کد خبر: 49354
تاریخ انتشار: دوشنبه, 10 دی 1403 - 11:45

داخلی

»

سخن هفته

پیرامون انتصاب دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی

سخنی با وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی جناب آقای دکترصالحی

منبع : لیزنا
سید ابراهیم عمرانی
سخنی با وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی جناب آقای دکترصالحی

لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: این سخن هفته را خطاب حضور جناب وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌نویسم و امیدوارم توسط ایشان خوانده شود. از دبیرکل جدید سرکار خانم دکتر نظربلند گرامی هم تقاضا دارم که این سخن هفته را تا پایان بخوانند.

احکام جدید درباره مدیریتهای حوزه کتاب و کتابداری یکی پس ازدیگری و ظرف یک ماه گذشته صادر شد. حکم ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، توسط ریاست محترم جمهوری و احکام دبیران خانه کتاب و ادبیات ایران، و پس از آن نهاد کتابخانه ‌های عمومی کشور توسط دکتر عباس صالحی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی.

من معمولا هر تغییری را به فال نیک می‌گیرم، چون همیشه فکر می کنم نفرات پیشین در بهترین حالات، نهایت تلاششان را کرده‌ و نیاز به فکر نو و ایده نو همیشه هست و خواهد بود. من در مورد خانه کتاب صحبت نمی‌کنم چون با وجود ارتباطهای کاری که داشتم، خیلی ساختار آن را نمی‌شناسم با اینکه اثرات مدیران کل و فراز و فرودهای کیفی آن را به خوبی به یاد دارم. ولی در مورد دیگر، یعنی نهاد کتابخانه‌های عمومی، با ارتباطهای بسیار زیادی که به عنوان کتابدار در طول سالیان بسیار داشته‌ام می‌توانم به چشم ببینم که موجی امیدوارانه ایجاد شده و یادداشتهای بسیاری در هفته‌های اخیر منتشر شده و در حال انتشار است.

درباره 3000 کتابخانه‌ عمومی کشور، و 6000 نفرکتابدار با مدیریت جدید که منصوب وزیر محترم فرهنگ است و از بدنه تخصصی حوزه کتابداری و علوم اطلاعات منصوب شده،‌ بسیار سپاسگزاریم، پیشنهادهای مختلفی در گروهها و کانالهای مختلف منتشر شده است. اغلب یادداشتها استفاده از خرد جمعی و دوری از نگاه ایدئولوژیک به مساله کتاب و کتابخوانی را توصیه می‌ کنند، که همه مغتنم است. به علاوه پیشنهاد تشکیل کمیته های مشورتی تخصصی برای کارهای مختلف و بکار‌گیری نیروی انسانی متخصص و کارآمد و علاقمند به خدمت در راس این پیشنهادها است.

وزیر گرامی ارشاد، جناب آقای دکتر صالحی، جنابعالی خود در سابقه ذهنی بنده‌ی کتابدار قدیمی به عنوان فردی فرهنگی شناخته می‌شوید و از بازگشت شما به وزارت فرهنگ خوشحال شدم. هم در حوزه کتاب و کتابخوانی و هم در حوزه های دیگر فرهنگی و هنری، به ویژه وضعیت بسته و یک سویه معاونت سابق هنری وزارتخانه.

من مایلم با ذکر مثالی، نکته‌ای را عرض کنم که همواره در نوشته‌هایم در مورد مدیریت کتابخانه‌ها و مدیریتهای حوزه کتاب و فرهنگ نوشته‌ام و اینجا خدمت شما عرض می‌کنم.

شما مدیریت کرده‌اید و حرف مرا می‌فهمید. داستان را این‌گونه تعریف کنم: به یکی درجه و لقب فرمانده لشکر می‌دهند و می فرستندش خط اول و هیچ توپخانه‌ای نه از هوا و نه از دریا و نه از زمین حمایتش نمی‌کند. این فرمانده با همه شهامتش و با همه خلاقیتش و با همه نیروی وفادارش به سرعت زمین‌گیر می‌شود و اگر جان سالم به در برد، فقط کارنامه تلخی از خود به جای می‌گذارد. این سردار در میان سربازان خودش محبوب است و همه وفادارانه حمایتش می‌کنند، ولی بدون حمایت لجستیکی با همه نیرروی وفادار و آموزش دیده و آماده‌اش نمی‌تواند فتح‌الفتوح کند. چون این فرمانده عده ای سرباز و افسر در لشکرش دارد که برای زنده ‌ماندن و جنگیدن نیاز به آب و غذا دارند، نیاز به مهمات و تجهیزات دارند، نیاز به وسایلی برای حمل و نقل نیرو و مهمات دارند و برای حمله های بعدی نیاز به آموزش بیشتر دارند. و در غیر اینصورت جز گیر افتادن در حلقه محاصره دشمن هیچ آینده‌ای برای او متصور نیست،‌ البته جز معجزه الهی.

