داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا، اميد علي پور، دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم كتابداري و اطلاع رساني دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان: در دبیرستان به شما گفته شد که هر رشته و حرفه اي ويژگي هاي خاص خود را دارد و چه خوب است افرادي كه قصد انتخاب رشته دارند در مورد رشته هاي گوناگون تحقيق نمايند و بسيار بجاست رشته هاي مختلفي را براي ادامه ي تحصيل بر مي گزينندکه از کم و کیف آن با خبرباشند. حتما وظيفه آموزش و پرورش است که همه رشته ها را به دانش آموزان معرفی کنند، ولی همه سیستم آموزش و پرورش ما مشغول دوپینگ بچه های ریاضی و تجربی است و یادش رفته که رشته های دیگری هم وجود دارد.
ناچار و با شیوه گزینش فعلی عده ای سر از رشته هایی در می آورند که خودشان فقط وقتی اسمشون تو قبولیهای آن رشته درآمد تازه رفتند تحقیق کنند ببینند از کجا سر درآورده اند. کتابداری یکی از همون دهها رشته ای است که اغلب دانشجویانش باید بعد از شوک قبولی تازه بفهمند کجا افتاده اند. بنا براین وظیفه سنگین آشنایی، معرفی و یا جذب دانشجویان ، بعد از قبولی تازه شروع می شود و جور این زحمت را بجای آموزش و پرورش دانشگاه باید بکشد ، و در دانشگاه این آشنایی بیشتر باید در درس مبانی کتابداری و اطلاع رسانی به بچه ها داده شود.
چه خوب است در جلسات ابتدايي دوران تحصيل خود در دانشگاه با مباني نظري و عملي و كاركردهاي رشته ي خود آگاهي يابند.در این آغاز ورودتان است که باید رشته درست به شما شناسانده شود و از همه گوشه و کنار رشته و حرفه شمه ای برایتان گفته شود. و صدالبته اين مهم از عهده ي اساتيدي بر مي آيد كه خود بدرستي با مباني كتابداري و اطلاع رساني آشنا باشند.اگر سال بالائیها هم دارند این نوشته را می خوانند، بنویسند که درس مبانی که شاید مهمترین درس همه دوران تحصیلی شما باشد را از چه کسی و در چه شرایطی درس گرفته اید. و بگوئید که کسی که این درس را به شما داده توانسته ماموریتش را درست انجام دهد؟ الآن حس و حالتان نسبت به رشته چیست؟ مطمئن هستم که اگر معلم علاقه مندی این درس را برعهده داشته باشد ،در اين صورت اين امر باعث دلگرمي بيشتر دانشجو به رشته ي خود شده و او را به رشته علاقه مند می کند و او از همان ابتدا با دلگرمی و شوق پا به راه بگذارد.
و از طرفي هم ممكن است ، دانشجو روحيه ي خود را مناسب با رشته اي كه قبول شده نيابد و از همان ابتدا راه ديگري را برگزيند.که این مشکل در همه رشته ها اتفاق می افتد. از یکی از استادان شنیدم که استاد بزرگ کتابداری و دائره المعارف نویسی کامران فانی، پزشکی را به همین دلیل ترک کردند.اين بسيار قابل قبول تر از آن است كه اين درس را باري به هر جهت به هر استادي كه قرعه به نامش افتاد بدهيم و فقط مي شود جزوه گفتن و نوشتن و رو خواني از مطالبي كه در كتاب هم هست. آن هم جزوه هایی به شكل ناقص و حل نشدن مشكل و آشنا نشدن دانشجو با مباني رشته ي خود حتي تا فارغ التحصيلي !
فردي را تصور كنيد كه در رشته ي پرستاري قبول شده است ولي از مريض و مريضي و مريض داري و دوا و دكتر و ... بيزار است يا فردي كه در رشته ي حقوق يا روان شناسي قبول شده ولي خجالتي است ویا قدرت بيان خوبي ندارد و يا اينكه فردي در رشته ي مهندسي معدن يا نفت و گاز قبول شود ولي از كار در محيط هاي سخت و طاقت فرسا و دور از شهر بيزار باشد. آيا چنين افرادي حتي پس از پايان تحصيلات دانشگاهي ، آني مي شوند كه بايد باشند ؟! اين دسته از فارغ التحصيلان علاوه بر اينكه كار آيي ، سواد و مهارت لازم را كسب نكرده اند ، خود بدترين تبليغ براي رشته شان مي شوند.
