داخلی
»برگ سپید
در آستانۀ روز کتابخوانی به 50 رسیدیم. این پنجاهمین مطلب «برگ سپید» است. بنا را بر این گذاشته بودیم که «برگ سپید» کمک کند به خواندن و نوشتن. قصد کردیم فضایی برای معرفی خواندنیها باز کنیم و قلمی به دست نویسندههای جوان بدهیم. همین کار را هم کردیم. محدودیتهای اندکی برای انتشار آثار ارسالی در نظر گرفتیم. هم نویسندههای جوان و هم قلمبهدستهای آشنا یار ما شدند و شکر خدا از نتیجۀ کار 7 ماه گذشتۀ خود راضی هستیم. جای بسی سپاسگزاری است برای این یاری از سوی نویسندگان جوان جویای نام و نامدارانی که متن خود را برای ما فرستادند و شکیبایی به خرج دادند تا متنشان از فرایند داوری و صف طولانی انتشار بگذرد و روی صفحه قرار گیرد.
حالا، اما، بعد از این که «برگ سپید» بالیده و در اندازۀ خود توانسته سایهای مهیا کند، بنا بر این داریم که تجربۀ این 7 ماه را با مخاطبان یعنی تمام نویسندههای بالقوۀ این ستون در میان بگذاریم:
امروز که به مرور گذشته نشستهایم، میبینیم که مشتاقیم «برگ سپید» فرهیختهتر شود؛ برای همین از همکارانمان دعوت میکنیم موشکافانهتر به داوری متون ارسالی بپردازند. مشتاقیم «برگ سپید» هنریتر شود؛ این است که پیشنهاد میکنیم آثار ارسالی، ربط بیشتری به حوزۀ هنر و ادبیات داشته باشند. علاقهمندیم «برگ سپید» نوآروانهتر شود؛ برای همین آثاری که دور از کلیشههای معرفی کتاب، جنبههای نوآورانه برای معرفی و گاهی نقد انواع آثار ادبی داشته باشند، اولویت بالاتری در نظر ما خواهند داشت. مایلیم «برگ سپید» بهروزتر شود؛ برای همین از معرفی آثار جدیدتر بیشتر استقبال میکنیم. دوست داریم «برگ سپید» دقیقتر شود؛ برای همین از نویسندهها خواهش میکنیم پیش از ارسال متون خود، با مطالعۀ نقدها و معرفیهای مربوط دید جامعتری کسب کنند و دقت بیشتری در نگارش به خرج دهند. سعی میکنیم «برگ سپید» تخصصیتر شود، برای همین ترجیح میدهیم متون را منتشر کنیم که از دیدگاهی تخصصی به بررسی و معرفی آثار ادبی پرداختهاند. تلاش داریم «برگ سپید» عمق ادبی بیشتری پیدا کند، برای همین پیشنهاد میکنیم متنی که برای ما ارسال میشود به معرفی آثاری بپردازد که با وجود ارزش ادبیشان، کمتر خوانده و معرفی شدهاند.
بنابراین در یک جمعبندی، میخواهیم متونی را منتشر کنیم که: 1- عمق ادبی بیشتری داشته باشند؛2-نوآورانهتر و بهروزتر باشند؛ و 3- دقیقتر باشند و تخصصیتر باشند تا در نهایت، «برگ سپید» در لایههای عمیقتر و فرهیختهتری از ادبیات و هنر حرفی برای گفتن داشته باشد. احتمال دارد برای معرفی کتابهای علمی و تخصصی ستونی مجزا راهاندازی شود. حالا، مطمئناً کار ما سختتر میشود اما ایمان داریم که به امید خدا تمام این اهداف، به قلم توانای نویسندگان پیشین این ستون و تمامی مخاطبانی که در آینده برای این ستون دست به قلم خواهند شد، دستیافتنی هستند. امروز از همه دعوت میکنیم به حرفهایتر خواندن و حرفهایتر نوشتن.
از لطف شما ممنونم استاد. حمایت و هدایت شما استاد گرامی مایۀ دلگرمی ماست...
1- چرا آنقدر سخت گیری می کنید؟ با این شرایطی که نوشتید دیگر جای کاری برای نویسندگان نوپا باقی نمی ماند
2- چه لزومی دارد که برگ سپید لیزنا نیز راه قبلی ها را طی کند؟
3- اگر قرار باشد همه ی این شرایط را در نوشته های مان رعایت کنیم، خب اصلا چرا متن مان را(که حالا دیگر یک متن حرفه ای و کارشناسانه است) در برگ سپید چاپ کنیم؟ می رویم به سمت مجلاتی که برای متن مان حق تآلیف نیز پرداخت می کنند.
ما که هنوز اونقدرها سختگیری نکردیم. فقط با بازخوردی که از این مدت گرفتیم، تصمیممان بر این شد که ادبیتر منتشر کنیم.
تمامی افراد برای انتخاب محمل انتشار اثر خودشون مختار هستند. با وجود مجلاتی که حق تالیف هم میدهند، هنوز، ستونهایی مثل برگ سپید ویژگیهای متمایزی دارند که احتمال داره شماری از نویسندگان اون ویژگیها رو به حق تالیف ترجیح بدهند.
احتمالاً حالا داوران، خواستاری اصلاحات بیشتری در متون هستند، اما باید بگم که مطمئناً هنوز هم از کمک به نویسندگان نوپا برای انتشار آثارشون دریغ نمیکنیم.