کد خبر: 8826
تاریخ انتشار: دوشنبه, 08 خرداد 1391 - 10:52

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

سخن هفته

از کی بپرسم؟ از کی بپرسم ضوابط اعطای مجوز دوره دکتری به دانشگاهها چیست؟

  سید ابراهیم عمرانی

 


لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: خدا بیامرزه منوچهر نوذری صداپیشه مشهور سینمای پیش از انقلاب و مجری تلویریونی بعد از انقلاب، مجری مسابقه مشهور "یک مسابقه و سی سوال" بود که از برنامه های پر ببیننده تلویزیونی دهه شصت محسوب می شد. در هر قسمت از این برنامه 15 نفر شرکت می کردند و وقتی شرکت کننده ای جواب درستی می داد مجری از او می پرسید "از کی بپرسم؟" و آن شرکت کننده یکی دیگر از شرکت کنندگان یا خودش را تعیین می کرد و سوال بعدی از کسی که برنده سوال قبلی تعیین کرده بود پرسیده می شد. عبارت "از کی بپرسم" یادگار زنده یاد منوچهر نوذری است.

خُب ، از کی بپرسم؟

راستش از لحظه ای که خبر اعلام ظرفیت دکترای دانشگاه های کشور را خواندم تا الآن که غروب جمعه 5 خرداد است، فقط یاد زنده یاد نوذری هستم و هی با خودم می گم از کی بپرسم؟ از کی بپرسم؟ با بچه های تحریریه که تلفنی صحبت می کردیم گفتیم زنگ بزنیم با آقای دکتر مهراد رئیس شورای برنامه ریزی وزارت مصاحبه کنیم؟ یکی گفت نه آنها ربطی به این موضوع ندارند، زنگ بزنیم از سازمان سنجش بپرسیم. دیگری گفت نه از گروه ها بپرسیم. خلاصه هنوز نمی دانم از کی بپرسم؟ به خودم می گویم زنگ بزنم به آقای دکتر فتاحی، زنگ بزنم از او بپرسم؟ یک دیوار کوتاه هم داریم، انجمن. می گویم از دکتر رضایی و  انجمن  بپرسم؟ از چه کسی یا نهادی باید بپرسیم که این مجوزها چگونه صادر می شود؟ ضوابط این مجوز دادن ها و این سهمیه دادن ها چیست؟ چرا عده ای اصرار دارند که ارزش مدرک دکتری را تا این سطح پائین بیاورند؟ از کی بپرسم؟

نمی دانم شما به سهمیه های اعلام شده نگاه کرده اید؟ البته یک نظر بیشتر هم لازم نیست. یک ذره  دقت کنید. مطمئن هستم متوجه خواهید شد که خیلی شور شده، اعداد را که نگاه کنید می بینید که حتما چند تا سوال باید پاسخ داده شود که من باید یکی را پیدا کنم که از او بپرسم. تا شما نگاهی به عدد و رقم سهمیه های پذیرش دانشجوی دکترا بیاندازید من برایتان یک خاطره از دو استاد برجسته و دلسوز کتابداری ایران و هر دو از گروه کتابداری دانشگاه فردوسی مشهد نقل می کنم و بعد بر می گردم که مجدداً بپرسم از کی بپرسم؟

