داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: مشکلی بین ما هست که در اغلب اطرافیان و آن هم در اغلب شئون زندگانی شمعدانیمان میبینم. کمبود حافظه تاریخی. اگر بخواهم این عبارت علمی را که ممکن است برخی فکر کنند این کمبود هم در اثر بالا رفتن نرخ ارز و در همین چند روز اخیر پیش آمده یا زیاد شده، ساده تر کنم باید بگویم دوستان از یک سوراخ اگر دوبار گزیده شدید، یعنی در بخش حافظه تاریخی کمبودی وجود داشته است. حالا در حوزه کاری ما که کارمان کتاب و شبکه و اطلاعات، و گردآوری و حفظ اسناد و مدارک است، خیلی داستان پیچیده میشود، یعنی اینکه اگر از یک سوراخ گزیده شدیم یعنی همین اطلاعاتی را که خودمان سامان می دهیم خودمان نمی خوانیم و نخوانده ایم، یا نشنیده ایم، و من می گویم در اغلب موارد تعقیب و تفحص نکرده ایم. ابتدا دنبال کنیم ببینیم این مطلب پاسخ داده شده یا نه؟ گاهی می فرمائید که "یافت مینشود، جسته ایم ما"، میگویم بله در مُلک شخصی ما و در ممالک محروسه ایران، مستندسازی کمتر می شود یا نمیشود و در دسترس گذاشته نمی شود و بیخبریم ، و باز می گویم به هر حال در اغلب موارد قبل از نوشتن مطلب، زحمت جستجو را نمیکشیم. و به همین دلیل تقریبا هر چند روز یکبار یکی از دوستان خودمان سرش را بالا می گیرد و میفرماید، مشکل ایرانداک این است که پایان نامه میفروشد.
یادم است در نشست مدیریت اطلاعات پژوهشی در کنگره سوم متخصصان علوم اطلاعات در آبان 1396، جناب آقای دکتر محمدی مدیر انجمن شاخه قم این مطلب را عنوان کردند که خوشبختانه دکتر علیدوستی ریاست ایرانداک در جلسه حاضر بودند و توضیحات مفصلی ارائه کردند و به یاد دارم که بعد از جلسه نیز در غرفه ایرانداک به دکتر محمدی وضعیت را توضیح میدادند. دلیل این یادآوریهای تاریخی یادداشتی است که در گروه بحث منتشر شد و دکتر خسروجردی، دکترفتاحی، دکتر علیدوستی و دکتر رجبعلی بگلو در بحث شرکت کردند. بحثی که باز هم با این جمله شروع شده بود، "اگر بحث فروش پایان نامه ها توسط ایرانداک حل شود احتمالا بسیاری از دانشگاه ها به جنبش دسترسی آزاد ایرانداک بپیوندند.... ". و این یادداشت از سوی جوان دانشپژوه و پرکارمان دکتر خسروجردی عزیز طرح شده بود.
در جلسات متعددی مانند کنگره سال گذشته، شاهد توضیحات دکتر علیدوستی بودهام و دیدهام که ایشان از تکرار این سوال عصبانی نمیشوند و هر بار عنوان میشود که "ایرانداک پایاننامهها را میفروشد" با حوصله توضیح دادهاند و این علاوه بر توضیحاتی است که باید در جلسات رسمی به مقامات دانشگاههایی بدهند که فکر نمیکنند این پایان نامه ها باید و باید و لزوما و اجبارا و مواکدا" باید در یک مجموعه گرد آیند. رئیس ایرانداک در پاسخ به سوال، این بار نیز با زبان قانون پاسخ داده اند:
سوال: چه اشکالی دارد هر دانشگاه رساله های خودش را به صورت آنلاین منتشر کند؟ چرا باید ایرانداک این کار را انجام دهد؟
پاسخ دکتر علیدوستی: هر چند هیچ اشکالی در انتشار آنلاین پایاننامهها و رسالهها در دانشگاهها نیست (چنانکه شمار بسیار اندکی از آنان نیز این کار را میکنند)، ولی ایرانداک به عنوان یک نهاد دولتی، وظیفه دارد که این کار را بر پایة قوانین و مقرراتی که به آن ابلاغ شده و میشوند، انجام دهد.
ولی من زبان دیگری غیر از زبان قانون نیز میشناسم که زبان دسترسی به اطلاعات است و دسترسی به اطلاعات تحلیل شده. در فحوای سوال بالا و نیز اگر به یادداشت دکتر خسرو جردی نگاه کنید، می بینید که نگاه هر دانشگاهی فقط به مجموعه خودش است: "یکی از مسوولان دانشکدهی فنی دانشگاه تهران این استدلال را داشتند که: "وقتی تمام حقوق مادی و معنوی پایان نامه متعلق به دانشگاه است چرا باید دانشگاه نسخه ای از پایان نامه را به ایراندک بدهد که آن را بفروشد؟ چرا خود دانشگاهها این کار را انجام ندهند."