اين گذاشتن و رفتن بهتر از ماندن و غر زدن است. البته با شناخت، شناختی که یک استاد ورزیده درس مبانی که به همه گوشه های رشته و حرفه اشراف داشته باشد و ضمنا بتواند به شیرینی، به سادگی و با حرارت آن را منتقل کند. این هجرت کردن از رشته بسيار قابل قبول تر از آن است كه در گروههای کتابداری اين درس را باري به هر جهت به هر استادي كه قرعه به نامش افتاد بدهند. اين فقط مي شود جزوه گفتن و نوشتن و دیکته نویسی و رو خواني از مطالبي كه در كتاب هم هست. آن هم جزوه هایی به شكل ناقص، کهنه و دور از همه اتفاقاتی که در قرن بیست و یکم دارد اتفاق می افتد. و حل نشدن مشكل و آشنا نشدن دانشجو با مباني رشته ي خود حتي تا فارغ التحصيلي !
دانشجويان و فارغ التحصيلان زيادي را ديده ام كه مدام از رشته خود(كتابداري) مي نالند.نه دل ول كردن دارند و نه حس و حال خواندن و ادامه دادن ! و در عوض افرادي را ديده ام كه مقطع كارداني را كتابداري خونده اند و به مذاقشان خوش نيامده است و رفته اند و دوباره از ديپلم در رشته ي كارشناسي ديگري شروع كرده اند و از انتخاب خود راضي هم هستند. و بالعكس فارغ التحصيلان كارشناسي رشته هاي ديگري را هم ديده ام كه كارشناسي ارشد و دكتري را كتابداري خوانده اند و از قضا بسيار موفق هم هستند. مثلا دكتر يزدان منصوريان عزيز خودمان كه رشته ي كارشناسي ايشان كشاورزي بوده و يا دكتر گلنسا گليني مقدم (عضو هيات علمي دانشگاه شاهد) كه رشته ي كارشناسي ايشان نيز پرستاري بوده است.
آن چيزي كه من از تحصيل در دوران كارشناسي و درس مباني كتابداري و اطلاع رساني يادم است اين است كه اول سنگ نبشته بوده و بعدا پاپيروس شده و اول قرون وسطي بوده و كتابها در غل و زنجير بودند و الان كتاب ها آزاد شده اند، و اگر خیلی همت کنند می فرمایند اون وقتها با دود پیام می داده اند و الآن با گوشی همراه پیامک می دهند.
رشته ي كتابداري و اطلاع رساني هم از اين قاعده مستثني نيست. مسلما افرادي كه در اين رشته قبول شده و ادامه ي تحصيل مي دهند بايد بدانند كه چه مي خواهند بخوانند و چه كاره قرار است بشوند ؟
موارد متعددی وجود دارد كه اكثر دانشجويان جديد الورود(و حتی فارغ التحصیلان ) با آن مشكل دارندو برایشان سوال است:
اولین آنها نام رشته است. اين عامل حتي موجب تحقير آنان در بين خانواده و دوستان و آشنايان شده است و آنان پاسخي قوي در اين خصوص ندارند !
دومین مساله: بسياري از اين دانشجويان سوالاتي درباره ي بازار كار و آينده ي كاري اين رشته دارند. مدام اين سوال برايشان مطرح است كه بازار كار و آينده ي كاري اين رشته چگونه است ؟
سومین مورد این است که این واحدهایی که می گذرانیم مخصوصا آنهایی که کتابداری هم نیستند به چه دردمان می خورد؟
پرسش چهارم و پنجم و ششم دانشجویان:
عده اي نميدانندكتابداري واطلاع رساني دقيقاچه چيزي هست وچه چيز ياچيزهايي نيست؟ واينكه حداقل ويژگيهاي يك كتابدارخوب چيست؟ چه مولفه هايي ميتواند شخص را تبديل به يك كتابدار خوب وقوي كند؟
هفتمین مورد: اینهایی که به اسم استاد می آیند سر کلاسها جدا استاد هستند ؟
سوال هشتم: نقش انجمن كتابداري و اطلاع رساني در همه این موارد به ویژه دو مساله اول چیست؟
مورد اول چون زیاد بحث و نوشته شده، به خصوص مصاحبه های سال گذشته همین لیزنا با اساتید کتابداری را تکرار نمی کنم و جدیدالورودها را به همان مصاحبه ها و کتابها و مقالاتی که در انتهای صحبتم آورده ام واگذار می کنم.
