داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا، دکتر حمیدرضا جمالی مهموئی، عضو هیأت علمی گروه کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه تربیت معلّم تهران: از دانش آموختگان دوره های ارشد و دکترا اگر بپرسید، خاطرات تلخ و شیرین زیادی از روابط خود با استادان راهنما و مشاور دارند. رابطه استاد (در اینجا منظورم استاد راهنما و مشاور است) و دانشجو گاه به رابطه ای شخصی و دوستانه تبدیل می شود و گاه به رابطه ای خشک، بی روح و از روی تکلّف. دوران انجام پژوهش پایان نامه و نگارش آن، دوران مهمی برای هر دانشجوست، امّا عدم آگاهی دانشجو و گاه نیز استاد از دینامیک روابط استاد و دانشجو، گاه از زایندگی و پویایی این دوران می کاهد. گام نخست در برقراری روابط مؤثر این است که دو طرف از وظایف و حقوق خویش آگاه باشند.
وظیفه استاد راهنما پشتیبانی از دانشجوست. این پشتیبانی می تواند سه جنبه را دربرگیرد.
الف. پشتیبانی فکری. این پشتیبانی در واقع همان کنترل کیفیت است. وظیفه استاد راهنماست که اطمینان حاصل کند که دانشجو در مسیر درستی حرکت می کند و پژوهشی که در دست انجام دارد با کیفیت مطلوب پیش رفته و به سر انجام می رسد. همچنین استاد راهنما باید این اطمینان را به دانشجو نیز منتقل کند. موفقیت دانشجو، موفقیت استاد راهنماست و شکست دانشجو، شکست وی. این مسئله البته گاه به افراط نیز کشیده می شود. مواردی را در دوره دکترا دیده ام که دانشجو خود احساس می کند که آنچه را که باید انجام دهد، انجام داده است و کار وی آماده دفاع است. اما استاد چون نگران شکست احتمالی دانشجو است مانع از دفاع وی می شود و مدام خواهان کار بیشتر و بیشتر است. استادانی نیز هستند که خود را چندان در قبال شکست و موفقیت دانشجو مسئول نمی دانند و از این رو کنترل و نظارت کافی بر کار دانشجو اعمال نمی کنند.
ب. پشتیبانی احساسی و روحی. انجام پایان نامه به ویژه در مقطع دکترا فراز و فرود بسیار دارد. دانشجو ممکن است بارها تا مرز انصراف پیش برود. گاه نا امید و سرخورده می شود. تحریک و انگیزه دادن به دانشجو و دلگرم کردن وی وظیفه استاد راهنماست. همچنین وظیفه استاد راهنماست که فضایی ایجاد کند که دانشجو در آن فضا احساس کند می تواند به راحتی پرسشگری کرده و مسائل و دغدغه های پژوهشی خود را مطرح کند. اگر دانشجو با نگرانی از واکنش استاد راهنما، به جای طرح نواقص کار خویش، آنها را از استادش پنهان کند، این نشان دهنده ناموفق بودن استاد در ایجاد چنین فضای روحی و احساسی سالمی است.
ج. پشتیبانی ابزاری: گاه دانشجو برای انجام پژوهش نیازمند ابزار و منابعی است که تهیه و تدارک آنها به عهده دانشگاه است و استاد راهنما موظف است که اطمینان حاصل کند تا آنجا که در توان دانشگاه است این امکانات در اختیار دانشجو قرار می گیرد. حتی در مقررات آموزش عالی برای این مورد، تدابیری اندیشیده شده است. به عنوان مثال اساتید به ازای فعالیت پژوهشی و انتشاراتی خود، صاحب گرانت (یا همان اعتبار مالی پژوهشی) می شوند که می توانند آن را صرف هزینه شرکت در کنفرانس یا تجهیزات شخصی (مثل رایانه) کنند. اما مطابق مقررات وزارت علوم از گرانت برای پشتیبانی از پژوهش دانشجو نیز می توان استفاده کرد.