دوستان کتابدار و اطلاعاترسان، اگر موسسه ای در کشور در سال 1347 به همین منظور تاسیس شده باشد و در دنیای الکترونیکی کنونی مانند همه همتایان غیر ایرانیش در قرن بیست و یکم، همه همّ و غمّش تحلیل اطلاعات باشد و نه گردآوری اطلاعات، (که گردآوری اطلاعات فاز پیش فرض بر ای تحلیل اطلاعات است) واقعا تا کجا باید این نگاه محدود را به آن مرکزداشته باشند و برایش مانع بتراشند که مثلا در سالها پیش بخشی در ایراندک اقدام به فتوکپی بخشهایی از پایان نامه و ارسال آن میکرده و هزینه فتوکپی میگرفته و هر چه پاسخ میدهند که الآن سیاست این نیست باز میبینیم که جمله های تازه خیلی قدیمی هستند و به دلیل آن کار کشور را از مجموعه ای یکپارچه محروم کنند!!
دوستان عزیز ، به عرض مبارکتان میرسانم همه کشورهای همردیف ایران، (ایران 1347 برابر با 1968 هندوستان نزدیکترین کشور به ایران در 1975، ترکیه در نیمه دهه 2000 تا 2010 و .... مصر با افتتاح فازهای دوم یا سوم کتابخانه اسکندریه) سالها بعد از ایرانداک شروع کردهاند ولی همه آنها با نگاهی کشوری، و ملی داده های پژوهش کشور را دارند از یک کانال در اختیار عموم قرار می دهند. داده هایی که یک بار از بیت المال برای تحقیق آنها هزینه شده، و همه سازمانهای کشوری مشابه ایرانداک در کشورهای مشابه به سمت تحلیل اطلاعات کشوری رفتهاند و اینجا ما هنوز درگیر به مالکیت درآوردن اطلاعات هستیم و بعد انتظار داریم که بتوانیم وضعیت علمی کشور را رصد کنیم. کشورهای دیگر مصوبه مجلس هم لازم نداشتهاند، مصوبه وزیر هم نیاز نداشتهاند و با مفهوم دسترسی بیشتر به اطلاعات تحلیل شده و ضمن آن مراقبت از اسناد محرمانه و حفظ حقوق خصوصی و اجتماعی پدیدآوران، کار را سازمان دادهاند و اینجا ما مصوبه وزیر در دستمان است و مصوبه مجلس هم در دستمان است و با وجود اینها باید به دانشگاهها التماس کنیم که باور بفرمائید که اینها داراریی شخصی ما نخواهد بود و نخواهد شد. از جیب مردم هزینه شده و تحقیقاتی انجام شده، (خوب یا بد، ضعیف یا قوی) و التماس کنیم که بیائید با گذاشتن آنها در یک محیط امکان دسترسی وسیع و سادهتر برای همه فراهم کنیم، بیائید امکان تحلیل اطلاعات همه کشور را سامان دهیم، بیائید با یکجا قرار دادن اطلاعات پژوهش شده، امکان تحلیل اطلاعات و رصد موقعیت علمی را فراهم کنیم.
در مورد بحث فروش پایاننامهها دکتر علیدوستی در همان گروه بحث توضیح دادهاند و من مکرر نمیکنم. این بحث در زمان دکتر غریبی هم بود و در جلسات متعددی به ایشان می گفتند پایان نامه ها را می فروشید که دست کم دوتا از آن جلسات را که یکی از آنها در سطح معاونین پژوهشی دانشگاهها و در سالهای دهه 1370 بود را حضور داشته ام. من به توضیحات دکتر علیدوستی اکتفا میکنم. لیکن مایلم از دکتر خسروجردی که از خوبان رشته ما هستند بپرسم، و منظور شما را اگر بد فهمیده ام بفرمائید. آیا شما می فرمائید که اشکالی ندارد دانشگاهها خودشان دسترسی آزاد بدهند ؟ و سوال بعد: و ایرانداک این کار را نکند؟
اگر منظور شما این است با مقدمات بالا به شما ایراد دارم.
