کد خبر: 45320
تاریخ انتشار: دوشنبه, 02 اسفند 1400 - 09:21

داخلی

»

سخن هفته

ضرورت شتاب در اصلاح قانون نهاد کتابخانه‌های عمومی:

خزش 7500 خانواده ایرانی به زیر خط فقر

منبع : لیزنا
سیدابراهیم عمرانی
خزش 7500 خانواده ایرانی به زیر خط فقر

لیزنا؛ سیدابراهیم عمرانی، سردبیر: قانون تاسیس و اداره کتابخانه‌های عمومی ایران اشکال دارد. از ابتدا ایراد داشته و هنوز این ایراد ادامه دارد. این یادداشت نه در مدح و نه در ذم کارکرد کتابخانه های عمومی کشور نوشته نشده، قرار نیست ارزیابی کنیم چکار کرده اند یا دارند چکار می‌‌کنند؟‌ که آن حدیثی دیگر است و بارها  اشاره کرده و نظر خودم را گفته‌ام. این یادداشت، در پی طرح مشکل 7500 خانواده ایرانی است که متاسفانه شغلی فرهنگی دارند و روزی‌شان افتاده دست آدمهای غیر فرهنگی.

جناب آقای مختار پور گرامی حتما به یاد دارند که در ابتدای ورودشان بنده را  احضار کردند که از نظر خودم بیشتر احضار برای ارزیابی بود و اینکه می خواستند بدانند بالاخره این یارو کیه؟ و چکاره است؟ و با این همه احترام گذاشتند و به من گفتند اگر حرفی داری هم بگو، و من در آن روزهای سال 1392 و با اینکه معمولا در هیچ کار هیچیک از مدیران دخالت نکرده و نمی‌کنم ، به احترام جلسه‌ای که دو نفره بود، سه نکته را عرض کردم، که دوتای آخر به نوعی به هم مرتبط بودند. یکی حقوق کتابداران بود و دومی بازآموزی کتابداران و سومی آموزش طراحی خدمت با فناوریهای روز. در مورد بازآموزی کتابداران  گفتم اساتید هر چه بلد هستند در دانشگاه به دانشجویان می‌آموزند، و بنابراین دعوت مجدد از استادان دانشگاه زیاد سودی برای شما ندارد، در حالیکه اگر بهترین نیروهای با تجربه خودتان را گرد هم بیاورید و حال از استادان دانشگاه بخواهید که به آنها روش آموزش و روش انتقال تجربه و دانش بیاموزند، و آنها بشوند مدرسین و تسهیلگران شما،  آموزه‌های مفیدتری انتقال می‌یابد. به ویژه باید دست بچه‌ها باز باشد که خدمات تازه طرح کنند و کتابخانه ها بدون تازه کردن خدمات بطور منظم و مکرر، خیلی زود کهنه می‌شوند و هنوز هم بر این باورهایم هستم. در بسیاری نوشته هایم تاکید کرده ام که دانشگاه کلیات را به ما می‌آموزد، و حرفه جزئیات را. ما با کلیات، خطوط اساسی و پایه را یاد می‌گیریم (انشاءالله)  و در مسیر قرار داده می‌شویم، لیکن جزئیات در حرفه به دست می‌آید. و به نظرم معلمین بازآموزی، باید حرفه‌ای باشند و جزئیات بیاموزند.

و اما نکته اول این نوشته که نکته اصلی صحبت امروز من است، همانطور که عرض کردم حقوق و مزایا و وضعیت معیشت کتابداران است. وضعیت حقوقی کتابداران در آن سال در اوج فاجعه بود. چیزی شاید یک دوم حد‌اقل حقوق قانون کار (شاید هم چون به دقت به یاد ندارم دارم اغراق می‌کنم)، ولی همه کتابداران فریاد می‌زدند، بابا از دهم برج به بعد از شرمندگی خانواده‌هایمان، نمی توانیم پا توی خانه بگذاریم، و البته درست می‌گفتند، وضع واقعا خراب بود. و حتما قبل از من و بعد از من، همه به جناب مختارپور این را به عنوان اولویت اول گفته بودند، برای من هم اولویت اول بود و به ایشان عرض کردم اگر این مهم انجام شود، شما اعتماد کتابداران را خواهید داشت که کاری کرده‌اید، که از رنج و تالم دوستان به شدت کاسته‌اید. و الحق آقای مختار پور از پس این کار به خوبی برآمدند و در جلسه‌ای که با هیات مدیره انجمن خدمتشان بودیم، به ایشان عرض کردم که آقا مطمئن هستم دستتان اون بالاها به جایی بنده، چون این کاری که کرده‌اید، اصلا کار ساده‌ای نبود، و من که برای استخدام یک کتابدار در دانشگاه هر چه کرده بودم، به در بسته خورده بود، می دانستم که چه کار سنگینی بود و ایشان هم با خوشرویی گفتند، دستم که به بالاها می‌رسد درست می‌گی، ‌ولی این کار را با امکانات خودم انجام دادم که بنده به عنوان یک کتابدار از تلاش ایشان سپاسگزاری کردم.

