داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا، دکتر یزدان منصوریان، عضو هیأت علمی گروه علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه تربیت معلم تهران: یکی از دغدغههای دانشجویان تحصیلات تکمیلی انتخاب موضوع پژوهش برای نگارش پایاننامه است. این انتخاب تصمیمی مهم و سرنوشتساز است. چرا که میزان موفقیت دانشجویان این مقاطع به نحو قابل توجهی به این انتخاب بستگی دارد. آنان معمولاً در جستجوی موضوعات تازه و اصیل برای پژوهش خود هستند و از تکراری بودن موضوع تحقیق خود نگرانند. این نگرانی زمانی بیشتر میشود که دربارهی تقریباً هر موضوع که جستجو میکنند خود را با دهها یا صدها اثر منتشر شده مواجه میبینند. گویی درباره همه چیز قبلاً تحقیق شده است و دیگر موضوع تازهای باقی نمانده است. استادان راهنما نیز تمایلی به هدایت موضوعات تکراری ندارند و آنان را به پیشنهاد موضوعات اصیل و جدید تشویق میکنند. اگر موضوعی بسیار جدید و بدیع نیز به ذهنشان برسد آنگاه نگران چگونگی انجام آن و عدم وجود پیشینه پژوهش خواهند بود. نتیجه این وضعیت هفتهها و گاه ماهها سرگردانی برای انتخاب موضوع است. چرا که دانشجو خود را در طیفی از موضوعات گرفتار میبیند که در یک سوی آن مباحث تکراری اما با سابقهی غنی پژوهشی است و در سوی دیگر آن موضوعات جدیدی که پرداختن به آنها با دشواریهای پیشبینی نشده همراه خواهد بود.
یادداشت حاضر تلاش میکند ابتدا دلایل بروز چنین وضعی را توضیح دهد و سپس راهکارهایی برای گذر از این مرحله پیشنهاد کند. شاید 4 دلیل اصلی در ایجاد دشواری انتخاب موضوع سهیم باشند:
1. برخی از پژوهشها مسأله مدار نیستند. به این معنا که موضوع مورد مطالعه نه مسأله واقعی پژوهشگر است و نه مسأله جامعهای که در آن زندگی میکند. به همین دلیل انتخاب چنین موضوعاتی انگیزه عمیقی در پژوهشگر ایجاد نمیکند و نتایج آن نیز مولد دانش جدیدی نیست. در نتیجه نه مورد استقبال جامعه خوانندگان قرار میگیرند و نه پژوهشگران دیگر انگیزهای برای استمرار کار آنان خواهند داشت.
2. برخی از رشتههای دانشگاهی پژوهشهای خود را در حلقهی کوچکی محصور میکنند و نام این حصار را «تخصصیگرایی» میگذارند. گویی فقط موضوعات مشخصی وجود دارند که میتوانند در این رشتهها مطرح شوند و هرگز نباید یگ گام به این سو یا آن سو برداشت. نتیجه چنین نگرشی تحقیقات تکراری و کم بازده خواهد بود.
3. محدودیت روششناختی عامل سوم در بروز این مشکلات است. اگر پایاننامههای دفاع شده در برخی از رشتههای دانشگاهی را بررسی کنید خواهید دید که معمولاً در استفاده از یک یا چند روش خاص افراط شده است. گویی ابزار پژوهش برای هر موضوع از قبل مشخص شده و هیچ فرصتی برای خلاقیت و بازنگری در آن وجود ندارد. در چنین مواردی حوزه مورد نظر با «فقر روششناختی» مواجه است. این فقر روششناختی مانعی مهم در راه زایندگی و پویایی یک حوزه مطالعاتی خواهد بود. چرا که ممکن است روشهای موجود و مرسوم پاسخگوی برخی از پرسشهای پژوهشی نباشند.
4. تکرارِ انتشار آثار سطحی و کممایه تعدادی از موضوعات اصیل را دچار نوعی «تورم کاذب» کرده است. به این معنا که در ابتدا موضوع اصیل و ارزشمندی مطرح شده که بسیار مورد توجه جامعه علمی قرار گرفته است. اما پس از مدتی افراط در طرح آن تأثیری معکوس و بازدارنده داشته است. چرا که این محبوبیت به سرعت توجه بسیاری را به خود جلب کرده و در نتیجه در یک دوره زمانی کوتاه آثار ضعیف و سطحی فراوانی در آن زمینه منتشر شده است. در نتیجه شتابزدگی و نگاه سطحی به این موضوع مانع پویایی و رشد آن شده و فقط انبوهی از مقالات تکراری یا مشابه بر جای گذاشته است. در نتیجه به ظاهر در آن زمینه بسیار تحقیق شده؛ اما عملاً این مطالعات نتیجه مطلوبی در پی نداشته و فقط به اصالت آن موضوع آسیب زده است. به همین دلیل کمتر محققی دیگر تمایل به طرح دوباره آن موضوع در تحقیق خود دارد، در حالی که دانستههای ما در آن زمینه هنوز محدود و مختصر است.
