داخلی
»گزارش
کارگاه چارچوب کتابشناختی (BIBFRAME) برگزار شد
به گزارش لیزنا، کارگاه چارچوب کتابشناختی (بیبفِریم) با تدریس دکتر سیدمهدی طاهری، دانشیار گروه علم اطلاعات و رییس کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه علامه طباطبایی، روز 29 شهریورماه 1402 به صورت مجازی و با حضور علاقمندان حوزه سازماندهی دانش برگزار شد.
در ابتدای جلسه، دکتر طاهری با اشاره به مفاهیم پایه و دلایل توسعه استاندارد بیبفِریم گفت: بیبفِریم یک استاندارد فرادادهای بازنمود شده در قالب مدل دادهای در محیط شبکهای معنایی است و پروفایلهای فرادادهای ایجاد شده با استفاده از آن ساختار متفاوتی در مقایسه با پیشینههای فرادادهای مبتنی بر مارک دارند؛ چرا که این استاندارد کاملاً براساس ساختار فرادادههایی است که در ماشین ایجاد و پیادهسازی میشوند. کمیته برای چند سال نخست جایگزینی بیبفریم با استاندارد مارک۲۱، پیشینههای فرادادهای مبتنی بر مارک دیگر قابل استفاده نخواهند بود تا زمانی که کتابخانه کنگره طبق برنامهای اعلام نموده، تمهیداتی در این راستا بیاندیشد. بدین منظور با استفاده از ابزارها و مبدلهایی (Convertor) که در وبسایت بیبفِریم ارائه شدهاند، امکان تبدیل پیشینههای فرادادههای مبتنی بر مارک به پروفایلهای فرادادهای بیبفِریم فراهم شده است. یعنی به راحتی امکان تبدیل گذشتهنگر (Retrospective Conversion) وجود داشته و میتوان پیشینههای پیشین خود را نیز تبدیل کنیم. اکنون کتابخانه کنگره بیشتر پیشینههای پیشین خود را به پروفایلهای مبتنی بر بیبفِریم تبدیل کرده و فقط برخی از مستندات باقی ماندهاند (دسترسپذیر از این پیوند https://id.loc.gov/). البته لازم به ذکر است، مفهوم مستندات در بیبفِریم با مارک متفاوت بوده و یکی از تحولات در نسخه دوم بیبفِریم حذف مستندات به منزله یک موجودیت (class) است. معادل مستندات مارک در بیبفِریم، استاندارد MADS/RDF است و بیبفِریم افزون بر مستندات که تنها بر نام موجودیتهای عامل متمرکز است و در مدل مفهومی الآرام، موجودیت جدیدی به نام نامنما (Nomen) با به آن اختصاص داده است، موجودیتهای عامل (شخص، سازمان و جز آنها) را به صورت مستقل مد نظر قرار میدهد که تفاوتهای زیادی با مارک داشته و فقط مستند نامها نیستند. به عبارت دیگر، یک موجودیت عامل فقط دارای صفت نام نیست. در واقع تفکیک میان خود شخص و نام او رویکرد جدیدی است که در استانداردهای سازماندهی دانش همانند الگوهای مفهومی (مانند الآرام، سیداک و ریک)، بیبفِریم و schema.org مورد توجه قرار گرفته است.
دکتر طاهری افزود: سال 2018 به طور رسمی اعلام شد که بیبفِریم در آن سال جایگزین مارک ۲۱ خواهد شد. با این حال، به دلیل گستردگی دامنه کارکردی بیبفِریم و نیاز به روزآمدسازی دوباره آن به ویژه برای همخوانسازی بیشتر بافت کتابشناختی با روش دادههای پیوندی، هنوز جایگزینی صورت نگرفته است. اکنون با افزوده شدن بخش BIBFRAME Hubs زمزمههای جایگزینی مارک با بیبفِریم بیشتر شده است. نکته حایز اهمیت آن است که در تبدیل دادهها، از دست ندادن ارزشهای دادهای و تغییر ساختارها دادهها از قالب مسطح مارک به سطوح سلسلهمراتبی بیبفِریم (اثر، نمود و مورد) بسیار مهم است. برای هر پیشینه مارک ۲۱ حداقل سه پروفایل در بیبفِریم ایجاد میشود. مهمترین دلیلی که استانداردها تغییر مییابند، محیط اطلاعاتی است. زمانیکه رسانهها، محملها و محیطها تغییر میکنند، برای حداکثر بهرهوری از قابلیتهای محیطها و رسانههای جدید، استانداردها نیز متحول میشوند.
دکتر طاهری در خصوص مشکلاتی که موجب تغییر مارک شدند، گفت: مارک براساس قواعد فهرستنویسی انگلو-امریکن، یعنی با تاکید بر کتابخانهها و مراکز اسناد کشورهای انگلو-ساکسون طراحی شده و در اصل فهرستبرگههای ماشینیشده (رایانهای شده) بود. مبنای قواعد فهرستنویسی انگلو-امریکن محیط چاپی و آنالوگ بود که سازگاری پایینی با محیط ماشینی داشت. همان فضا و ویژگیهای برگهدان را در مارک ۲۱ نیز داشتیم. به طور نمونه، محدودیت درج بیشینه سه پدیدآورنده همنقش، خلاصهسازی عنوان، و یا درج شناسههای افزوده در برگهدانها رایج بود که به ازای هر یک از شناسههای افزوده که در اصل نقاط دسترسی هستند، برگههای مجزایی در فهرستبرگهها ایجاد میشد. اکنون دیگر شناسههای افزوده در محیط ماشین معنا ندارد؛ چراکه هر صفتی به راحتی جستجوپذیر و کنشپذیر است. البته مارک ۲۱ نیز مدام روزآمدسازی میشد، بهطورمثال، افزودن فیلد 856 برای دسترسی به منابع دیجیتالی بود و یا قالب مارک ۲۱ در بستر ایکسامال (MARCXML) روزآمدسازیهایی بودند که برای همخوانی بیشتر با محیط الکترونیکی در مارک صورت گرفتند. با این حال، مارک ۲۱ کاملاً مبتنی بر بسترهای نحوی پایگاه داده (Database-based) کلاسیک بود که پس از آن در بسترنحوی زبانهای نشانهگذاری همانند ایکسامال قرار گرفت. اما مهمترین مسئله این است که ساختار مارک قدیمی بوده و مبتنی بر محیط ماشین نبود. در مقالات و کنفرانسهای گوناگونی نقدهای زیادی بر مارک ۲۱ مطرح شده بود که برای محیط ماشینی مناسب نیست. به دلیل این که معماری و ساختار مارک ماهیت سنتی داشت، لزوم بازطراحی (Redesign)، شکلدهی دوباره (Reform) و ساختاردهی جدید (Restructure) آن احساس شد. این رویکرد در پروژه RDA 3R project نیز قابل مشاهده است.
رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص دیگر تحولات سازماندهی دانش گفت: تحول دیگری که موجب تغییر در استانداردها شده است، محیط شبکهای (Networked Environment) بود. این محیط افزون بر اینکه الکترونیکی است، دیگر قابلیتها همانند پیونددهی (Linking) را نیز در کنار توصیف اشیای محتوایی دارا است. اگر دادهها به یکدیگر پیوند نیابند، در روش دادههای پیوندی ستارهای دریافت نمیکنند و ارزش زیادی نخواهند داشت. حال استاندارد مارکی که حتی با محیط الکترونیکی غیرشبکهای نیز همخوانی کامل نداشت، در محیط شبکهای با مشکلات دو چندانی روبهرو شد. یکی از مهمترین دلایل تغییر مارک و توسعه بیبفِریم، همخوانی بیبفِریم با محیط جدید است. استاندارد بیبفِریم بهمنظور بهرهگیری از قابلیتهای محیط شبکهای و ایجاد پروفایلهای فرادادهای مبتنی بر روش دادههای پیوندی طراحی شده است. از سوی دیگر، این استاندارد بدین منظور توسعه یافته است که دادههای کتابخانهای از ارتباط درون حوزهای خارج شده و با دیگر محیطهای دادهای همانند دادههای کوچک و یا دادههای جغرافیایی پیوند یابند.
دکتر طاهری با اشاره به این که بیبفِریم از همه لحاظ با مارک متفاوت است، گفت: دلیل دیگر برای تغییر مارک این بود که مارک ساختاری مسطح داشت و پیشینههای مبتنی بر آن سطوح سلسله مراتبی شیء (اثر، بیان، نمود و مورد) را بازنمود نمیکردهد. در مارک ۲۱ به دو سطح اثر و بیان توجه کافی نشده بود و بیشتر تمرکز بر روی سطوح نمود و مورد از سلسله مراتب شیء مدنظر بود. بهطوریکه، قالب کتابشناختی مارک بیشتر بر نمود تأکید داشت و قالب موجودی مارک متمرکز بر مورد بود.
دکتر طاهری افزود: در مارک ۲۱ به روابط بین موجودیتها همانند روابط کتابشناختی، روابط معنایی و طبقهبندی منابع براساس ژانر و نوع به طور جامع و دقیق پرداخته نشده بود. در حالیکه، بازنمود روابط در جهان کتابشناختی (Bibliographic Universe) بسیار مهم و ضروری است. چرا که روابط گوناگون موجب بازنمود دانش میشوند. در واقع، مارک ۲۱ از لحاظ همخوانی با جهان کتابشناختی دارای کاستیهای متعدد بود. ساختار مارک سخت (concrete) بوده و ساختار مسطح و غیرمنعطفی داشت که به اجبار دادهها متناسب با این ساختار وارد ماشین میشدند. در حالی که بیبفِریم به دلیل ماهیت شیء-گرا، همانند پازل و یا لِگوهای مبتنی بر بافت است که انعطافپذیری در طراحی پروفایلهای فرادادهای را فراهم مینماید.
در ادامه، دکتر طاهری در پاسخ به پرسش یکی از شرکتکنندگان گفت: بازتاب پیادهسازی استانداردها بیشتر در نرمافزارهای مدیریت داده همانند نظامهای یکپارچه کتابخانهای و یا سیستمهای کشف کتابشناختی است. استانداردها باید در نرمافزارها و رسانههای شبکهای پیادهسازی شوند تا بتوانیم از قابلیتهای آنها در ماشین بیشینه استفاده را داشته باشیم. از بعد بینشی و نگرشی، زمانی شرکتهای توسعه نرمافزارها به سمت استانداردهای نوین همانند بیبفِریم حرکت خواهند کرد که از سوی جامعه علمی مطالبه گروهی برای استفاده از استانداردهای نوین وجود داشته باشد و لازمه آن آشنایی متخصصان علم اطلاعات با رویکردهای فعلی و ضرورت پیادهسازی استانداردهای حوزه سازماندهی دانش است. بهطوریکه، این متخصصان علم اطلاعات هستند که باید به شرکتهای نرمافزاری در خصوص چگونگی پیادهسازی استانداردهای جدید بازخورد دهند.
سپس، دکتر طاهری در خصوص چیستی بیبفِریم گفت: بیبفِریم به معنای چارچوب کتابشناختی (Bibliographic Framework) است. واژه چارچوب در بیبفِریم دقیقا به گونهای است که ما یک سری لِگو را در اختیار داشته و آنها را کنار یکدیگر قرار میدهیم، و پروفایل کاربردی بیبفِریم را مناسب با بافت و اشیای محتوایی خود طراحی میکنیم. پروفایل کاربردی به معنای استفاده از یک استاندارد در یک بافت خاص است. هر بافتی دارای ویژگیهای بومی است و هر استانداردی که بخواهیم پیادهسازی کنیم باید متناسب با بافت محلی ما باشد. بهطورمشابه، در آردیاِی شعار “thinking globally, acting locally”به کار میرود. در بیبفِریم نیز همین رویکرد مبنای توسعه است. در واقع، محلیسازی (بومیسازی) در استانداردها بسیار مهم است و این نشانگر یک چارچوب است.
تفکر جهانی در طراحی استانداردها به این معنا نیست که یک استاندارد ثابتی ایجاد کنیم که همه از آن استفاده کنند؛ بلکه به معنای ایجاد استانداردی است که در هر بافت محلی کاربردپذیر باشد. بیبفِریم یک چارچوب است که ما براساس آن میتوان متناسب با هر بافتی، پروفایلهای کاربردی آن را طراحی نمود و هر بافتی بیبفِریم بومیسازیشده خود را داشته باشد. در عین حال که از اصول معماری، طراحی و چگونگی ایجاد پروفایل کاربردی، افزودن و کاهش صفات در بیبفِریم و از همه مهمتر، بستر معناشناسی (Semantic) بیبفِریم پیروی میکند. بدین ترتیب، میانکنشپذیری میان سیستمهایی که از بیبفِریم استفاده میکنند، تسهیل میگردد.
در ادامه، رییس کتابخانه مرکزی دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص ویرایشگرهای بیبفِریم (BIBFRAME editors) افزود: ابزارهای مناسبی برای ایجاد پروفایلهای کاربردی بومی، پروفایلهای (پیشینههای) فرادادهای و آموزش و کار با بیبفریم توسط کتابخانه کنگره توسعه یافتهاند. در امکان ایجاد پروفایلی که در این ویرایشگرها وجود دارد، میتوان مشخص نمود کدام صفات به کار روند؛ یعنی امکان ایجاد پروفایلهای محلیسازیشده وجود دارد.
دکتر طاهری افزود: بیبفِریم یک استاندارد فرادادهای و مجموعهای از نامهای صفات (Property names) برای توصیف و بازنمایی موجودیتهای گوناگون است. به بیبفِریم مدل دادهای نیز گفته میشود چرا که یک چارچوب بوده و فقط محدود به عناصر فرادادهای نیست. هرچند همه فرادادهها به دلیل داشتن بسترنحوی از یک ساختار یا مدل دادهای خاص پیروی میکنند؛ اما امروزه مدل دادهای به استانداردهایی گفته میشود که میتوان دادهها را براساس آنها به صورت محلی درون بافتی خاص ایجاد کرده و مدلسازی نمود. بیبفِریم براساس الگوی مفهومی الآرام است؛ اما مدل و موجودیتهای الآرام را به طور محدودی تغییر داده است. فرمول بیبفِریم به شکل زیر است:
BIBFRAME = MARC21 + LRM + Linked data
یا
BIBFRAME = LRMized, Linked dataized MARC21
دکتر طاهری در خصوص دو نسخه بیبفِریم و تفاوتهای آنها با یکدیگر گفت: در نسخه نخست بیبفِریم، موجودیتهای WEMI (اثر، بیان، نمود و مورد) و ساختار سلسله مراتبی الآرام بدین صورت مدنظر بودند که دو موجودیت اثر و نمونه به ترتیب معادل موجودیتهای اثر و بیان، و نمود و مورد بودند. به عبارت دیگر، موجودیت اثر در بیبفِریم دربرگیرنده اثر و بیان در الآرام، و موجودیت نمونه (instance) معادل نمود و مورد آن الگوی مفهومی بود. دومین بخش از ساختار بیبفِریم، دادههای مستند بودند. بهطورمثال، بیان میشد که اثر توسط یک شخص آفریده شده است که می تواند موضوع اثری دیگر باشد و نیاز به مستندسازی (Authorization) دارد. بدین منظور، بخشی از مدل دادهای بیبفِریم را مستندات تشکیل میدادند. در نسخه دوم بیبفِریم مستندات به منزله موجودیت (کلاسی) مستقل حذف شدند. دادههای گزارمانی (دیگر توصیفهای یک شی در رسانههای اجتماعی و نقدها و معرفیهای آن در وبگاهها) که پیشتر به آنها کمتر پرداخته شده بود و در نسخه نخست به عنوان یک موجودیت مستقل لحاظ شده بود نیز حذف شدهاند. هرچیزی که مربوط به منبع توصیف شده توسط بیبفِریم بوده ولی در دادههای کتابشناختی نباشد، همانند نقدها، پستهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شدهاند، کامنتها، نقلقولها، اطلاعات مالکیت کتابخانه و جز آنها همه گزارمانها هستند. افزون بر اطلاعات کتابشناختی، براساس اطلاعاتی که در دادههای گزارمانی مشاهده میشود، کاربر میتواند آسانتر دست به انتخاب یک منبع بزند، و اطلاعات بیشتری در مورد منبع کسب نماید؛ چراکه فرادادهها را متخصصان سازماندهی ایجاد میکنند اما دادههای گزارهمانی از سوی کاربران دیگر تولید میشوند.
دکتر طاهری در مورد تغییرات نسخه دوم بیبفِریم گفت: در نسخه دوم، بیبفِریم دستخوش تغییراتی شد. در این ویرایش، موجودیت مورد معادل موجودیت مورد در الآراِم نیز افزوده شد. موجودیت اثر معادل موجودیتهای اثر و بیان، نمونه معادل نمود و مورد نیز معادل مورد در الآراِم است. بدین ترتیب، براساس بیبفِریم برای هر شیء (موجودیتهای دادهای) کمینه سه پروفایل فرادادهای خواهیم داشت. موجودیتهای عامل و رویداد نیز افزوده شدهاند. همان طور که پیشتر اشاره شد، در نسخه دوم بیبفِریم، مستندات به عنوان یک موجودیت مستقل حذف شدهاند. دلیل آن رویکردهای فلسفی و همخوانی با جهان واقعی بود. زیرا مستندات روی نامهای موجودیتها تمرکز داشتند. در حالی که مثلا خود شخص یا سازمان ماهیتی مستقل از نام خود دارند.
در پایان کارگاه، دکتر طاهری در خصوص ایجاد کارگروه بیبفِریم خبر داد و گفت، همانند کارگروه پیادهسازی استاندارد آردیاِی در کتابخانههای دانشگاههای علامه طباطبایی و شهید بهشتی، کارگروهی نیز برای بحث و تبادل نظر در خصوص رویکردهای نوین مدیریت داده و پیادهسازی استاندارد بیبفِریم ایجاد خواهد شد. علاقهمندان میتوانند عضو این کارگروه شده و مباحث نوین مرتبط با استاندارد بیبفِریم را دنبال کنند.
گزارش: نگین شکرزاده
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.