داخلی
»مطالب کتابداری
»گفتگو
باید استقبال دانشجویان را برای ورود به مقطع دکتری به فال نیک گرفت
دکتر یزدان منصوریان، در گفتگو با خبرنگار لیزنا، پیرامون دلایل افزایش میزان تقاضا برای ورود به مقطع دکتری در رشته کتابداری و اطلاع رسانی، بیان کرد: البته در هر رشته باید تعداد داوطلبان آزمون دکتری را با تعداد دانش آموختگان کارشناسی ارشد آن رشته مقایسه کنیم و ببینیم آیا درصد قابل توجهی علاقه مند به ادامه تحصیل هستند یا خیر. بی تردید با توجه به رشد تحصیلات تکمیلی، این سهم در تمام رشته ها رو به رشد است. ضمن آنکه باید استقبال دانشجویان را در این زمینه به فال نیک گرفت. زیرا به رغم همه کاستی هایی که در کیفیت آموزش به طور کلی وجود دارد، رشد کمّی نیز خود قدم مثبتی است. زیرا اگر به نیمه پر لیوان نگاه کنیم، گسترش تحصیلات تکمیلی فی نفسه اقدام سودمندی است.
وی ادامه داد: اما در مجموع ظرفیت دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی کمتر از تعداد متقاضیان است و در نتیجه همواره درصدی از آنان از ورود به مقطع یا دانشگاه مورد نظر باز میمانند. هرچند در مقایسه با گذشته فرصت تحصیلات دانشگاهی در کشور ما به مراتب بیش از گذشته است. به خاطر دارم سال 1370 که من وارد دانشگاه شدم، آمار داوطلبان کنکور آن سال نزدیک به هفتصد هزار نفر بود و پذیرفته شدگان حدود هفتاد هزار نفر. بنابراین، فقط یک دهم داوطلبان موفق به ورود به دانشگاه می شدند. اما امروز این نسبت به مراتب بیشتر است. ضمن آنکه خوشبختانه تمایل به ادامه تحصیل در کشور ما بسیار بالاست. حداقل تجربه ای که من از زندگی در انگلستان دارم نشان می دهد که در آنجا این موج به سوی دانشگاهها کمتر است. شاید به این دلیل که در کشورهای توسعه یافته علاوه بر تحصیلات دانشگاهی فرصتهای دیگری در عرصه های دیگر جامعه نظیر هنر، صنعت و تجارت وجود دارد که به دانشجویان فرصت انتخاب بیشتری می دهد.
عضو هیأت علمی دانشگاه خورازمی، در خصوص تعداد مصاحبه شوندگان آزمون دکتری امسال این دانشگاه گفت: امسال 27 نفر برای مصاحبه دعوت شدند که 19 نفر آنان برای مصاحبه تشریف آوردند. معمولاً همینطور است و تعدادی از مدعوین دانشگاههای دیگر را در اولویت قرار می دهند و در جلسه مصاحبه حاضر نمی شوند.
ملاک ارزیابی بر اساس کارنامه آموزشی و پژوهشی افراد است و گاهی این کارنامه نمی تواند تصویر جامع و دقیقی از توانمندی آنان ترسیم کند
منصوریان در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه، به نظر شما مصاحبه شوندگان آزمون دکتری امسال چقدر آمادگی ورود به این مقطع را داشتند، بیان کرد: پاسخ به این پرسش کمی دشوار است. زیرا باید به دو نکته توجه کنیم. نخست آنکه چه مهارتهایی را برای تحصیل در مقطع دکتری ضروری می دانیم. آیا فقط داشتن معدل بالا در مقاطع پیشین کفایت می کند یا انتظار داریم داوطلبان مهارتهای پژوهشی و نگارشی نیز داشته باشند. ضمن آنکه سنجش این مهارتها نیز به آسانی میسر نیست و با درصدی از خطا همراه خواهد بود. زیرا ملاک ارزیابی بر اساس کارنامه آموزشی و پژوهشی افراد است و گاهی این کارنامه نمی تواند تصویر جامع و دقیقی از توانمندی آنان ترسیم کند. اما واقعیت این است که ابزار دیگری هم در اختیار نداریم و ناچاریم بر اساس مستنداتی که هر دانشجو ارائه می کند – نظیر مقالاتی که منتشر کرده و سوابق پژوهشی دیگری که دارد – قضاوت کنیم. ضمن آنکه چگونگی پاسخگویی به پرسشهای مصاحبه و مهارت در زبان انگلیسی نیز معیارهای دیگری است که ملاک داوری خواهد بود.
وی افزود: با این حال، فرایند تحصیل در مقطع دکتری با مقاطع دیگر متفاوت است و بیش از هر چیز به شوق یادگیری و تلاش مستمر نیاز دارد. بنابراین، هر دانشجو باید بداند که پذیرش در این مقطع آغاز یک راه طولانی است و موفقیت در این مسیر به تلاش و کوشش جدی نیاز دارد. دانشجوی دکتری باید بیشترین وقت را برای مطالعه صرف کند. مطالعه اساس و بنیان اصلی رشد آگاهی ماست. اما متاسفانه اغلب آنان گرفتاریهای دیگری هم دارند که آنان را از مطالعه باز می دارد. قبلاً در مقاله ای با عنوان «تسلیم ناخواسته: آسیبشناسی پژوهشهای دانشگاهی» به مواردی از این مشکلات اشاره کرده ام.
ضعف نظام آموزشی بویژه در دبستان و دبیرستان به شدت تاثیرش را در مقاطع بالاتر نشان می دهند
یزدان منصوریان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه اگر دانشجویان ما، به لحاظ علمی و مهارتی برای ورود به مقطع دکتری و یا بازار کار، با آنچه باید باشند، فاصله دارند، مشکل کجاست، اظهار داشت: این مشکل پیچیده تر از آن است که به یک یا چند عامل معین محدود شود. مولفه ها و متغیرهای فراوانی در سالهای تحصیل دانشجویان از اول ابتدایی تا پایان فوق لیسانس در پرورش دانش و مهارت افراد نقش دارند. از سویی دیگر مناسبات سیاسی و اقتصادی کلان کشور نیز بر بازار کار تاثیر می گذارند. اما در این میان ضعف نظام آموزشی بویژه در دبستان و دبیرستان به شدت تاثیرش را در مقاطع بالاتر نشان می دهند. مثلاً بخش عمده ای از مشکلات دانشجویان کارشناسی ارشد در هنگام نوشتن پایان نامه ناشی از نداشتن تمرین کافی در نوشتن است. زمانی که ریشه این مشکل را جستجو می کنیم می بینیم در نظام آموزشی ابتدایی و متوسطه به مهارتهای نگارشی دانش آموزان توجه نمی شود. در نتیجه بسیاری از آنان آمادگی لازم را در این زمینه ندارند.
فقدان آموزش مهارتهای «تفکر منطقی» و «تفکر انتقادی» در نظام آموزشی مشکل دیگری در آموزش است
وی ادامه داد: مشکل دیگر فقدان آموزش مهارتهای «تفکر منطقی» و «تفکر انتقادی» در نظام آموزشی است، که حدیث مفصلی است و در این مختصر نمی گنجد. توانایی در استدلال خیلی مهم است. اما تاکید مفرط بر کتاب درسی و باز داشتن دانش آموزان از مطالعه کتب غیر درسی از مشکلات دیگر نظام آموزشی ماست که مانعی بر سر راه رشد تفکر منطقی و توان استدلال در دانش آموزان است. زیرا کتاب درسی بیش از آنکه تمرینی برای استدلال باشد، منبعی برای حفظ گزاره هایی است که مولفان این آثار به هر دلیل به آنها توجه دارند. کتابهای درسی امکان کافی برای پرورش روحیه پرسشگری را در اختیار دانش آموزان قرار نمی دهند.
