داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا، سید ابراهیم عمرانی سردبیر: اسم رشته را هم عوض کنید من کتابدار می مانم. استاد پوری سلطانی
1- نام رشته: با سلام و صلوات
اسم رشته با سلام و صلوات تغییر کرد. خیلی از بچه هایی که در این روزها دانشجوی کتابداری شده اند، احتمالا هنوز نمی دانند چه اتفاقی افتاده. شاید همین الآن که دارم این مطلب را می نویسم بین دانشجویان قدیمی و جدید الورود کلی اطلاعات رد و بدل شده و چه بسا اساتیدی که در کلاسشان با سوالهایی درباره تغییر نام روبرو شده اند. و توضیح داده اند که دانش شناسی اولین بار در چهل سال پیش توسط دکتر ابرامی بر جلد کتابی ظاهر شده است.
همانطور که در سخن هفته "روزی خواهد رسید که همه راضی باشند؟"، موضع خودم را روشن کرده ام، من با تغییر نام رشته مخالفتی ندارم برای اینکه کلمه اطلاعات در نام رشته را لازم می دانم. به علاوه با وجودیکه می گویند علوم اطلاعات غلط است و علم اطلاعات صحیح است، شخصا آن عنوان غلط را ترجیح می دادم و با علوم اطلاعات بهتر رابطه برقرار می کردم و به گوشم آشناتر بود ولی همانطور که گفتم اگر همان نام قدیم هم باقی می ماند، یا نام جدیدی غیر ازاین انتخاب می شد و خلاصه هر نامی که بود یا هست یا می شد موافقان و مخالفانی داشت و دارد با استدلالهای خاص خودشان. پس می پذیرم این تغییر را و با همین اسم را به شرط آنکه از همین حالا باید برویم سروقت بحثهای محتوایی که در همانجا اشاره کردم که بر اساس نیاز بازار باید نوشته شود نه بر اساس توانمندیهای اساتید.
در تقاضای تغییر نام در سالهای اخیر، اکثریت مطلق با دانشجویانی بود که می گفتند در بین سر و همسر توضیحی ندارند درباره رشته شان بدهند و اسمی را یدک می کشیدند که مورد شوخی دیگر هم دانشکده ایها واقع می شدند. آخرین شوخی که شنیدم مال همین ماههای اخیر بود که دانشجوی کتابداری یک شهر کوچک و کمی دور از مرکز می گفت به من می گویند بلند شدی آمده ای در این بیابان دور که از اولین درخت شش سال نوری فاصله دارد که کتابداری بخوانی بابا ایول. و از این قبیل.
حالا امیدوارم که این دوست جوان من بتواند درباره نام جدید رشته اش توضیحی بدهد که مشکلات سابق را نداشته باشد.
2- نام حرفه : کجا کار می کنید؟
خوب بیائید فکر کنیم که نام رشته باید تغییر می کرد. ولی نام حرفه چه؟ آیا حرفه هم نیاز به تغییر نام دارد؟ بیائیم نگاهی به سایر رشته ها بیندازیم. دانش آموزی در رشته جغرافیای طبیعی پذیرفته می شود، رشته ایشان جغرافیای طبیعی است ولی شغلش ممکن است کارشناس نقشه کشی در یک موسسه تولید نقشه باشد، ممکن است در یک شبکه تلویزیونی کارشناس تولید برنامه های جغرافیایی باشد ، ممکن است در یک مدرسه معلم جغرافیا باشد و ممکن است در یک شرکت اکو توریستی به راهنمای گردشگری در مناطق طبیعی باشد. و شاید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت آقای محمد خاتمی باشد. در بسیاری رشته های علوم اجتماعی مانند جامعه شناسی، روانشناسی، مدیریت و نیز علوم انسانی مانند رشته های ادبیات و الهیات این وضعیت مصداق دارد و در مورد رشته ما "علم اطلاعات و دانش شناسی" هم این موضوع مصداق دارد. ممکن است شخص در یک کتابخانه کار کند و کتابدار باشد، ممکن است در یک مرکز اطلاع رسانی کارشناس نگهداری وب سایت یا تحلیل اطلاعات باشد یا به فرض فهرستنویس یا نمایه ساز باشد، یا در یک گروه آموزشی در یک دانشگاه کارشناس سواد اطلاعاتی باشد و به دانشجویان کار با شبکه و استفاده بهتر از اطلاعات را آموزش دهد که برای هر یک از این کارها عنوان شغلی خاصی خواهد داشت. اینجا دیگر تعارفی وجود ندارد، حتی اگر در این حوزه تحصیل نکرده اید مانند میلیونها فارغ التحصیل غیر کتابدار که در کتابخانه های ...... ایران مشغول به کار هستند، اینها کتابدار هستند. و اگر عنوان مدرک شما علم اطلاعات و دانش شناسی است و در کتابخانه کار می کنید کتابدار هستید و اگر در یک مجله مسئول آرشیو مجله هستید، آرشیویست و اگر در شرکتی فعالیت دارید که کارش طراحی وب سایت است، طراح وب سایت هستید. اینکه برخی دوستان این روزها دارند بحث می کنند که حالا که دانش شناسی شده، عنوان شغل ما چه می شود، کمی از موضوع خارج شده اند.