وظایف دانشجو: دانشجو باید آگاه باشد که پایان نامه، پروژه ایست که مالک و مدیرش خود وی است. این پروژه برای این که قدری از توجه و وقت استاد راهنما را به دست آورد با پروژه های خود استاد راهنما در رقابت است. به همین علت است که به دانشجو توصیه می شود تا موضوعی انتخاب کند که در حوزه علایق و تخصص یکی از اساتید گروه باشد. استاد راهنما علاوه بر این که باید در زمینه موضوع پایان نامه تخصص نسبی داشته باشد تا بتواند دانشجو را هدایت کند، باید به موضوع علاقمند نیز باشد تا با انگیزه و علاقه، پیگیر پژوهش دانشجو باشد. در غیر این صورت، تنها از روی تکلّف سعی در انجام وظیفه دانشگاهی خویش خواهد داشت. دانشجو همچنین باید بداند که نقش استاد راهنما نقشی شبیه پروفسور ووپی در کارتن تنسی تاکسیدو نیست که با هر مشکلی به وی مراجعه کند و وی راه حلی آماده در اختیارش قرار دهد. استاد راهنما بیشتر سعی می کند سرنخ در اختیار دانشجو قرار دهد نه پاسخ و راه حل آماده. لذا بهتر است دانشجو از اینکه با دست خالی و صرفاً با یک مشکل نزد استاد برود پرهیز کند. اگر در فرایند پژوهش مشکلی نیز پیش آمد، دانشجو باید در مورد آن بیاندیشد، راه حل های احتمالی را در حد توانش شناسایی کند و با دست پر، با آگاهی از مسئله و ابعاد آن نزد استاد برود. منظور از این گفته این نیست که از دانشجو انتظار می رود خود راه حل مورد نیازش را بیابد. منظور این است که استاد راهنما باید احساس کند که خود دانشجو پیشگام حل مسئله است و پیش از آن که به وی مراجعه کند در خصوص مسئله به حد کافی اندیشیده و تلاش کرده است.
تفاوت کارشناسی ارشد و دکترا: پژوهش پایان نامه در مقطع کارشناسی ارشد با پژوهش رساله در مقطع دکترا تفاوت زیادی دارد. امروزه در ایران به ویژه به دلیل گسترش کمّی آموزش عالی، از اهمیت و کیفیت پژوهشی کارشناسی ارشد کاسته شده است و نگاه اصلی به پایان نامه ارشد به عنوان یک تمرین و تجربه پژوهشی برای دانشجوست که طی آن مهارتهای پژوهشی در وی تا حدودی به فعل می رسد. اما رساله دکترا صرفاً یک تمرین و تجربه نیست. از رساله دکترا انتظار می رود که دانش افزایی داشته باشد و مرزهای دانش موضوعی را اندکی جابجا کند. همچنین دورانِ به طور متوسط دو ساله رساله دکترا در ایران در مقایسه با شش ماه پایان نامه کارشناسی ارشد بسیار طولانی تر و در نتیجه رابطه دانشجوی دکترا با استادان بسیار نزدیک تر است.
تفاوت استاد راهنما و استاد مشاور: هدایتگر اصلی در فرایند تحقیق، استاد راهنماست. استاد مشاور نقشی کمرنگ تر دارد، به ویژه در مواقعی که انتخاب یک استاد مشاور نه به دلیل نیاز واقعی بلکه به دلیل مقررات آموزشی است. گاه ممکن است انجام یک پژوهش نیازمند دو هدایتگر با دو تخصص جداگانه باشد. در این موارد، استاد مشاور به دلیل تخصص ویژه اش که متفاوت از استاد راهنماست انتخاب می شود و نقش وی در مواردی که به حوزه تخصصش مربوط می شود پررنگ است. اما در سایر موارد، وی بازوی فکری ثانویه دانشجو و استاد راهنماست. البته مهم است که دانشجو از این منبع فکری نهایت استفاده را ببرد اما به هر حال باید متوجه باشد که هدایتگر و بعضاً منبع اصلی تأثیر بر تصمیم ها و فرایند پژوهش استاد راهنماست و نه استاد مشاور. لذا اگر هم بناست چیزی در فرایند پژوهش به پیشنهاد و نظر استاد مشاور تغییر کند باید با موافقت و آگاهی استاد راهنما باشد.
تفاوت در سنت رایج دانشگاه ها و رشته ها: ذکر این نکته نیز خالی از فایده نیست که سنت های دانشگاهی در دانشگاه ها و رشته های مختلف، متفاوت است. به عنوان مثال، روابط استاد و دانشجو در رشته های علوم پایه به ویژه آنهایی که جنبه آزمایشگاهی نیز دارند با رشته های علوم اجتماعی می تواند بسیار متفاوت باشد. همچنین هر دانشگاهی در نتیجه سالها فعالیت دارای یک سنت نسبتاً جا افتاده است که ممکن است قدری متفاوت از سایر دانشگاه ها باشد. دانشجوی زیرک باید از طریق ارتباط با دانشجویان سالهای قبل و نیز اساتید خود به آگاهی مطلوبی از این سنتها دست یابد تا بتواند روابطش با اساتید راهنما و مشاور را به نحو مناسب مدیریت کند.