با توجه به این مشکلات، شاید پیشنهادهای زیر برای دانشجویانی که درصدد عبور از این مرحله هستند مفید باشد:
1. در جستجوی «پژوهشهای مسألهمدار» باشید. بر این اساس، به محیط کار و زندگی خود با نگاهی پرسشگر و دقتی بیشتر بنگرید. مثلاً اگر دانشجوی کتابداری و اطلاعرسانی هستید به کتابخانه عمومی محل زندگی خود یا کتابخانه دانشگاه مراجعه کنید و خود را در موقعیت کاربران قرار دهید. به این ترتیب آنچه در آن کتابخانه میگذرد را از منظر کاربران ببینید و به تدریج موضوعهای مسألهمدار را خواهید یافت.
2. درباره موضوع مورد نظر خود یک نقشه موضوعی ترسیم کنید. ترسیم نقشه موضوعی راهکار سادهای برای انتخاب موضوع تحقیق است. منظور از نقشه موضوعی توجه به جنبههای گوناگون یک موضوع و ارتباط آن با موضوعات مشابه است. «طوفان ذهنی» راهکار مفیدی برای ترسیم این نقشه است. کافی است در مرکز یک کاغذ سفید عنوان موضوع مورد نظر را یادداشت کنید و با خطوطی ارتباط آن را با موضوعات مرتبط نشان دهید. برای یافتن وجوه مختلف موضوع حتماً به اصطلاحنامهها مراجعه کنید. گاهی یافتن یک واژهی اعم، اخص یا همارز خود مسیر تازهای به شما نشان خواهد داد.
3. به کاربردپذیری نتایج تحقیق خود اهمیت دهید. آیا پژوهش شما میتواند با نتیجهی کاربردی و مفید همراه باشد و مشکلی از مشکلات موجود را حل کند؟ آیا گروه خاصی از کاربران یا کتابداران از نتایج تحقیق شما بهرهمند خواهند شد؟ البته کافی است تحقیق شما یک گام رو به جلو بردارد و راهکاری برای حل حداقل یک مشکل به همراه داشته باشد. چرا که نمیتوان انتظار داشت یک پایاننامه کارشناسی ارشد تحولی شگرف در یک حوزه دانشگاهی ایجاد کند. اما کاربردپذیری نتایج آن در حداقل سطحی کوچک و محدود مورد انتظار است.
4. میتوانید به وجه تازهای از موضوعات ظاهراً قدیمی بپردازید. چرا که معمولاً یافتن موضوعی که کاملاً نوین و اصیل باشد و قبلاً به آن پرداخته نشده باشد، کار دشواری است. اما هر موضوع وجوه متعددی دارد که پژوهشهای جدید میتوانند به آنها بپردازند. مثلاً اگر به حوزهی رفتار اطلاعیابی کاربران علاقهمند هستید کافی است با مراجعه به مقالات این حوزه پیشنهادهای پژوهشی در انتهای مقالات را بررسی کنید و تفاوت دیدگاهها در چگونگی پرداختن به این موضوع را بررسی کنید. آیا میتوانید جنبه تازهای در این زمینه مطرح کنید؟ این جنبه تازه میتواند مثلاً مربوط به جامعه مورد مطالعه یا منطقه جغرافیایی مورد بررسی باشد.
5. به هر یک از موضوعات پژوهشی در بافتی گستردهتر توجه کنید. منظور از «بافت» مجموعه عوامل پیدا و پنهانی است که در یک کلیت ممزوج و به هم پیوسته پدیده مورد مطالعه را در بر گرفتهاند. تقریباً هر پدیدهی مورد بررسی در پژوهشهای علوم انسانی و اجتماعی در بافتی ویژه رخ میدهد. این بافت لایههای فراوان فیزیکی، اقلیمی، جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی دارد. گاه توجه به این بافت از توجه به خود پدیده مورد مطالعه مهمتر است. چرا که فقط با نگاهی مبتنی بر این بافت امکان توصیف و تحلیل آن پدیده وجود دارد. مثلاً تعامل کاربران با یک نرمافزار کتابخانهای همواره در بافتی مشخص شکل میگیرد، اما اغلب تحقیقات در این زمینه بیشتر به عناصر و مولفههای نرمافزار توجه داشتهاند و کمتر به عوامل مبتنی بر بافت پرداختهاند.