در پیامها و بیانیه‌هایی که در مورد انتصاب سرکار خانم دکتر نظربلند گرامی دیدم، صداقت موج می‌زند،‌ بیشتر عزیزانی که پیام یا بیانیه‌ای در گروهها و کانالها داده‌اند را از نزدیک می‌شناسم، راست می‌گویند، همه حاضرند کمک کنند و اگر کاری هم از دستشان برآید کوتاهی نمی‌کنند، لیکن کمکهای بالادسبه ویژه بودجه خیلی مهم است.

من بنا به موقعیت سازمانی‌ام در حوزه کتابخانه‌های دانشگاهی، تجربه‌های متعددی دارم که کتابداری متخصص و سخت‌کوش رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه شد و موفق نبود و یک هیات علمی غیر متخصص از رشته‌ای دیگر، توانست در همان دانشگاه بهتر کار کند، ‌چرا که با مدیران بالادستی در دانشگاه ارتباط قوی داشت، دوست و آشنا بود و توانست امکانات بهتری به کتابخانه بیاورد. بیشتر کتابداران در دستگاههای دولتی کمتر شناخته شده هستند و از روابط محدودتری برخوردارند و بدون داشتن روابط قوی، بودجه نمی‌آید و هر طرح و برنامه‌ای بدون بودجه و پشتیبانی ناقص می‌ماند و همه آن به پای رئیس جدید گذاشته می‌شود و به دنبال آن به سرعت انگیزه‌ها از بین می‌رود.

آقای دکتر صالحی گرامی اگر روزی در آینده گفته شد که این هم رئیس کتابدار. خوب، چه کرد؟ اینکه کارنامه خوبی نیست؟ همین نوشته خود را باز نشر می‌کنم و یادآوری می‌کنم.

شما به عنوان یک شخصیت فرهنگی، جانشین جناب آقای سید محمود دعایی نازنین در روزنامه اطلاعات، و وزیر فرهنگ کشور، که یک دوره دیگر وزیر بوده‌اید و زیر و بم وزارتخانه را به خوبی می‌شناسید، حتما به قدرت خواندن و دانستن برای تغییر دادن ایمان دارید. پس کمک کنید که دسته جمعی و به کمک جنابعالی مروج خواندن در کشور باشیم. مروج سواد و آگاهی باشیم. اجازه دهید در حضورتان یکی دو شعار هم تقدیم کنم. در کشوری که مردمش می‌خوانند و با سواد هستند، امکان توسعه چندین برابر است. کتابخانه عمومی دانشگاه توده‌های مردم است و اولین پایگاه توسعه پایدار.

خانم دکتر نظربلند گرامی حتما نیازمند حمایت همه جانبه مدیران بالادست به ویژه جنابعالی هستند. به نظر منِ کتابدار قدیمی، در اینجا سه موضوع از سایر موضوعها پایه‌ای‌تر است و جنابعالی باید به عنوان وزیر و رئیس هیات امنای کتابخانه‌های عمومی کشور ایران در این سه مورد حتما همه عواملی را که می‌شناسید به خدمت کتابخانه‌های عمومی کشور بگیرید. مطمئن باشید کتابداران خود نیز همه توانائیهایشان را بکار خواهند گرفت که کارنامه درخشانی با یک مدیر کتابدار تقدیم جامعه کمتر کتاب‌خوان ایران کنند. حتما تلاش خواهند کرد نگاههای تازه به کتابخانه به عنوان یک مرکز فرهنگی را الگوی کار قرار دهند و کارهای خلاقانه و زیبا و ماندگاری در جهت توسعه پایدار به اجرا برسانند. و اما این سه موضوع:

ایشان در قدم اول باید پاسخگوی وضعیت معیشتی کتابداران خود باشند، وضعیت تورم اظهر من الشمس است، می‌دانیم که حقوق‌بگیران همه مشکل دارند، و مشکل حقوقی کتابداران کتابخانه‌های عمومی هم جدی است. نیاز به بررسی و کمک گرفتن از مقامات بالادستی دارد. ترمیم حقوقهای نازل، بطور حتم در بدنه انگیزه ایجاد می‌کند.