اولین نقل، گفتگو با استاد بزرگ و با اخلاق و پیش کسوت کتابداری است که جایی و حین گفتگویی اعتراضی را در قالب سوال پرسیدم. "این مقاله ها چیه که چاپ می کنین پشت سر هم؟ اکثرا برگرفته از پایان نامه های پر غلط، مقاله ها همه یک شکل و یکسان! دیگه دلم نمی خواهد مجله تان را ورق بزنم. هیچ چیز تازه ای در آن نیست." استاد که تا هستم و هست برایم عزیز و قابل احترام است با آرامش همیشگی و مهربانی توضیح دادند "تعداد دانشجو بیشتر از ظرفیت است، همه هم باید فارغ التحصیل بشوند و اگر مقاله چاپ نکنند اجازه دفاع نمی گیرند و می مانند و سنوات می آورند. هیچ تقصیری هم ندارند و باید کمکشان کنیم. " گفتم "خُب تقصیر خودتان است. چرا اینقدر دانشجو می گیرید؟" باز ایشان پاسخ دادند "ما به سازمان سنجش اعلام کرده ایم بیشتر از 5 دانشجوی کارشناسی ارشد نمی توانیم این ترم بگیریم. برای ما 15 دانشجو اعلام کرده اند. اعتراض کتبی هم نوشته ایم ولی هیچ گوشی شنونده نیست". ایشان دروغ نگفته اند و نمی گویند. البته بعد فهمیدند که تعداد دانشجویان پذیرفته شده اشان از این هم بیشتر است. چون زمان ثبت نام دیدند کسانی که با کارنامه قبولی کارشناسی ارشد به دانشگاه فردوسی مشهد برای ثبت نام رفته اند حدود 20 نفر هستند.

دومین نقل قول را از استاد همیشه دوست داشتنی و محبوب، و یکی از افتخارات کتابداری ایران و از یاوران همیشگی کتابداران و انجمن نقل می کنم. زمانی ایشان سخت برآشفته بود و برای ما تعریف کردند که "از سوی دانشگاه زیر فشار هستند که دانشجوی دکترا بگیرند و معتقد بودند که ما هنوز استادیار هستیم و برای گرفتن دانشجوی دکترا باید دست کم دو سه تا استاد تمام داشته باشیم و اصلاً نمی دانیم چکار باید بکنیم." دوست عزیز بنده دچار وجدان درد شدید شده بودند و ما باید دلداری اش می دادیم که حالا چرا ناراحتی؟ خُب خونه آخرش قبول نمی کنید! اما 4 سهمیه دکترا همان سال به ایشان از سوی دانشگاه و سازمان سنجش تحویل داده شد و برگ زرینی بر افتخارات دانشگاه متبوع ایشان افزوده شد، هر چند آن روز برای ایشان این حرکت نا مطبوع بود.

خاطره دیگری هم دارم که درست بعد از این دو تا خیلی خوب است که آن را هم بشنوید. دانشگاهی غیر دولتی در یکی از شهرستانها درست دو سال بعد از این نقل قول ها تکخال خود را به زمین زد و به ناگاه 40 دانشجوی کارشناسی ارشد در یک نیمسال گرفت. یکی راه رضای خدا اینهایی را که من می گویم حساب کند: این که فقط ورودی یکسال بوده ورودی های قبلی و بعدی هم که هستند، دانشجوی کارشناسی هم که حجمی گرفته می شود و آنها هم استاد می خواهند و باید کلاس هم اداره شود، چگونه پایان نامه برای ایشان تعریف شده و چگونه استادان وقت کرده اند این همه کار را درست بخوانند؟ درست شنیدید، بخوانند، هدایت کردن خیر، فقط بخوانند؟!!!! چه بگویم؟!!!! راستش الآن وقت ندارم منتظر پاسخ این سوال بمانم. بگذاریم برای بعد که الآن خیلی کار داریم.

خُب برگردیم سر مسابقه خودمان. شما وقت کردید و توانستید لیست را ببینید؟ دانشگاه ها و تعداد دانشجویانی که قرار است بپذیرند را دیدید؟ هنوز حالتان خوب است؟ خُب فهمیدید که من باید از کی بپرسم؟

از سازمان سنجش بپرسم؟

آیا مسئولیت با سازمان سنجش است؟ اینها سرخود این سهمیه ها را اعلام می کنند؟ اگر اینجور است چرا 20 نفر دکترا برای اهواز اعلام نکرده اند که حد اقل 4 پروفسور و تعدادی استادیار و مربی دارد؟ چرا برای فردوسی اعلام نمی کنند که آنجا هم دست کم  4 استاد تمام و چند استادیار و مربی دارد؟ چرا برای دانشگاهی اعلام می کنند که به شهادت وب سایت خودشان دو نفر کادر ثابت دارد که یکی از آنها استادیار است و یکی دیگر هم هنوز دانشجوی دکترای دانشگاه آزاد است و از مدرکش دفاع نکرده است؟

