داخلی
»سخن هفته
بودجه کتابخانهها، کمبود محتوای جدید و خطر انقراض(2)
لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر:
قسمت دوم: همه ما مسئولیم
در بخش اول نوشتم که گزارشهای بالا زنگ خطری است برای ما کتابخانهها. آیا ما به راستی در خطر انقراض قرار گرفتهایم؟ یا فقط همانطور که در گزارش قبل خواندید باید نوع مسئولیتهایمان را تغییر دهیم؟ در این یادداشت دو قسمتی دست گذاشتهایم روی کاهش بودجه کتابخانه ها بر اثر بحران پاندمی کووید 19 و تاثیر آن بر شغل و حرفه ما.
نوشتیم بودجه کتابخانهها کم شده و در جهان بر دو عنصر از سه عنصز اصلی یعنی مجموعه و نیروی انسانی تاثیر گذاشته و هر دو کاسته شدهاند و در ایران شکل ماجرا متفاوت است، چون نیروی انسانی ما بیشتر دولتی است. لیکن گفتیم که ما مشکلات خاص خود را داریم، مسایلی چون مدیریت ضعیف، تحریم، سیاست زدگی، و فساد را هم اضافه کردیم. حال تاثیر همه اینها را باید ببینیم چه بوده؟
در مورد بودجه کتابخانه ها به همین علل چهارگانه و نه حتی به دلیل پاندمی قبل از اینها کمبود را تجربه کردیم. در ایران تحریم و تورم سال 1390 روی بودجه کلی دانشگاهها تاثیر منفی داشت و بر هر دو وجه نیروی انسانی کتابخانه ها و منابع تاثیر منفی شدیدی به جای گذاشت:
نیروی انسانی: بودجه دولتی کفاف حقوق و مزایای کارکنان را نمی داد و بحثهای کوچک کردن دولت که از نیمه دهه 1370 شروع شده بود، جدیتر و هر روزه مطرح می شد و در عمل هم دولت به همین سمت حرکت کرده است. خوب می دانیم که کتابداری ایران به شدت وابسته به حقوق دولتی است. در محیطهایی که کار می کردم، از جمله دانشگاه تهران شاهد بودم که در این ده سال از سال 1390 که موج تورم کمرشکن شد، تعداد زیادی از نیروها بازنشسته شدهاند. رقم این بازنشسته ها چقدر بوده؟ اگر دوره کاری معمول کارکنان دولت را سی سال فرض کنیم، (چه آنانکه که با 25 سال خدمت بازنشسته میشوند (بیشتر بانوان) و چه آنها که به دلایلی تا 35 سال میمانند (بیشتر آقایان) ، متوسط همان سی سال است) بنابراین طی ده سال باید متوسط حدود یک سوم نیروها بازنشست شده باشند. در همه مشاغل خبر ندارم، ولی در دانشگاه تهران و در رسته کتابداری، تقریبا در این دهسال هیچ نیرویی به عنوان جایگزین به کتابخانه ها داده نشده است و کتابخانه ها لحظه به لحظه نیروهای خود را از دست داده و کوچکتر و کوچکتر شدهاند.
در مورد برخی کتابخانههای تخصصی هم که قبلا صحبت کردهایم، کتابها را بدون رعایت حقوق مالکیت معنوی مولفان و ناشران بصورت غیر قانونی اسکن کردهاند و کتابها را در کارتن کردهاند و به زیر زمینها فرستاده اند که آنجا در اثر رطوبت و عوامل محیطی دیگر در همان کارتنها بپوسند، و نیروهای خود را در بخشهای دیگر به کار گرفتهاند، که نمونه خوبش گزارشهای شکایات همکارانی در کتابخانه تامین اجتماعی است که مدیران به کتابداران گفتهاند علاوه بر کتابخانه از این پس روابط عمومی هم با شماست و نمونه بدش کتابخانهای است که پس از آنکه بدون رعایت حقوق مولفین و ناشران کتابها را اسکن کردهاند، یک نفر را در کتابخانه برای خدمات همان کتابها به صورت الکترونیکی و شاید منابع الکترونیک دیگر نگه داشتهاند و سایر کتابداران را در بخشهای دیگر به کار گرفتهاند و هر کس هم موافق نبوده به ایشان گفته اند برو جایی پیدا کن و از اینجا برو. کتابخانه و تالار آن اینک یک اتاق است در گوشه یکی از طبقات و کتابدار فقط می تواند به صورت مجازی با مشتریان خود ارتباط بگیرد.
