داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا، دکتر یزدان منصوریان، دانشیار دانشگاه خوارزمی: در سال 2007 دو تن از متخصصان علم اطلاعات و دانششناسی امریکا به نامهای دایَن نال (Diane Nahl) - استاد دانشگاه هاوایی - و دانیا بیلال (Dania Bilal) – استاد دانشگاه تنسی- کتابی با عنوان «اطلاعات و احساسات» منتشر کردند، که یکسال بعد جایزه کتاب سال را در حوزه رفتار اطلاعاتی به خود اختصاص داد. عنوان کامل این اثر «اطلاعات و احساسات: پارادایمی نوظهور در مطالعات رفتار اطلاعاتی» است که در تدوین آن 24 نفر از پژوهشگران این حوزه مشارکت داشتند.
کتاب حاضر از 4 بخش و 17 فصل تشکیل شده، که بخش نخست آن با عنوان «مبانی نظری» شامل 4 فصل است و به تبیین جنبههای احساسی و عاطفی کاربران در فرایند تعامل با اطلاعات میپردازد. فصل نخست با عنوان «محوریت احساس در رفتار اطلاعاتی» توصیف دقیق و مفصلی است از چگونگی تاثیر احساسات و عواطف کاربران بر تصمیمگیری آنان در خلال جستجو و استفاده از اطلاعات.
استنادهای متعدد به نظریههای روانشناسی و جامعهشناسی - نظیر آثار هربرت سایمون در حوزه تصمیمگیری (سایمون، 1967) - مثال روشنی از پیوندهای بینرشتهای این بحث است. البته در این فصل به «نظریه بار عاطفی» (Affective Load Theory) - اثر داین نال (نال، 2005) - نیز که قبلاً در کتاب «نظریههای رفتار اطلاعاتی» به فارسی ترجمه شده ( فیشر و دیگران، 1387) نیز اشاره شده است.
بر اساس این نظریه کنشها و واکنشهای فکری افراد در خلال جستجو و بازیابی اطلاعاتی تحت تاثیر وضعیت احساسی و عاطفی آنان قرار دارد. این وضعیت خود حاصل برآیند دو عامل عدم قطعیت (Uncertainty) و فوریت (Time Pressure) وظیفهای است که کاربر قصد انجام آن را دارد. عدم قطعیت خود مجموعهای از چهار حس رنجش، ناامیدی، اضطراب و خشم است. هرچه میزان این عدم قطعیت و فوریت بیشتر باشد، سنگینی بار عاطفی کاربر بیشتر میشود و در نتیجه از کارآیی شناختی او کاسته خواهد شد. در چنین شرایطی کاربر احساساتی نظیر سردرگمی و ناکامی را تجربه خواهد کرد.
فصل دوم به تشریح جنبههای احساسی تعامل کودکان با منابع اطلاعاتی میپردازد و با استناد به نظریههای رشد و آثار پیاژه و اریکسون پیوند دیگری با مباحث روانشناختی برقرار میسازد. آنچه در این فصل میخوانیم یادآوری این نکته است که اغلب نظامهای ذخیره و بازیابی اطلاعات برای بزرگسالان طراحی شدهاند و نیازهای کودکان نادیده گرفته شده است. این در حالی است که با گسترش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی هر روز بر تعداد کودکانی که به این ابزار دسترسی دارند افزوده می شود. در فصل سوم برندا دروین (Brenda Dervin) با کمک نظریه معروف خود – نظریه معنابخشی (Sense Making Thoery) – جنبههای احساسی و عاطفی موثر بر فرایند معنابخشی را تشریح میکند.
نویسندگان فصل چهارم با کمک نظریه معروف هربرت سایمون با عنوان «عقلانیت محدود» (Bounded Rationality) به تشریح مفهوم «کفایت» در فرایند اطلاعجویی پرداختهاند و گزارشی از یک پژوهش کیفی را در این زمینه ارائه میکنند. آنان در این فصل در صدد پاسخ به این پرسش هستند که چه عوامل و مولفههایی بر تصمیم به توقف جستجو تاثیر میگذارد. یعنی در چه زمان کاربران جستجوی اطلاعات را متوقف میکنند و خود را از گردآوری اطلاعات بیشتر یا بینیاز میدانند یا ناتوان مییابند.