از کمیسیون آموزش عالی مجلس بپرسم؟

شاید مجلس ضوابط تازه ای به تصویب نمایندگان مردم رسانده است. شاید برای رسیدن به سند چشم انداز باید تعداد فارغ التحصیلان دکترا را بالا می برده اند و قوانینی به تصویب رسانده اند که دستیابی به این مهم تسهیل شود؟ این قوانین چیست؟ در سایت مجلس قابل دستیابی است؟ همین قانون اصرار کرده که 20 نفر دانشجو بدهند به دانشگاهی که حتی یک استاد یا دانشیار ندارد؟ چطوری 10 نفر دانشجوی دکتری به دانشگاه دیگری که وضع مطلوب تری از این یکی ندارد می دهند؟ آیا این قوانین دانشگاه های اصلی دولتی که هنوز تواناییهای به مراتب بهتری از دانشگاه های غیر دولتی دارند را از این کار منع کرده اند. دانشگاههایی که کتابخانه ها و آزمایشگاههای قوی تر و امکانات بیشتری در اختیار دارند. شاید در راستای خصوصی سازی، خواسته اند که دانشگاه های غیر دولتی در این داستان فعال باشند؟ شاید ؟ ! ! ! از کی بپرسم؟

از دفتر گسترش و برنامه ريزي آموزش عالي بپرسم؟

رفتم تو سايت وزارت علوم و دفتر را پيدا كردم، شايد من بلد نيستم دوستاني كه بلدند راهنمايي كنند كه كجا اين ضوابط را مي گذارند. من هر چه گشتم چيزي پيدا نكردم. مطمئن هستم كه دارند ولي من با بضاعت اندك خودم موفق به يافتن نشدم. شايد اينها ضوابطي دارند كه اجازه مي دهد دانشگاهها براي گسترششان در بدو امر هر جور دوست دارند بتازند و قوانین و ضوابط بعد از یک یا دو سال مشمول حالشان می شود؟!! شاید هم بتوانند در كوتاه مدت با اسامي استادان دانشگاههاي ديگر يكجا 20 نفر و 10 نفر دانشجوي دكتري بگيرند، حالا تا بعد كه بتوانند هيات علمي خود را كامل كنند. از کی بپرسم؟!!

از کمیته برنامه ریزی کتابداری وزارت علوم بپرسم؟

می خواستیم زنگ بزنیم به آقای دکتر مهراد عزیز که همیشه در کنار کتابداران بوده اند، بگوئیم شما راهنمایی بفرمائید. یک گروه اعلام می کند که توانایی گرفتن 20 دانشجوی دکترا را دارد. آیا جایی برای نظارت و کنترل در سیستم وزارت علوم هست؟ آنجا کجاست که ما هم بدانیم. مجوز دوره دکترا و ظرفیت را کدام نهاد یا واحد یا شورا بررسی می کند و چه کسی می گوید که این یک و نیم استاد توانایی این کار را دارند؟ از کجا باید ضابطه ها را بپرسیم؟ آیا اینها جزو اسرار دولتی است یا می توانیم آنها را در سایت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ببینیم؟ از کی بپرسم؟

از دانشگاه بپرسم؟

شاید بفرمائید گناه با دانشگاه است ، به این دلیل که هنوز وب سایت را به روز نکرده است، والا این دانشگاه کادر خود را تکمیل و به سنجش اعلام کرده است. اگر چنین است بنده عذر می خواهم و اگر چنین نیست پس چگونه این دانشگاه توانسته این کار را بکند؟ یعنی واقعاً دانشگاه - مثل نمونه گفته شده بالا - این کار را به اجبار و علیرغم میل گروه کتابداری در دامان ایشان گذاشته؟ دانشگاه مادر این کار را کرده و با همه نگرانی اساتید گروه، مثل گروه فردوسی در آن سال ها که عرض شد،  تصمیم گرفته سری تو سرها در بیاره و خودش بدون اطلاع گروه کتابداری به سنجش اعلام آمادگی و اعلام ظرفیت کرده است؟ باور کنیم؟ اگر چنین است که متاسفانه باید نام دانشگاه را گذاشت دانش – کاه ، چون تاثیر 10 نفر و 20 نفر آقا دکتر و خانم دکتر اینجوری در آینده آموزش کتابداری ایران چیزی جز کاستن از دانش نخواهد بود.

از گروه کتابداری بپرسم؟

گروه خودش اعلام کرده؟ با چه محاسبه ای به این نتیجه رسیده که می تواند 10 و 20 دانشجوی دکتری بگیرد و همه را ظرف 3 یا 4 سال به دفاع برساند؟ آن هم پژوهش محور که هیچ تجربه ای برای آن وجود ندارد. باید موسسات و نهادهایی با این دانشجویان قرارداد ببندند و به آنها سفارش کار دهند تا مشکلی از مشکلات عدیده خودشان را با رساله های دکتری ایشان حل کنند.  کسانی که قرار است برای یک مشکل واقعی مسأله ای را به شما سفارش بدهند که برایشان حل کنید و حد مسأله و مشکل آنها هم دانشجوی دکتری است تا امروز کجا بوده اند؟ یا شاید به خاطر دانشجویان برجسته ای که در کارشناسی ارشد بیرون داده اند فکر کرده اند که می توانند دانشجوی دکتری هم بگیرند؟ شاید پایان نامه هایشان چند سال متوالی است که برنده جایزه فارابی می شود و ما خبردار نمی شویم؟ واقعاً اعتماد به نفس آن قدر بالاست؟ این تعداد دانشجو؟ واقعا می شود؟ ! ! !

پدر بزرگی داشتم، خدا اموات همه تان را بیامرزد، کمی بزرگتر از همین منوچهر خان نوذری. وقتی کاری را می گفت و با دهانی از تعجب باز، می گفتم نه ! ! ، مگرمی شود؟ ! ! ! !  می گفت ما انجام دادیم و شد. برو و انجام بده و این قدر حرف نزن. حالا هم ظاهراً دارم حرف زیادی می زنم. لابد می شود که اعلام شده است.

از کی بپرسم ؟ شاید این کار راه حل دیگری هم دارد؟

باید از کی بپرسم، شما را به خدا یکی به من بگوید. این سوال من تنها نیست؟ در این چند روز همه دارند می پرسند؟ نه من کاره ای هستم و نه لیزنای بنده خدا. از لیزنا هم می پرسند. می پرسند ضابطه ها چیست. از لیزنا خواسته اند که ضابطه ها را روی سایتتان بگذارید. می گویند ما به عنوان کتابداران و دانشجویان کتابداری این مملکت حق داریم ضابطه ها را بدانیم و من اضافه می کنم "همینطور راه حل های شرعی را." ممکن است راه حل های شرعی وجود داشته باشد. مثل اینکه گروه کتابداری ای که یکی و نصفی استادیار (طبق وب سایت خود دانشگاه) دارد قاعدتاً نمی تواند 20 دانشجوی دکترا بگیرد. آیا ممکن است بیاید و اسم چهار پنج استاد تمام دانشگاه های دولتی را (البته جسارت نباشد طبق اجازه خود آن استادان) به جایی که مجوز صادر می کند بدهد و با تکیه بر نام این اساتید دانشجوی دکترا بگیرد؟ اگر این استاد تمام ها یا فول پروفسورها طبیب بودند که درد دانشجویان خودشان را دوا می کردند و از تعداد زیاد دانشجو نالان نبودند. اصلاً اعلام می کردند و برای دانشگاه خودشان دانشجو می گرفتند. چه خاصیتی دارد که بیایند اسمشان را بدهند به یکی دیگر؟ از کی بپرسم؟