منابع: در مورد منابع هم در بخش اول صحبت شد.
الف. کتابخانه های عمومی بزرکسالان، کودک و نوجوان، و مساجد و روستایی : در مورد کتابخانه های عمومی بزرگسال و کودک و مساجد هم قبلا بحث خیلی زیاد شده و فقط اشارهای بکنیم. تلاشهایی برای کتابخوان کردن مردم می شده و میشود، و در یک سالهایی بسیار خوب بوده و در یک سالهایی حرکت کند شده ولی در همه این سالها خطر حرکت تک خطی در مجموعهسازی وجود داشته و کنار گذاشتن بخش عمدهای از انتشارات که قبلا مجوز وزارت ارشاد حکومت برای نشر را گرفته، به دلیل مکتبی نبودن داشتهایم. این موضوع مربوط به این سال و ماهها نیست و در همه سالهای گذشته در این باب مطلب گفته شده و بحث شده، و مطلب تازهای نداریم. شخصا به این نتیجه رسیده و بارها نوشتهام، مثل اینکه حکومتها در ایران دوست ندارند مردم کتاب بخوانند. اینجوری نیازهای حکومت به مردم بهتر برآورده میشود و خوب باید بپذیریم که تالارهای کتابخانههای عمومی و مساجد کماکان در بهترین حالت محل درس خواندن کنکوریها باشد و بخش امانت هم به روی اندک آدمهای کتابخوان کم درآمد باز است و چراغی روشن. یک مدیر فعال هم که گاهی بر سر کار یکی از مجموعههای عمومی میآید، با همه تلاشهای فردیش درگیر همین محدودیتها است و باز میبینیم که تالار همان تالار و مجموعه هم همان مجموعه است.
کتابخانههای روستایی در این میان استثناء هستند. در این کتابخانهها مجموعهها کوچک هستند، و کتابخانههای روستایی غیر دولتی بیشتر به صورت خیریه، یا گروههای همکار و سازمانهای غیر دولتی و غیر انتفاعی بودجهشان تامین میشود، غیر دولتیها خودشان کتاب میخرند، و بر اساس نیاز کاربرانشان این کار را انجام می دهند و حتی در دوره کرونا هم فعال بودهاند و هستند. تنها مشکل ابتدای ظهور کرونا بروز کرد که آن هم قرار شد کتابهایی که از امانت بر میگردد در کارتنهایی نگهداری شوند و بعد از سه روز به نفر بعد امانت داده شوند ولی هنوز دارند نفس می کشند.
ب- کتابخانههای دانشگاهی و تخصصی: از ایران و در حوزه خریدهای پایگاهها میتوانم بگویم که از حدود 17 تا 20 میلیون یورو خرید سالانه در سالهای 2010 و 2011 در سال 2021 و در این ماه که ماه چهارم سال میلادی است، به خریدی کمتر از یک میلیون یورو رسیدهایم. یادتان باشد که با تورم کشورهای اروپایی و امریکایی در سالهای بین 2012 تا امروز، باید سالی دست کم 5% افزایش قیمت برای کتاب، مجلات و پایگاهها در نظر بگیرید که اگر محاسبه دقیق بکنید، رقم 17 میلیون یورو ظرف 10 سال باید به رقمی حدود 25 میلیون یورو رسیده باشد، کما اینکه همین افزایش در امریکا و اروپا اعمال شده و موجب اعتراض دانشگاههای بسیار ثروتمند شد که قبلا در لیزنا گزارشهایش را داده ایم. و در ایران نه تورم، بلکه تحریم و در نتیجهاش کم شدن شدید بودجهها خرید منابع دانشگاهها را به این روز انداخته است.
