لیزنا، دکتر محسن حاجی زینالعابدینی، استادیار مرکز اطلاعات و مدارک علمی کشاورزی: دنياي سازماندهي اطلاعاتي كه اكنون در حال تجربه و گذر از آن هستيم، دنيايي كاملاً بيثبات و پرتلاطم است. ثبات نسبي كه براي اين حوزه در طول دهه 1980 پيش آمده بود، كه خود حاصل گذر از يك بيثباتي ديگر بود، مجدداً در ميانههاي دهه 1990 به چالش كشيده شده و وارد مرحلهاي جديد شد.
در دهههاي پيشين، يعني از 1940 تا 1990، حوزه سازماندهي اطلاعات در حال تجربه كردن و در نهايت به ثبات نسبي رسانيدن اصول، ابزارها و استاندارهاي خود بود. در اين دوره بود كه مباني سازماندهي اطلاعات شكل گرفت، ابزارهايي چون سرعنوان هاي موضوعي يا طرحهاي ردهبندي ايجاد شده يا به تكامل رسيد، بسترهاي رايانهای و نرمافزاري به مدد اين حوزه آمده و نرمافزارهاي امانت، مارك (MARC) و... پديد آمد. همچنين قواعد فهرستنويسي، كه تا پيش از اين بيسرانجام و پراكنده بود، در قالب قواعد فهرستنويسي انگلوامريكن به ثبات نسبي رسيد. سازماندهي اطلاعات به يكپارچگي جهاني به صورت نسبي دست پيدا كرد و اغلب كشورهاي جهان پذيرفتند كه براي كنترل كتابشناختي جهاني و تبادل اطلاعات، البته در حد كتابشناختي، بايد زمينههايي را آماده كرده و به گونهاي از ساحل آرامش و محيط جزيرهاي خود فاصله بگيرند.
اينگونه بود كه با ثبات منابع اطلاعاتي، آرامش نسبتاً خوبي در دنياي ساماندهي اطلاعات پيش آمده و كتابداران موفق شده بودند كه اصول و قواعدي نسبتاً ثابت، و حتي در برهههايي از زمان بسیار راديكالي را ایجاد کنند که به زعم برخی كتابداران متعصب، لايتغير مینمود.
بسياري از كتابداران آن دورهها، خود را مركز عالم اطلاعات پنداشته و هر بيحرمتي يا ناسپاسی نسبت به نقطه و ويرگول هاي كارتهای 5/12 * 5/7 را كفر بر ميشماردند. آنان، سادهلوحانه ميپنداشتند كه دوره آنها، كه دنياي سازماندهي مواد كتابخانهاي بود، دوره ماندگاری است و هیچ گزندی به آن نمیرسد. آنان، چون هر تغييري را در محملهاي اطلاعاتي كتابخانه، كه عمدتاً كتاب بود، غير محتمل ميپنداشتند، به تبع آن، هرگونه تغيير در قواعد و اصول فهرستنويسي و ردهبندي مورد علاقه خود را نيز، دور از ذهن ميپنداشتند. اين طرز تفكر و جهانبيني، مختص دنياي غرب نبوده و تركشهاي آن به كشورهاي ديگر، از جمله كشور ما نيز رسيده و تا مدتها، پارادايم حاكم بر كتابخانه به نوعي تحتالشعاع اين طرز تلقي بوده و بخش اصلي و محوري كتابخانه را بخش فني و آن هم قسمت سازماندهي مواد میپنداشتند. به تأسي از اين رويكرد، شغل كلاس بالاي كتابخانه نيز، مختص فهرستنويسي و ردهبندي بوده و فهرستنويسان معمولاً خود را يك سر و گردن از ديگر كتابداران بالاتر پنداشتهاند.
در اين دايره تنگ و بسته، بخشهاي ديگر خدمات فني چون نمايهسازي و چكيدهنويسي يا مجموعهسازي نيز چندان راهي نداشتند و همه در حاشیه فهرستنويسي قرار ميگرفتند. آنچه در اين بين مغفول مانده و كسي چندان توجهي به آن نميكرد، كاربر بي نواي كتابخانه بود و كتابداران بيشتر در بند حفظ پرستيژ و جايگاه كذايي خود بودند.