ببینید من موافقم که دانشگاه خودش این کار را بکند و فایل پی دی اف خود را در دسترس آزاد همگان بگذارد ولی شما به عنوان یک کاربر باید همه دانشگاهها را یکی یکی جستجو کنید؟ موافقم که دانشگاه فایل پی دی اف را در سایت خود دسترسی آزاد بدهد و یک نسخه هم به ایرانداک از همان پی دی اف و یک نسخه ورد اضافه برای همانند جویی و تقلب علمی هم بدهد.
آیا کشور به جایی برای مدیریت تحلیل اطلاعات نیاز ندارد؟ چگونه از مجموعه N دانشگاه می خواهید کارهای تحلیل انجام دهید؟ می خواهید مانند اوایل دهه هفتاد از یکایک دانشگاهها سی دی اطلاعاتشان را (با تکنولوژی روز فایل اگزل) بگیریم و در یک برنامه آنها را روی هم بریزیم و بنشینیم به تحلیل. آن هم اطلاعاتی که از نظام ثبتی جمع آوری نشده باشد و حتما نقایصی خواهد داشت.
از زمانی که در دانشگاه تهران کتابدار بودم و خوشبختانه نزدیک 30 سال در محیط دوست داشتنی پردیس علوم آن دانشگاه زندگی کردم، همواره پایان نامههای مرتبط با کتابخانههایی که در آنجا مسئولیت داشتم را برای ایرانداک فرستادم و از اولین مشترکین نظام ثبتی پایان نامه ایرانداک بودیم. بنا بر باور و ایمانی کتابدارانه، فکر میکردم باید جایی در کشور باشد که من بتوانم همه پایان نامهها را در آنجا بیابم. باید بتوانم ببینم عرصه های خالی کجاست و پژوهش کشور را از سکوی پایان نامه ها رصد کنم. ولی از سال 1387 که ریاست وقت کتابخانه مرکزی تصمیم گرفتند که خودمان می خواهیم بفروشیم، ما ثبت پایان نامههای پردیس علوم را متوقف کردیم که خودمان بفروشیم.
والله که این "مال خودمان است" و "خودمان بفروشیم"، مرا یاد صفهای دلار در ماههای گذشته میاندازد که با رفتارهای مال خود کردن چه بلایی سر خودمان میآوریم؟ آیا فکر نمیکنید در صف دلار ایستادنها و هر کس دارایی کوچک و بزرگ خود را تبدیل به دلار کردن به زیان کشور تمام شده باشد؟ هر کس فقط فکر می کرد این مبلغ دارایی کوچک خودم را به دلار تبدیل کنم که از آماج افت ارزش پول ملی دور تر باشم، ولی به افت بیشتر پول ملی کمک میکرد. خبر دارم که خیلی از معتقدین و باورمندان هم از ترسشان که می خواهم فردا دختر جهیز بدهم دویدند و در این صفها ایستادند. از صمیم قلب برای ایران متاسفم. ایستادند که اندکی بیشتر از دارایی شخصی حفاظت کنند و با این کار در دراز مدت به خودشان لطمه میزدند. از نگاه من اینجا هم همین است. این به ملکیت در آوردنهای ناچیز، راه استفاده عمومی از یک پایگاه واحد و تحلیل اطلاعات کل کشور را میبندد و در دراز مدت دارد زیان ملی میرساند. من با شهامت از این نظرم دفاع میکنم، و همه سابقه من نشان میدهد که این رفتار من مربوط به دیروز و امروز نیست. هر کتابخانه و مجموعهای را که در این چهل و پنج سال کاری مدیریت کردهام، درش به روی همه باز بوده و نتایجش را استفاده کنندگان بگویند. دانشجویان و استادان علوم پایه همه کشور از سال 1364 تا 1389 بگویند.
به علاوه خواهش اکیدی دارم، دانشگاههایی که سیستم جداگانهای برای خودشان نوشتند که بتوانند خودشان بفروشند، خواهش میکنم آمار فروش خود را منتشر کنند. از دانشگاه بسیار محترم تربیت مدرس و مدیران دلسوز و آگاه آن خواهش میکنم این کار را بکنند. میخواهم ببینید که رقم حاصل از فروش پایاننامه به هیچوجه حتی گوشهای از هزینه های دانشگاه و حتی کتابخانه را نمیپوشاند. خود من هم که سالها از این قبیل خدمات در کتابخانه محل کار خودم داشتم، حتی با دریافتی از محل فتوکپی پایان نامههای مجاز و مقالات نشریات علمی و بعدها با پرینت آنها، و بعدها با دادن فایل آنها و .... (هنوز شبکه وجود نداشت و دسترسی آزاد نیامده بود)، حتی اضافه کار شیفت بعد از ظهر اتاق زیراکس را نمی توانستم بدهم. پس مشکل کجاست؟
یک دورهای عدهای گفتند که خودمان می خواهیم بفروشیم!!!
یک دورهای یک عدهای چو انداخته بودند که اینجوری سایتمان کلیک میخورد و رنکمان (رتبه وبی) بالا میرود؟ آیا میخواهید برای سایت دانشگاه تبلیغ بگیرید که باید رنک وبیتان بالا برود، یا دلایلی چنین؟ شما بفرمائید این دلیل چقدر محکم است. الآن که دیگر رنکهای اینچنینی کاملا برای همه شناخته شده اند.
گروهی میگفتند ما باید اول ثبت اختراع کنیم. و پاسخ در قانون آمد که تا دو سال و هر چه که لازم است صبر می کنیم و بعد دسترسی می دهیم.
گروهی میگفتند که برخی از اینها محرمانه است. پاسخ از قانون آمد که محرمانگی را حفظ کنید.
اخیرا عدهای گفتند اینها دارایی ما است. می گویم دارایی کشور است، از بودجه عمومی و از مالیاتهای مردم آمده است. میگویم، بنا به تصمیم صحیح خودتان دانشجو موظف است برای دفاع، مقاله یا مقالههای این پایان نامه را منتشر کند. و با انتشار آن در یک مجله، انتشار عامتری خواهد داشت و میپذیریم که روی اجزای این پایان نامه در سایتهای فرنگی و ایرانی جستجوی یکپارچه داشته باشیم ولی در ایرانداک که یک سازمان حاکمیتی وزارت علوم است خیر؟ دانشگاه علامه طباطبایی EDS شرکت ابسکو را برای جستجوی یکپارچه راه اندازی کرده و شما میتوانید موضوع مورد نظرتان را در همه پایگاههای مورد اشتراک این دانشگاه از الزویر و تیلر اند فرانسیس و اشپرینگر تا پایگاههای کوچکتر همه را یکپارچه جستجو کنید، یک بار جستجو میکنید و در همه پایگاهها. دانشگاهها هزینه می کنند که جستجو یکبار و در یک محیط انجام شود، برای مجله های فارسی، حاصل همین پایان نامه ها که دارایی شما است در ISC باید ثبت شود چرا که باید جستجوی یکپارچه و تحلیل اطلاعات و رصد اطلاعات ملی و قابل سیاستگزاری باشد، ولی نمیفهمم این مشکل چرا فقط برای پایان نامه های فارسی و در سایت ایرانداک وجود دارد.
همین امروز اگر پروکوئست درب دانشگاه شما را دقالباب کند و به جلسه تشریف بیاورد که بیائید من همه پایان نامه های شما را منتشر می کنم، بسیاری با خوشحالی خواهند رفت و همه جا این را به عنوان امتیازی عنوان و برجسته خواهند کرد که ما بین المللی شدیم و visibility (رویت پذیریمان) بالا رفت، ولی به اینجا که می رسد آش شور می شود؟
در دنیا، در سالهای اخیر دارند داده های خام پژوهشی را منتشر می کنند، و ما کجا هستیم؟ با عدد و رقم دارند میگویند که دادههای خام پژوهشی هزینه تحقیق را پائین میآورد و آزمایشی که یک بار انجام شده و نتایجش در یک تحقیق استفاده شده، حق دارد که در تحقیقهای دیگر استفاده شود و نباید دوباره همان آزمون تکرار شود. این دارد اجباری می شود. در اسناد اتحادیه اروپا این موضوع آمده است. پایگاههایی مانند SciFinder ادعا دارند که با دادن دادههای خام تحقیقات دیگر هزینههای شما را پائین میآورند، و برای امریکائیها و اتحادیه اروپا یک سنت هم یک سنت است و ارزش دارد، ولی ظاهرا برای مملکت ما این سنتها از چاه نفت استخراج می شوند و اصلا مهم نیستند.
درباره همانندجویی و جلوگیری از تقبل علمی نیز قبلا صحبت کرده ایم. کوتاه میگویم، به جای اینکه سران قوم بنشینند و اجبار کنند که همانند جویی باید در کل دادههای پژوهشی بشود و یا پایگاه یکپارچه ای برای همانند جویی پایان نامه و مقاله تدارک کنند یا وب سرویسهایی از مقاله به پایان نامه و از پایان نامه به مقاله بدهند و همانند جویی را کامل کنند، همین کار را در پایان نامهها به تنهایی هم نا ممکن میکنند.
