داخلی
»مطالب کتابداری
»گاهی دور گاهی نزدیک
(لیزنا: گاهی دور گاهی نزدیک ۲۱1): مهدی رحمانی، دانشجوی دکترای کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه تهران: چندی است بحث در مورد انجمن کتابداری و اطلاعرسانی در گروههای تلگرامی حوزه کتابداری و اطلاعرسانی و ایمیلی بالا گرفته است و نظرات و کامنتهای متعددی در مورد افزایش تعداد انجمنها در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی و به طبعه آن حرفه کتابداری و اطلاعرسانی ارائه شده است. در نوشته حاضر نقدی بر وضعیت موجود ارائه میشود.
انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران با ساختار و آییننامه جدید مجدد از سال 1378 آغاز به کار کرده و در این بازه 20 ساله، انجمن فعالیتهای علمی و حرفهای متعددی انجام داده است که به اعتقاد نگارنده از بارزترین آنها میتوان به تشکیل شاخههای استانی و برگزاری کنگره متخصصان علوم اطلاعات اشاره کرد. اما همواره به عملکرد انجمن نقدهایی وارد است که به تعدادی از آنها اشاره میشود.
با توجه به گستردگی انجمن و براساس فعالیت انجمنهای موفق دنیا از جمله انجمن کتابداران آمریکا و انگلستان، دو مولفه مرجعیت علمی و مرجعیت حرفهای از مهمترین ویژگیهای انجمن مطلوب است.
در مورد مرجعیت علمی، انجمن باید تمامی گروههای علمی، استادان، دانشجویان و دانش آموختگان را تحت نظر داشته باشد؛ به این معنا که کلیه نهادهای علمی در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی زیر نظر انجمن فعالیت کنند. در این زمینه چند مورد حول محور مرجعیت علمی انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران مطرح است که به مواردی از آنها اشاره میشود:
1. انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران، انجمنی است که هیچ گروه علمی در کشور تحت عنوان کتابداری و اطلاعرسانی فعالیت نمیکند. با توجه به تغییر عنوان رشته کتابداری و اطلاعرسانی به علم اطلاعات و دانششناسی، هنوز عنوان انجمن تغییر نکرده است و حتی رفع ابهامی نیز در این باره صورت نگرفته است. بدون توجه به درستی یا نادرستی تغییر عنوان رشته، انجمن علمی باید نشانی از رشته علمی داشته باشد. بنابراین انجمن برای دستیابی به مرجعیت علمی نیاز به یک رفع ابهام در مورد عنوان خود دارد.
2. با توجه به اینکه در رشته علم اطلاعات و دانششناسی دو شاخه اصلی کتابداری پزشکی و کتابداری حوزه علوم انسانی (علم اطلاعات و دانششناسی) وجود دارند و هر دو دانشجو میپذیرند انجمن به صورت تخصصی نتوانسته است هر دو شاخه را شامل شود. چون انجمن کتابداری پزشکی ایران چندسالی است که غیرفعال است و انجمن کتابداری نیز در گسترش سیطره خود بر تمامی رشتهها تا حدودی ناکام مانده است. اگر بررسی در توزیع اعضای هیئت مدیره انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران داشته باشیم از لحاظ آیین نامهای توزیع درستی بین متخصصان شاخه پزشکی و شاخه علوم انسانی وجود ندارد. اگر انجمن قرار هست که مرجعیت علمی داشته باشد باید در چینش مدیریتی انجمن و گستره فعالیت خود بازنگری داشته باشد.
3. انجمن کتابداری و اطلاعرسانی به مانند انجمنهای علمی برتر دنیا هنوز به صورت رسمی در سطح گروههای علمی، اساتید و دانشجویان ورود پیدا نکرده است. انجمن تا کنون نظام رتبهبندی جامعی برای نشریات علمی، گروههای علمی و استادان ارائه نکرده است. اعتبار انجمن زمانی شکل میگیرد که بتواند در بحث رتبه بندیها ورود کند و رتبه بندی انجمن به معنای اعتبار گروهها، اعتبار استادان و اعتبار نشریات علمی باشد.