همانطور که در بخش اول گفتم، کتابخانه مکانیسمی زنده است، که رگ شریانی آن مجموعه است و قلبی که باید این خون را در رگهای ذهن انسانهای علاقه مند پمپاژ کند، کتابدار. وقتی خونی در بدن نباشد، چه اتفاقی قرار است بیفتد؟ همین که میبینید، کتابخانه های دانشگاهی و تخصصی روز به روز موقعیت ضعیفتری پیدا میکنند. و اگر راه حلی پیدا نکنیم مشکل بیشتر و خطر انقراض حرفه ما باز هم بیشتر میشود.
از ابتدای پاندمی کووید 19 یا همان کرونا، همه کتابداران در همه جای دنیا به تبادل نظر پرداختند و راه حلهای تداوم خدمات را با هم رد و بدل کردند. در ایران نیز همین اتفاق افتاد و بسیاری تجارب خود را نوشتند و گفتند و در گروه بحث دانشگاه فردوسی هم دکتر فتاحی با دلسوزی هر چه تمامتر از همه خواستند که تجربه ها را به اشتراک بگذارند، و هر چند مشارکت کم بود، ولی چند تجربههای خوبی در گروه و در سایر وبسایتها و وبلاگها نوشته شد. در کتابخانههای کشورهای ثروتمند هم وضعیت به همین منوال بود و همه به دنبال راه حل بودند.
اگر به منابع ارسالی در گروههای مجازی کتابداران، در شبکهها و گروههای بحث و وبسایتها و وبلاگهای خارج از ایران رجوع کنید، می بینید که به ویژه کتابخانههای تخصصی و دانشگاهی بیشترین راه حلهایشان خدمات مجازی و الکترونیکی بود، همانطور که در ایران هم راه حلهای مجازی زیاد پیشنهاد شد و کارهای خوبی هم شده است.
مشکل همانطور که در بالا گفته شد، کمبود منابع الکترونیکی در ایران است و به سرعت و به شدت نیاز به ایجاد یک شبکه همکاری جدی در بین کتابداران کتابخانه های تخصصی / دانشگاهی داریم، که همه کتابخانهها بتوانند خدماتی مبتنی بر منابع موجود همه کتابخانه های عضو شبکه برای کاربرانشان تعریف کنند. به سمت Push کردن اطلاعات برویم و بیکار ننشینیم، خطر به واقع دارد حرفه ما را تهدید میکند.
در مقاله " COVID-19 چگونه بودجه تحقیق ، انتشارات و بودجه کتابخانه را تحت تأثیر قرار داده است؟ یا یافتن حقیقت در شکاف بین ادراک و واقعیت"[1] که در بخش اول ذکر آن رفت، راپل و دالیمار در یک جا می نویسند: "درآمدهای اختصاصی دانشگاهها تحت تاثیر پاندمی به شدت کم شده و این موضوع بر بودجه کتابخانه ها تاثیر منفی شدید گذاشته است. دانشگاهها اینک مجبور به سرمایه گذاری در زمینه سازگاری امکانات خود با نیازهای برآمده از پاندمی شدهاند و بیشترین انرژی را صرف امکانات آموزشی میکنند. کتابخانه ها (مانند همه فضاهای مشترک) مجبور بودند درهای خود را ببندند و ممکن است موسسات تصمیم بگیرند که هرگز دوباره آنها را باز نکنند ، زیرا شرایط به گونهای است که ما (کتابخانهها) در انتقال به دسترسی از راه دور، فقط به دسترسی الکترونیکی به محتوای کتابخانه و خدمات، ناگهان و به زور از نقطه اوج عبور خواهیم کرد. در این شرایط با کنار آمدن کتابخانه ها با کاهش بودجه ، سطح بی سابقهای از لغو / مذاکره مجدد (با ناشران) وجود خواهد داشت".
