سید ابراهیم عمرانی،سردبیر لیزنا: به خبر داغ هفته قبل لیزنا اشاره دارم. مصاحبه لیزنا با آقایان دکتر رحمت الله فتاحی استاد زحمتکش و خون دل خورده کتابداری و دکتر سعید رضایی شریف آبادی استاد محجوب کتابداری و رئیس انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران. تا آنجا که شمردم مجموعه بیش از 60 مورد نظر برای این دو مصاحبه ارسال شده بود که آمار بالایی بود و به این نظرها حدود 30 نظر کاملا شخصی منتشر نشده را هم باید اضافه کرد که این مورد بالاترین آمار لیزنا در نظرهای منتشره نشده در نزدیک دو سال فعالیت بود. به اینها نظرهای همکاران و دانشجویان در گروه بحث مشهد و گروه بحث کتابداری و اطلاع رسانی تهران را هم که اضافه کنیم، حساسیت بالای شاغلان یک حرفه به سخنان یک مسئول دولتی را نشان می دهد. البته باید گفت کتابداران در این دنیا تنها نیستند. گاهی شاهد سخنرانیها و مصاحبه های غیر علمی و حتی در مواقعی غیر مسئولانه برخی دولتی ها در حرفه های علمی، فنی، بازرگانی، هنری ، ورزشی و غیره هم هستیم برای همین می خواهم توصیه کنم زیاد عصبانی یا حتی ناراحت نشوید.
در اینجا و از میان آن همه صحبت دوستان و همکاران من بر یکی از موثرترین مشکلات حوزه کاری خودمان یعنی گزینشهای غیر علمی تاکید می نمایم. چرا که این بار یک مسئول دولتی از زاویه نگاه به مشکلات یک علم وارد بحث شده اند و فرموده اند که کتابداری دانش وسیعی نیست. البته هیچ مشخص نشده که منبع این سخن (یا الهام) چیست، شاید هم استنباط ایشان است از آنچه در اطراف ایشان می گذرد. پدیده هایی که شاید مدیریتهای پیشین هم در آن بی تاثیر نبوده باشند.
از میان نظرهایی که هفته پیش می خواندم ، یکی از نظرات توجهم را جلب کرد، که نقل به معنی آن می شد: جناب مدیر، مشکل حرفه را به گردن یک رشته دانشگاهی نیندازید. وقتی صحبت از رشته می کنیم، طول عرض رشته را می گوئیم که مانند همه حوزه ها ، با میان رشته ایها، دنیایی وسیع است که تسلط بر همه گوشه و کنار آن قطعا کار یک نفر نیست. از مبانی نظری رشته گرفته تا جزئی ترین تخصصها در یک زمینه خاص از سازماندهی ، مجموعه وسیعی از دانشها، فنون و مهارتهاست که تسلط بر گوشه ای از آن گاو نر می خواهد و مرد کهن.
از سوی دیگر وقتی به رشته با همه وسعتش نگاه می کنیم، دانشگاهها مکانی برای فراگیری این رشته می شوند تا بتوانند به خوبی بازار کار را پشتیبانی کنند و بنا به ماموریتشان وظیفه تربیت نیروی انسانی لازم برای کار را برعهده دارند. در اینجا ما با محدودیت یک رشته سرو کار نداریم، ما با محدودیتهایی در آموزش یک رشته سرو کار داریم. حال اگر به سخنان هفته گذشته دکتر فتاحی ، و تاکید سایر دوستان نگاه کنیم، ما مشکل رشته را هم داریم و میزان تاثیر رشته بر حرفه و عکس آن را هم نیک می شناسیم . نشانی های فراوان آن را خدمتتان می گویم. اگر به آمار سخنرانیهای انجمن کتابداری ، و آمار همین ستون «سخن هفته» در لیزنا و نیز در مطالب مجله عطف نگاه کنید، خواهید دید که کتابداران مسئولانه و با نگاهی انتقادی و سازنده به دنبال راه برون رفتن از مشکلات آموزش هستند و یادتان باشد که در اینجا هم نیمی از مشکلات از سوی تصمیم گیران کلان کشور در وزارتهایی که دانشجو تربیت می کنند بر رشته کتابداری و اطلاع رسانی تحمیل شده است.
در اینجا باز و به جرأت می گوئیم که این مشکلات آموزشی خاص رشته ما نیست. نگاهی به دفترچه های کنکور بیندازید، به ویژه در دانشگاههای آزاد و پیام نور. باور می کنید کارشناسی ارشد جامعه شناسی در یکی از محروم ترین و دورتراز مرکز ترین شهرهای کشور چه پدیده ای تربیت می کند؟ جامعه شناس؟ استاد جامعه شناس صاحب صلاحیتی را می شناسید که برای کار و تدریس و با معیارهای تولید علمی برای پژوهش به مناطق دور بروند؟ یا معلمان گرافیک در دامنه کوه دنا چه دارند آموزش می دهند ؟ یا معلمان مهندسی پزشکی در یکی از شهرهای جنوب غربی، لب مرز ایران با عراق؟ شما که همه استادید، چند استاد به معنای استاد می شناسید که توان رفت و آمد به این نقاط دور را داشته باشد، در صورتیکه در شهرهای بزرگ و اطراف آن به اندازه کافی و بصورت مانوفاکتوری کلاس تولید شده و شما می توانید وقتتان را با خیالی آسوده تر در این دانشگاهها بگذرانید.
دوستان عزیز بیرون گود، که گاهی لطف خودتان را با سخنانی غیر علمی به کتابداران ابراز می فرمائید، روی صحبتم به شماست. ما با همین انتقاداتی که نمونه اش را در لیزنا، عطف، مصاحبه های اساتید و کارشناسان، و نمونه بالا دیدید، به دنبال علل مشکلات رشته می گردیم و آنها را به بحث می گذاریم، و مسلما از بین دوستان، آنان که هنوز صداقتی دارند، این صحبتها را ضم و خدای نکرده تخریب خود تلقی نکرده و به جستجوی چاره بر خواهند آمد و تلاش می کنند تا آموزش کتابداری خودش را با نیازهای بازار کار هماهنگ سازد. این صحبتهای ما و امثال ما و انتقادات ما از آموزش کتابداری پالایش رشته است نه پالایش افراد. هدف این انتقادها بالا بردن کیفیت تولیدات دانشگاهها در انطباق با بازار کار است و با جدیت هم دنبال شده و دنبال خواهد شد.
تا اینجا همه صحبت من سوی کتابداران بود. دکتر فتاحی و دکتر رضایی هم در یادداشتهایشان صراحتا می پذیرند که مشکلاتی در سوی کتابداران وجود دارد، لیکن در سوی مقابل کتابداران، این آن مشکلی نیست که مدیر گرامی با آن دست و پنجه نرم می کند، چنانکه گفتیم این مشکل ما بود. مشکل اساسی جناب آقای مدیر در گزینشهای غیر علمی است که میراث مدیران گذشته است و شاید ایشان هم بنا به سیاستهایی که بخشی از وظایفی است که برای ایشان تعریف شده، وظیفه دارند که این شیوه را ادامه دهند و احتمالا مدیر بعدی نیز با این توهم به میدان خواهد آمد که : "اهه، کتابداری همینه؟ این که ...." .
جناب مدیر شما وارث مبارزه با شایسته سالاری هستید. عدم تکیه بر مصاحبه ای علمی و آزمونی که سوالاتش به نظر من سوالات خیلی خوب طراحی شده ای نبوده اند، پدیدآورنده این مشکل برای جناب مدیر بوده اند. تکیه بر مسایلی غیر فنی و غیر علمی در گزینشهای کتابداران، شانس بیشتری به قشر خاصی از کتابداران و غیر کتابداران برای گرفتن شغل داده و آنها را در یکی از کتابخانه های عمومی کشور مشغول بکار کرده است، و همینها آن کتابدارانی هستند که احتمالا آقای مدیر با آنها در تماس بوده اند و نهایتا با مشاهده در احوالات ایشان، به این نتیجه رسیده اند که کتابداری دانش وسیعی نیست.
در کتابدارای ایران دانشجویان و فارغ التحصیلان بسیار خوبی داریم که معمولا در این گزینشها به علت نوع مصاحبه ها مردود می شوند. از ایشان تعداد کمی به یاری خداوند بزرگ و به مدد کمی هم شانس از فیلتر های گزینشی عبور می کنند که چون خیلی باب طبع اطرافیان مدیران نیستند، از جلوی چشم مدیران گم و گور می شوند تا مایه سرشکستگی نباشند. اینها اغلب سر از کتابخانه هایی فاقد امکانات در می آورند تا آنچه با ذوق و عشق آموخته اند، به فراموشی سپارند و تا حد ممکن همرنگ جماعت شوند.
در نتیجه من با اعتقاد به اینکه تنها نیمی از کارشناسان کتابداری که در کتابخانه های عمومی مشغول هستند از بنیه علمی کافی برای کار برخوردارند (و بخش بزرگی اصلا کارشناسی کتابداری نخوانده اند و در رشته های خودشان هم آدمهای موفقی نبوده اند، وگرنه طبیعی است که جذب رشته ای می شدند که برای آن وقت خود و سرمایه دولت را حرام کرده بودند)، می خواهم تخمین بزنم که آقای مدیر شانس برخورد با کتابداران خوبشان را خیلی کم داشته اند و آنچه گفته اند استنباط از آنچه دیده اند بوده و نه بیشتر.
نکته مهمی هم که در سخنان دکتر فتاحی به آن به نیکی اشاره شده بود، عدم وجود امکانات کافی برای یک کتابخانه عمومی مدرن در کشور است. نبود امکانات باعث تکرار شدن کارهایی است که سالها در کتابخانه های عمومی ما انجام می شده و می شود. این مسأله هم مزید بر علت بوده و دید و نگاه مدیران، مسئولان و مردم را به کتابخانه های عمومی پائین تر از آنچه شایسته است نگاه داشته و شاید علت دیگری که باید بر چنین استنباط آقای مدیر از کتابداری برشمرد، همین سنتی ماندن خدمات کتابخانه های عمومی است
از ایشان انتظار داریم، حال که به هر علت که این شانس را داشته اند به حرفه کتابداری پا بگذارند و بر بیش از 2000 کتابدار ریاست کنند، وقت بیشتری برای شناخت این حرفه صرف کنند و بدانند که مسلما بر مدیریت ایشان هم تاثیر بسیار خواهد گذاشت.
از ایشان انتظار داریم که برای امکانات و بودجه ای بسیار بیش از آنچه به نهاد کتابخانه های عمومی کشور داده شده است بجنگند و نگاه مدیران بالا دستی و مردم را به این نهاد مردمی تغییر دهند که لازمه آن تغییر نگاه خود ایشان است به حرفه و رشته و آن هم با شناخت بیشتر ایشان از اطلاع رسانی نوین که به مکان و زمان خاصی وابسته نیست به دست خواهد آمد.
از ایشان انتظار داریم به شیوه های گزینشهای کتابداران نگاهی دوباره بیندازند. گزینشهای علمی را جایگزین گزینشهای غیر علمی کنند و در یک دوره پنج ساله ارزیابی کنند و ببینند هنوز همان نظر را دارند؟
از ایشان انتظار داریم به این نکته توجه فرمایند که ثلث قرن از انقلاب اسلامی ایران گذشته است. همه آنها که به صحن مصاحبه پا می گذارند، زاده و پرورش یافته مهد کودکها، دبستانها، راهنماییها، دبیرستانها و دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران هستند. به آنچه در این سالها خودمان به آنها آموزش داده ایم احترام بگذاریم و شایسته ترینهاشان را برای کار برگزینیم.
به امید آن روز و به امید موفقیت همه آنها که برای مردم این مرز بوم تلاش می کنند.
عمرانی، ابراهیم. «گزینشهای غیر علمی مشکلی جدی در حرفه». پایگاه تحلیلی خبری لیزنا. سخن هفته شماره 52. 16 آبان 1390.