4. انجمن کتابداری و اطلاعرسانی در انتخاب سرفصل دروس، دورههای آموزشی و نیازمندیهای آموزشی کتابداران، دانشجویان و متخصصان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی نتوانسته موثر عمل کند، اگر هم اقدامی صورت گرفته است تا کنون گزارشی به صورت رسمی در این باره در سایت انجمن منتشر نشده است. انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران باید براساس نیازهای بازار کار و دانشگاه در انتخاب سرفصل دروس، دورههای آموزشی و نیازمندیهای آموزشی و تخصصی کتابداران، دانشجویان و دانش آموختگان نقش اصلی را ایفا کند و با ارائه برنامه سالانه مسیر رشد و تعالی رشته و حرفه کتابداری و اطلاعرسانی را هموار سازد. شاید بیان شود که انجمن فعالیتهایی در این زمینه انجام داده است اما گزارش جامعی در این حوزه بازیابی نشد و در وب سایت انجمن برنامه راهبردی برای گروههای علمی ارائه نشده است بنابراین انجمن باید برای رشته کتابداری و اطلاع رسانی برنامه راهبردی تنظیم کند و در تعیین اهداف عالی رشته و حرفه نقش پررنگتری ایفا کند.
مرجعیت حرفهای
1. همانطور که مشخص است انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران در سال 1378 با مجوز علمی و زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اجازه تاسیس گرفت. هر چند انجمن در دوره فعالیت خود بسیاری فعالیتهای صنفی و حرفهای نیز انجام داده است و تا حدودی نیز موفق عمل کرده است اما به لحاظ قانونی انجمن بیشتر از حد ذکر شده نمیتواند در امور صنفی و حرفهای دخالت داشته باشد. طبق بررسیهای انجام گرفته در مورد انجمنهای کتابداری برتر دنیا همچون انجمن کتابداران آمریکا و انجمن کتابداران انگلستان، انجمن باید کلیه کتابخانهها از جمله عمومی، دانشگاهی، تخصصی، آموزشگاهی و ... را تحت پوشش قرار دهد. هر چند انجمن در کنگره متخصصان به انواع کتابخانهها توجه ویژه دارد اما انجمن نقشی در برنامه ریزی کتابخانهها ندارد و نتوانسته است استاندارد و اصولی برای کتابخانههای مختلف ارائه کند. انجمنهای فعال دنیا از جمله انجمن کتابداران آمریکا، انجمن کتابدارن انگلستان، انجمن کتابداران کشورهای مشترک المنافع و بسیاری انجمنهای دیگر استانداردها و بیانیههایی برای انواع کتابخانهها از جمله کتابخانههای عمومی، دانشگاهی، تخصصی و غیره ارائه کردهاند و موسسات زیرشاخه و کتابخانهها نیز به قوانین درج شده واقف هستند و از آن پیروی میکنند. اما انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران در این عرصه موفق عمل نکرده و استاندارد و بیانیههای مدونی که در سایت انجمن منتشر شده باشد و برای سازمانها و کتابخانههای مختلف قابل دسترس و استناد باشد ارائه نشده است تا مرجعی برای کتابخانههای مختلف شناخته شود.
2. انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران هر چند نشستهای مختلفی در مورد مسائل صنفی برگزار میکند و تا کنون فعالیتهای صنفی از جمله نامه نگاری با سازمانها و وزارتخانههای مختلف انجام جهت پیگیری مطالبات صنفی انجام داده است، اما به صورت تخصصی اجازه فعالیت صنفی ندارد و در عرصه اشتغال مرجعیت ندارد.