معنی این سخنان چیست؟ امکانات دسترسی از راه دور مدتها است فراهم شده، لیکن کتابخانهها به درستی در برابر تمام الکترونیکی شدن مقاومت میکنند، و به درستی تلاش میکنند فضاهای خود را حفظ کنند و مراجعان خود را رو در رو ملاقات کنند و به آنها خدمات بدهند. در شرایط پاندمی، فشار روی مجموعههای الکترونیکی است. و چیزی را که در دسترس داشتهایم، و به ویژه در کتابخانههای تخصصی / دانشگاهی، به خصوص حوزههای علوم، فناوری، و زیستپزشکی (STM) که بیشترین استفاده کتابخانهها از مجموعههای به روز است که همه الکترونیکی هستند، را بصورت الکترونیکی دسترسی میدهیم. در انتقال به دسترسی از راه دور تنها دسترسی الکترونیکی به محتوای کتابخانه و خدمات مجازی امکان پذیر است، و به علت طولانی شدن پاندمی استفاده از امکانات راه دور از نقطه اوج عبور خواهد کرد و تنها خدمات کتابخانه، خدمات الکترونیکی خواهد شد. با کنار آمدن کتابخانه ها با منابع الکترونیکی تنها، و در شرایط غیر دولتی کتابخانههای غیر ایرانی، که کارمند رسمی برایشان تعریف نشده، بخشی از نیروی انسانی کتابدار کار خود را از دست خواهد داد. افزون بر آن، کم کردن نیروی انسانی و کنار آمدن کتابخانهها با کاهش بودجه، به دلیل کمبود شدید بودجه بسیاری از قراردادهای با ناشران لغو خواهد شد. اگر این شرایط ادامه یابد، مدیران مالی موسسات، که از سویی حقوق کمتری میپردازند و از سویی منابع فیزیکی و بخشی از منابع الکترونیکی خود را حذف شده میبینند، از صرف بودجه کمتر استقبال می کنند، و امکان از دست رفتن کتابخانههای فیزیکی زیادتر میشود.
شاید پاندمی فرصتهایی را هم به وجود آورده باشد، لیکن تهدید هم جدی است، به جمله راپل و دلیمار بیشتر فکر کنیم: کتابخانه ها (مانند همه فضاهای مشترک) مجبور بودند درهای خود را ببندند و ممکن است موسسات تصمیم بگیرند که هرگز دوباره آنها را باز نکنند" . باید راه حل بیابیم و به هر حال روی شبکه جدید همکاری بین کتابخانهای فکر کنیم، شبکهای مناسب با شرایط اکنون.
کتابخانه ملی هست، بخش اشتراک منابع ایرانداک هست، گروه بحث دانشگاه فردوسی هم هست، لیزنا هم می تواند کمک باشد، ، جایی که کتابخانهها اعلام همکاری در شبکه همکاری بین کتابخانهای در شرایط پاندمی کنند و بگویند که منابع و خدماتی دارند که میتوانند به صورت مجازی سرویس بدهند و اگر امکان ارائه فهرستی از موجودی الکترونیکی دارند که بهتر و در غیر اینصورت، بصورت Offline با یک پرسش و پاسخ امکاناتی را برای کاربران خود بگیرند. لیکن در این سوی کتابداران باید در همین شرایط دورکاری هم با مراجعان خود در تماس باشند و از پروژهها و نیازهای آنان با خبر باشند، در بالا عرض شد، این کار در شرایط فعلی فقط باید Push شود و نمی توانید بنشینید و دست روی دست بگذارید که شاید یک نفر به شما مراجعه کند و چیزی بخواهد. باید مراجعان بالقوه شما به حرکت درآیند و بالفعل شوند. خطر حرفه ما را تهدید میکند، همه ما مسئولیم.
عمرانی ،سیدابراهیم.« تاثیر همهگیری کووید 19 (کرونا) بر بودجه کتابخانهها؛ بودجه کتابخانهها، کمبود محتوای جدید و خطر انقراض(2)» .سخن هفته لیزنا، شماره 534، 23 فروردین 1400.
--------------------------------------
[1] > https://ne-np.facebook.com/acrl.uls/posts/10159567221032975
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.