در بیانیه‌ها بکار‌گیری نیروی انسانی متخصص و کارآمد و علاقمند به خدمت توصیه شده است. هیچ‌کس نمی‌تواند این مساله را نفی کند. لیکن یادآوری می‌نماید، در میان 6000 نفر کتابداران نهاد، نیروی متخصص و کارآمد و علاقه‌مند به خدمت کم نیستند، ‌لیکن باید به این عزیزان انگیزه داد، آموزش داد و باید تشویقشان کرد برای ارتقاء آنها اندیشید و کار کرد. و این علاقه‌مندان حتما موتور محرک همکاران دیگر خود نیز خواهند بود.

سومین مساله که آن هم مساله‌ای حیاتی است، مجموعه کتابخانه‌ها است که در همه این سالها زیر فشار ایدئولوژیک در یک سو و سودجویی ناشران وابسته به رانت در سوی دیگر، بوده و مجموعه‌ها را محدود کرده است. دوره های بیش از 7، 8، 10 جلدی در کتابخانه‌ها هست که ظرف 20 سال حتی یک مورد به امانت نرفته است و احتمالا با سفارشات خاصه کل یا قسمت عمده تیراژ به نهاد فروخته شده است. همه اینها از بودجه و بیت‌المال صرف شده و متاسفانه استفاده‌ای هم نداشته است.

وقت وزیر محترم ارشاد را بیش از این نگیرم و ابراز خوشحالی کنم اگر تا همینجا را خوانده باشند و از اینجا و در مورد نیروی انسانی دو نکته که برایم بسیار حایز اهمیت است،‌ می‌نویسم و امیدوارم سرکار خانم دکتر نظربلند ، دبیرکل محترم این دو نکته را هم بخوانند:

در امر نیروی انسانی گرامی موجود کتابخانه های عمومی هم در نگاه من دو نکته حایز اهمیت است:

1. اولی خیلی مهمتر است و هزینه ای هم ندارد. دست کتابداران را باز بگذارید و برکارشان نظارت کنید. من از سال 1361 تا 1372 معلم کتابداران کتابخانه های عمومی کشور بودم و خیلی از آن عزیزان کتابداری یاد گرفتم. در آن سالها اغلب کتابداران تحصیلات دانشگاهی کتابداری نداشتند. من در حد سواد ناقص خود، می‌توانستم کلیاتی به آنها بیاموزم و مسایلی تقریبا فنی را به آنها درس بدهم،‌ همان کاری را که دانشگاه می‌کند، آموزش کلیات و چارچوبها، ‌ولی از کتابداران جزئیات را می‌شنیدم و می دیدم و می‌آموختم. جزئیاتی خلاقانه،‌ که در هیچ کلاس دانشگاهی تدریس نمی‌شد و نمی‌شود و قرار هم نیست تدریس شود.

متاسفانه از چندین سال پیش خلاقیتها همه تجویزی شد. کسی حق نداشت در کتابخانه خود دست به خلاقیت بزند و کاری را حتی به آزمون و خطا انجام دهد، و حتما باید از بالا خلاقیت دیکته شود. من بارها با کتابداران کتابخانه های عمومی گفتگو داشتم. نکته‌ای به نظرم می‌رسید و یادآوری می‌کردم که خوب این راه حل را امتحان کنید، و هر بار پاسخ این بود: به ما دستور داده شده که هیچ برنامه‌ای بدون تایید اداره انجام ندهید. مطمئن هستم در میان کتابداران عزیزمان این خلاقیتها بسیار است،‌ چرا که همین اکنون که با شما حرف می‌زنم، با برخی کتابداران کتابخانه‌های روستاها و مدارس مناطق دور‌افتاده که به کمک یکی از سمنهای فرهنگی، مانند شورای کتاب کودک، انجمن حامی، انجمن یاوری، گروه کتابخانه‌های زندان و کتابخانه‌های مرزنشینان و سمن‌های دیگر، کتابخانه‌‌دار شده‌اند، در تماس هستم و از ایشان خلاقیتهای کم‌نظیری سراغ دارم،‌ جائیکه به علت غیر انتفاعی بودن و نبود بودجه به ندرت تحصیلکرده‌ی کتابداری می‌توان بکار گرفت، مگر بصورت داوطلب. اگر این محدودیت از کتابداران در کتابخانه‌های عمومی نهاد برداشته شود،‌ و فضایی برای به اشتراک گذاری تجربه‌های آزاد به وجود آید، مسلم می‌دانم که فضای کتابخانه‌ها تغییر خواهد کرد و رشد خوبی را تجربه خواهند کرد. فضای اشتراک گذاری تجربه ها خود اگر سهوهایی در تجربه باشد را به نقد می‌گذارد و راه را به مسیر درست برمی‌گرداند.

2. دومی کمی هزینه دارد: بازآموزی کتابداران را جدی بگیرید. من با صحبت استادان عزیزم مخالفتی ندارم. ‌صد در صد و حتی اگر درصد بیشتر امکان داشه باشد هزارن در صد موافقم که بکار‌گیری نیروی انسانی متخصص و کارآمد و علاقمند به خدمت را تایید می‌کنم. لیکن الآن 6000 نیرو مشغول بکار هستند و باید بازآموزی شوند.

امکانات مجازی فراهم است و این امکانات می‌تواند هزینه‌ها را به حد اقل برساند. در سالهای دهه 1360 که ما در کتابخانه‌های عمومی کشور معلمی کردیم، کتابداران کتابخانه‌های عمومی به مرکز استان دعوت می‌شدند و من و معلمان دیگر به آنجا سفر می‌کردیم و هر کدام بسته به کلاسهایمان از دو تا 6 روز می‌ماندیم و هزینه اقامت و پذیرایی از معلمان و کارآموزان، هر استان طی سه هفته مستمر، حتما هزینه زیادی بوده که الآن می‌تواند با امکانات مجازی به حد اقل برسد.

این را هم بگویم،‌که تاثیر کلاسهای حضوری قطعا بیشتر است. کنار هم بودن و با هم زندگی کردن و تبادل تجربه و بیرون آمدن از فضای روزمره و همیشگی، طراوت بسیاری به فرد می بخشد و حتما تاثییر بیشتری دارد و شاید بتوان در مورد یک شهر مثل تهران و چند شهر بزرگ عملی باشد، ولی در کل هزینه دارد.

و اما چه آموزشی؟ این را متصل کنم به استاد بزرگ همه ما نوش‌آفرین انصاری و آموزش کتابداری اجتماعی. همانطور که عرض کردم، استادان حوزه خودمان در دانشگاهها چارچوبهای کتابخانه و کتابداری را گفته اند، ‌اینک ما نیاز به تجربیات کتابداران و متخصصانی داریم که بتوانند جزئیات بیشتری به همکاران خود بیاموزند. پیشنهاد من انتخاب کتابداران خلاق و خوش ایده از همه استانها و گردآوردن آنها در یک فضای ترجیحا فیزیکی (و حتی مجازی) است و آموزش آنها توسط اساتید فنون مختلف کتابداری اجتماعی و ..... و فرستادن آنها برای آموزش ظرایف و بردن تجربه‌ها برای سایر کتابداران به شهرها و استانهای مختلف.

3. مساله مجموعه‌سازی در نهاد مساله پیچیده‌ای است که به تحقیق و بررسی بیشتری نیاز دارد که انشاءالله دردستور کار دبیرکل گرامی قرار خواهد گرفت. البته بررسی آماری آن خیلی وقت نمی‌گیرد. کافی است فقط آمار پنجسال گذشته بر اساس رده بندی دیویی برای موضوع کتابها و اسامی ناشرانی که از آنها خرید شده و مبلغ خرید را بررسی بفرمائید، و البته اگر دوست داشتید به ما هم بگوئید.

عمرانی، سید ابراهیم (۱۴۰۳). «سخنی با وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی جناب آقای دکترصالحی: پیرامون انتصاب دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی». سخن هفته لیزنا، شماره ۷۲5، 10 دی ماه ۱۴۰۳.