چنين تفكري، تا آنجا پيش رفته بود كه هر تغييري در محمل و قواعد را برنتابيده و چشم خود را به روي چنين تحولاتي بسته بود. همين وضعيت مشكلاتي را در راه پيادهسازي و گسترش نظامهاي نوپا و ابزارهاي نويني چون رايانه و نرمافزارهاي رايانهاي پيش آورده بود؛ چنان كه، بسياري از كتابداران، به جاي حل مسأله، تلاش ميكردند صورت مسأله را پاك كنند و در برج عاج خويش باقي بمانند. به همين دليل، گروه زيادي از آنها نه تنها از ورود رايانه و سيستمهاي اطلاعاتي استقبال نميكردند كه از ابراز آشكار دشمني خود با آن ابايي نداشته و براي شكست آن مجاهدتها ميكردند.
اكنون نيز، ما در چنين موقعيتي قرار گرفتهايم. مجدداً حوزه سازماندهي اطلاعات كتابخانهها در مقطعي تاريخي قرار گرفته و بايد دوران گذار و تحول را تجربه نمايد. بار ديگر، سنتهاي جاخوش كرده و امور به ساحل ثبات رسيده سازماندهي، به چالش كشيده شده است.
معرفي و گسترش رويكردهاي جديد سازماندهي اطلاعات مانند رويكرد كاربر مدار و متناسب با آن فهرستهاي يكپارچه و واجد ارتباط كه در مفاهيمي چون FRBR، RDA، FRDA، FRSAD، MODS و... نمود پيدا كرده است، عرصهاي را پديد آورده كه وضعيت سكون يافته فهرستهاي كتابخانهاي و اصول و قواعد آن را به چالش ميكشد. اكنون ما در آستانه تغييري بزرگ و در حال آغاز دوران گذار از يك نسل دیگر فهرستهاي كتابخانهاي به نسلی نو، یا به عبارت دیگر دگردیسی متفاوتی هستيم. قطعاً، اين تحول، مانند هر تغيير ديگر، مخاطراتي به دنبال دارد كه مهمترين بخش آن، بخش پذيرش ذهني و كنار آمدن با موضوع براي آغاز تحول است. كتابداران بايد اين تغيير را به منزله يك پوستاندازي پراهميت براي رشد و ارتقاء كتابخانهها تلقي كنند و از هر گونه نفي و انكار، جبههگيري و مقاومت در مقابل آن پرهيز كنند. آنها بايد بپذيرند كه FRBR و RDA، اگرچه ممكن است دشواريها و كارهاي اضافي به آنها تحمیل كنند، يا شايد ضعفهايي با خود داشته باشند، اما آيندهاي روشن را براي ذخيره و بازيابي اطلاعات نويد ميدهند كه به نوعي بلوغ فهرستهاي كتابخانهاي بهشمار ميآيد.
بنابراین لازم است همه کتابداران در ابتدا از نظر ذهنی خود را آماده رویارویی و پذیرش این واقعیت کنند و سپس خود را مسلح و مجهز به دانش روز در این زمینه نمایند، تا قادر باشند این دگردیسی را نیز مانند سایر تغییرات پیش آمده در محیط کتابخانه به درستی پشت سر بگذارند. البته، باید ذکر شود که این تغییر نیز چندان دیرپا نخواهد بود و دور از ذهن نیست که چند سال دیگر باز هم لازم باشد که خود را برای تغییراتی دیگر آماده کنند که این از ملزومات و خواص فناوری و روزآمدی است؛ اما این تغییر از آن تغییراتی است که به مدد سالها تجربه و پژوهش و مطالعه عمیقی که در پس آن نهفته است، تحولی نسبتاً پایدار و اساسی به شمار آمده و تغییرات دیگری که پیایند آن هستند، احتمالاً در راه اصلاح و تکمیل خواهند بود و به این زودی تغییر بنیادی را شاهد نخواهیم بود.
حاجی زین العابدینی، محسن. «دنياي ناآرام سازماندهي اطلاعات». پایگاه تحلیلی خبری لیزنا. سخن هفته شماره 74. 28 فروردین 1391.