3. توزیع اعضای هیئت مدیره در مورد متخصصان، اساتید و مدیران کتابخانههای مختلف نیز به درستی رعایت نشده است. مثلا در هیئت مدیره دوره ششم انجمن کتابداری و اطلاع رسانی از میان 7 عضو اصلی انتخابی 6 عضو هیئت علمی و تنها یک عضو غیر هیئت علمی است. در حالی اگر قرار است انجمن مرجعیت حرفهای داشته باشد باید توزیع اعضای انجمن به درستی رعایت شود. البته استانداردهای وزارت علوم مانع از برخی اصلاحات در انجمن است که میتوان با دعوت از متخصصان و اعضای غیر هیئت علمی توزیع درستی در کمیتههای انجمن ایجاد کرد.
لازم به ذکر است که انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران فعالیتهای متعددی در عرصههای مختلف علمی و حرفهای انجام میدهد اما به صورت کلی انجمن تا کنون نتوانسته است به مرجعیت علمی و تخصصی دست پیدا کند. البته نظر به دامنه فعالیت انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران و قوانین حاکم بر نهادهای علمی در ایران، شرایط فعالیت و دستیابی به مرجعیت علمی و حرفهای سختتر از همیشه است. اما وجود ضعفهایی در عملکرد انجمن دلیلی برای تاسیس انجمنهای مختلف در رشته کتابداری و اطلاعرسانی نیست و این عمل منجر به ایجاد شکاف در میان متخصصان و حرفهمندان میشود. با توجه با اینکه انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران در کنگره متخصصان سعی دارد به کلیه بخشهای جامعه هدف اهمیت دهد و در نشستهای علمی خود توجه ویژهای به انواع کتابخانهها و متخصصان و حرفهمندان دارد، به نظر میرسد فعالیت برخی از نهادها زیر نظر انجمن میتواند تاثیرگذار باشد. اما انجمن باید کمی فراتر از وضعیت موجود عمل کند و به قولی کمک کند تا نهادهای کوچکتر در انجمن شکل بگیرند، انجمن کتابداری و اطلاعرسانی میتواند شرایط را برای تاسیس تشکلهای صنفی و حرفهای فراهم سازد تا این تشکلها در قالب یک کمیته خاص در انجمن فعالیتهای صنفی و حرفهای را پیگیری کنند. هر چند مجوز این تشکلها و نهادها را سایر وزارتخانهها ارائه میکنند اما انجمن میتواند اقدامات لازم را برای کسب مجوز این تشکلها یا کمیتهها انجام دهد و امکان فعالیت آنها را به عنوان یک کمیته زیر شاخه فراهم سازد. بنابراین لازم است که کلیه انجمنهای تازه تاسیس در رشته کتابداری و اطلاع رسانی در سطوح علمی و حرفهای زیر نظر انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران مشغول فعالیت باشند و همه در پی دستیابی به یک هدف که آن هم تعالی رشته و حرفه کتابداری و اطلاع رسانی است، باشند. اقدامی که در مورد شاخههای انجمن انجام گرفت میتواند در این عرصه نیز تاثیرگذار باشد. در حال حاضر شاخههای انجمن بهویژه شاخه خراسان، شاخه فارس، شاخه قم، شاخه خوزستان، شاخه کرمان و بقیه شاخهها به خوبی عمل میکنند و تاثیرات شگرفی بر وضعیت رشته گذاشتهاند، مثلا انجمن کتابداری و اطلاعرسانی قم اقداماتی در زمینه همکاری با حوزه علمیه و سایر مراکز پژوهشی استان قم را فراهم ساخته است و توانسته به پیشرفت رشته در این استان کمک کند، انجمن کتابداری و اطلاع رسانی شاخههای دیگر همچون شیراز و مشهد نیز با برگزاری همایشها و نشستهای علمی در این زمینه موفق عمل کردهاند. بنابراین انجمن باید با گاردی بازتر شرایط همکاری گروههای مختلف را با انجمن اصلی فراهم سازد، در غیر این صورت اقدام به تاسیس انجمنهای مختلف در رشته و حرفه کتابداری و اطلاعرسانی فقط شکاف بین متخصصان و حرفهمندان بیشتر و بیشتر خواهد شد.
انجمن کتابداری و ادکا
در رشته علم اطلاعات و دانششناسی علاوه بر انجمن کتابداری و اطلاع رسانی اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویی علم اطلاعات و دانششناسی نیز مشغول فعالیت است. بنابراین لازم است توضیحاتی در مورد اشتراکات و افتراقات این دو ارائه شود:
اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویی علم اطلاعات و دانش شناسی ایران (ادکا) نهادی است که از اداره کل فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مجوز فعالیت گرفته و حدود 11 سال است که در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی مشغول فعالیت است. هدف از تاسیس ادکا ترسیم نقشه جامع حرکت نهادهای دانشجویی در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی است و از مهمترین فواید آن میتوان به فرایند تصمیمگیری و تصمیم سازی برای انجمنهای علمی دانشجویی زیرشاخه اشاره کرد. وجود اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویی منجر به همبستگی انجمنهای علمی دانشجویی در رشتههای تخصصی و تربیت دانشجویان عضو انجمنهای علمی دانشجویی براساس سیاستهای حاکم بر رشته تخصصی است. از مهمترین اهداف ادکا " کمک به پیشرفت و ارتقاي سطح علمي دانشجويان و انجمنهای علمی دانشجویی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی" است. یعنی هدف اساسی اتحادیه پشتیبانی از انجمنهای علمی-دانشجویی و تجمیع و همسو کردن آنها برای گام برداشتن به سوی یک هدف خاص است که آن هدف، هدف غایی رشته و حرفه تخصصی است. بعضا مباحثی در مورد ضرورت فعالیت ادکا و انجمن مطرح میشود که اشاره به تعارض این دو نهاد یا تشکل دارد. در حالی که وجود یک اتحادیه علمی دانشجویی در تعارض با انجمن اصلی نیست و این دو نهاد که یکی متشکل از دانشجویان و دیگری متشکل از حرفه مندان و متخصصان رشته علمی است میتواند به بهبود وضعیت رشته علم اطلاعات و دانششناسی کمک نموده و فرایند دستیبابی به اهداف عالی رشته و حرفه کتابداری و اطلاع رسانی را فراهم سازد. فعالیت ادکا و انجمن کمک میکند تا افراد بیشتری تحت پوشش قرار گیرند و تعامل بین متخصصان و حرفهمندان بهتر شکل گیرد. بنابراین در یک جمله میتوان گفت تاسیس اتحادیه و انجمن در تعارض با هم نیست و این دو نهاد میتوانند با همراهی و همکاری به فعالیت خود در این عرصه ادامه دهند. هر چند که در یازده سال گذشته همکاریهای گستردهای بین انجمن و ادکا انجام گرفته است. اما نظر به ماهیت ادکا که دانشجویی است و زیر نظر معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری فعالیت میکند و انجمن ماهیتی حرفهای و تخصصی دارد و زیر نظرمعاونت پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است، بین انجمن و ادکا تفاوت ایجاد شده است. ادکا بیشتر تمرکزش بر دانشجویان است و تلاش میکند تا به عنوان یک تشکل علمی شرایطی را برای آموزش بهتر دانشجویان و تربیت دانش آموختگان توانمند فراهم سازد. هر چند بر عملکرد ادکا نیز در این چند ساله نقدهایی وارد است اما در نهایت با توجه به ماهیت دانشجویی ادکا و علمی بودن آن فعالیتهای در زمینه اشتغال و آموزش دانشجویان و دانشآموختگان انجام داده است. در حالی که انجمن تمرکز بیشتری بر اساتید، متخصصان و حرفهمندان دارد و دغدغه اصلی انجمن مسائل مربوط به متخصصان و حرفهمندان حوزه کتابداری و اطلاع رسانی است. بنابراین انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران و ادکا در کنار هم جامعه علم اطلاعات و دانششناسی را تحت پوشش قرار داده و هر دو در تلاشند تا اهداف خود را به نحو احسن انجام دهند. بنابراین نیاز هست تا انجمن های حرفهای و علمی که قرار هست به زودی تاسیس شوند و یا تاسیس شدهاند زیر نظر انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران فعالیت کنند تا شکاف میان متخصصان و حرفهمندان به وجود نیاید چون این شکاف بیشتر از هر چیزی به ضرر متخصصان و حرفهمندان رشته است. همچنین ادکا نیز باید برای انجمنهای علمی دانشجویی زیرشاخه خود برنامه راهبردی تنظیم نماید تا بتواند شرایط را برای دستیابی به اهداف عالی رشته و حرفه علم اطلاعات و دانش شناسی همسو با نقشه جامع علمی و حرفه ای کتابداری و اطلاع رسانی فراهم سازد.