اختلاف نظر میان استاد و دانشجو: در طول انجام پایان نامه، موارد متعددی ممکن است پیش بیاید که استاد و دانشجو بر سر مسئله ای یا تصمیمی در ارتباط با پایان نامه اختلاف نظر دارند. برخی از این اختلاف نظر ها به راحتی قابل رفع هستند به ویژه در مواردی که اختلاف نظر علمی است، می توان آن را با مراجعه به منابع علمی بر طرف کرد. اما گاه اختلاف نظر ناشی از تجربه و یا تفاوت دیدگاه است. به عنوان مثال استاد معتقد است که باید فلان کار نیز انجام شود اما دانشجو معتقد است که آنچه انجام شده کافی است. مخالفت مستقیم و مصرّانه در جلسه مشاوره با استاد راهنما می تواند به تیره شدن روابط استاد و دانشجو منجر شود. اگر استاد در جلسه مشاوره موردی را از دانشجو خواست که وی واقعاً به دلایل منطقی، موافق آن نبود، بهتر آن است که به جای مخالفت بی درنگ و ناگهانی، برخی مشکلات پیشنهاد استاد را برشمرده و از وی برای تفکر در مورد آن مدتی فرصت بخواهد. طبیعی است که در این فرصت هم دانشجو می تواند به تصمیم بهتری برسد و هم استاد فرصت خواهد داشت تا در مورد دیدگاه دانشجو و پیشنهاد خود دوباره تأمل کند.
گاه نیز دانشجو قربانی اختلاف نظر میان استاد راهنما و استاد مشاور می شود. برای پرهیز از این مسئله بهتر است که جلسات مشاوره معمولاً به صورت سه نفره با حضور هر دو استاد برگزار شود تا اگر اختلاف نظری نیز میان آنها وجود دارد به طور مستقیم با گفتمان میان خود آنها برطرف شود. دانشجو باید بسیار هوشیار باشد تا به پیغام بر میان استاد راهنما و استاد مشاور به ویژه در مواردی که اختلاف نظر دارند تبدیل نشود.
روابط انسانها همانند خود آنها پیچیده است. کیفیت رابطه استاد و دانشجو بر کیفیت پژوهش پایان نامه تأثیر می گذارد و شایسته است که دانشجو به عنوان ذیفنع اصلی این رابطه، از تمام تلاش و ذکاوت خود برای مدیریت بهتر این رابطه استفاده کند.
جمالی مهموئی، حمیدرضا. «روابط استاد و دانشجو در طول پایان نامه». پایگاه تحلیلی خبری لیزنا. سخن هفته شماره 60. 12 دی 1390.
من دانشجوی ترم 5 دکترا هستم . استاد راهنما منو مجبور کرده 3 روز در هفته در دانشگاه باشم و من یک روز درهفته و پنجشنبه جمعه را قبول کردم قبول نمی کنه و میگه باید در طول هفته بیای منم شرایطش را ندارم بچه دارم نمی دونم کجا بزارم و سر این موضوع بحث شد و در نهایت گفتم اخراجم کنید الان میگه پیامکت رو به معاونت آموزشی نشان می دهم و دانشگاه هم تاکید داره بیان دانشجویان دکتری به دانشگاه. به نظرتون سر این موضوع می تونند اخراج کنند؟ اول دکتری هم ازم یک نامه کتبی گرفته که سه روز در دانشگاه حاضر خوام بود و الان من سه روز رو با این شرایط می تونم قبول کنم ولی درک نمی کنه چیکار کنم؟
بنده دانشجوی ترم 5 دکترا هستم و در مرحله تدوین نهایی پروپوزال هستم که بدلیل اختلاف نظر و دیدگاهش با شخصی که بعنوان مشاورم پیشنهاد دادم مخالفت کرده و فرد دیگری که هیچگونه تمایلی به همکاری باهاش ندارم رو بعنوان مشاورم انتخاب کرده و هرچقد پیگیری کردم بهانه های الکی اورده که حکم کارگزینی نداره و هیئت علمی نیست،بعد بر طبق آیینامه و قوانین دانشگاه باهاش صحبت کردم تونستم اون نظرشو تغییر بدهم که پیشنهادمو قبول کنه، بعد تو جلسه شورای تحصیلات تکمیلی که مطرح کردند خودشون تایید نکردند و بهم گفتند که این شخص 1 ساله دکتراشو تموم کرده و نمیتونه باشه،یعنی یجورای من قربانی اختلاف دیدگاه این استاد شدم و در اصل موضوع شخص مشاور پیشنهادی هیچ مشکلی با کار کردن با این استاد نداره اما استاد مربوطه بخاطر زدوبندهایی که داره واقعیات رو نمی بینه ،و صراحتا اعلام کرده که این شخص نباید باشه
حال سوالم اینه ایا میتونم استاد راهنما را تغییر بدهم؟ و با چه سیاست و منطقی این رویه رو تغییر بدهم؟
تلاشم بی نتیجه بوده و چون با مشاوری که خوده استاد راهنما بدون اطلاع بنده برگزیده لابی دارن کوتاه بیا نیست جهت تغییر مشاور مد نظر بنده
و اینکه مشاور پیشنهادی استاد راهنما کمترین نمره رو در طول واحدهای اموزشی بهم داده و کلا هیچگونه تمایلی به کار کردن باهاش نیستم
لطفا راهکار بفرمایید که چیکار کنم جهت موفق شدنم در تایید گرفتن مشاوری که به سمتش گرایش دارم
یا کلا فرایند تغییر استاد راهنما ایا در ادامه کارم چالشی را برام ایجاد نمیکنه؟؟
با تشکر
یه نکته به دانشجوهای تازه وارد دوست دارم بگم:مثل من کمالگرا نباشید دنبال استاد درجه یک نباشید چون اینها اکثرا وقتشون کمه دیدم اساتیدی که پایین تر هستند مرام ومعرفت و ارتباطشون با دانشجوها بهتره
خدارو شکر تزم رو دفاع کردم و تموم شد. انقدر نمی دونست چیکار کردم که روز دفاع فهمید کارم چیه. بعد دفاع بهش گفتم بیا کار من رو مقاله کنیم چون من خیلی براش زحمت کشیدم. ایشون جواب داد مقاله کن وقتی تموم شد برام بفرست. وسطشم یه سوال پرسیدم اصلا جواب نداد.
واقعا برای چنین اساتیدی متاسفم و به دانشجوهایی که می خوان استاد راهنما انتخاب کنن پیشنهاد می کنم بیشتر از رزومه ی استاد به اخلاقش توجه کنید. استاد من استاد معروفی بود و خیلی رزومه ی قوی ای داشت اما وقتی نتونیدد با استاد تعامل داشته باشید و هیچ کمکی بهتون نکنه رزومه اش به هیچ درد نمی خوره.
استاد من کمک که نمی کرد هیچی مدام می گفت بیشتر کار انجام بده و یه چیز اضافه کن و بعد در اون مورد هم راهنمای ای نمی کرد.
من دانشجوی سال 6 دکترا هستم، یه مقاله ISI چاپ کردم، در اواسط خرداد ماه امسال متن پایان نامه رو تحویل استاد راهنمام دادم تا تاییدیه متن رو بدن و کارهای نهایی دفاع انجام بشه و تا شهریور امسال من دفاع کنم، منتها ایشون فرمودن مدلی که من ساخته و براساس اون مقاله تهیه شده غلط هست . الان ایشون اجازه نمی دن من دفاع کنم، (البته 4 سال از تصویب پروپوزال بنده می گذره و ایشون به عناوین مختلف کار بنده رو بارها و بارها پوکونده و من دوباره از نو ساختم منتها الان بعد از گذشت 4 سال و در آستانه دفاع و بعد از چاپ مقاله ازشون پرسیدم که چرا الان به من ایرادات را می گویند که فرمودند الان نگاه کردم.) . پس از کش و قوس های فراوان تیرماه یکی از دانشجویان ارشد رو به من معرفی کردند تا در ازای دریافت مبلغ 10-12 میلیون تومان یک قسمت اندک از مدل رو درست تحویل من بدهند. و بقیه مدل رو هم خودم دوباره از نو بسازم. حال در پایان شهریور دانشجوش یک روز زنگ می زنه می گه داده های تحویلی از سازمانهای مرتبط غلطه مدل ساخته نمی شه، یک روز می گویند ، مدل ساخته شده بایستی اصلاح کنم ببینم برای مرحله بعد جواب می ده یا نه، خلاصه پس از گذشت 3 ماه من همچنان اندر خم یک کوچه ام. می خواستم ببینم با توجه به اینکه من مقاله ام چاپ شده، الان کجا می تونم مشکلم رو حل کنم و چطور از طریق قانونی بتونم برم دنبال کارهای دفاعم بدون اینکه لازم باشه دوباره از نو مقاله بنویسم و مصیبتهای دیگه ای در انتظارم نباشه.
ناراحت چرا، خوشحال باش. از این اساتید در ایران کم نداریم. اگه از خودت مطمئنی قوی بجنگ. اگه فکر می کنی حق با تو هست و مدارکی داری پرونده سازی کن با مستندات به کمیته نظارت بر اساتید و اینو بدون، این تو هستی که با هدف مندی و محکم بودنت بزرگترین انتقام اونی.
این قبیل اساتید، استاد نیستند و فقط اسم اش رو یدک می کشند. خودتو بیمار نکن. بلند شو و قدرتمند تر جوری بجنگ که با موفقیت ات انتقام اون باشی.
این واقعا بی انصافی هست که من دانشجو عملا متن سخنرانی استادم رو مینویسم و ترجمه میکنم، و به نام ایشون ثبت میشه.
