داخلی
»برگ سپید
نادر ابراهیمی متولد سال 1315و نویسنده برگزیده ادبیات داستانی ۲۰ سال بعد از انقلاب است. نخستین کتابش با عنوان «خانهای برای شب» در سال ۱۳۴۲ به چاپ رسید. با همکاری همسرش «مؤسسه همگام با کودکان و نوجوانان» را تأسیس کرد که عنوان «ناشر برگزیده آسیا» و «ناشر برگزیده نخست جهان» را از جشنوارههای آسیایی و جهانی تصویرگری کتاب کودک دریافت کرد. ابراهیمی در زمینه ادبیات کودکان، جایزه نخست براتیسلاوا، جایزه نخست تعلیم و تربیت یونسکو، جایزه کتاب برگزیده سال ایران و چندین جایزه دیگر را هم دریافت کرده است. ابراهیمی در سن ۷۲ سالگی در خرداد ۱۳۸۷ درگذشت.
«یک عاشقانه آرام» با 20 بار تجدید چاپ، «بار دیگر شهری که دوست میداشتم» با 25 بار تجدید چاپ، «چهل نامه کوتاه به همسرم» با 21 بار تجدید چاپ، «مردی در تبعید ابدی» با 11 بار تجدید چاپ و «آتش بدون دود» با 10 بار تجدید چاپ پرفروشترین کتب نادر ابراهیمی هستند.
نامه نگاری آن هم از نوع عاشقانه بسیار مرسوم بوده است اما تنها نویسندگان عاشقان توانسته اند این احساس لطیف و شاعرانه خود را مکتوب کنند. مانند نامه فرانتس کافکا به فلیسه[1] که بسیار عاشقانه است و بعد از مرگ کافکا گردآوری و به چاپ رسید.یا نامه شاملو به آیدا[2] که شامل بیست نامهی احمد شاملو به همسرش آیداست. و همچنین نامه های عاشقانه نادر ابراهیمی در کتاب "چهل نامه کوتاه به همسرم" برگزیده ای از نامه هایی است که برای همسرش فرزانه منصوری نگاشته است.
نادر ابراهیمی درباره انگیزه انتشار کتاب"چهل نامه کوتاه به همسرم" میگوید:
"... و این شد که تدریجاً تعداد این نامه ها که نگاهی هم داشتند به جریان های عادی زندگی، رو به فزونی نهاد، تا آنجا که فکر کردم این مجموعه، شاید، فقط نامه های من به همسرم نباشد، بل سخنان بسیاری از همسران به همسرانشان باشد، و به همین دلیل به فکر بازنویسی و چاپ و انتشار آنها افتادم.
... و اینک این هدیه راستین ماست- من و همسرم- به همه کسانی که این نامه ها میتواند از زبان ایشان نیز بوده باشد. لااقل، گهگاه، اگر نه همیشه، و مشکل گشای ایشان به همینگونه. و شاید، در لحظه هایی به ضرورت، غم را عقب بنشاند، آنقدر که امکان به آسودگی نفس کشیدن پدید آید."
عزيز من! (نامه بیست ویکم)
"خوشبختي، نامه اي نيست كه يك روز، نامه رساني، زنگ در خانه ات را بزند و آن را به دستهاي منتظر تو بسپارد. خوشبختي، ساختن عروسك كوچكي است از يك تكه خمير نرم شكل پذير... به همين سادگي، به خدا به همين سادگي؛ اما يادت باشد كه جنس آن خمير بايد از عشق و ايمان باشد نه از هيچ چيز ديگر...
خوشبختي را در چنان هاله اي از رمز و راز، لوازم و شرايط، اصول و قوانين پيچيده ي ادراك ناپذير فرو نبريم كه خود نيز درمانده شناختنش شويم... خوشبختي، همين عطر محو و مختصر تفاهم است كه در سراي تو پيچيده است".
کتاب راه و رسم درست اندیشیدن و در کنار هم زندگی کردن را آموزش می دهد، مهربانی، صبوری، گذشت، سپاسگزاری، عذرخواهی و یادآوری مناسبتها برای ایجاد فضای صمیمی و نزدیک بین همسران را به تصویر می کشد و شور و عشق و علاقه و تعهد در کلمات آن پیداست.
«همقدم همیشگی من! (نامه چهارم)
مطمئن باش هرگز پیش نخواهد آمد که دانسته تو را بیازارم یا به خشم بیارم. هرگز پیش نخواهد آمد. آنچه در چند روز گذشته تو را رنجیده خاطر و دل آزرده کرده است مرا بسیار بیش از تو به افسردگی کشانده است. و مطمئن باش چنان میرم که بدانم که چه چیزها این زمان تو را زخم میزند. تا از این پس، حتی نادانسته نیز تو را نیازارم. ما باید درست شویم. ما باید تغییر کنیم».