فصل پنجم که آغازی بر بخش دوم کتاب است، تلاشی برای پاسخ به این پرسش بوده که تا چه میزان ویژگیهای شخصیتی کاربران بر چگونگی تعامل آنان با منابع اطلاعاتی موثر است. فصل ششم گزارش مطالعهای موردی از محیطی است که در آن اهمیت دسترسی به موقع به اطلاعات در حد مرگ و زندگی است. در این پژوهش محققی به نام میشلین مک نایت (Michelynn McKnight) از دانشگاه لوئیزیانا به مدت 50 ساعت را در شیفتهای مختلف روز، شب و آخر هفته در بخش مراقبتهای ویژهء بیمارستانی در این ایالت گذرانده است. او با ابزار مشاهده و مصاحبه شاهد فعالیتهای پرستاران این بخش بوده و بدون آنکه مزاحم کارشان باشد، فقط ناظر فعالیتهای آنان بوده و البته در فرصتهای مناسب نیز با شش نفر از آنان مصاحبه کرده است. حاصل این مصاحبهها و مشاهدهها مجموعهای از دادهها متنی شامل 4236 پاراگراف بوده که او با کمک کدگذاری کیفی به تحلیل آنها پرداخته است. تحلیل این دادهها، موفقیتها و شکستهای پرستاران را در جستجو، ثبت و بازیابی اطلاعات مرتبط با بیماران ترسیم میکند. حس ناامیدی و یاس از نیافتن اطلاعات مورد نیاز در زمان مناسب، گلایه از بدخطی پزشکان، نگرانی از همزمانی چند وظیفه در یک زمان، ناخرسندی از بینظمی در پروندهای بیماران و موارد مشابه نمونه احساسات منفی ثبت شده در فرایند ذخیره و بازیابی اطلاعات پزشکی در بخش مراقبتهای ویژه است.
نویسندگان فصل هفتم در مطالعهای طولی (Longitudinal Study) به مدت سه سال در چند کشور به بررسی واکنشهای احساسی کودکان پس از مطالعهء کتابهای مختلف پرداختند. هدف آنان از این مطالعه شناخت مولفههای فردی و اجتماعی بود که در شکلگیری احساساتی مثل غم، شادی، یا ترس در کودکان پس از مطالعه کتابهای مختلف نقش دارند.
در فصل هشتم جنبههای احساسی فرایند اطلاعجویی دانشجویان و در فصل نهم تعامل کاربران شبکههای اجتماعی و واکنش آنان نسبت به هنجارها و ناهنجارهای شکل گرفته در چنین محیطهای مجازی بررسی شده است. به همین ترتیب فصلهای بعدی کتاب هر یک به بررسی وجوه دیگر عاطفی و احساسی افراد در شرایط مختلف و در تعامل با منابع اطلاعاتی گوناگون پرداختهاند. مثلاً فصل دوازدهم گزارش پژوهشی کیفی دربارهء رفتار اطلاعاتی مادران خانهدار است. البته مادرانی که قبل از تولد فرزندشان شاغل بوده و اکنون برای مراقب از کودک یا کودکان خردسال خود کارشان را ترک کردهاند و گویا تعداد آنان در سال 2004 در امریکا 4/5 میلیون نفر بوده است. گروه بزرگی از کاربران منابع اطلاعاتی که به دلیل شرایط ویژهای که دارند نیازمند دسترسی به انواع منابع اطلاعاتی هستند، اما در مطالعات این رشته به آنان توجهی نشده و معمولاً در انزوا و استیصال ناچارند در جستجوی پاسخ پرسشهای خود باشند. نویسندگان این فصل موفق شدند در تحلیل خود 25 مقوله از احساسات مثبت و منفی را که این گروه در فرایند اطلاعجویی خود تجربه کردهاند شناسایی کنند. احساسات مثبتی مثل کنجکاوی، شگفتی، رضایت و خوشبینی و درمقابل احساسات ناخوشایندی مثل اندوه، تنهایی، نارضایتی و بدبینی.
احساسات گروههای خاص دیگر نیز در فصلهای دیگر این اثر بررسی شده است. مثلاً فصل 16 درباره نابینایان است و فصل هفدهم به دانشجویان خارجی در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی اختصاص دارد.
در مجموع دستاورد کتاب حاضر یادآوری چهار اصل اساسی است. نخست آنکه رفتار اطلاعاتی فرایندی مکانیکی نیست که در آن فقط جریانی از داده و اطلاعات میان کاربران و منابع اطلاعاتی در تبادل باشد. بلکه این جریان در زمینهای (Context) قرار دارد که بخشی از آن تابع احساسات و عواطف کاربران است. شادی و اندوه؛ خوشبینی و بدبینی؛ آرامش و اضطراب و امیدها و تردیدهای آنان به نحو چشمگیری بر این فرایند تاثیر میگذارد. علاوه بر این وقتی صحبت از عواطف و احساسات مطرح میشود، شبکهای از معانی و مفاهیم مرتبط با آن شکل میگیرد[1]. مثلاً در مقدمه همین کتاب به برخی از مولفهها و متغیرهای مرتبط در این زمینه اشاره شده است. مثلاً انگیزه، گرایش، تمایل و ترجیح بخشی از این مجموعهء به هم پیوسته است.