از ترس اینکه سر پایان نامه اذیتم کنه هم جرات ندارم حرفی بزنم.
واقعا دانشجو در ایران خیلی مظلومه.
واقعا برای چنین اساتید که در دانشگاه با سرنوشت مردم بازی میکنم متاسفام
بلاخره امضارو رو داد یا نه؟
می خواستم بدونم می تونم از این استاد شکایت کنم؟
یه سوالی داشتم من فصی چهام پایان نامه را دارم می نویسم در مورد اینکه چه زمانی درخواست دفاع بدم وتصویب بشه اگاهی ندارم چیکار کنم ؟
ی سوال داشتم چند وقته ذهنم را خیلی درگیر کرده .وجدانا این پولی که اساتید راهنما بابت پایان نامه ها دریافت میکنند در صورتی که هیچ گونه راهنمایی و کمکی به دانشجو نکرده اند حلال یا حرام.؟
دانشجو بنده خدا خوب اومده دانشگاه علم کسب کنه دانشش ارتقا پیدا کن. وقتی اساتید مغرور حاضر نیستند حتی جواب تلفن دانشجو را بدهند. این دانشجو اشکالاتش را چجوری حل کند.
کاش اساتید دانشگاه یکم انصاف داشتند و فقط به خاطر پول پایان نامه نمی گرفتند.
باید با گروهتون هماهنگ کنید
قوانین کلی اجازه میده
کسی میدونه باید چیکارکنم ؟ واقعا اعصابم خورد شده نمیدونم چه کنم آیا بدون استاد راهنما میشه ادامه داد؟ داره وقتم تموم میشه لطفا اگر کسی میدونه راهنماییم کنه
این یکی هیچی هم بلد نیست. و جلوی چشمم به دروغ به همه میگه من این کارها رو انجام دادم. روحش هم خبر نداره. سخته براش حتی بفهمه منظور کلماتی که نوشتم چیه.
فقط رو داره و رو و رو
همین متن جانبدارانه از طرف یک استاد دانشگاه کافیه که بدونیم اساتید اصولا خودشون یا همکاراشون رو مبرا از ناآگاهی میبینن
من دانشجوی دکتری شیمی دانشگاه تهرانم، که تو این مدتی که اینجا هستم فهمیدم مسیر رو کاملا اشتباه اومدم
افتادیم زیردست یک سری افرادی که عقده ریاست و انحصارطلبی دارن و با پارتی و باندبازی اومدن عقده گشایی کنن و قدرت خودشون رو به رخ دانشجوی بی دفاع بکشن
هیچ ارگانی هم نیست که نظارتی به کار و رفتار و برخورد اینا با دانشجو داشته باشه
امیدوارم روزی از عرش به فرش برسین...
دلتون رو به این چیزا خوش نکنید
اونقدر استاد من بی تربیت هست که هیچ چیزی نمیشه گفت جز اینکه توی خانواده بزرگ نشده انگار.شکایت دانشجو هم جایی نمیرسه جز اینکه خسته بشه
برای راحت شدن از دست این اساتید و دانشجویان بی سواد بهترین کار این هست که با این اساتید دربیافتید البته بصورت قانونی و شکی هم به دل خود راه ندید
می خوام چیزای بیشتری در قوت قلب دادن به دانشجوها اینجا بگم ولی والا به قرآن در این زمونه و این شرایط دانشگاهها و تکبر و خودبزرگبینی بیشتر اساتید، چیزی به ذهنم نمی رسه جز اینکه بدونید که ما دانشجوهای ایران همه همدردیم (البته اوناییمون که واقعا دانشجو هستیم و داریم درست و به سختی کارمون رو انجام میدیم نه اونایی که بدون هیچ نوع سنجشی وارد دانشگاها می شن و بطور جادویی همه درسهایی که در کلاسش حضور هم نداشتن و پایان نامه رو بدون انجام هیچ کاری 20 می گیرن و فقط دنبال عنوانن)، پس قوی باشید خواهش می کنم خواهران و برادران همرزم و ما رو در سختی و وحشتهای خودتون شریک بدونید. ):
ضمنا این مورد هم برای من پیش اومد که یکی از دانشجوهای نامرد چون خودش استاد راهنما گیر نمی آورد رفت از من پیش استادم بد گفت که کار منم خراب کنه که خوشبختانه استادم از پیش این دانشجوی بدذات رو می شناخت و حتی به بقیه سپرد که پایان نامه شو نگیرن! خواهش می کنم از این کارا نکنید در حق هم، هم خودتونو پیش اون استاد خراب می کنید هم دانشجوها و هم خودتون رو یک لحظه بگذارید جای هم و آدم هم به آدم همیشه می رسه.
با آرزوی تغییراتی برای بهتر و موثرتر و منصفانه شدن کل تحصیلات تکمیلی برای دانشجوها (و اساتیدی که واقعا محترم و دلسوز دانشجو هستن)
1. بیشتر اساتید نوشتار با دستخط را توهین قلمداد می کنن پس در صورتیکه از این مورد اطلاع ندارید ترجیحا از ورقه هایی که تایپ شده اند استفاده کنید در پروپوزال و ...
2. در صورتیکه در ورد اقدام به تنظیم متون می نمایید و برای پرینت به انتشارات یا فتوکپی مراجعه می کنید حتما فایل معادل پی دی اف آن را هم ببرید که فرمت نوشتار شما حفظ شود چون ورد ممکن است در دستگاههای مختلف به طور مختلف نشان داده شود ولی پی دی اف همیشه تصوریش یکسان است.
از این ۵مقاله ۳تاش تو حیطه پایان نانه هست ولی کلا روش کار و ایده کلی را خودم دراوردم و ۰تاصدش را کار کردم
۲تاش هم با پایان نامه مشترکه
استاد راهنمای اولم هم از مقالات انصراف داده الان راهنما دومم میخواد شکایت کنه و من دکتری قبول شدم ثبکلیمو لغو کنه میتونه ؟توروخدا راهنمایی کنید
وقتی استادی که به روز نیس و نرم افزاری که میده خودش تا به حال باهاش کار نکرده به درد لای جرز دیکار میخوره
سواد ربطی به شعور نداره
با تجربه دو مقطع پایان نامه، به حرات میگم اسم استاد شایسته بسیاری از اشخاص نیست و همان عنوان دکتر که با آن نان میخورند و شخصیتشان به آن وابسته است برایشان نه تنها کافی بلکه گاها زیاد هم است...
در ارشد استادم بسیار به من لطف داشته و از نظر ایشون خیلی خاص بودم که کار با دقت و ارزش بالا تو مدت کوتاه 3 ماهه انجام دادم، لذا بعد از دفاع با گروگان گرفتن مقاله هایم اجازه ندادن دکترا بخوانم و تمام طرح ها و کارها و دانشجوبانشون را به من سپردند....بعد از 3 سال 8 صبح تا 8 شب کار نهایتا از فشار زیاد کار بیماری سختی گرفتم و استادم هم لطف کردن منو رها کردن....
در ناامیدی 1 ماه مونده به آزمون و بدون مقاله هام دکترا دادم و در کمال ناباوری بهترین دانشگاه قبول شدم...
بگذریم که هنوز استادم مقاله هامو بعد 8 سال نگه داشته و پیغام داده حالا که بهتر شدم برگردم و گرنه :)
درمقابل استاد راهنمای مقطع دکترام فکر میکنه من خنگم و بخاطر همین لطف کرده طمع بیگاری کشیدن نداره:) در عوض تو طی 4 سال کلا 4 بار دیدمشون و در تمام این ملاقات ها فقط یه سوال داشتن کی مقاله ام چاپ میشه و یادم باشه که ایشون باید نویسنده مسئول باشن!!! این درحالیه که نه تنها هیچ حمایت مادی و حتی معنوی از من یا پایان نامه ام نکردن، بلکه حتی نمیدونن موضوع پایان نامه ام چیه!!!!....
از دیو دد ملولم و انسانم آرزوست....
اگر قانونی بذارن که گرفتن استاد راهنما اجباری نباشه من بشدت استقبال می کنم، شاید هیئت علمی ها بیشتر رو خودشون کار کنند.
امیدوارم بحای یه هیئت علمی یه استاد واقعی گیرتان بیاد حتی اگر دکترا نداشته باشه :) و البته شما هم از خوبیش سواستفاده نکنید ...
من 4 ماه امتحان بورد دادم ،پایان نامه را تبدیل به مقاله انگلیسی کردم ولی فعلا وقت سابمیت مقاله را ندارم،میخواستم بدونم طبق قانون استاد راهنما بدون اجازه من میتواد مقاله را در یک ژورنال خارجی چاپ کندو جایگاه او در این مقاله کجاست،نویسنده اول یا نویسنده مکاتبه کننده. دایما تهدید و توهین میکند. با تشکر چنگیز
من استاد راهنما نمی خواهم. لطفا اگر قانونی هست که بشه اصلا استاد راهنما نگیریم اطلاع بدهید. اگر هم نیست لطفا پیگیری کنید تصویب کنند.
در کدام نمونه دقیقا به حرف و التماسهای دانشجو گوش داده شده که این مورد دوم بشود؟ اطمینان داشته باشید اگر نداشتن استاد راهنما مجاز بود شمار دانشجوهای مشتاق برای داشتن استاد راهنما به تعداد انگشتهای دستتان هم نمی رسید.
امیدوارم ازین روش نتیجه بگیرید.