از کی بپرسم؟ آیا محدودیتی هست؟

یک سوال دیگر. آیا برای راه حل شرعی محدودیتی هست که نام یک استاد فقط باید در یک دانشگاه برای دوره دکترا داده شود و نمی توانند نام ایشان را چند دانشگاه همزمان اعلام کنند؟ مثلا استاد دانشگاه هرات باشند و اسم ایشان را دانشگاههای پیام نور هرات و غیر انتفاعی هرات هم بدهند؟ البته این محدودیت را فقط برای دانشجوی دکترا نام می برم. همه اساتید خود معنی دوره دکترا را خوب می دانند و خوب می فهمند سوال من چیست و مطمئن هستم که به محض اینکه من می پرسم از کی بپرسم سرشان را زیر برف پنهان نمی کنند و یکی از ایشان بالاخره پاسخ می دهد. یکی بفرماید لطفاً. ممکن است این کار شده باشد؟ یعنی اسم اساتید دانشگاه های بزرگ دولتی را قرض گرفته باشند تا بتوانند دانشجو بگیرند؟ یک اسم را برای چند تا دانشگاه؟ اعتبار کجا بیشتر است؟ از کی بپرسم؟

ای آنجایی که مجوز صادر کرده اید، آیا ما حق داریم بدانیم این دانشگاه هایی که با یکی و نصفی استاد 20 دانشجو می گیرند، نام چه کسانی را به عنوان اساتید خود به شما اعلام کرده اند که شما به آنها مجوز داده اید؟ بالاخره می خواهیم انتخاب رشته بکنیم و باید بدانیم چه استادی نامش کجاست که آنجا که معتبرتر است را به عنوان انتخاب اول بزنیم؟

شاید تعهد داده باشند ! از کی بپرسم؟

دیگر چیزی به ذهنم نمی رسد !! آهان یک سوال. ممکن است تعهد داده باشند تا شروع دوره کادرشان را تکمیل می کنند و برای همین وب سایتشان اینقدر کویر و لوت است؟ شاید از تازه فارغ التحصیلانی دعوت کرده اند که بیایند و پایان نامه های دانشجویان پژوهش محور را بر عهده بگیرند؟ شاید دارند از خارج وارد می کنند و فارغ التحصیلانی در راه هستند که هنوز در سایت اعلام نشده؟ آیا با این تعهد می توان مجوز داد؟ آیا در مصوبات وزارت علوم چنین چیزی دیده می شود؟ از کی بپرسم؟

از کی بپرسم انگیزه این ولع برای دانشجوی دکترا داشتن چیست؟

یک سوال دیگر هم دارم که اگر ممکن است یکی به من جواب بدهد. انگیزه گرفتن دانشجوی دکترا چیست؟ افتخار کشور؟ افتخار خود اساتید؟ بالا بردن کیفیت آموزش در دانشگاه های فراوان تازه تأسیس شده؟ آیا انگیزه مادی هم پشت این ماجرا هست؟ یعنی اساتید برای پایان نامه دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا علاوه بر حقوق ثابتشان چیزی اضافه دریافت می کنند؟ این مبلغ برای هر یک از این مقاطع چقدر است؟ آیا این مبلغها آنقدر هست که  بیارزد که دانش و حرفه و آبرو را فدای آن کنند؟ البته اکثریت نزدیک به همه اساتید از این شائبه ها بدور هستند و بیشتر فکر می کنم باید سیاستگزاران آموزشی را مورد سوال قرار دهیم. ولی بد نیست  این ارقام اعلام شود که اگر خرده شائبه ای هم وجود دارد از بین برود. این را هم شما بگوئید از کی بپرسم؟

ما به سراغ شما خواهیم آمد و از شما می پرسیم. سوالاتی را برایتان می فرستیم و خواهشمندیم برای اطلاع کسانی که حق دارند بدانند پاسخ سوالات را بدهید. سوال ها را به ایمیلتان می فرستیم یا با تلفن مزاحم خواهیم شد. شما به ما پاسخ بدهید لطفاً.

حد اقل به من بگوئید که از کی بپرسم؟

عمرانی، ابراهیم. «از کی بپرسم؟ از کی بپرسم ضوابط اعطای مجوز دوره دکتری به دانشگاهها چیست؟». پایگاه تحلیلی خبری لیزنا. سخن هفته شماره 80. 8 خرداد 1391.

برچسب ها :
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: