کد خبر: 29028
تاریخ انتشار: چهارشنبه, 07 تیر 1396 - 09:46

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

کتابخانه و کتابداری

مسائل و چالش های نشر در ایران (9)

مطالعه، کتابخوانی و پدیده کتاب‌های کنکوری و کمک درسی

منبع : لیزنا
*حمید محسنی 
مطالعه، کتابخوانی و پدیده کتاب‌های کنکوری و کمک درسی

یادداشت اختصاصی برای لیزنا: پدیدۀ نشر کتاب‌های کمک‌آموزشی و کنکوری یکی از نمونه‌های جالب و برجسته برای نشان دادن تاثیر مستقیم برخی از عوامل برون‌حوزه‌ای بخصوص سیاست‌ها و روش‌های آموزشی و پژوهشی بر صنعت نشر و ایجاد عادت به مطالعه است؛ فرضیه‌های بسیاری را برای مطالعۀ پدیده کتاب‌های کنکوری و کمک‌آموزشی و تاثیر آن بر جنبه‌های گوناگون نظام آموزش و پرورش رسمی و نشر کشور می‌توان مطرح ساخت. برای مثال:

میزان مطالعۀ کتاب‌های غیردرسی کودکان و نوجوانان با افزایش مقطع تحصیلی کمتر می‌شود و برعکس، یعنی میزان مطالعۀ کتاب‌های کمک‌درسی بیشتر و بیشتر می‌شود. نظام آموزشی ایران نمی‌تواند بر اساس چنین روندی، عادت به مطالعه را در کودکان و نوجوانان ایجاد کند. زیرا ایجاد عادت به مطالعه نیازمند آموزش هدفمند و همراه با لذت و سرگرمی کتاب‌های غیردرسی و پشتیبانی همه‌جانبۀ نظام آموزشی و اجرایی از آن است.

خانواده‌ها و مدارس برای کسب نمرۀ بالا در آزمون‌های مدارس و کنکور، هزینه زیادی را صرف آموزش کودکان و نوجوانان خود می‌کنند که از جملۀ آنها هزینۀ کتاب است. در اینجا هدف، راهبردها و ابزارها کاملا مشخص است: هدف، نمرۀ بالا و قبولی در آزمون‌هاست. از همان ابتدا خانواده و مدرسه تمام انرژی خود را صرف همین هدف می‌کنند. گاهی حتی ارتباط کودک و نوجوان با سایر جنبه‌های زندگی به حداقل ممکن می‌رسد، درس و مشق، محور ارتباطات و رفتار دانش‌آموز با نظام آموزشی و حتی گاه خانواده‌اش می‌شود و تمام جسم و فکر آنها را تسخیر می‌کند. نتیجۀ کار هم اغلب مورد قبول مدارس و خانواده‌هاست. قطعا اگر همین هزینه‌ها یا حتی بخشی از آن برای آموزش و پرورش سایر جنبه‌های فیزیکی و شخصیتی کودک بخصوص با هدف کسب سواد اطلاعاتی (آنچه که پیشنهاد متخصصان آموزش و پرورش در سطوح مختلف آموزشی از مقدماتی تا عالی و از جمله اهداف نظام‌های آموزشی مدرن است) و ایجاد رفتار پرسش‌گری و پرسش‌کاوی می‌شد نه‌تنها میزان مطالعۀ کتاب‌های علمی و ادبی و حتی درسی دانش‌آموزان و دانشجویان در مقطع‌های مختلف آموزشی و در حین آموزش بیشتر و بیشتر می‌شود بلکه عادت به مطالعه سبب می‌شود کتاب و مطالعه در سراسر زندگی بخشی از فرهنگ جامعه شود (هم با هدف لذت و سرگرمی، و هم برای افزایش مهارت و دانش، و آموزش مداوم).

پدیدۀ کتاب‌های کمک‌آموزشی در مدارس نشان می‌دهد که جامعه برای آموزش فرزندان خود هزینۀ زیادی می‌کند. روشن است که بخش زیادی از این هزینه‌ها برای کتاب‌ است؛ با این تفاوت که به‌محض پایان آموزش‌های پایه، بیشترشان دیگر به کتاب و مطالعه علاقه‌ای ندارند. به عبارت دیگر، آنها به‌بهای بی‌زاری و دل‌زدگی از مطالعه و غفلت از اهداف اصلی آموزش و پرورش، کتاب می‌خوانند! نه‌تنها بی‌زاری و خستگی از کتاب، بلکه از آموزش و مدرسه؟!

نتیجۀ مطالعۀ سرانگشتی یکی از دبیرستان‌های تهران نشان می‌دهد که دانش‌آموزان این مدرسه جمعا حداقل 300 میلیون تومان برای خرید سالانۀ کتاب‌های  کمک‌درسی هزینه می‌کنند. اگر متوسط قیمت هر کتاب غیردرسی برای مقطع اول تا چهارم دبیرستان 10 هزار تومان باشد همین مدرسه می‌تواند با مبلغ فوق حدود 30 هزار عنوان کتاب غیردرسی خریداری کند که به‌عنوان سرمایۀ مدرسه می‌توان از آنها در سال‌های بعد نیز استفاده کرد! به‌عبارت دیگر، والدین دانش‌آموزان چنین مدرسه‌ای (فقط در صورت ایجاد چنین چرخشی در هزینۀ فوق) حتی فراتر از استانداردهای جهانی برای کتاب‌خوان کردن فرزندان خود و بالطبع چرخشی در رفتارهای آموزشی، پژوهشی و اجتماعی آنها هزینه می‌کنند (لازم به ذکر است که شهریۀ سالانه و سایر هزینه‌ها محاسبه نشده است.) 

نتایج المپیادهای جهانی دانش‌آموزان نشان می‌دهد که دانش‌آموزان ایرانی رتبه بالایی دارند. آیا کمیت و کیفیت پژوهش‌ و نگارش دانش‌آموختگان ایرانی در مدارس، دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های ایران در قیاس با همان رقیبان، مثبت است (منظورم توان بالقوۀ آنها نیست. موفقیت‌های جسته و گریخته را هم نباید به کل جامعه تعمیم داد.) آیا دانش‌آموختگان ایرانی بعد از پایان تحصیلات رسمی نیز مطالعه می‌کنند (البته در قیاس با رقبای خود) ؟!

رفتار آموزشی و تحصیلی کشورهایی با نظام آموزشی و پژوهشی موفق و در سطح جهانی نیز درس‌آموز است: آمار و شواهد نشان می‌دهد که کتاب و مطالعه بخش چشم‌گیری از اوقات فراغت جوانان و بزرگسالان اروپایی و آمریکایی است: البته نه از نوع کتاب‌های کمک‌درسی در ایران؟! برای مثال کتابخانه‌های عمومی آمریکا در سال 2012 بیش از 1 میلیارد و 500 میلیون مراجعه‌کننده داشتند که حدود 11 درصد افزایش نسبت به 10 سال گذشته را نشان می‌دهد. در همین سال بیش از 92 میلیون نفر در حدود 4 میلیون برنامۀ آموزشی کتابخانه‌های عمومی شرکت کرده بودند که 54 درصد افزایش نسبت به ده سال قبل را نشان می‌دهد. بیش از 2 میلیارد و 200 میلیون منبع اطلاعاتی در سال 2012 امانت داده شده بود (28 درصد افزایش در 10 سال گذشته و 8 منبع به‌ازای جمعیت). آمار همین سال نشان داده است که 851 میلیون و 969 هزار منبع اطلاعاتی را کودکان امانت گرفتند که بیش از 35 درصد از مجموع امانت کتاب در همین سال را نشان می‌دهد.

متخصصان تعلیم و تربیت معتقدند که دانش‌آموزان را نباید با نمره و آزمون ترساند؛ یافته‌های علمی و تجربی نشان داده است که حتی آموزش رسمی و تکلیف‌های درسی نباید در خارج از مدرسه بر دانش‌آموزان تحمیل شود. همین رویکرد در مدارس بیشتر کشورهای پیشرفته در حال اجراست. آموزش هنر، ترویج مطالعه به قصد لذت، سرگرمی و آگاهی‌بخشی و نیز آموزش‌های غیررسمی با همین ابزارها بخشی از نظام آموزشی آنهاست. برای مثال سالانه 1 میلیون نسخه از یک رمان فقط در مدارس آمریکا به‌عنوان یک منبع درسی خریداری می‌شود

دانش‌آموزان برخی دیگر از کشورها نیز این رمان را در برنامۀ آموزش رسمی خود می‌خوانند. اهمیت این خبر تنها برای ایجاد بازار چند میلیونی از یک عنوان کتاب خاص نیست، بلکه از این جهت جالب است که مطالعۀ رمان/ داستان بخشی از نظام آموزشی است. نتایج کلی چنین برنامه‌های آموزشی نیز مثبت است: افراد پرورش‌یافته در چنین نظام آموزشی در پژوهشگاه‌ها و دانشگاه‌ها همگام با آخرین فناوری‌ها و دانش روز حرکت می‌کنند و هر روز چیزی به دانش جهانی می‌افزایند.

شواهد نشان می‌دهد کتاب‌های غیردرسی یا مطالعه به قصد لذت، سرگرمی و آموزش غیرمستقیم، و به‌طور کل، کتابخانه در نظام آموزشی ایران جایگاه اساسی ندارد:

«ذهن دانش‌آموزان با مطالب بی‌محتوا پر شده است»  این تیتر خبری است به نقل از غلامعلی افروز (متخصص نام‌آور تعلیم و تربیت، وزیر سابق آموزش و پرورش، و عضو سابق شورای عالی فرهنگی کشور). وی معتقد است صاحبان استعداد را باید از دوره ابتدایی شناسایی کرد. اضطراب کنکور و نمره‌گرایی، خلاقیت دانش‌آموزان را از بین می‌برد. بسیاری از والدین نمره‌گرا هستند و حتی تحمل نمره 5/19 را هم ندارند.

غلامعلی حداد عادل، رئیس سابق کمیسیون فرهنگی مجلس در گزارش سفر فرهنگی خود  به مسکو می‌نویسد: در جوانی کتابفروشی‌های بزرگ فویلز و دی‌لونز و بلک‌ولز را هم در اروپا و آمریکا پرجمعیت و پررونق دیدم «اما انصاف این است که بگویم هیچ کجا را مثل مسکو ندیده بودم.» وی در توصیف یکی از این کتابفروشی در میدان سرخ مسکو می‌نویسد: «اگر بگویم در این کتابفروشی در حدود 100 هزار کتاب در دسترس خریداران بود و چندصد نفر زن و مرد هم‌زمان مشغول خرید کتاب بودند، اغراق نگفته‌ام. فضای کتابفروشی از حیث شلوغی شبیه میدان‌های تره‌بار تهران در ساعت 11 صبح بود.»

 وی پس از مقایسۀ شلوغی آن با وضعیت کتابفروشی‌های خلوت تهران و کسادی بازار نشر ایران به این نکته جالب اشاره می‌کند که حتی متخصصان حوزۀ کتاب و مطالعه هم گاهی از آن غفلت می‌کنند و تفسیرهای گاه عجیب و غریبی می‌کنند: «نمی‌توان گفت مردم نیازهای خود را به مطالعه از طریق اینترنت برطرف می‌کنند، چون در روسیه هم هست و پرسرعت‌تر و گسترده‌تر از ایران هم هست و ممکن است اندکی بر بازار کتاب اثر گذاشته باشد اما کتابفروشی‌ها را بی‌رونق نکرده است. شک نیست که در هر جامعه میان رونق کتابفروشی‌ها و اعتبار دانشگاه‌ها رابطه‌ای مستقیم و معنادار وجود دارد. کسادی بازار کتاب و کتابفروشی نشانه وجود عیب و اشکال در مرکز اصلی علم و دانش، یعنی دانشگاه‌ها و مدارس است.» وی در جایی از همین گزارش می‌نویسد: «شنیده‌ام که در متروی مسکو هم مردم عموما سر در کتاب و مجله دارند که دوست دارم آن منظره خردپذیر را هم از نزدیک ببینم.» 

نقل‌قول‌های فوق را عمدا هم از یک سیاست‌مدار، تحصیل‌کرده و رئیس کمیسیون آموزش مجلس آوردم و هم از متخصص رده بالای آموزش و پرورش تا نشان دهم رویکرد موجود آموزش و پرورش به‌هیچ‌وجه افراد جامعه را کتاب‌خوان نکرده است. بالطبع وقتی جامعه کتاب‌خوان نباشد کتاب نیز متقاضی نخواهد داشت؛ وقتی تقاضا برای کتاب نباشد اوضاع نشر همین است که می‌بینیم. نقطه مقابل نشر کتاب‌های علمی و حتی عمومی، حوزه کتاب‌های کمک‌درسی است: در قیاس با سایر حوزه‌ها نه‌تنها کمترین دشواری در شبکۀ پخش این دسته از کتاب‌ها وجود دارد. بلکه بخشی از مدارس، آموزشگاه‌ها، معلمان، مدیران مدارس، رادیو، تلویزیون و حتی گاهی برخی از والدین نیز بخشی از شبکۀ پخش این دسته از کتاب‌ها شده‌اند. به عبارت دیگر، وقتی تقاضا باشد ناشر مربوطه بهترین متخصصان، ابزارها و روش‌های تولید وتبلیغ و عرضه را جذب می‌کند، حتی بهترین روش‌های آموزش را نیز ابداع می‌کند.

این نکته را از این جهت برجسته کردم که درس‌های آن را یادآوری کرده باشم. این مورد نشان می‌دهد که بدنۀ نشر این توان را دارد که متناسب با نیاز جامعه، همه‌جور کتاب و محتوایی را تولید و منتشر کند! به عبارت دیگر، تمام توان فنی و تجربی مورد نیاز نشر کشور موجود است. حتی پتانسیل شمارگان چندصدهزار تایی و میلیونی نیز در بسیاری از حوزه‌های علمی و ادبی (با توجه به جمعیت کشور) وجود دارد و نشانه‌هایش را هم می‌بینیم. فقط باید آن را فعال کرد. یکی از نشانه‌های برجسته و بسیار فعال، همین حوزۀ کمک‌درسی است. گرچه در مثال فوق بیشتر به جنبه‌های بیمارگونه آن اشاره کردم اما باید بر این نکته تاکید کرد که این بیماری متعلق به صنعت نشر نیست. بلکه نشانی از بیماری در جای دیگر است. حتی می‌توان ادعا کرد هرگونه محتوای ضعیف یا قوی مورد استفاده در نظام آموزشی و پژوهشی نشانه‌ای از قوت و ضعف در نظام آموزشی و پژوهشی است و نه نظام نشر. طبیعی است که در کشورهایی با نظام علمی بسیار پیشرفته هم کتاب‌هایی در سطوح گوناگون و حتی گاه ضعیف منتشر می‌شود اما جامعه و نظام آموزشی و پژوهشی فوق نسبت به آنها بازخوردهای متفاوتی دارد و اینگونه نیست که آسیب جدی وارد شود. اما همین پدیده در کشور ایران تبدیل به یک آسیب جدی شده است؛ شاید به این دلیل که از فیلتر نظام آموزشی و پژوهشی کشور به راحتی عبور کرده است! در واقع باید گفت آسیبی در نظام آموزشی و پژوهشی وجود دارد که از این کتاب‌ها استفاده می‌کند.

محمد قمی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس معتقد است: سنگ‌اندازی‌هایی که از سوی برخی از موسسات آموزشی در اجرای قانون حذف کنکور می‌شود به این دلیل است که نان‌شان در برگزاری کنکور است.

نمونه‌های فوق نشان می‌دهد جامعه و خانواده‌ها هزینه می‌کنند؛ اگر آنها قانع شوند هزینه بیشتری هم می‌کنند. قطعا اگر هزینه‌ها در مسیر درست باشد نتیجه آن مطلوب است، بادوام است، انسان‌پرور است، تقویت‌کنندۀ کتاب و نشر است، محرک آموزش و پژوهش است. اما شواهد و نتایج نشان می‌دهد که یک انحراف ظریف اما بزرگ آموزشی رخ داده است که متخصصان و پژوهشگران آشنا با نظام‌های آموزشی و پژوهشی آن را بارها تکرار کرده‌اند بلکه حتی معلمان و مدرسان و خانواده‌ها نیز از آن رضایت ندارند؛ این انحراف تمام مسیر آموزش و پژوهش و هزینه‌ها را به کج‌راهه کشانده است و بدین‌ترتیب نتایج مطلوب آموزشی و پژوهشی نیز حاصل نخواهد شد.

حتی مدیران آموزش و پرورش رسمی کشور نیز ظاهرا مخالف چنین رویکردی در آموزش‌های ابتدایی و متوسطه کشور هستند. برای مثال وزیر جدید آموزش و پرورش، آقای آشتیانی در جلسۀ معارفۀ خود، کنکور را بلای بزرگ نظام آموزشی توصیف کرد و گفت: ازار سیاه آموزش در این قسمت فعال است و به‌شدت از این که می‌بینم حتی در دبستان کتب کنکور توزیع می‌شود، رنج می‌برم. زیرا فشار زیادی را به دانش‌آموز و والدین وارد می‌کند.

این که چرا با وجود تناقض و تضاد رویکردهای آموزش غیررسمی با اهداف و رویکردهای رسمی و تجربۀ جهانی، شاهد ادامۀ این سیاست‌ها و روش‌ها در تمام نهادهای رسمی و غیررسمی آموزش و پرورش هستیم نیازمند مطالعه است؛ مطالعه‌ای با رویکرد جامعه‌شناسانه، روان‌شناسانه، و اقتصادی. با این حال، پاسخ صریح دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش، مهدی نویداد در جلسۀ معارفۀ وزیر آموزش و پرورش بخش بزرگی از واقعیت را دارد: وی بر حذف کنکور و جایگزینی روشی که بتواند هم به دغدغۀ مجموعۀ آموزش عالی پاسخ دهد و هم آسیبی برای جوانان نداشته باشد تاکید کرد. اما گردش مالی چندهزار میلیاردی را مانع این اتفاق توصیف کرد.

محمدرضا مخبر دزفولی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی معتقد است: کنکور حافظه‌محور، مخالف سند تحول آموزش کشور است. جریان حافظه‌محوری باید به خلاقیت‌محوری تبدیل شود و دانش‌آموزان فرصت تفکر بیابند. به گفته وی متاسفانه در نظام آموزشی با مصیبت بزرگی به نام کنکور مواجه هستیم که هنوز کسی جسارت حل این معضل را پیدا نکرده است. آزمون باید باشد اما نه به شکل کنونی.

نمونه‌های فوق برای توصیف تاثیر سیاست‌های آموزشی و پرورشی نادرست در سطوح ابتدایی و متوسطه بر مطالعه و ایجاد تقاضا برای مطالعۀ کتاب بود. اینها نشان می‌دهد که سیاست‌ها، راهبردها، روش‌ها و ابزارهای آموزشی در سطوح مختلف به‌ویژه آموزش‌های پایه و مقدماتی و نیز افزایش یا کاهش کیفیت آموزش بر بازار مصرف ناشران تاثیری مستقیم دارد. ناتوانی این نهادها در انجام وظایف آموزشی (بخصوص ناتوانی مدارس در ایجاد عادت کتابخوانی و مطالعه در کودکان و نوجوانان) سبب خواهد شد تا بر جامعۀ کتابخوان بالقوه در آینده نیز آسیب جدی وارد شود. در چنین وضعیتی نه‌تنها تقاضای مصرف فردی برای اطلاعات عمومی و تخصصی به‌شدت افت می‌کند بلکه تقاضاهای سازمانی مثل کتابخانه‌های وابسته به مدارس، کتابخانه‌های عمومی، و کتابخانه‌های وابسته به نهادهای دانشگاهی و پژوهشی نیز تحت تاثیر قرار گیرد.

به‌طور خلاصه، تاثیرپذیری مثبت صنعت نشر از نظام آموزش و پرورش پایه از دو جنبۀ زیر اهمیت بیشتری دارد: 1) مصرف مستقیم کتاب‌های آموزشی و کمک‌آموزشی و نیز کتاب‌های مرتبط با کودکان و نوجوانان و 2) ایجاد تقاضای پایدار و دائمی از طریق ایجاد عادت مطالعه در افراد. در واقع پس از این دوره، نظام نشر تخصصی و عمومی و حتی رفتار کل جامعه (از فردی تا سازمانی) از ایجاد عادت به مطالعه منفعت خواهد برد. بر این اساس، مطالعۀ میزان تاثیرگذاری (مثبت یا منفی) نظام موجود آموزش و پرورش بر چند و چون  مطالعۀ افراد در دوران آموزش مقدماتی و پس از آن اهمیت زیادی دارد. نکته آن که در اهداف، سیاست‌ها و راهبردهای آموزشی موجود بندهای خوبی مرتبط با ایجاد عادت به مطالعه در کودکان و نوجوانان وجود دارد. مطالعه دلایل عدم موفقیت نظام آموزشی موجود در رسیدن به این هدف نیز اهمیت زیادی دارد.

مطالعۀ گسترده‌تر سرانۀ هزینۀ خانوار برای تهیۀ کتاب‌های غیردرسی و کمک‌درسی، مقایسۀ اهداف و وظایف رسمی نظام آموزش و پرورش با رفتارهای آموزشی مرتبط با کتاب و کتابخانه در مدارس ایران، مطالعۀ الگوهای کتابخوان کردن کودکان و نوجوانان در نظام‌های آموزشی جهان، تحلیل محتوای دیدگاه مسئولان رسمی و کارشناسان حوزه‌های مختلف دربارۀ رفتارهای کتابخوانی و آموزشی و پژوهشی کودکان و نوجوانان و پدیدۀ کتاب‌های کمک‌درسی، تاثیرپذیری کتابخانه‌های عمومی و دانشگاهی از فراگیرشدن مطالعۀ کتاب‌های کنکوری، تاثیرپذیری صنعت نشر از پدیدۀ کتاب‌های کمک‌درسی و کنکوری و ده‌ها موضوع دیگر مرتبط با این پدیده می‌تواند جوانب گوناگون سیاست‌ها و روش‌های ترغیب به مطالعه و کتابخوانی در نظام آموزشی و پژوهشی، ارزیابی و پاسخگویی بیشتر در این زمینه و تغییر احتمالی آن را روشن‌تر کند.

*ناشر، مدرس و محقق حوزۀ کتاب، نشر و کتابداری

خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: