داخلی
»کتابخانه ملی
غلامرضا امیرخانی رئیس کتابخانه ملی شد
به گزارش لیزنا، با حکم مسعود پزشکیان؛ غلامرضا امیرخانی به سمت ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی منصوب شد.
متن حکم رئیس جمهور به شرح زیر است؛
بسمالله الرحمن الرحیم
جناب آقای غلامرضا امیرخانی
به استناد تبصره(2) ماده(5) قانون اساسنامه کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران مصوب 1369. 8. 2 مجلس شورای اسلامی؛ مصوبه مورخ 1381. 6. 2 شورای عالی اداری و تأیید هیئت امنای محترم آن سازمان، نظر به مراتب تعهد، سوابق و تجارب ارزشمند جنابعالی، به موجب این حکم به عنوان «رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران» منصوب میشوید.
امید است با اتکال به خداوند متعال و در چارچوب قانون اساسی، اهداف سند چشمانداز، سیاستهای کلی مصوب مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی)، برنامه هفتم پیشرفت و رعایت منشور اخلاقی کارگزاران دولت چهاردهم؛ با اتخاذ تدابیر متناسب و نظارت متقن بر حسن اجرای امور مبتنی بر قوانین مصوب در جهت پیشبرد اهداف و مأموریتهای سازمان اقدام نمائید.
توفیقات روزافزون آنجناب را در انجام شایسته وظایف محوله از درگاه خداوند سبحان خواستارم.
مسعود پزشکیان
رئیس جمهوری اسلامی ایران
به لطف همسان سازي حقوق هيئت علمي ها با قانون كشور در اين دوره آقاي مختارپور و اجراي قانون، حقوق آنها دو سه برابر ما كارمندان و پژوهشگران هم رتبه شد. در حالي كه برخي شان هيچ نقشي در پيشرفت سازمان و حتي علم ندارند
مطلعم با برخي اقدامات و مصوبات معاونت پژوهش در دوره قبل كه براي همين اصلاح و برقراري قوانين علمي بود، منافع شان را در خطر ديدند كه اين طور رفتار مي كنند
چرا وقتي حقوق هايشان به يكباره چند ميليون بالا رفت و حكم هايشان ضريب گرفت چنين نمي گفتيد
بي خود نيست كه سازمان ما هيچ وقت روي اصلاح و صلاح را نمي بيند. چون هميشه با تكرار يك عادت غلط بعد رفتن هر مديري مشغول لجن پراكني و تهمت به قبلي ها و چاپلوسي براي جديدي ها و قبلي بد بود بد بود مي شويم و از خدا هم نمي ترسيم
چقدر اين اخلاق ناسپاسانه و هر كسي رفت پشتش دروغ و تهمت ببنديم زشت است
و شايد به همين دليل ما در اين سازمان سالهاست روي پيشرفت را نمي بينيم
گويا در اين سازمان چند پارچه كه برخي از كارمندان روي ديدن هم را نداشته و ندارند و سالها بين مديران و معاونان و معاونت هايشان جنگ بوده وضعيت بهتر بوده؟
در دوران آقاي مختارپور حداقل هيچ مدير و معاوني براي كارمندان پرونده سازي نكرد يا پرونده واقعي هم باندي هايش را در حراست و تخلفات پاك نكرد.
لااقل باند و قبيله بازي را كه ما در سازمان سالهاست لمس كرده ايم و برخي معاونان سابق و اسبق بازنشسته و رفته از سازمان هنوز هم با قبيله شان در حال كار است راه نيانداخت
در هر دوره اي نقص هايي هست و موفقيت هايي. يادمان نرفته آب گرفتگي اسناد را در دوره اي و امحاي مخفيانه و خيس خيس آنها را
يادمان نرفته پريده شدن سن سازمان را و گم شدن بخش عمده ذخيره ديجيتال را. يادمان نرفته كه براي به روزرساني تكنولویي سازمان طي 8 سال از 1392 تا 1400 هيج اقدامي انجام نشد و فقط رياستي كه الان در سمت وزارت يك وزارت ميراث فرهنگي ست با ميراث اين سازمان چه كرد
قدري انصاف خوب است. خدا را حاضر ببينيم
اعتقاد دارم باید در انتهای دوره، نسبت به عملکرد شما تبریک گفت. هرچند انتصاب شما مایه مباهات دوستان است. مهمترین عامل موفقیت شما، انتصابات صحیح خواهد بود. معاونان شما اگر فرهیختگان ومدیران باکفایت داخلی باشند حداقل هفتاد درصد موفقیت را کسب خواهید کرد. هیچ کس از بیرون سازمان نتوانسته برای سازمان معاون موفقی باشد.
چقدر سبک نوشتاری شما با مطلبی که بعد از جوابیه آقای ایرانشاهی زیر گزارش (دفاعیه) معاونت پژوهشی مستعفی سازمان اسناد و کتابخانه ملی نوشته شده نزدیک و تشابه دارد.
هر دو حامل منفی ترین و سخیف ترین جملات هست.
چه دستاوردی؟ کجاست؟ چرا هیچ کس حسش نمی کند و همه شاکی از وضعیت موجود هستند، تا جای که خبرگزاری اصولگرای «تسنیم» این تیتر را روز 20 آبان 1403 در خصوص رئیس جدید سازمان اسناد و کتابخانه ملی زد "انتخاب کمحاشیهترین مدیر برای پرحاشیهترین کتابخانه کشور"
نکته اولی که از انتخاب غلامرضا امیرخانی به سمت ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به نظر میرسد، بردن کتابخانه به فضایی علمی و کاهش حاشیههایی است که در سالهای گذشته در این نهاد علمی وجود داشته است. ...
مددی! لطفا کمی مودب باشید (البته دور از انتظار است چون اینگونه یاد گرفتید ولی با تمرین میشود بهتر بود) و منصفانه به دوره مدیریت قبلی بنگریم،
جو دیکتاتوری و سرکوب گری که اجازه یک انتقاد کوچک را هم بر نمیتابید.
معاونی که با رانت، بورسیه رشته فلسفه دانشگاه علامه شد،از همان لیست معروف بورسیه های 3000 نفری که بدون داشتن شرایط لازمه علمی، آموزشی و پژوهشی (به معدل و دانشگاههای محل تحصیل توجه کنید) و به پشتوانه نسبت های سببی و نسبی و وابسته به جریانات سیاسی با مدرک کارشناس دانشگاه آزاد واحد تهران شمال(معدل17) و کارشناسی ارشد غیر انتفاعی مفید قم( معدل 17)، بورس دانشگاه علامه شدن و در کل دوران تحصیل تا کنون فقط یک مقاله علمی و پژوهشی مستقل داشتند که آن هم برگرفته از پایان نامه دکتری (معدل 16) بود و الان هم به همان دلایل ذکر شده عضو هیات علمی سازمانی شده که برای فرزندان ایران تجویزهای ناثواب و ایدئولوژی خاص خواهد کرد، همین فرد به سبب قرابت و آشنایی 24 ساله با ریاست سازمان بدون تجربه حتی یک روز کار اداری پژوهشی به سمتی گماشته شد که هیچ در صلاحیتش نبود.
فرصت سوزی که در دوران ایشان برای سازمان و معاونت پژوهشی شد در هیچ زمان دیگری نشد و نخواهد شد و صد البته در این مسیر متاسفانه محدو همکارانی بودن که دوران گذشته را دوران طلایی میدانند، کمک و یاریشان رساندن تا به اهدافشان برسند.
نمونه کارهای واپسگرایانه، ارتجاعی و ضد سازمانی انجام شده (البته در حد دانش خودم) در گزارشی کامل برای سایت لیزنا ارسال خواهد شد تا همه دوستداران فرهنگ ایران زمین آگاه شوند به ستمهای که در دوره مدیریتی گذشته و معاونتهای نالایقی که در این مدت بر سرکار بودن از معاون امنیتی اسناد، بدون تخصصی در این زمینه، تا معاونت پژوهش و منابع دیجیتالی که شروع دوران کار دولتی خود را با این پست در دهه پنجم عمرش شروع کرد و عجیب عشق به میز و صندلی داشت که حاضر به از دست دادنش نبود و دیگر معاون بی کفایت و مدیرانی که در حد و انتظار یک کارشناس نیستند ولی بر صندلی مدیریت تکیه زدن.
وه چه خوش حافظ شیرین سخن گفت:
آن همه ناز و تَنَعُّم که خزان میفرمود
عاقبت در قدمِ بادِ بهار آخر شد
شُکرِ ایزد که به اقبالِ کُلَه گوشهٔ گُل
نخوتِ بادِ دی و شوکتِ خار آخر شد
صبحِ امّید که بُد معتکفِ پردهٔ غیب
گو برون آی که کارِ شبِ تار آخر شد
كاش قدري انصاف و اخلاق به خرج مي داديد!
آدم هايي كه اهل افشاگري مخلوط دروغ و حقيقت هستند و سعي مي كنند بگم بگم را ه بياندازند آدم هاي ضعيف النفس و بي اخلاقي هستند كه از دسترسي به يكسري اطلاعات و بعد قاتي پاتي كردن آنها سوءاستفاده مي كنند
فكر نكنيد با اين حرف ها عزيز مي شويد!
ما كه حدس مي زنيم شما كه حتي از ترس اسم واقعي تان را هم نمي توانيد بگوييد ولي پچ پچ هاي تان در سازمان هست چه كسي هستيد
در دوران معاونان قبل هم چنين كرديد چون اخلاق شماست
حقيقتا اطلاعات افراد را به هر كسي نبايد بسپارند تا امراض شخصيش را با انها بروز دهد. به ويژه وزارت علوم
به زودي شما هم عوض مي شويد
انکی که شما میزنید از همه بدتر و ناپسندتر است.
فاجعه مدیریت دوره قبل نیاز به آوار برداری دارد نه لکه برداری.
آنانکه دوران گذشته را بهترین دوران خدمت خود میداندستن الان هم به مصدر قدرت نزیک هستند و باید از اصل انکار استفاده کنند.
حقیقت تلخ و گزنده است، کسی که با رانت به قدرت رسید و چابلوسان کنارش چون بادبادک بادش کردن، حتی پس از استعفا سوری هم، دل کندن از پست قبلیش سخت بود و تا روز آخر مدیریت قبلی هم به محل کار سابقش میامد بر صندلی معاونتش تکیه میزد و برای همه نسخه می نوشت، و جای تاسف برای همکارانی هست که با او همکاری و انجام خدمتش می کردن، کاش بخاطر کارشناس مسئولی یا ریاست دفتر و ... با او تا لحطه آخر مساعدتش نمی کردن.
مددی، صدای ویرانی ساختاری و امحای کتابها و اسناد و موارد دیگر سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در دوره مدیریت یاران تان را به زودی خواهید شنید.
البته امیدی زیاد به دوره جدید هم نیست باید دید، ولی بدترین تصمیم در این دولت از بهترین تصمیم دولت قبل صد برابر بهتر است.
چرا انتصاب آقای امیرخانی اینقدر برای شما دردناک است. ناراحت نباشید و خویشتنداری کنید به زودی همه متوجه می شوند که در دوره آقای مختارپور چند نفر شناسه قراردادی گرفتند و کارمندان قرارداد موقت با سابقه همچنان بی شناسه ماندند، چند نفر پست گرفتند یا ارتقا پیدا کردند که در آن حوزه فاقد تخصص یا از کم دانش ترین افراد بودند. چه همکاران ناراضیی که از ترس تنبیه شدن توسط مافوق دم بر نیاوردند و... . بله راست می گویید حتما کلید خوردن سازماندهی دانش هم خوب است و برنامه صد کتاب. احسنت.
یادتان باشد سمی کارمند واقع بین نیست. سمی کسی هست که پشت سر دیگران حرف می زند و با کمک برخی در سازمان شایعه پراکنی می کرد و هر روز از ابقای رئیس قبلی و ابقا و ارتقای خود حرف می زد. یا حق
رئیس محترم سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
با سلام و احترام
ضمن عرض تبریک و آرزوی توفیق برای جنابعالی، امیدواریم صدای کتابداران سازمان را بشنوید و با اجرای عدالت و شایسته سالاری به حضور مدیران ناشایست ، رانت خوار و حاشیه پرداز و متکی به منابع قدرت پیشین و نه متکی بر دانش، در کلیه سطوح پایان دهید. متاسفانه در سالهای اخیر همه شاهد سقوط اخلاق، علم و عمل در سازمان
بودیم. انتصابهای ناشایست بر اساس روابط شخصی، خانوادگی و مانند آن که موجی از ناامیدی را در سازمان رقم زده است، گزارشهای نادرست، عدم توجه مادی و معنوی به همکاران، بی احترامی و نادیده انگاشتن پیش کسوتان و... از معضلات سازمان است که قطعا بر جنابعالی پوشیده نیست . بی تردید راه دشواری در مقابل جنابعالی و گروه کاریتان خواهد بود. دعاگوی شما هستیم و آرزوی موفقیت برای شما و بهبود اوضاع سازمان داریم.
چرا از کارهایی که در دوره ریاست آقای مختارپور کلید خورد سخن نمیگویید؟
چرا از آغاز استانداردسازی سازماندهی اطلاعات در کتابخانه ملی نمیگویید؟
کارمندی چون شما سمی تر از هر فرد دیگری در این سازمان است.
امیدوارم افراد شایسته در این سازمان مشفول به کار شوند.
پس در تمام این سالها پوری سلطانی و سایر متخصصان چکار می کردند؟ مگر سازماندهی چیزی غیر استانداردسازی است؟
خدا رو شکر آقای دکتر امیرخانی خودشان از کتابخانه ملی هستند و به مسائل آگاهی و اشراف دارند و تفاوت کار واقعی با کار نمایشی و ظاهرسازی رو میدونند.
در این دوره قبول مسئولیت سنگین تر از دوره های قبل است. زیرا سازمان را در حال رکورد و ویرانی تحویل می گیرید. یا اکثر کارها از مسیر صحیح خارج شده یا متوقف شده است. هیچ اقدام مهمی در سازمان انجام نشده است. در خوش بینانه ترین حالت لطمات وصدمات وارده ناشی از نداشتن دانش بوده است. در مورد معاونت پژوهش که باید عدم تجربه مدیریتی و قصد عامدانه تخریب کتابداران و اعضای هیات علمی را هم بدان اضافه کرد. برای این ادعا مدارک و اسناد هم موجود است. رییس وقت سازمان، سرپرست معاون پژوهش پس از ایشان بود. ولی نتوانست و نخواست پس ازاستعفای اجباری این معاون به دلیل هیات علمی شدن یکباره اش در آموزش و پرورش! اختیار معاونت پژوهش را از ایشان گیرد. حکم های ناعادلانه و مصوبات ساختگی از جلسات قبلی به دستور ایشان با امضای سرپرست ابلاغ شد. یک بررسی ساده در سازمان صحبت این ادعاها را ثابت می کند.
در خصوص جذب کتابداران به عنوان عضو هیئت علمی بسیار ظلم کردند و پذیرش آنها را ملغی کردند. سخن بسیار است. امیدواریم افراد سمی که در آن دوره باعث شدند که سازمان به اینجا برسد را شناسایی کنید.