من يك سوال دارم در رابطه با استاد راهنما موضوع پايان نامه رو ايشان هماهنگ كردم و در سايت دانشگاه وارد شد و پروپزال رو نوشتم موضوع مورد تأييد دانشگاه قرار نگرفت و إعلام شد با هماهنگي استاد محترم إصلاح شود حالا استاد راهنما مي گويد إز نظر من موضوع تأييد شده است و بقيه موارد به من مربوط نيست حالا من نمي دانم چيكار بايد بكنم آيا مي شود استاد راهنما رو تغيير داد الان واقعا نمي دونم چيكار كنم
ممنون
به خدا كم مونده روان پريش بشم
استاد راهنما رو كه من انتخاب نكردم
موضوع پايان نامم هم سر سري انتخاب كردم تا به ترم بعد نيفته تا استاد اوكي داد شروع كردم
پروپزال رو دادم احتمالا شهريور دفاع بشه
اما مشكلات بزرگي دارم
يكي اينكه استاد راهنمام اصلا كمكي نميكنه حتي جواب اوكي هم به زور ميده
با دوستاي دانشگاه ارتباطي ندارم
فكر ميكنم موضوعم اشتباهه و كلا رو هوا هستم
توروخدا كسي هست كمكم كنه ؟؟
توروخدا بهم کمک کنید
استرس و اضطراب دارم
میخوام پروپزالم رو ببرم پیش استاد راهنمایی که اولین بار قراره ببینمش
باید چی بگم؟
کسی هست راهنمایی کنه؟
2. تخصصشون رو بفهم و اونو بهونه ای بگذار برای اینکه به ایشون مراجعه کردی و نشون بده در گفتارت که موضوع از دغدغه هات هست و واقعا قصد داری در اون حیطه مشکلی رو حل کنی.
3. حتما پیش اساتید ورقه ببرید و نه فایل.
4. متاسفانه خیلی از اساتید ما صلاحیت استادی رو ندارند و فقط برای عنوان تا اونجا رسیدن پس انتظار تواضع ازشون نداشته باشید و به خصوص برای اولین بار از عبارتهای حتی افراطی برای عرض ادب استفاده کنید مثل: ببخشید استاد مزاحم شما شدم/ وقت شما رو گرفتم/ به شما زحمت می دم/ می خواستم از شما استدعا کنم که به من لطف کنید و/ سعادت داشتن کلاسی با شما را نداشتم/ ...
5. بازم متاسفانه سیستم دانشگاه در ایران به شدت سلسله مراتبی داره که طبق اون دانشجو برده به حساب می آد به این معنی که جلوی اساتید از اساتید دیگه بد نگید به خصوص بارهای اول که می بینید اساتید رو. 6. اگر استادی هست که اولین بار می بینیدشون و حس کردید کمی کراهت دارن یا من من می کنن این پیشنهاد رو بدید و انجام بدید که سر کلاسهای مربوط به پایان نامه شون حضور داشته باشد مثل کلاس روش تحقیق چون خیلی از اساتید اصلا کار یا آموزش اساتید دیگه رو قبول ندارند.
7. خودتون رو از نظر دانش در مورد موضوعتون قبل از رفتن پر کنید چون خیلی از اساتید برای اینکه کارشون آسونتر باشه شاگرد 0 کیلومتر نمی گیرن و ممکن هست از همون بار اول تلاش کنن با حرف زدن با دانشجو دانش کلی دانشجو رو بسنجند.
8. صد در صد خودتون رو برای یک جنگ اعصاب آماده کنید که هر چه شنیدید اصلا به هیچ عنوان عصبی نشید، متاسفانه در دانشگاه استاد هست که قدرت داره نه دانشجو پس کل کل یا دعوا معمولا به ضرر دانشجو تمام می شه.
9. اساتید چون می دونن در دانشگاه قدرت دارن در عمل هر کاری که بخوان می کنن و اگر آزاردهنده هستن بهترین کار شما می تونه فرار ازشون باشه پس استرس نداشته باشید و فقط بدونید که قسمت خیلی بزرگی از انجام پایان نامه بازیهای روانی و احساسی بین دانشجو و استاد راهنماس.
مثلا من رفتم پیش استاد مربوطه و پس از عرض درود و ادب و این حرفا گفتم من رو استاد فلانی به دلیل موضوعی که مصمم هستم در اون حیطه کار کنم به شما رجوع دادن و موضوع من فلان چیز هست و استاد فلانی فرمودن در این موضوع جنابعالی متخصص هستید، می خواستم در زمینه زحمت پایان نامه ام از شما استدعا کنم که استاد راهنما/مشاور پایان نامه ام باشید.
این موارد کامل نیستند ولی امیدوارم برای دانشجوها در مواجه با استاد راهنما مفید باشن.
