داخلی
»سخن هفته
لیزنا هیچ نظری را حذف نمیکند و نخواهد کرد
لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: 14 سال و نیم پیش در اسفند 1388 لیزنا متولد شد و بعد از فراز و نشیبهای روزهای اول و راه افتادن کار فکر کردیم که بیائیم و با یادداشتهای هفتگی که شبیه سرمقاله های معمول هم نباشد، ما هم برای خودمان ستونی درست کنیم و سری توی سرها درآوریم که اولین سخن هفته ما با عنوان سخن صفر در 10 آبان 1389 منتشر شد و از همان روز تا کنون سخن هفته 51 هفته در سال منتشر شده است که با شماره امروز تا کنون 716 سخن هفته منتشر شده است که حاصل استقبال خوب خوانندگان از این مجموعه یادداشتها است. پس از آن لیزنا ستونهای دیگری به مرور اضافه کرد که برخی از آنها فعالانه به کار خود ادامه میدهند و برخی از آنها با آمدن و رفتن دبیران این ستونها فراز و فرودهای خودشان را داشته و دارند.
مدیریتهای نهادهای حوزه علوم اطلاعات ایران
لیزنا خبرگزاری کاملا غیر دولتی و غیر انتفاعی است و تنها چیزی که دارد استقلال است و به همین دارایی میبالد و تلاش خودش را میکند که به هیچ نهاد دولتی و حتی تجاری وابسته نشود و در ضمن نسبت به یکایک نهادهای حوزه علوم اطلاعات ایران حساسیت ویژه نشان دهد و پا را نیز تا جای ممکن از دایره انصاف بیرون نگذارد و این را هم در حافظه لیزنا محفوظ نگه داشتهایم که همه مدیران صد در صد خوب و یا صد در صد بد نیستند و اغلب در محوطة خاکستری با تونالیتههای بالاتر و پائینتر قرار دارند. حتی یک مدیر در بزنگاههای مختلف رنگش تغییر میکند و به سیاهی بیشتر یا سفیدی بیشتر میل میکند. من سردبیر لیزنا، همواره تلاشم این بوده و هست که بخشهای پر لیوان را پررنگتر کنم که مدیران گرامی تشویق شوند و گاهی کتابدارانهتر فکر کنند و از دست از این ایدئولوژی بازی و ایدئولوژی سازی بردارند و با رفقای غیر کتابدار برای خودشان محیط امن نسازند، که این محیط امن، هرگز امن نمانده و نخواهد ماند و اگر حرکتی در کتابداری ایران شده، همواره از سوی کتابداران دلسوز این مملکت بوده ولاغیر. کتابداران ریگ کف جوی جریان اطلاعات در ایران هستند و ماندگار. حرفه خودشان را به شدت دوست دارند و به کتابدار بودن خودشان میبالند، و همه میدانیم که بالندگی، همینگونه اتفاق میافتد پولی که صرف مردم قرار است بشود، باید صرف مردم شود نه خواص.
مدیران فرهنگی کشور خوب است نگاهی به پشت سرشان بیندازند و ببینند حاصل این برخورد با فرهنگ چه بوده. 46 سال فرصت، کم نیست، ببینید چقدر توانستهاید نسلهای مختلف را آنگونه که شخص شما صلاح دانسته تربیت کنید؟ نگاهی به کتابخانه ها و مجموعه هایشان بیندازید، انتصابات خودتان را ببینید و به من لیزنا هم قرار نیست پاسخ دهید، به وجدان خودتان پاسخ دهید. بپذیرید که به محیطی تخصصی وارد شدهاید، محیط تخصصی آدم تخصصی خودش را میطلبد. و شما ببینید چه کردهاید؟ فقط به خدای خود پاسخ دهید که بودجهای را که به اختیار شما گذاشتهاند، و نان بچههای این سرزمین بوده، نان شده، و به دستشان رسیده؟ یا قفسه های کتابخانههای ما به جای کتابهایی که توانایی خواندنشان برای علاقهمندانش وجود دارد، پر است از کتابهایی که شاید فقط در برخی دانشگاهها و حوزههای علمیه طالب دارند. با اینهمه ما تلاش کردهایم هر حرکت مثبت مدیران را منعکس کنیم و از ایشان بخواهیم که این حرکتها را چند برابر کنند که البته و صد البته به توانائیهای ایشان نیز مرتبط است و خواهد بود.
و اما خوانندگان عزیز
اواخر مرداد ماه بود که خبر تودیع معاون پژوهشی کتابخانه ملی ایران منتشر شد. دو روز پس از انتشار در گروه ادوار انجمن به من و لیزنا اعتراض شد که چرا نظرها را منتشر نمیکنید و دوست گرامی و استاد بزرگواری در گروه نوشته بودند که لیزنا دیدگاهها را بسته است (با عذرخواهی ازجوانان من در این متن به جای کلمه کامنت از دیدگاهها استفاده میکنم).