در مورد نام حرفه، من هم به تبعیت از سرکار خانم پوری سلطانی، استاد بزرگوارم خواهم گفت اسم رشته هرچه باشد، من کتابدارم و کتابدار باقی خواهم ماند.
3- نام گروههای آموزشی: یک پیشنهاد
گفتم که می پذیرم اسم رشته باید عوض می شد و شد. "علم اطلاعات و دانش شناسی" . برای سازمان سنجش که حتما لازم است و باید به ایشان اعلام شود که از سال آینده باید این تیتر را هم وارد دفترچه های کنکور کنند که می کنند. پس خواهش می کنم بجنبیم و کاری نکنیم که ناگهان دانشجویان جدید در را که باز کنند ببینند " .... این که همون مویوم"[1]. پس تلاشی مضاعف در یک سال آینده در کمیته برنامه ریزی کتابداری لازم است که حفظ کیان رشته و حوزه به آن بستگی دارد. این همان است که چندین بار نوشته ام. تغییر رئوس درس بر اساس توانمندیهای اساتید، فقط حفظ مومنین و مومنات است و نه حفظ ایمان. پس نیاز داریم که بر اساس نیازهای بازار و نه نیازهای اساتید برنامه ریزی کنیم و گرایشها و درسهایی را در کار آموزش دانشجویان بگذاریم که برایش مهارتی ایجاد می کند که برای آن مهارت بازاری و شغلی وجود دارد.
تا اینجای سخنم تاکید بر حرفهای پیشینم بود و از اینجا یک پیشنهاد: بعد از آنکه با نام جدید و بر اساس رئوس جدید همه آمادگیها انجام شد، به گروههایی اجازه دهید نام علم اطلاعات را استفاده کنند که واقعا علوم اطلاعات تدریس می کنند و لوازم آن مانند استاد و تجهیزات مورد نیازش را دارند. به گروههایی که بعد از تغییرات جدید باز در را باز می کنیم و می بینیم که دارند با نامهای تازه باز هم همان درسهای قدیمی خودشان را می دهند، اجازه استفاده از عنوان "علم اطلاعات و دانش شناسی" را ندهید.
ببینید بر اساس پژوهشهای موجود در حتی یک کشور، به فرض ایالات متحده، همه گروههای آموزشی از یک عنوان استفاده نمی کنند و انجمن کتابداری آمریکا هم همه را با یک عنوان ارزشیابی نمی کند. اگر گروهی گفت من علوم اطلاعات هستم، استادانش و فارغ التحصیلان و امکاناتش سنجیده می شود و اجازه پیدا می کند که این نام را بگذارد و اگر گروهی ساده ترین ابزارهای شبکه ای و نرم افزاری و بانکهای اطلاعاتی مورد نیاز برای تحلیل اطلاعات و سنجش تراکنش و رفتار کاربران را ندارد حق ندارد گروه علم سنجی و گروه تحلیل اطلاعات باشد.
نام انجمن : علمی یا حرفه ای؟
من اینطور فکر می کنم که اگر انجمن مشروعیتش را از کمیسیون انجمنهای علمی وزارت علوم می گیرد، مسلما انجمنی است علمی که به مسائل یک حوزه علمی/ دانشگاهی می پردازد و احتمالا انجمن باید تقاضا کند که انجمن هم تغییر نام دهد. در این شرایط بحثی نداریم و آنچه قانون می گوید و عقل و منطق هم تایید می کند باید انجام شود.
و اگر انجمن انجمنی است حرفه ای، آنوقت دو شکل مختلف ممکن است داشته باشیم،
1- ممکن است برای جلوگیری از تشتت و کوچک کردن انجمن یک نام کلی برگزینیم و بعد با توجه به نیاز ، چندین شعبه و بخش ایجاد شود که هر کس بطور تخصصی کاری را که می خواهد دنبال کند . البته با اینکه ایفلا انجمن نیست و اتحادیه است ولی تقسیماتی که می گویم تقسیماتی است شبیه کمیته های ایفلا. در این حالت مانند ایفلا اسمی کلی مثل انجمن حرفه ای اطلاعات و کتابداری یا هر نام دیگری که دوست داشته باشند انتخاب می شود و هر کس می تواند درون کمیته های مورد نظر خودش فعالیت نماید. مانند کمیته کتابخانه های عمومی، کمیته سواد اطلاعاتی، کمیته طراحی وب سایت، کمیته پژوهش، کمیته علم سنجی، کمیته استانداردها، کمیته کتابخانه های تخصصی و غیره.
