داخلی
»سخن هفته
رکود انتظاری و آسیب مدیریتهای کوتاه مدت
لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: انتظار گاهی چیز خوبی نیست. به ویژه که احساس کنی بخشی از عمر دارد در این انتظار بیجا هدر میرود. حالا اگر این را تعمیم بدهی به گردش کار اقتصادی سیاسی مالی اداری دولتها آن وقت میبینی که چه سرمایه عظیمی دارد از جیب مردم ایران هدر میرود.
دوره های انتظار و رکود هر 7 سال یک بار اتفاق میافتد. معمول این است که از شش ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری بیشتر کارها به عهده تعویق و تعلیق میافتد و همه منتظر نتایج انتخابات میمانند که ببینند چه کسی رئیس جمهور میشود و از چه جناحی است و چه سوابقی دارد، خوب، اگر پستی دارید و مسئولیتی دارید، در این شش ماه که جرئت میخواهد چیزی را امضا کنید و کاری را آغاز کنید. انتخابات همیشه در خرداد ماه بوده و خوب تا شهریور که مراسم تحلیف برگزار میشود هم باید صبر کنیم که رئیس جمهور در کاخ پاستور جاگیر شود و کارش را آغاز کند. خوب در این دوران که اصلا امضا کردن خبط مطلق است، به ویژه اگر مجلس هم باجناق دولت باشد ، منظور از باجناق همان هم جناح است، یعنی اگر چیزی را امضا کردی منتظر باش که حالت را بگیرند. بالاخره شهریور ماه و در هفته دولت، رئیس جمهور جدید استقرار مییابد و رایزنی برای انتخاب وزیران و مدیران آغاز میشود و همینطور که میبینید، این روزها همه وزرا کمیتههای انتصابات خود را تشکیل داده و مشغول عزل و نصب هستند و خدا میداند در این کمیتههای انتصابات در یک وزارتخانه، متخصصان دارند تصمیم میگیرند یا سیاسیون. من اصلا نمی گویم معتقدین و دینداران، چون حتی اگر دیندارترین آدمها باشند، در این مقام، دارند کاری سیاسی اداری میکنند.
برای امثال من هم که چیزی طبیعی شده که این یک سال باید بگذرد. دولتهای ما که هیچ چیزشان به هیچ چیزشان ربطی ندارد، در برخی مجالس شنیدهام از زبان دولتیون که میگویند واقعا مردم مقاومی داریم. یاد داستان المثلی می افتم، از خدابیامرز پدرم، که می گفت "یارو را بسته اند به درخت و شلاق میزنند و می گویند عجب طاقتی دارد". لابد من هم فکر می کنم اینها طبیعی است. این فکر در من که هر چهار دهه و هر چهار ریاست جمهور را به یاد دارم و مشغول کار دولتی بودهام، در اثر تکرار هر هفت سال یک بار رسوب کرده و انگاری پذیرفته ام که هر هشت سالی، یک سالش بیعملی، بیتصمیمی و رکود باشد. سالهای انتظار و رکود فعالیت.
خوب انتظار شما هم از این نوشته طولانی من به سر آمد، نه؟ ولی سر انگشتی حساب کنید از پارسال همین موقع تا امسال همین موقع، ما در حالت برزخ ماندهایم و کسی تصمیم قطعی برای کارهایمان نمیگیرد و همه منتظرند تا عزل و نصبها تمام شود. در این مدت منِ نوعی حقوقم را از بیت المال گرفتهام و صبحها سر ساعت پشت میز کارم بودهام ولی میتوانم در مورد خودم شهادت بدهم که کارم کمتر از همیشه بوده و البته هنوز منتظرم تا عزل و نصبها تمام شود تا ببینیم رئیس بانک مرکزی چه سیاستی خواهد داشت، دولت چه خواهد کرد با مذاکرات وین و تحریمها چه میکند و آیا دانشگاهها میتوانند با خیال راحتتری منابع مورد نیاز خود را خریداری کنند؟ بودجه موسسات چه میشود؟
سال 1390 که تورم یورو را از حدود 1300 تومان به 4300 تومان رساند را اغلب به یاد دارید، دولت بعد از یک سال آرام آرام بودجه هایی برای جبران بخش ارزی در اختیار دانشگاهها قرار داد تا دانشگاهها بتوانند به حیات خودشان ادامه دهند. آیا این بار هم دولت قادر است چنین کاری انجام دهد؟ یورو این بار از حدود 4300 به 31000 تومان رسیده یعنی 7 برابر. آیا کتابخانهها، به ویژه کتابخانههای دانشگاهی که باید منابع خوب و با کیفیت خارجی را با ارز خریداری کنند، افزایش بودجه خواهند داشت؟ آیا دولت توان 7 برابر کردن بودجه برای خریدهای ارزی دانشگاهها را خواهد داشت؟
از ابتدای افزایش ناگهانی این دوران که با تحریم و پس از یک سال با پاندمی و همه گیری بیماری کوید 19 نیز همراه شد، مشکل چند برابر شده و از آنجا که انتخابات ریاست جمهوری هم در پیش بود، در عمل دانشگاهها قدرت خرید خود را به کل از دست داده و در به در به دنبال بودجه و در طرف دیگر ستاد وزارت (شورای تامین منابع) به دنبال ارز و همه منتظر عزل و نصبهای تازه.