من اینقدر شب تا صبح بیدار موندم که اندازه چندسال پیر شدم.
تازه پایان نامه ارشده
استادم سرش شلوغه، هیچوقت وقت کافی نداره، به خاطر همین همیشه طفره میره البته خیلی هم تسلطی نداره، من خیلی عذاب کشیدم و همچنان کارم باز مونده و چون عملا راهنمایی ندارم نمیتونم جمعش کنم.
و هر موقع هر کسی از من بپرسد تنها تنها تنها توصیه ام اینست اصلا خودتون رو معطل نوشتن پایان نامه نکنید و مثل من از زندگی نیفتید.
مگر واقعا به استادتون ایمان داسته باشبد که تعهدپذیر هست و وجدان کاری داره.
استاد راهنما و پژوهش معنی ندارد. حیف وفت. حیف عمر با ارزشم.... حیف توانی که گذاشتم....
یکی از همکلاسیها بیرون داد کل مطلب هم حفظ کرد و نمره کامل هم گرفت.
من چندماهه اندر خم یک کوچه ام. کلافگی و سردرگمی و زندگی معطل و ... دیگه نمیتونم سرکار هم برم چندبرابر اینکه هزبنه به بیرون بدم ضرر کردم.
استادم هم به راحتی پا پس کشیده
موضوع هم اینقدر خاصه که مطالب مرتبط مفید در موردش کمه.
اینقدر مستاصل و ناراحتم که نمیدونم چکار کنم.
واقعا بعضی از استادها با چه وجدانی به راحتی حق الزحمه در قبال راهنمایی دانشجویان دریافت میکنند ؟؟؟؟؟؟؟؟
نمیخوام از استاده شکایت کنم، میترسم کارم بدتر بیفته تو دست انداز و گرفتاری. آخرشم طرف رایزنی کنه و معلوم نیست چی بشه...
هر که این متن رو خوند برام دعا کنه فقط تمام بشه
مدیر گروهمون خودش برام ی استاد معرفی کرد از ی دانشگاه دیگه... کلا این آدم رو نمیشناسم...شماره تلفنش رو داد
هرچی فکر میکنم نمیدونم به استاده چی بگم!
بگم من فلان از دانشگاه فلان ....
خودم موضوع بدم یا بگم اونم کمکم کنه...
چی بگم که مودبانه و رسمی باشه هم استاده ناراحت نشه....
کمک کنید لطفا :(
من يكساله امتحان بورد دادم و كاراي عملي پايان نامم هم تموم شده مقالاتنم نوشتم و پنج ماه پيش هردورو به استاد دادم ولي ايشون بدليل نامعلوم از ارسال مقالات طفره ميره و هي امروز فردا ميكنه حالا با اينكه ديگه هيج كاري در دانشگاه ندارم و جالبه كه خودشم اصلا دانشگاه نيس دستور داده ما هرروز بريم دانشگاه تا يوقت نتونيم بريم سركار
ميخوام ببينم قانوني در اين مورد وجود نداره
ضمنا ايشون اجازه نميده نسبت به ارسال مقاله خودم اقدام كنم
استاد راهنمای من شخص محترم و قابل احترامی است. شاید ایراد از بنده است. موضوع پایان نامه را خودشان انتخاب کرده، مشاور را خودشان انتخاب، سپس با آن مخالفت کردند. شخص دیگری را انتخاب نمودند. شخص جدید از موضوع بنده چیزی نمی دانند و اصلا علاقه ای به آن نشان نمی دهند وفقط در مورد اینکه زودتر دفاع کنم اگر اشتباه نکنم 3 باری که پیش ایشان رفته ام صحبت کرده اند ولی دیگر دانشجویان که با ایشان پایان نامه ندارند بسیار علاقه نشان داده ، راهنمای بنده وقتی دیدند به سوالاتم نمی توانند جواب بدهند و مشاور هم اصلا در این رابطه چیزی نمی داند، تصمیم به عوض کردند گرفتند بعد از چند ماه فرمودند موقعیتشان به خطر می افتداین کار را نمیکنند. بنده بالاخره جواب ان سوالات را یافتم اما سوالات بیشمار دیگری دارم. از طرفی استاد راهنما در هر جمعی ابتدا یک خط تعریف کرده سپس با بدترین جملات بدرقه ام میکنند. ایشان اعتقاد دارند که موضوع به ایشان ربطی ندارد و فقط بنده در خور شانشان باید مطالب را آماده کنم، برای اینکه دو باره کاری نشود پایان نامه را باید کامل تحویل دهم. ایشان اعتماد به نفس بنده را زیر صفر می آورند.
خواهش می کنم بگیید اگر بخواهیم استاد مشاور را در مقطع ارشد عوض کنیم امکان پذیر هست؟