منصوریان اضافه کرد: روزی مرا برای سخنرانی درباره فنون مطالعه به یک دبیرستان دخترانه دعوت کرده بودند. زمانی که دربارهء مهارتهای عمومی مطالعه صحبت کردم و به مثالهایی از داستان و رمان استناد کردم، مدیر و دبیران حاضر در جلسه تاکید داشتند که بیشتر بر مهارتهایی تاکید کنم که برای حفط کردن مطالب کتب درسی مفید است. اتفاقاً مشکل از همین جا شروع می شود. زمانی که موفقیت دانش آموزان فقط بر اساس حفظ کتب درسی سنجیده می شود، آنان فرصتی برای گسترش دانش و بینش عمومی نخواهد یافت و بازتاب این مشکل در دانشگاه دیده می شود. ضعف در توصیف یکی از پیامدهای این رویکرد است که سدی جدی در فرایند نگارش و پژوهش است. پیش از این در یادداشتی با عنوان «سهم توصیف و مقایسه در فرایند پژوهش» به آن اشاره کرده ام.
وی با اشاره به یادداشتی تحت عنوان «به علم اطلاعات و دانش شناسی خوش آمدید»، که حاوی پیشنهادهایی است که ایشان در شرایط کنونی مثمر ثمر می دانند، تصریح کرد: اکنون نیز مهمترین توصیه ام این است که از هر فرصتی برای ارتقاء دانش، بینش و نگرش خود استفاده کنند. آنان باید بر مهارتهای خود تکیه داشته باشند. ما هر چه بیشتر بتوانیم مهارتهای عمومی و تخصصی خود را افزایش دهیم، ان شاءالله در آینده توفیق بیشتری در بازار کار خواهیم داشت.
عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی، در خاتمه، از پذیرش 3 نفر در آزمون دکتری 1393 این دانشگاه خبر داد.
مشکل اینجاست که با این همه مهارت کجا کار کنند؟>؟
http://iien.ir/?p=6529
من پس از چندين روز كه از مطالعه اين مطلب گذشته است، همچنان سئوال نويسنده محترم اين يادداشت را با خود تكرار مي كنم: "نمیفهمم اگر تولید بنز با لیسانس ممکن است چرا داشتن انبوهی فوق لیسانس و دکترا، به مونتاژ پژو منجر شده است!"
با سلام
شما بفرماييد در کدام محيط مي توان به عمق اين رشته دست يافت؟!
رشته بايد افق داشته باشد. اينکه حالا من بيام و براي اين رشته عمق تعريف کنم يا به نتيجه نمي رسم يا اگر هم برسم خيلي دير
بزاريد يه جور ديگه بگم
پزشکي داراي عمق است حال چه يک پزشک بيکار باشد چه شاغل، چه به پژوهش بپردازد چه نپردازد. در حقيقت در ذات خود داراي عمق است.
رشته فيزيک، شيمي، زيست، روانشناسي و امثالهم
در اين رشته نمي توان عمق تعريف کرد. اگر ميشد حداقل افراد خارجي اين کار را مي کردند. منتظر نمي شدند من اينکار را بکنم
جرا خود را به خواب زده ايد؟
از کدام نيکويي سخن مي گوييد؟
چقدر اين رشته پيچيدگي و عمق دارد که نياز به تحصيلات اين چنين طولاني داشته باشد؟؟؟؟//
دوره دکتراي کتابداري نيز در ادامه همان دور باطلي است که در ارشد نيز با پوست و استخوان حس مي شود
آیا باید به افزایش جمعیت افراد تحصیل کرده در مقاطع ارشد و دکتری دلخوش بود در حالیکه برای آنان کاری نداریم. یادم می آید در همین لیزنا مصاحبه ای را با رتبه اول کنکور دکتری انجام داده بودند. بنده خدا اگه اشتباه نکنم 30 سال داشت، متاهل بود ولی بیکار!!! اصلا انگار افراد از بیکاری تن به ادامه تحصیل میدهند.
افزایش جمعیت افراد تحصیلکرده یه خوبی دارد. اینکه ما با افزایش تعداد مقاله های آنها به خود ببالیم و سرپوشی بر روی سوء مدیریت خود بگذاریم. به نظرم علاقه به ادامه تحصیل معایبی نیز دارد که از آنها می توان بالا رفتن سن ازدواج، بیکاری، سرخوردگی اجتماعی، تحمیل هزینه های اضافی بر دوش خانواده ها و... را نام برد.