همانطور که گفتم این رکودهای یک ساله در شش ماه قبل از هر انتخابات و تا شش ماه بعد از انتخابات، عادتمان شده، گرچه عادت بدی است ولی ظاهرا از چیزهایی است که ما را ترک نمیکند. و حتما یک چیز را به منصوبین جدید آموزش میدهد، آقا لطفا برنامه ها را در حد ماندن خودت تعریف کن، معلوم نیست چند وقت سر این پست باشی. برنامه ریزی را فعلا در حد سه سال و نیم و چهار سال انجام دهید و اصلا سراغ برنامه ریزیهای بلند مدت نروید. چون باز هم در پایان دولت آقای رئیسی باید فکر کنید که باید راندمان کار نشان دهید و برنامه های بلند مدت برنامه های امدادی است و برنامه شما به تنهایی نیست و احتمالا باید سه وزیر از چند جناح مختلف یک برنامه را که تصویب وزارت و شاید مجلس شده ادامه دهند که این کار در ایران امروز خیلی ممکن نیست. همه به دنبال برنامه های زودبازده هستند، چون مدیریتها کوتاه مدت است. آسیب مدیریتهای کوتاه مدت بر اقتصاد کمتر از اختلاسهای 50 هزار میلیاردی نیست. باور نمیکنید، بنشینیم با هم محاسبه کنیم.
ایران امروز برنامه بلندمدت نیاز دارد، اگر قرار است توسعه واقعی شکل بگیرد برنامه بلندمدت تری نیاز داریم. با برنامه های کوتاه مدت داریم بودجه و امکانات کشور را از بین میبریم. برای نمونه، توجه کنید به ایالات متحده، در این کشور از سال 1789 یعنی 231 سال پیش تا کنون 45 رئیس جمهور در کاخ سفید ریاست کرده اند، یعنی هر 5/13 سال یک بار و آقای بایدن چهل و ششمین رئیس دولت است. و این در حالیست که کتابخانه کنگره از 1802 یعنی 219 سال پیش تا کنون تنها 14 رئیس عوض کرده است. یعنی هر 15/64سال یک بار و سرکار خانم کارلا هایدن چهاردهمین رئیس این کتابخانه است. آمار بسیار جذاب دیگر مربوط به کرسی ریاست دانشگاه هاروارد است. آقای لارنس باکاو، بیست و نهمین رئیس هاروارد از سال 1637 تا کنون است. یعنی این دانشگاه ظرف 384 سال 28 رئیس عوض کرده یعنی هر13/71 سال یک بار و اینک رئیس بیست و نهمی در راس هاروارد است. و غیر از این بود هاروارد قدرت برنامه ریزیش را از دست میداد و دیگر هاروارد نمیشد. در روایت است که:" در سال ۱۸۶۴، آبراهام لینکلن شخصی را به سمت رئیس کتابخانه کنگره منصوب کرد که قرار بود کتابخانه را طی ۳۰ سال آینده تغییر شکل دهد. "
و جناب اینسوردن رند اسپوفورد شخصی است که لینکلن بر این کار گماشت و او واقعا این کار را کرد، ولی در یک دوره از 1864 تا 1897 یعنی 33 سال رئیس کتابخانه کنگره بود و کتابخانه در دوران او تبدیل به کتابخانه ای شد که امروز ما از آن به عنوان کتابخانه اول دنیا نام میبریم.
