی که معترض زمان طولانی همایش بود، بنده بودم. نه کسی که این کامنت رو گذاشته. اسم هامون یکیه. خب همه کتابداریم دیگه!
به نظر بنده برگزاری چنین همایش هایی خیلی هم خوب و مفیده. مخصوصا که الان متولی اصلی مدیریت و ارتقاء فرهنگ مطالعه (البته به اعتقاد شما فرهنگ خواندن) در کشور هم در برگزاری همایش مشارکت داره.
برای شما آرزوی موفقیت دارم و همین طور تیمتون.
دکتر فقط شما زمان پذیرش چکیده ها و مقالات، اسامی نویسندگان رو درج بفرمائید. نمیدونم چرا باب شده، بعضی از همایش ها این کارو نمی کنن. باعث ایجاد کلی سوء تفاهم میشه. مثلا اخیرا در همایشی که برگزار شد، مقاله ای که اصلا در لیست چکیده های پذیرفته شده نبود، در لیست مقالات قابل ارائه پذیرفته شده بود. خب با دقت در نام نویسندگان، می شد فهمید این اتفاق به چه دلیلی رخ داده.
به نظر من هر چه شفافیت کار بالاتر بره، رغبت من نوعی برای شرکت در همایش ها بیشتر میشه.
ببخشید طولانی شد.
ممنون از نظر شما. بنده از همایش های اجرا شده اطلاع دارم، به محتوای برخی از آنها نیز دسترسی دارم. قصد دارم به زودی مروری بر آنها انجام دهم. اما از زمان اعلام فراخوان در همین سایت بیش از دو ماه گذشته است و خود شما، در مورد همایش پرسیده بودید که چرا مدت زمان طولانی است. بنده هم عرض کردم که برای تولید محتوا به فرصت نیاز داریم. امیدوارم خود شما از جمله کسانی باشید که با دقت نظر در مفهوم خواندن، متنی ارزشمند برای همایش تولید می کنند.
به طور کلی، بنده و همکارانم تلاش داریم که نویسندگان و سخنرانان همایش را تشویق کنیم که به تفاوت این دو مفهوم (مطالعه و خواندن) توجه نمایند و در نگارش متون آن را رعایت کنند.
همچنین، از داوران گرامی هم تقاضا می کنیم که این مهم را مورد توجه قرار دهند.
به طور کلی بنده براین باورم که از کلی گویی، فایده ای عملی برای ارائه راهکارهای مفید به دست نخواهد آمد.
سپاس از نظر و پیشنهاد شما
مطالب دانش افزایی بود، البته انتهای تمام خطوط در کادر نیست و قابل خواندن نمی باشد، دوستان لیزنا جاستیفای نمایند.
ممنون