پاسخ دوستانهام به دوستان این بود که این روزها به علت وضعیت مالی نیرو نداریم و برخی روزها با تاخیر خبرها و دیدگاهها منتشر میشود، ولی دیدگاههای تکراری حتی یک مورد حذف شدن نداشتهایم، مگر آنکه متن کوتاه سراسر توهین بوده باشد. حتی متنهای بلند که در آن توهینی بوده، با حذف کلماتی که با سیاست لیزنا نامناسب تشخیص داده شده، منتشر شده است.
اعتراض اساتید در گروه ادوار انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران، هم به خبر خداحافظی معاون پژوهشی کتابخانه ملی بود که دیدگاههای ارسالی همه با تاخیر منتشر شدند.
این موضوع گذشت و اواخر شهریور نیز در مورد انتشار دیدگاههای خبر " تشریح عملکرد دوساله معاونت پژوهش و منابع دیجیتال کتابخانه ملی ایران "یکی از دوستان هیات علمی زنگ زدند که لیزنا دیدگاههای را منتشر نمیکند؟ و من فوری با مسئول خبر تماس گرفتم که کجایی؟ باز هم دوستان فکر کردهاند که دیدگاههای را بستهایم.، و می دانستم که نبستهایم و بسته نبود.
خیلی خیلی خوشبختم که کسانی که این مشکل را پیدا کرده بودند، اغلب دوستان نزدیک من و لیزنا بودند و بلافاصله گلایههایشان را مطرح کردند و ما توانستیم مشکل را تا جائی که از دستمان برمیآمد، برطرف کنیم و باز هم تقاضا داریم که این ارتباط نزدیکشان با لیزنا را حفظ کنند.
مخاطبان عزیز لیزنا، همانطور که به دوستان در گروه ادوار انجمن پاسخ دادم، اینجا هم به همه خوانندگان لیزنا قول میدهم: اگر یک روز چنین اتفاقی بخواهد در لیزنا بیفتد، ما، گروه فعلی حتی یک روز نمیمانیم.
مورد دیگری که گاهی در دیدگاهها یا در نامه ها برایمان نوشته شده است، در مورد خبرهای فرمایشی است.
ببینید عزیزان، اگر به همه خبرگزاریهای جریان اصلی و فرعی مراجعه کنید، میبینید که همه با روابط عمومیهای نهادها و موسسات مرتبط با حوزه خود در ارتباط هستند و اخبار رسمی را از روابط عمومیها دریافت میکنند. اینها را با نام خبرهای رسمی میشناسند و نه سفارشی. ما خودمان خبر را به سفارش جایی تولید نمیکنیم. ما از چهار سازمان حوزه خودمان اخبار روابط عمومی دریافت میکنیم و عینا منتشر میکنیم. سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)، نهاد کتابخانه های عمومی کشور و مرکز منطقهای اطلاع رسانی علم و فناوری در شیراز که آی اس سی را هم پوشش میدهد.
صراحتا اعلام میکنم لیزنا هیچگونه حمایت مالی رسمی مستمر ندارد. در بهترین حالت از یکی از این ارگانها اندک کمکی توانستهایم بگیریم که در هزینههای این سال و ماه بسیار ناچیز است و به زحمت عرض باند اینترنت سالانه ما را پوشش میدهد. تنها کمک رسمی معمول، وزارت ارشاد به رسانه ها است که آن هم بسیار ناچیز است و تازه برخی سالها همان هم نصیب لیزنا نمیشود. در نتیجه در لیزنا امکان اینکه حتی به یک نفر هم حقوق بدهیم نداریم و همه چیز داوطلبانه انجام میشود. همه هزینههای سایت و نگهداری و به روز رسانی نرمافزار نیز بر عهده خودمان است. آیا همین به شما نمیگوید که لیزنا مستقل مانده. از همین سازمانها سوال بفرمائید که به خبرگزاریهای دیگر چقدر کمک مالی میکنند. و اگر به خبرگزاریهای بزرگ مورد تایید پولی نپردازند، چه رفتاری با آنها میشود؟ چرا رپرتاژ آگهیها همه نصیب خبرگزاریهای بزرگ و دارای رانت خبری میشود؟ و چرا ما از این امکانات کاملا و کاملا بی بهرهایم؟ حتما انتظارات سفارشی داشتهاند که انجام نشده و ما سغارشی عمل نکردهایم.
ما در چارچوب قوانین مملکت خودمان حرکت کردهایم، و پا را از دایره قانون اندکی آنسویتر نگذاشتهایم. لیکن متاسفانه دیدهایم که همه امور یک جایی به یک رانت ختم میشود، که ما الحمدلله لیاقت دریافت این رانتها را نداشته ایم و به خود میبالیم که بعد از 14 سال فعالیت جدی و مستمر، در حد توانمان اینک با چند نفر داوطلب پاره وقت، داریم تلاشمان را ادامه میدهیم. برنامه نویس دواطلب که مسئول سایت و همه کارهای فنی است، عکاس داوطلب که در موارد خاص کمکمان میکند، یک نفر مدرس دانشگاه که همه حوزه خبر و انتشار و نشر دیدگاهها را اداره میکند و به جز اینها، ستون برگ سپید ما مسئول مستقل داوطلب دارد و داوران برگ سپید و داوطلبانی که برایمان مینویسند و ویرایش میکنند. البته باز هم ترجیح میدهیم که همین که هست باشیم ولی خبر سفارشی منتشر نکنیم.