ببینید عزیزان این حرف امروز من نیست، من در مقاله از باشگاه خرید تا کنسرسیوم در 1386 هم همین نکته را نوشتم دومین بلای جان کشور مدیریتهای غیر متخصص است و من هم قبول دارم ولی بیش و پیش از آن مدیریتهای کوتاه مدت است که نفس همه را گرفته و هیچ کاری را به پایان نمی رساند.
حالا در میان وزرای فعلی باز هم وزارت علوم جناب رئیسی از اندک شانسی برخوردار شده و وزیرش خیلی بی ربط به وزارتخانهاش نیست و به هرحال فردی علمی است. ایشان در ابتدای ورودشان هم گفتند، روسای دانشگاهها آدمهای علمی هستند و برای دانشگاهها خیلی زحمت کشیده اند، از جمله خود ایشان که مدتی رئیس دانشگاه بوعلی سینا هم بوده اند. حال از خودشان بپرسیم، پستی مانند رئیس دانشگاه باید تغییر کند؟ چرا؟ مگر دانشگاهها سیاسی هستند؟ و یا از نظر عدهای باید باشند؟ رئیس دانشگاه تهران در 8 سال گذشته نشان داد که با فاصله گرفتن از سیاست و جناح و حزب در یک دانشگاه خیلی میشود کار کرد، و خیلی کار کرد و خیلی خوب کار کرد. از اون نوع کارکردنها که ما قدیمیهای دانشگاه که نیم قرن در این دانشگاه زندگی کرده ایم بین خودمان میگوئیم فلانی خیلی دانشگاه تهرانیه و حالا دوست دیگری در راس قرار میگیرد و دوباره تجربه ها شروع میشود. و من امیدوارم که باز هم نیم قرنیها در مورد رئیس جدید در پایان خدمتش بتوانند بگویند این یکی هم خیلی دانشگاه تهرانی بود و واقعا وقتش و زندگیش را برای دانشگاه گذاشت. دانشگاههای دیگر هم کمابیش همین هستند، آیا لازم است همه روسا عوض شوند؟
شاید سه هفته پیش بود که خدمت استاد رسول جعفریان در کتابخانه مرکزی بودم که فرمودند، من هم می خواهم بروم، منظور استعفا از پست ریاست کتابخانه است. گفتم آقای دکتر برای چه باید بروید؟ تازه کتابخانه مرکزی را شناخته اید و تازه اول کار شما است. ولی نمیدانم باز چه بلایی سر کتابخانه بیاید؟ در مورد همه روسای کتابخانه مرکزی این را دیدهام و از زمان استاد بزرگ ایرج افشار تا امروز اغلب روسای کتابخانه مرکزی را دیده و شناختهام. بعد از انقلاب هم از محمد مهدی جعفری به این سوی، با همه آشنا بوده ام یا آشنا شده ام و با بسیاری از آنها از نزدیک همکاری داشتهام و همیشه همین بوده است. استادان علاقهمندی که پا به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران گذاشتند، بعد از یکی دو سال تازه دستشان آمده با چه میراثی روبرو هستند و تازه کار را شروع کردهاند که دوره ماموریتشان تمام یا خاتمه داده شده و باز روز از نو و روزی از نو.
ای کاش جناب وزیر تازه، با توجه به شناختی که از مسایل پژوهشی دارند و خودشان از پژوهشگران برتر بودهاند، دست کم حوزههای علمی آموزشی پژوهشی را نخواهند که حتما تغییر دهند و دست کم یک نفر و در یک وزارتخانه و یک بار این حوزه را از رقابتهای سیاسی خارج کند و اجازه بدهد امکان برنامه ریزی بلند مدت برای اهل دانشگاه، اهل علم و فرهنگ و پژوهش به وجود آید.
حال که یک سال انتظار کشیدهایم، و کارها واقعا در رکودی سخت گرفتار بوده، حالا که شما در راس این امر قرار دارید، با نگاهی دانشگاهی به عزل و نصبها بپردازید و اجازه بدهید کسانی که در این سالها تجربههای خوبی دارند، بمانند و برای این مملکت فلاکت زده کار کنند.
عمرانی؛ سیدابراهیم. « سخنی درباره عزل و نصبهای تازه: رکود انتظاری و آسیب مدیریتهای کوتاه مدت». سخن هفته لیزنا، شماره 559، 19مهر ۱۴۰۰.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.