در مورد دوم من از بازار کار دیگران از شما می پرسم:متاسفانه در خصوص هيچ رشته اي اصولا نمي توان به اظهار نظر قطعي پرداخت .آيا شخصي كه پزشكي مي خواند مطمئن است كه مثلا 7 سال ديگر سركار مي رود و يا دانشجويي كه حقوق و يا مهندسي مي خواند از اين قضيه مطمئن است ؟ آيا اصولا مي شود چنين چيزي را پيش بيني كرد ؟ واقعيت را نبايد انكار نمود . مسلما رشته هايي هستند كه از كتابداري چه از نظر وجهه اجتماعي و چه بازار كار قوي تر هستند ولي در ميان اين همه رشته ، رشته هايي به مراتب ضعيف تر هم از نظر بازار كار وجود دارند.
آينده نگري خوب و لازم است ولي نه تا حدي كه مدام برايمان استرس زا باشد. دانشجويان سال اولي چه خوب است كه تا مي توانند مهارت هاي حرفه اي خود را قوي كنند. به ابزارهاي روز كتابداري و اطلاع رساني مسلط باشند. ديگر زمان آن گذشته است كه شخصي فقط با داشتن مدرك سر كار برود.چون الان تقريبا همه مدرك را دارند. پس ملاك هاي ديگري مطرح اند و آن ملاك ها چيزي نيستند جز توانايي و تمايز يك فارغ التحصيل كتابداري در آشنايي و كاركردن با ابزارهاي روز اين حرفه.
می رسم مورد سوم: بسياري از دانشجويان ارتباط دروسي مانند روان شناسي ، جامعه شناسي ، تاريخ ادبيات و ... با رشته ي كتابداري و اطلاع رساني را درك نمي كنند. خوب جدید الورودها استاد مبانی به شما نگفت؟ من قصد ندارم اینجا به این سوال که استاد مبانی می بایست برای شما روشن می کرد پاسخ بدهم. می ترسم جواب ناقصی بدهم. بنا براین از استادانی مثل دکتر منصوریان عزيز خواهش مي كنم این سوال را برای دانشجویان به قلم خوبشان پاسخ بدهند.
در مورد سوال چهار و پنج و شش خدمتتان گفتم:عده اي دقيقا نمي دانند كتابداري و اطلاع رساني دقيقا چه چيزي است و چه چيز يا چيزهايي نيست و اينكه حداقل ويژگي هاي يك كتابدار خوب چيست ؟ چه مولفه هايي مي تواند شخص را تبديل به يك كتابدار خوب و قوي كند ؟ فارغ التحصيلي كه بتواند در رقابت استخدامي با هم رشته اي هاي خود ، يك يا چند گام جلوتر از آنان باشد.
سوال هفتم: اینهایی که به اسم استاد مبانی می آیندسرکلاسها جدا استادهستند؟شاید بگوئید، بهرحال دانشجويان موظف به گذراندن تعدادي واحدهاي درسي هستند و بالاخره در طول ايام تحصيل خود شناختي نسبت به رشته ي خود پيدا مي كنند، و دوستانه به من بگوئید خیلی سخت نگیر. ولي آن چه كه روي آن تاكيد مي كنم ، لزوم شناخت كلي دانشجويان جديد الورود در اولين جلسات حضور در كلاس هاي دانشگاهي و آشنايي با رشته ي خود است.
بيان اين نكات و زواياي پنهان و تاريك، تنها منحصر به استاد درس مباني كتابداري و اطلاع رساني نمي شود ، بلكه هر يك از اساتيد محترم ، شايسته است كه بدين مهم اهتمام ويژه اي داشته باشند و اساتيدي تدريس اين درس را به عهده بگيرند كه توانايي اين مهم را داشته باشند.