6. در انتخاب موضوع اهمیت پیوندهای بین رشتهای را بسیار جدی بگیرید. ثمرهی پیوندهای بین رشتهای تولد موضوعهای نوین برای پژوهش است. در بسیاری از رشتهها مباحث بسیار ارزندهای وجود دارد که میتواند از زاویهای تازه در رشتهای دیگر مورد بررسی قرار گیرد. مثلاً انبوهی از مدلها و نظریهها در روانشناسی، جامعهشناسی و مدیریت وجود دارد که هر یک به تبیین بخشی از رفتارهای آدمی در محیطهای اجتماعی و سازمانی میپردازند. این مبانی نظری میتوانند در پژوهشهای کتابداری و اطلاعرسانی بسیار مفید و راهگشا باشند. البته این فقط یک وجه از وجوه پیوندهای بین رشتهای است. در مثالی دیگر میتوان به پیشرفتهای پرشتاب در دنیای رایانه و طراحی نظامهای رایانهای اشاره کرد که میتواند مبنای تحقیقات تازه در خدمات کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی باشند. بر این اساس، بسته به حوزه مورد علاقه خود مجلههای رشتههای مرتبط را مطالعه کنید. مثلاً دانشجویان کتابداری میتوانند مقالات منتشر شده در حوزههای همچون مدیریت، جامعهشناسی، روانشناسی را مطالعه کنند. با مرور این مجلات از انبوهیِ موضوعات قابل بررسی شگفتزده خواهید شد.
7. از خطر «بدیهیپنداری» و نقش بازدارنده آن در انتخاب موضوع آگاه باشید. گاه موضوعات ارزشمندی در ذهن دانشجویان شکل میگیرد که متاسفانه آنها را ساده، کم ارزش و بدیهی تلقی میکنند. در حالی که با بررسی بیشتر میتوان این ایدههای اولیه را به خوبی پرورش داد و در تحقیقات جدید به کار گرفت. پس ایدههای خلاقانه خود را جدی بگیرید.
8. از «عدم قطعیت» در مراحل نخست تحقیق نهراسید. معمولاً در شروع هر پژوهش محقق با پرسشها و ابهامات فراوانی مواجه است. اما به تدریج و پس از پیمودن هر گام از میزان این عدم قطعیت کاسته میشود. فراموش نکنید چنین وضعی کاملاً طبیعی است و نه تنها تهدیدی برای تحقیق به شمار نمیآید، بلکه فرصتی است که پژوهشگر را به تلاش و کوشش بیشتر فرا میخواند.
9. با رویکردها و روشهای جدید پژوهش آشنا شوید. شاید به کمک روشی تازه بتواند در زمینههایی که قبلاً تحقیق شده است مطالعه تازهای انجام دهید. مثلاً تا کنون در زمینه نیاز اطلاعاتی کاربران کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی پایاننامههای فراوانی نوشته شده است. به همین دلیل بعید است استاد راهنمایی تمایلی برای هدایت تحقیق در این زمینه داشته باشد. اما تقریباً تمام این مطالعات با رویکرد کمّی و معمولاً با کمک پرسشنامه انجام شده است. به همین دلیل اگر شما تحقیقی با رویکرد کیفی و با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختار یافته و عمیق در این زمینه انجام دهید تحقیق شما با یافتههای تازهای همراه خواهد بود. روشهای همچون اقدام پژوهی، قوم نگاری، موردکاوی، و نظریه پردازی دادهبنیاد میتوانند در بسیاری از تحقیقات این رشته مورد استفاده قرار گیرند.
10. به عرصههای تازه در پژوهش بیاندیشید. عرصه پژوهشی میتواند وجوه گوناگونی تاریخی یا جغرافیایی داشته باشد. مثلاً به دلیل سهولت انجام تحقیق در محیطهای دانشگاهی بسیاری از تحقیقات در زمینه کتابداری و اطلاعرسانی در دانشگاهها انجام شده است. مثلاً در تحقیقات کاربر مدار معمولاً جامعه مورد مطالعه از میان استادان یا دانشجویان انتخاب میشود. شما میتواند گامی از وضع موجود فراتر نهاده و تحقیق کاربر مدار تازهای درباره کاربران کتابخانههای روستایی انجام دهید. همچنین، از گستره و دامنه پژوهش بکاهید و بر عمق آن بیافزایید. مثلاً در یک تحقیق کاربرمدار بجای توزیع 200 پرسشنامه با 20 نفر از اعضاء جامعه مورد مطالعه مصاحبه کنید.
11. به اولویتهای پژوهشی سازمانها و موسسات مرتبط با رشته تحصیلی خود توجه کنید. معمولاً هر یک از این سازمانها بسته به وظایف و رسالتی که بر عهده دارند، فهرستی از این اولویتها را منتشر میکنند.
اگر شما نیز راهکاری برای انتخاب خلاقانه موضوعات پژوهشی می شناسید، لطفاً با افزودن دیدگاه خود در بخش نظر خواهی یادداشت حاضر را تکمیل کنید.
منصوریان، یزدان. «اهمیت خلاقیت در انتخاب موضوع پژوهش». پایگاه تحلیلی خبری لیزنا. سخن هفته شماره 28. 2 خرداد 1390
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.