1- دوست داشتم روابط عمومی انجمن در این زمینه اظهارنظر کند چون اعتقاد دارم انجام امور از مجاری مربوط بهتر و موثرتر خواهد بود.
2- نظرهای جناب اقای رحمانی را بیش از آنکه از جنس "نقد" به انجمن بدانم، از جنس "انتظار و خواسته" تلقی می کنم و آن را در هر حالت ارزشمند دانسته، فرصتی برای انجمن می پندارم که از انتظارت و خواسته های ذینفعان خود آگاهی یافته برای تحقق آن ها برنامه ریزی و تلاش کند.
3- در اینکه یکی از نقش های مهم انجمن مرجعیت علمی و حرفه ای است، تردیدی وجود ندارد. وزارت علوم هم این نقش را برای انجمن ها در نظر دارد و خود انجمن هم از ابتدای تاسیس، ایفای چنین نقشی را به طور جدی دنبال کرده است و در برنامه استراتژیک انجمن هم جایگاه مهمی دارد. البته تصدیق می کنم که انجمن کتابداری ایران در این زمینه فاصله زیادی با انجمن های همتای خود در امریکا و انگلستان دارد. مطابق متدهای ارزیابی نوین، در بررسی یک اقدام لازم، سه حالت را متصور می دانند و ارزیابان تلاش می کنند با توجه به شواهد و مستندات، دریابند کدام حالت در باره آن اقدام لازم در سازمان وجود دارد. اول: هیچ ایده ای در باره آن اقدام وجود ندارد. به عبارت دیگر، اساساً سازمان (در اینجا انجمن)، تصوری در باره این اقدام و لزوم انجام آن نداشته است. انجمن نمی دانسته که باید در زمینه مرجعیت اقدام کند. دوم: انجمن این ایده و اقدام را می شناسد (در اینجا مرجعیت علمی و حرفه ای)، اما اعتقادی به آن ندارد. یعنی مثلاً معتقد است که انجمن نباید این اقدام را انجام دهد و اساساً آن را جزو اهداف و ماموریت های خود قبول ندارد. سوم: ایده را می شناسد، به آن فکر کرده و قبوا دارد که باید آن را انجام دهد و اقداماتی هم در آن راستا انجام داده ولی این اقدامات کافی و بایسته نبوده است. من به عنوان کسی که 7- 8 سال است از نزدیک شاهد فعالیت های انجمن هستم عرض می کنم در باره مرجعیت علمی و حرفه ای، انجمن وضعیت سوم را دارد. سه عامل مهم هم در این وضعیت موثر هستند؛ یکی نسبی بودن و کیفی بودن امر مرجعیت است که هم انتها ندارد و هم سنجش آن دشوار است. نمی توان یک شاخص معتبر معرفی کرد که از طریق آن بشود "میزان و درجه مرجعیت" انجمن (و اصولاً هر نوع مرجعیتی) را به طور دقیق سنجید. این موضوع در باره انجمن های امریکا و انگلستان هم صادق و جاری است. کسی نمی تواند ادعا کند همه امور کتابداری و اطلاع رسانی در این کشورها زیرنظر انجمن های کتابداری انجام می شود ولی می شود بر اساس شواهد گفت که میزان مرجعیت این دو انجمن از انجمن ایران بیشتر است. مصداق ها در این زمینه زیاد هستند. به طور مثال، وقتی سازمان امور استخدامی کشور می گوید انجمن مشاغل کتابداری را به ما بگوید ما در فهرست مشاغل و شرایط احراز کشور می گنجانیم، به نظر من این یکی از مصداق های مهم مرجعیت انجمن است. ولی به نظر من انجمن در این زمینه هنوز خیلی جای کار دارد.