با نقل به مضمون مینویسم که برای دوستانم در گروه ادوار نوشتم: لیزنا تا کنون استقلال خودش را حفظ کرده و تلاش خودش را میکند که مستقل بماند. همانطور که عرض کردم، این روزها فقط یک نفر به خبرها و کامنتها رسیدگی میکند که ایشان هم بسیار شلوغ است و به همین دلیل گاهی یک کامنت دیر منتشر می شود. و باز تکرار میکنم جز نظرهای تکراری و توهین آمیز یا دعویهای بدون سند بر علیه افراد و سازمانها، هیچ کامنتی حذف نشده، و نخواهد شد.
در مورد مصاحبه با افراد و تحلیل عملکردها هم که دو نفر از دوستان گرامی در نظرشان پیشنهاد فرمودهاند لیزنا به شدت استقبال میکند. ذیل خبر تشریح عملکرد معاونت پژوهشی کتابخانه ملی، در تاریخ 31 شهریور 1403، جناب آقای ایرانشاهی از همکاران سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، نکات بسیار خوبی را اشاره کرده اند که کاملا با ایشان موافقم و در آنجا افرادی را نام بردهاند، همجون آقایان فریبرز خسروی٬ غلامرضا امیرخانی٬ غلامرضا عزیزی٬ علیرضا انتهایی٬ سعید بهرامی و خانم ها زینب پاپی٬ مریم نشاط و دیگر اساتیدی که از دانش٬ تجربه و استقلال رای و نظر آنها اطمینان وجود دارد که همه مورد تایید لیزنا هم هستند ولی باید مصاحبه را بپذیرند، یا تحلیلهای خود را بنویسند و دقت کنید که اگر قرار باشد من بنویسم، باید مدارکی داشته باشم که اول متهم به دروغ پراکنی نشوم، دوم متهم به افشای اسناد دولتی نشوم، من در حد رعایت این دو اصل همیشه نوشتهام و باز هم مینویسم، ولی کسانی که مطلع هستند یا مدارک مُجازی در دست دارند، باید آغاز کنند. ما از انتشار سرباز نخواهیم زد. ما در حد سیاستهای خودمان تنها کنترل میکنیم که این دو اصل حقوقی بالا رعایت شده باشد و بس.
این را هم یادآوری نمایم، که در زمانهای مختلف، از بسیاری از دست اندرکاران در موسسات و نهادهای مرتبط با حوزه کتابخانه، آرشیو و موزه تقاضای مصاحبه میشود و نمیپذیرند، و حتما هر یک دلایل و معذوریتهای خودشان را دارند، وگرنه، لیزنا یک رسانه است که با اطلاع رسانی سالم سرپا است و مصاحبههای روشنگرانه، کمک به روشن شدن، بسیاری از نقاط ابهام میکند که دانستنش حق همه مخاطبان ما است.
در همینجا از همه شما تقاضا میکنم به نویسندگان سخن هفته لیزنا بپیوندید و یادداشتهای خود را برای ما بفرستید، حتما تنوع نگاهها و یادداشتها به بهتر شدن کار ما کمک میکند. قدر انتقادهای شما را میدانیم. سرافراز باشید.
عمرانی، سید ابراهیم (1403). «لیزنا هیچ نظری را حذف نمیکند و نخواهد کردسخن هفته لیزنا 14 ساله شد». سخن هفته لیزنا، شماره ۷۱6، 7 آبان ماه ۱۴۰۳
به دلیل پاره ای از نامهربانیها از مسئولین رده بالای فرهنگی کشور
خدا ازتون نگذرد...............
این سیاست رو از زمان ورود مهدی رمضانی شروع کردید اعتبارتون رو از دست دادید زمانی لیزنا مغرض و سهم گیر نهاد نبود و بیطرفانه عمل می کرد ولی الان اینگونه نیست
نه
سانسورنا...
این همه کتابخانه ساخته شده این همه کتاب و...
اکثر دلسوزان کتابخانه ها رشته های غ کتابداری اند...بهترین همکاران ما غیر کتابداری ها هستند...نه متخصص و دکتر کتابداری که علوم سیاسی و کشاورزی خوانده اند و الان شده اند متخصص علوم کتابداری...
همین که بی اطلاع میگویید قفسه های کتاب از کتابهای مذهبی پر شده کاملا اشتباه است...اصلا این چندساله رفته اید کتابخانه ها را ببینید که مراجعان از فقر آثار فرهنگی اخلاقی شکایت می کنند؟؟
شما بعضا هنوز در چهل سال پیش مرده ریگ های سوخته شده فرهنگ طاغوت را می ستایید...
شما طرفدار اصلاح طلبان هستید و می گویید وابسته نیستیم...شوخی می کنید..