2- یا اصلا نیاز به تاسیس انجمنهای حرفه ای مختلفی داشته باشیم. انجمن کتابداران، انجمن آموزگاران یا اساتید سواد اطلاعاتی و یا انجمن سواد اطلاعاتی، انجمن طراحان وب سایت، انجمن کتابخانه های تخصصی، انجمن کتابخانه های دانشگاهی و غیره.
به یاد دارم که سالها پیش در هیات مدیره پیشنهاد "انجمن کتابداران خبره" را مطرح کردیم، بحثی هم در یک جلسه درباره آن شد ولی هرگز ادامه نیافت. شاید اکنون وقت آن است که دوباره آن را به بحث بگذاریم، شاید هم انجمن اصلا نیاز نداشته باشد که نام خود را تغییر دهد. جای تصمیم گیری مسلما مجمع عمومی خواهد بود و تا مجمع عمومی سالانه انجمن شش ماه وقت باقیست که می تواند در این مدت این موضوع به بحث گذاشته شود و برای بحث و رای کاملا پخته شود.
عمرانی، ابراهیم. « نام رشته، نام حرفه، نام گروه آموزشی، نام انجمن». سخن هفته شماره 99. 17 مهر 1391.
[1] . داستان دوست عزیز به شدت مشهدی بنده است که بعد از اینهمه سال رفته مشهد و در خانه شان را زده و مادر گرامی از پشت در پرسیده کیه؟ و ایشان فرموده اند " مویوم" و وقتی مادر در را باز کرده و دیده نورچشمش پسر تهران رفته اش پشت در است، به او گفته آخر ننه جان بعد از این همه سال تهرون زندگی کردن باز می گی "مویوم"؟ و رفیق عزیز من در پاسخ مادر می گوید:" چه فرقی مُکُنه، مو بُگم منم ، باز در رو که وا کنی می بینی مویوم".
با سلام و تشکر از توجه شما به نظرات بنده
اینجانب نیز خواهشمندم یک بار دیگر نوشته بنده را به دقت بخوانید. صحبت من هم دقیقا همین نکته ای است که شما اشاره کرده اید. یعنی مطمئنا اگر در مدارس ما درسی به نام علم اطلاعات و دانش شناسی وجود می داشت و کسی که در این رشته درس خوانده (همانند مثالی که شما در مورد جغرافیا ذکر کردید) این درس را تدریس می کرد، معلم علم اطلاعات و یا معلم دانش شناسی نامیده می شد که خب البته فعلا این چنین نیست. صحبت این جاست که درست مشابه این وضعیت، برای مشاغلی که در نوشته پیشین اشاره کردم (کارشناس نگهداری وب سایت و ...) وجود دارد. یعنی در عمل بسیار به ندرت می توانیم تحصیل کرده های این رشته را در پست های سازمانی مذکور ببینیم و اگر هم ببینیم مطمنا به خاطر مدارک آموزشی و یا تجربیات کاری قبلی آنها بوده است. و باید بپذیریم که لااقل تا به امروز، بهترین و تخصصی ترین فضا و محیط کاری برای متخصصین و فارغ التحصیلان این رشته کتابخانه ها هستند. نکته دیگری که به نظرم نباید اشتباه کنیم مقایسه کردن این رشته با رشته هایی همچون ریاضی، فیزیک، شیمی، جغرافیا و ... است. به نظرم یک سری علوم پایه و محض هستند که محتوای آنها تئوریک است و باید بپذیریم که محتوای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، بیشتر عملی و کاربردی است. و لذا در قیاس آن با سایر رشته ها باید همجنس بودن و همسنخ بودن را فراموش نکنیم.
به امید موفقیت روزافزون همگی ما و اعتلای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی
واقعا اگر كسي رشته اش جغرافيا بوده و الآن معلم جغرافيا در مدرسه است شغلش چيست؟ تخصصش جغرافيا است و شغلش معلمي
نوشته خودتان را يكبار ديگر بخوانيد، فكر مي كننم اگر مطلب سخن هفته را نگاهي بيندازيد هم بد نيست، به نظرم گزاره هايي منطقي نقل شده است.
دو نکته سخنتان به دلم نشست
اول- طراحی درس و رشته و گرایش بر اساس نیاز دوران و نه بر اساس توان استادهای موجود این خیلی خوب بود. د
دوم: واقعا نباید گروههای کتابداری روزی ارزشیابی شوند؟ همه یک عنوان دارند و همه هم سطحند؟ و آیا اگر تقاضا کنند اجازه دارند که همه گرایش مدیریت اطلاعات برگزار کنند؟
LISNA ==✈==== ✈ KISNA
استاد عمرانی عزیز از ادبیات زیبایتان تشکر می کنم و از اینکه سخنانتان بوی تعصب و جانبداری نمی داد، صمیمانه سپاسگزارم. امیدوارم موفق و پیروز باشید- افتخار