عامل دوم، محدودیت امکانات و مقدورات انجمن و به ویژه نیروی داوطلب برای همکاری و مشارکت است. اگر چه در برنامه هایی مانند برگزاری کنگره انجمن، بیش از 100 نفر مشارکت و همکاری دارند، ولی تعداد اندکی در حدود 5-6 نفر هستند که اقدام ها و طرح های انجمن را طراحی، برنامه ریزی و اجرایی می کنند که به هیپ وجه کافی نیست. عامل سوم، مشکلات آماری و اطلاعاتی در کشور ماست. ما سال ها است بانک اطلاعات اعضای هیئت علمی رشته را درست کرده ایم و برای تکمیل و روزآمدسازی آن از مدیران محترم گروه های آموزشی درخواست همکاری کرده ایم. کمیته پژوهش انجمن پایگاهی از متخصصان رشته و حرفه تشکیل داده و حدود 150 متخصص و جوزه تخصصی آن ها را مشخص کرده است. ولی جالب است بدانید هنوز رقم دقیقی حتی در باره تعداد گروه های آموزشی رشته و مقاطع در دست نیست.
نکته دیگر در موضوع مرجعیت حرفه ای انجمن: اینکه مطابق قوانین و مقررات جاری کشور، انجمن علمی اجازه فعالیت صنفی ندارد این نقد عملکرد انجمن است؟
در باره استانداردها، هم اکنون انجمن در حال انجام یک طرح ملی استاندارد برای کتابخانه های عمومی در ایران است. البته در زمینه استانداردنویسی نیز هنوز انجمن خیلی باید کار کند که امیدوارم با مشارکت دوستان فعال و خوش فکری مانند جناب رحمانی بشود کارهای بیشتری انجام داد.
در باره ترکیب اعضای هیئت مدیره انجمن (بند 3 مرجعیت حرفه ای)، خودشان فرموده اند این ترکیب جزو مقررات و ضوابط وزارت علوم است ولی انجمن تلاش کرده است در کمیته های تخصصی از متخصصان حرفه ای به حد اعلا بهره ببرد و در این زمینه محدودیتی در انجمن وجود ندارد. حتی در ترکیب هیئت مدیره نیز، افراد حرفه مشارکت فعال در تصمیم گیری ها و اتخاذ رویکردها و نیز امور اجرایی دارند و در واقع در عمل هیچ محدودیت و تفکیکی از نظر عضو هیئت علمی بودن یا نبودن در انجمن وجود ندارد. هیئت مدیره انجمن به صورت باز اداره می شود و همه اعضا امکان شرکت در آن و اظهارنظر دارند. در این 5- 6 سالی که من عضو هیئت مدیره بوده ام، در میان بیش از 60 جلسه و صدها مصوبه، شاید 2 یا 3 مصوبه بوده که با رای گیری از اعضای هیئت مدیره انجام گرفته است.
در باره رشته کتابداری پزشکی، نه تنها همکاران این رشته، بلکه دانشگاه های آزاد، پیام نور و شاهد همواره به جلسات گروه های آموزشی در انجمن دعوت شده و شرکت کرده اند. همچنین در کنگره ها و همایش های انجمن و نیز انتخابات هیئت مدیره. اگر نگاهی به اعضای هیئت مدیره ادوار انجمن بیندازیم می بینیم که از همه این نوع دانشگاه ها در هیئت مدیره انجمن و شاخه های استانی انجمن حضور داشته و دارند.