در پایان باید بگویم، باور دارم که نظام ثبتی باید در کشور عمل کند. در سال 1389 لیستی از پایان نامه های کتابخانه خودمان را (نزدیک 3000 پایان نامه پردیس علوم دانشگاه تهران) با لیست موجودی ایرانداک مقایسه کردیم . نتایج دقیق آماری را الآن در اختیار ندارم و خوب به یادم نیست ولی در این حدود بود که حدود 100 پایان نامه ما در سایت کتابخانه علوم بود و در ایرانداک نبود و همین حدود پایان نامه ما در ایرانداک بود و در کتابخانه نسخه آن گم شده یا به سرقت رفته بود. و می توانم حدس بزنم دست کم 20 پایان نامه هم باید باشد که نه در ایرانداک باشد و نه در کتابخانه علوم. تنها راه چاره این کار نظام ثبتی است و بس. سالها در این باره بحث شده بود تا این نظام نوشته و راه اندازی شد و حال که باید از میوه های آن بهره ببریم، درختمان را داریم یک ماه در میان آب می دهیم در حالیکه این درخت باید هفته ای یک بار آب بخورد.
به عنوان یک کتابدار فقط به یکجا قرار گرفتن اطلاعات و یکپارچه شدن آن فکر می کنم که بتوانیم:
1- دسترسی با یکبار جستجو از همه اطلاعات پژوهشی تولید کشور داشته باشیم و به وقت کاربران بیندیشیم. واقعا وقتی خودمان از پشت میزهای ریاست و سیاستگزاری به اتاقمان در دانشکده برگشتیم و به کلاس برگشتیم، نمی خواهیم فقط با یک جستجو به اطلاعات مورد نیاز دسترسی پیدا کنیم؟
2- تحلیلهای دقیقتر و متا آنالیز از حاصل این پژوهشها داشته باشیم. به عنوان سیاستگزاران پژوهشی، نمی خواهید رصد علمی کشور را در یک محیط انجام دهید؟ با سابقه 45 سال کار در محیطهای دانشگاهی متاسفانه می بینم که هر کس در این سالهای الکترونیکی آمده، صاف به فکر نوشتن نرم افزار جدید افتاده، شاید باید به همه مدیران پژوهشی یادآوری کنم. مشکل، نرم افزاری نیست، مشکل مدیریتی است.
در چهارمین کنگره متخصصان علوم اطلاعات ایران که در 26 و 27 آبان ماه برگزار می شود، نشست "مدیریت اطلاعات پژوهشی" کشور را به همین موضوع اختصاص دادهایم. امیدوارم مدیران ایرانداک و مدیران دانشگاههایی که مخالف دسترسی آزاد به پایان نامهها هستند به این نشست بیایند و برای مالیات دهندگان ایرانی توضیح دهند که در چه تاریخی دسترسی به اطلاعات پایاننامه ها آزاد می شود. اینجا هم مشکل نرم افزاری و سخت افزاری نیست، مشکل مدیریتی است. بیائید آن را درست مدیریت کنیم.
عمرانی، سید ابراهیم. «دسترسی آزاد به پایان نامه ها: مشکل مدیریتی است». سخن هفته لیزنا، شماره ۴۰9، 16 مهر ۱۳۹۷.
سايت بازنميشود.
چند نکته
1. برای پیشرفت و توسعه کشور همه باید در برابر قانون سر تعظیم فرود آورند.
2. باید بدانیم اطلاعرسانی یک کار تخصصی است و انجام آن علیرغم ظاهرش بسیار هزینه دارد و به جای انجام کارهای تکراری، کمک به سازمانهایی مثل ایرانداک است تا بتوانند کارهای خودشان را با جدیت و کیفیت بیشتری ادامه دهند.
3. معاونت پژوهشی وزارت علوم یک سیاستگذار است و نبایستی کار اجرایی کند و بایستی از ایرانداک که بیشتر از نیم قرن تجربه دارد بخواهد این قبیل کارها را انجام دهد و از ایرانداک حمایت کند تا این کارها را انجام دهد.
دسترسی آزاد به پایان نامه ها: مشکل مدیریتی است»
چرا که با راه اندازي (بانک اطلاعاتي پايان نامه هاي دانشگاههاي علوم پزشکي کشور) در بدنه مديريتي معاونت تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت، اين بحث دسترسي يکسان و يکپارچه به پايان نامه هاي نزديک به هفتاد دانشگاه علوم پزشکي کشور حل شده و برخي مشکلات فني و اداري آن نيز در حال مرتفع شدن هست.
مشکل مديريتي را نخست بهتر است در نگرش و ديدگاه خودمان بکاويم و براي آن راه حل پيدا کنيم تا به تعادل و توازن برسيم.
آدرس سامانه پايان نامه هاي وزارت بهداشت رو اعلام ميفرماييد.
با تشكر