نقش انجمن كتابداري و اطلاع رساني را نيز بايد در اين خصوص ناديده نگرفت.انجمن مي تواند با دعوت از اساتيد خبره حوزه مباني كتابداري و اطلاع رساني و برگزاري سخنراني در استان هايي كه رشته ي كتابداري در آن ها داير است ، به تبيين اين مهم یعنی آشنایی با رشته و بازار کار آن و آموزش و بازآموزی کتابدران بپردازد. حتي انجمن مي تواند به دانشگاهها ، خصوصا دانشگاههاي كوچك نظر مشورتي بدهد و مدرسين كتابداري و اطلاع رساني كشور ملزم باشند كه در انجمن كتابداري و اطلاع رساني پرونده داشته باشند و توانايي ها و دروسي كه مي توانند تدريس آن ها را بر عهده بگيرند مشخص شود. متاسفانه شاهد اين امر بوده ام كه اساتيدي هستند كه در دانشگاههاي كوچك استان ها به تدريس هيچ درسي دست رد نمي زننند.برايشان مهم نيست كه توانايي تدريس آن درس يا دروس را دارند يا خير ؟ فقط مهم اين است كه مثلا آن 2 واحد خالي مانده است و ... . حتي اگر نگاهي به دروسي كه بعضي اساتيد تدريس مي كنند داشته باشيم با نامها و مفاهيمي غيرمرتبط برخورد مي كنيم. دروس و مفاهيمي كه كمتر ربطي به همديگر دارند.
بهرحال هر دانشجويي بنا به پشتكار و علاقه و اساتيدي كه از آن بهره مي برد ، نمراتي را كسب كرده و در نهايت فارغ التحصيل مي شود ولي اين يك نقطه ي ضعف به حساب مي آيد كه دانشجويان نتوانند حتي چند دقيقه درباره ي رشته و حرفه ي خود براي سايرين توضيح دهند كه چه خوانده اند و چه كاري از آنان بر مي آيد و چه فوايدي براي جامعه ي خود دارند. گاه حتي مشاهده مي شود كه دانشجويان كتابداري جلوتر از سايرين ، خود رشته و حرفه ي خود را مسخره كرده و ناچيز مي شمارند ! حال آنكه دليل اين كار ، عدم شناخت اين طيف از دانشجويان از رشته ي خود و بالطبع عدم توانايي در پاسخگويي به سوالات جامعه درباره ي اين رشته مي باشد. در اين صورت بعضي از دانشجويان ، راحت ترين راه را كه همانا همنوايي با اكثريت ناآگاه بوده را بر مي گزينند !
كتاب ها و مقالات بسيار خوبي از اساتيد عزيز در اين رابطه منتشر گرديده است كه از آن جمله مي توان به كتاب : ارزش ها و جذابيت هاي كتابداري و اطلاع رساني از دكتر رحمت الله فتاحي ، شناختي از دانش شناسي از زنده ياد هوشنگ ابرامي ، درآمدي بر كتابداري از حسين مختاري معمار ، كتابخانه و كتابداري از زنده ياد علي مزيناني ، مقاله ي صد جستار بنيادي در كتابداري و اطلاع رساني از دكتر يزدان منصوريان (كتاب ماه كليات) ، مقاله بازنگري در تعريف كتابداري و اطلاع رساني از دكتر غلامرضا حيدري(فصلنامه كتاب) ، مقاله آینده کتابداری و اطلاع رسانی(تحقيقات كتابداري) و مقاله آيا كتابداري و اطلاع رساني فقط منتظر تغيير نام است؟ ( فصلنامه تحقيقات اطلاع رساني و كتابخانه هاي عمومي ) از دكتر فدايي عراقي ، مقاله حرفه كتابداري و اطلاع رساني در قرن بيست و يكم از ميترا پشوتني زاده و علي منصوري(فصلنامه كتاب ) ، و سرسخن: گوشه اي از داستان شكل گيري و ثمردهي دانش كتابداري در ايران از دكتر جعفر مهراد و دكتر محمد حسين دياني (كتابداري و اطلاع رساني) ، و سخنراني استاد ابراهيم عمراني در باب منزلت اجتماعي حرفه كتابداري و اطلاع رساني که در مجموعه سخنرانیهای انجمن چاپ شده اشاره كرد.
بي صبرانه منتظر نظرات و همچنين معرفي منابع بيشتر براي آشنايي دانشجويان سال اولي با مباني كتابداري و اطلاع رساني در بخش نظرات هستم.
علی پور، امید. «جدیدالورودها می دانید کجا آمده اید؟ استاد درس مبانی به شما گفت؟». پایگاه تحلیلی خبری لیزنا. سخن هفته شماره 55. 7 آذر 1390.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.