4- در باره نام انجمن، صرفنظر از وجود موافقان و مخالفان تغییر نام، طبق مقررات کمیسیون انجمن های علمی، تغییر نام انجمن ممکن نیست. این را بلافاصله یعنی در سال 92 با انتخاب هیئت مدیره دوره پنجم دنبال کردیم. باید این انجمن را "منحل" می کردیم و یک انجمن جدید با نام جدید "تاسیس" می کردیم که هم منطقی نبود و هم موضوع انحلال یک موضوع بسیار پیچیده و دشوار است.
مواردی که عرض کردم، به قول جناب دکتر زین العابدینی پاسخ به جناب رحمانی نبود بلکه نکاتی بود که چون من از آن ها آگاه بودم فکر کردم شاید برای خوانندگان گرامی مفید باشد. ضمن اینکه همه اعضا هیئت مدیره واقفند که اطلاع رسانی انجمن باید تقویت شود که ان هم باز با مشارکت و همکاری نیروها و به ویژه نسل جوان با انگیزه و متعهد رو به بهبود دارد.
با احترام
مسعودی
تشکر میکنم از جناب آقای رحمانی که نگاهی دوباره به فعالیتهای انجمن داشتهاند. انجمن هویت خود را را از رشته و متحوای آن میگیرد همان طور که وزارت علوم در محتوای رشته و سرفصلها معتقد است که هر ۵ سال یا ۶ سال لازم است بازنگری صورت گیرد انجمن هم لازم است هر چند سال یکبار در اهداف، عملکرد و کارکردهای خودش بازبینی داشته باشد
با سپاس از آقای رحمانی و نقد ایشان بر انجمن. این نوشته می تواند بسیار سودمند و روشنگر باشد. اما چند نکته:
- تاریخ فعالیت دوباره انجمن، اسفند 1379 است نه 1378.
- بسیاری از مطالب مطرح شده نیازمند منابع و استنادات است تا به منزله مطالب مستند قابل توجه باشند.
- در کنار نقد بر کاستی های انجمن، بهتر می بود به شکل کوتاه و در ابتدا موفقیتها و تاثیرگذاری های انجمن را نیز مطرح می کردید.
- پایان نامه ها (از جمله پایان نامه ارشد محمد سوهانیان حقیقی) و مقاله ها و گزارشهای انجمن می تواند دستآوردها و تلاشها و محدودیتهای انجمن را نشان دهد.
- در مورد مرجعیت انجمن، من یک سخنرانی در همایش انجمن شاخه فارس در سال 1395 ارائه داده ام که می تواند در روشن شدن مسیر مرجع شدن انجمن کمک کند.
به هر شکل، دست مریزاد!
فتاحی
مثبت اندیشی آقای رحمانی را قبول دارم و تایید می کنم. ضمن اینکه خوش فکری همیشه
کمک بزرگی در راه رسید ه به اهداف هست.
اما باید توجه داشت که تمامی این تعاریف با نخبگی فاصله دارد و متاسفانه متاسفانه بزرگترین
مشکل افراد حوزه کتابداری این هست که تصورات عجیب و غریب نسبت به خود دارند. این بلای
حل نشدنی این رشته است.
البته خیلی هم به ادامه این رشته حداقل در حوزه علوم پزشکی امیدوارم نیستم
موفق باشید
سه نقد یا توصیه نامه مکتوب در باب انجمن در خاطرم هست:
1. سخنرانی استاد آذرنگ در مجمع عمومی سال 1381 (اگر اشتباه نکنم)که در مجموعه مقالات انجمن منتشر شده است.
2. نقد خانم رهادوست که در خبرنامه انجمن همان سالها منتشر شد
3. نوشته جلال حیدری نژاد در خبرنامه انجمن با عنوان "جامعه بی صدا" (اگر اشتباه نکنم)
بازهم هست که من حضور ذهن ندارم و خوب است که فهرستی از آنها تهیه شود.