یادآوری خاطرات و شیرینی آن " بیا خاطرات مشترکمان را هرگز به دست باد نسپاریم"
عناوین نامه ها نیز بسیار جذاب و همراه با توصیف موقعیتها و شرایط است: بانوی من؛ بانوی بزرگوار من؛ بانوی ارجمند من؛ عزیز من، همیشه عزیز من؛ همسفر؛ بادبان روزهای خوب؛ همگام من در این سفر پر خاطره پرمخاطره؛ بانوی بالا منزلت ما؛ همراه همدل من؛ و...
نویسنده عاشق پیشه رشتههای مختلف ورزشی را تجربه کرده است. وی یکی از قدیمترین گروههای کوهنوردی بهنام «اَبَرمرد» را بنیان نهاده و در توسعه کوهنوردی و اخلاق کوهنوردی، تأثیرگذار بودهاست و با تلفیق هنر کوهنوردی با نویسندگی، نامه تبریک تولد همسرش را نگاشته که علاقمندی نویسنده به رشته کوهنوردی مشهود است.
بانوی بالا منزلت ما!
به یاری اراده و ایمانی همچون کوه
خوبترین روزهای زندگی
- فراسوی جملگی صخره های صعب تحمل سوز بر فراز قله های رفیع شادمانی-
در انتظارت باد!
به خاطر چندمین سالگرد تولدت
از سوی این کوهنورد قدیمی
با خواندن نامه های کتاب، درس زندگی و احترام می آموزیم که با بیان چند جمله شیرین میتوان عشق ها را یادآوری کرد و شادمان در کنار خانواده به ثبت بهترین خاطرات اندیشید.
در آخرین نامه و چهلمین نامه، نگرانی نویسنده از جدایی از همسر و ترک او با سفر آخرت بیان شده است نامه ای که حکم وصیت به همسرش را دارد، بسیار خواندنی و در عین حال متاثر کننده است.
بانوي من!
يك روز عاقبت قلبت را خواهم شكست
- يك روز عاقبت. نه با سفري يك روزه نه با سفري بلند، بل با آخرين سفر يك روز عاقبت قلبت را خواهم شكست-
يك روز عاقبت.
نه با كلامي كم توشه از مهرباني
نه با سخني توبيخ كننده
بل با آخرين كلام.
... بگذار شادمانه بمیرم و شادمانه مردن ممکن نیست مگر آنکه یقین بدانم تو میدانی که بر این مرده حتی قطره ای نباید گریست. در یادداشتهایی که برایت گذاشته ام و میتوانی آنها را چیزی همچون یک وصیتنامه بازیگوشانه تلقی کنی به کرات گفته ام که از نظر شخصی و فردی هر روز که بروم بی آرزو رفته ام چرا که سالهاست به همه خرده آرزوهایم دست یافته ام...اما از نظر سیاسی اجتماعی و ملی طبیعی است که در آرزوی ژرف روزگار بسیار بهتری برای ملتم و ملتهای سراسر جهان باشم..."
در پایان، اگر جزئیات دقیقتری از حال و هوای نگارش و یا تاریخ نگارش نامه ها ثبت شده بود اثر را خواندنیتر مینمود. بهرحال این اثر با وجود حجم کم، شامل اطلاعات ارزشمندی از اندیشه و زندگی است و همچنین زیبایی نگارش و هنر نویسنده را در بیان احساسات به تصویر میکشاند که نمیتوان از کنار آن به راحتی گذشت. به هر حال، مطالعه این کتاب را به همۀ علاقمندان، بهخصوص همسران کتابخوان توصیه میکنم.
مشخصات اثر:
چهل نامه کوتاه به همسرم / نادر ابراهیمی.- تهران: زوربهان، 1368.
[1] - فرانتس کافکا. نامه به فلیسه باوئر، ترجمه مرتضی افتخاری، تهران: نیلوفر،1378. 2ج.
[2] - احمد شاملو. مثل خون در رگهای من: " نامههای احمد شاملو به آیدا». تهران: چشمه، ۱۳۹۴. ۱۷۲ صفحه.
عالی بود، بسیار لذت بردم و به دوباره خواندن این این کتاب مشتاق شدم. با تشکر از خانم دکتر حسینی شعار.
کتاب بسیار خوبی است و همه از خواندن نامه های آن لذت می برند چراکه در نامه های کوتاه و بلند آن احساسات و حرفهای ما نیز وجود دارد. باتشکر از خانم دکتر حسینی شعار