اصل دوم پیامی خطاب به طراحان نظامهای ذخیره و بازیابی اطلاعات است، که به خاطر داشته باشند کاربران محصولات آنان انسانهای واقعی هستند که در شرایط واقعی و برای رفع نیازهایی واقعی به این محصولات نیاز دارند. بنابراین، آنچه تولید میشود باید متناسب با نیاز آنان باشد، و نه بر اساس خواست و صلاحدید طراحان سیستم!
سومین دستاورد این اثر ترسیم تصویری گسترده از موضوعهای پژوهشی پیش روی دانشجویان و پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی است. هفده فصل این کتاب به روشنی نشان میدهد که موضوع برای تحقیق درباره وجوه احساسی و عاطفی در فرایند تعامل کاربران با منابع اطلاعاتی بسیار فراوان است. ولی هنوز دانش موجود در این زمینه رشد کافی نداشته است.
چهارمین دستاورد این اثر تایید کارآیی رویکرد کیفی در مطالعات این رشته است. زیرا اغلب فصلهای این کتاب حاصل مطالعاتی کیفی هستند که در گروههای کوچک کاربران و با روشهایی مثل مطالعات موردی و با ابزارهایی نظیر مصاحبه و مشاهده انجام شدهاند. این مطالعات بیآنکه ادعایی بر تعمیمپذیری نتایج خود داشته باشند، دانش جدیدی در اختیار خوانندگان قرار میدهند که ضمن آنکه به شناخت بیشتر پدیدهء مورد مطالعه منجر میشود، میتواند مبنایی برای مطالعات کمّی و تکمیلی بعدی باشند.
سخن پایانی
وجه عاطفی و احساسی فرایند اطلاعجویی عرصه گستردهای است که میتواند مبنای مطالعات فراوان باشد. این مطالعات هم میتواند در محیطهای علمی و آموزشی و هم در سایر محیطهای اجتماعی اجرا شود. ضمن آنکه گروههای متعددی از کاربران منابع وجود دارند که تاکنون کمتر محققی در این رشته به آنان توجه داشته است. برخی از این گروهها به دلیل شرایط جسمی یا روحی خود نیازهای خاصی دارند و شناخت ما از این نیازها محدود است. مثلاً نیازهای اطلاعاتی سالمندان و رفتارهای اطلاعجویی آنان موضوعی است که در تحقیقات داخلی به آن کمتر توجه شده است. همچنین، گروههای دیگر به دلیل نوع شغل و وظیفهای که بر عهده دارند، نیازهای ویژهای خواهند داشت که میتواند محور تحقیقات مستقل در این عرصه باشد. همانطور که در ششمین فصل همین کتاب پرستاران بخش مراقبتهای ویژه به عنوان گروه هدف انتخاب شدهاند.
بر این اساس، میتوان دید که زمینهء تحقیق و مطالعه در علم اطلاعات و دانش شناسی بسیار گسترده است. بویژه از زمانی که مطالعات کاربرمدار در این رشته رونق گرفته، افقهای تازهای برای شناخت بیشتر فرایند تولید، اشاعه و استفاده از اطلاعات ایجاد گردیده که میتواند برای دانشجویان و پژوهشگران این رشته بسیار امیدبخش باشد.
منابع:
فیشر، کارن؛ اردلز، ساندا؛ مک کچنی، لین (1387) نظریههای رفتار اطلاعاتی. ترجمه فیروزه زارع، محسن حاجی زینالعابدینی، غلام حیدری، و لیلا مکتبیفرد. تهران: کتابدار.
Nahl, D. & Bilal D. (eds.). (2007). Information and Emotion: The Emergent Affective Paradigm in Information Behavior Research and Theory. Medford, NJ: Information Today.
Nahl, D. (2005). Affective Load Theory (ALT). In Karen E. Fisher, Sanda Erdelez, & Elizabeth F. McKechnie, (Eds.). Theories of Information Behavior. Medford, NJ: Information Today, pp. 39-43.
Simon, H. (1967) Motivational and emotional controls of cognition, Psychological Review, Vol. 74, No. 1, pp. 29–39.
[1] Affection, Emotion, Feeling, Mood, Sentiment, Disposition, Preference, Interest, Value, Motivation, Intention
منصوریان، یزدان. « اطلاعات و احساسات: شناخت وجوه عاطفی در فرایند اطلاعجویی». سخن هفته شماره 114. 2 بهمن 1391.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.