داخلی
»مطالب کتابداری
»گزارش
پرواز کودکان کار با بال های کتاب در آسمان خیال +عکس
به گزارش لیزنا، مریم طبیبی جبلی از سال 1375 کار تدریس هنر خلاق را با دانش آموزان حاشیه شهر تهران و کودکان کار شروع کرد. او از دوسال پیش با شورای کتاب کودک آشنا شد و در کارگاه های آموزش شناخت ادبیات کودک که در این شورا تشکیل می شود شرکت کرد. طبیبی همزمان کار قصه گویی و کتابخوانی را برای بچه ها را نیز آغاز نمود.
مریم طبیبی به همراه 56 نفر از این کودکان که عضو پنج باشگاه کتابخوانی «کودکان کار تبعه» هستند در جام باشگاه های کتابخوانی امسال شرکت کرده بود.
او در مورد فعالیت های کتابخوانی کودکان کار افغان می گوید: وقتی قرار است آسمانِ خیال جولانگاه پروازت شود، چه قشنگتر که بال ِ پروازت کتاب باشد.
قصه پرواز بچه های ماهم از جایی شروع شد که تصمیم گرفتیم در جام باشگاه های کتابخوانی شرکت کنیم.
بچه ها با شوق و ذوق زیاد گروه تشکیل دادند و برای باشگاه ها شان اسم انتخاب کردند.
--باشگاه «فادیا کتاب»: اسم یکی از دختران گروه به معنی نجات دهنده است. بچه ها معتقد بودند کتاب می تواند ناجی ما باشد.
--باشگاه «بچه های بی سیم»:پیشنهاد فرزاد بود که عقیده داشت پرچم بچه های بی سیم همیشه بالاست.
--باشگاه «کتابخوان افغان»:باهم اندیشی گروه انتخاب شد برای زنده نگه داشتن نام افغانستان و اینکه ما هر کجا هستیم افغان هستیم.
--باشگاه «گل و بلبل»: بچه های این گروه دچار دو دستهگی شدند؛ پسرها یک اسم انتخاب کردند و دخترها یک اسم دیگر. بحث بالا گرفته بود. گفتم: بچه ها مهربان باشیم باهم . «گل و بلبل» باشید. همه گی گفتند «گل و بلبل» می شویم.
--باشگاه «کتابلستان»:این اسم ترکیبی از کتاب و کابل و افغانستان است و پیشنهاد بچه ها بود.
ولی برای ثبت باشگاه مشکلی پیش رو داشتیم. بچه ها کد ملی و تابعیت ایرانی نداشتند واین امکان ثبت در سایت را بمن نمی داد.
به لطف خدای مهربان و همت مسئولین برگزاری جام باشگاه های کتابخوانی این امکان برای اولین بار ایجاد شد و اولین باشگاه کتابخوانی برای کودکان تبعه افغان تشکیل شد.
حالا بچه ها با انگیزه بیشتری کتاب می خوانند و قصه ها را تجزیه تحلیل می کنند و حتی قصه می نویسند. بچه ها معتقدند که مهم نیست کجا باشم، تواناییمان مهم است.
بچه های باشگاه های انجمن حمایت از کودکان کار این روزها با نشاط بیشتر و انگیزه ای قوی تر به آینده ای زیبا فکر می کنند.
دغدغه این روزهایم کمبود کتاب برای بچه هاست. از هر کتابی که خونده می شود فقط یکی در کتابخانه هست و بچه ها دوست دارند کتاب را داشته باشند.
«مرکز پرتو میدان خراسان» یکی از مراکز تحت پوشش انجمن حمایت از کودکان کار است.
از شاخه های هرس شده حیاط مرکز یک درختچه ساختیم که ثمره آن کتاب است. این درختچه نماد مجموعه باشگاه های مرکز ماست.
جهت صرفه جویی در هزینه ها با توجه به محدودیت هایی که داشتیم، با بچه ها دست بکار شدیم برای طراحی پوسترهای دست ساز معرف باشگاه ها.
بچه ها از قصه ها الهام می گیرند و خودشان قصه های جدید می نویسند.
بعد از خواندن کتاب، تبادل نظر درمورد قهرمان قصه «نیش و نوش» از مجموعه داستان لبخندهای کشمشی یک خانواده خوشبخت.
نامه های بچه های باشگاه کتابخوانی «فادیا کتاب» و «بچه های بی سیم» به نویسنده ها. بچه ها ناب ترین احساسات خود را در قالب ساده ترین کلمات به زیباترین شکل بیان کردند.
تصویر نامه مرسل (به معنی گل سرخ) یکی از بچه های مشتاق و پرتلاش باشگاه کتابخوانی برای نویسنده محبوبش فرهاد حسن زاده.
تصویر «باشگاه کتابلستان» برای قصه کوتاه «بند رختی که برای خودش دل داشت» نوشته اقای فرهاد حسن زاده.
بعد از خواندن قصه، بچه ها تصویر ذهنی خودشان از قصه را نقاشی کردند.
نقاشی قیس، پسر کوچک عضو باشگاه کتابخوانی که فقط لباس های رنگی روی بند رخت را دوست دارد!
نقاشی مهناز که بند رخت را در دو مرحله یکی با لباس های سیاه و چهره ناراحت و دیگری با لباس های رنگی و خوشحال به تصویر کشیده است.
بعد از خواندن کتاب «اریک» در باشگاه «کتابخوان افغان» درمورد موضوع داستان یعنی مهربانی، درک و پذیرش دیگری حرف زدیم. بچه ها درک عمیق و در عین حال غم انگیزی از داستان و مفهوم «دیگری» داشتند. درکی که برخاسته از هویت، موقعیت اجتماعی و معیشتی بچه های دور از وطن بود. درنهایت با توجه به پایان داستانِ اریک، بچه ها به این نتیجه رسیدند که ما با پذیرش دیگری با همان ویژگی های خودش درکنار خودمان زندگی را به شکل متفاوت و زیباتری درک می کنیم و چیزی که همیشه می ماند مهربانی است نسبت به کسانی در کنار ما هستند.
خبرنگار: زهرا شریفی
پرتوان و پایدار باشید.