حالا دوباره چه شده؟ تورم ظرف یک دهه 30 برابر شده  و این بار 7500 خانواده را  (سال 91 و 92 کمتر بودند فکر کنم آن موقع حدود 6000 بودند) دوباره در وضعیت قبلی و زیر خط فقر قرار داده است (اگر تورم را با نرخ ارز بسنجیم، از 1000 تومان سال 89 - 90 به 4000 تومان  و  از 4200 تومان سالهای 93 تا 97 به 26000 تا 30000 تومان در نوسان در سالهای 98 تا 1400). بنابراین یک بار دیگر وضعیت حقوق کتابداران نهاد کتابخانه‌های عمومی کشورتحت تاثیر

  • ایراد داشتن قانون تاسیس و اداره کتابخانه های عمومی کشور و آئین نامه اجرایی آن
  • تورم افسار گسیخته

 در موقعیت بسیار بدی قرار گرفته است،‌ و کتابداران با 20 سال سابقه در موقعیت بسیار بد معیشتی هستند و کسی هم پاسخگو نیست.

شاید دقیق ندانید چرا؟ مشکل، قانون تاسیس و اداره کتابخانه های عمومی کشور و آئین نامه اجرایی آن است و اگر دقیق می‌خواهید بدانید چرا؟ باز هم باید به آقای مختار پور رجوع کنید. لیزنا مصاحبه‌ای در این باره با آقای مختار پور داشته که در دو قسمت منتشر شده است. اگر می‌خواهید با جزئیات موضوع را تعقیب کنید، ‌حتما این مصاحبه را بخوانید، و در صحبتتان با مقامات بالا و پایین به آن استناد کنید. این مصاحبه و مدارک ذکر شده در آن نشان از درگیری شدید آقای مختار پور با مساله حقوق و مزایای کتابداران کتابخانه‌های عمومی کشور در دوره صدارت ایشان در آن تاریخ دارد. که در این تاریخ هم مسایل طرح شده در مصاحبه فرقی نکرده است. به نظر من این مصاحبه نشان می دهد که آقای مختار پور دغدغه داشته، کاوش کرده و جزئیات مساله را درآورده و اگر سر سوزنی دلسوزی و احتمالا رگ در نمایندگان گرامی مجلس وجود داشته یا دارد، باید فکری می‌کردند، یا بکنند. من نگرانم که نمایندگان دوره قبل آنچنان درگیر مسایل خود بوده‌اند که فقط جلسات مرتبط با این مساله را برگزار می‌کردند و خودشان را از شر کلام نهادی‌ها خلاص می‌کرده‌اند و بعد از رفتن نمایندگان نهاد یادشان می‌رفته برای چه جلسه گذاشته‌اند.

از نمایندگان جدید عضو کمیسیون فرهنگی مجلس هم کلا بعید می‌دانم که اصلا بدانند وظیفه کتابدار چیست؟ نهاد چیست؟ و نقش کتابخانه های عمومی در این کشور چیست؟ احتمالا روزهایی که داشته‌اند کمیسسیونها را تقسیم می‌کرده‌اند، این عزیزان سر موقع نرسیده اند و سهمشان شده کمیسیون فرهنگی.  

مختارپور در مورد قانون نهاد کتابخانه های عمومی کشور می نویسد:" به دلیل اینکه نهاد هیچ حامی‌ای در تدوین این قانون نداشته است قانونی به دست آمده سراسر تناقض، اشکال، ایراد و تمام این اشکالات امروز بروز کرده است." و در ادامه برخی اصلی ترین مشکلات را از همان مصاحبه نقل می کنم:

"اولین بند قانون: ماده ۱- تاسیس، ساخت، تجهیز و بازسازی، توسعه، مدیریت، نظارت و سایر امور کتابخانه های عمومی به موجب این قانون است. قانونی که دارد می‌گوید کتابخانه های عمومی را نهاد اداره می‌کند. از همینجا در مورد تعارضات صحبت می کنم:

اصلا غیر از  یک  بودجه تملک داراییِ محدودی که در بعضی از سالها به نهاد می دهند، بودجه عمرانی به نهاد برای ساخت نمی‌دهند با اینکه در این بند وظیفه ما گذاشتند. " و از همینجا صحبت بودجه را شروع می کند و چنین ادامه می‌دهد

"ماده ۵  در مورد منابع مالی است که الف. کمک های دولتی در بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. دقت داشته باشید که کمک نوشته شده"

"ب.  درآمدهای حاصله موضوع ماده ۶ این قانون است که بر اساس ماده ۶ شهرداری ها مکلفند همه ساله حداقل نیم درصد از درآمدهای خود را به منظور اداره امور کتابخانه های عمومی شهر مربوطه قرار دهند. قابل توجه است که ۱,۵ درصد رژیم پهلوی شد ۰.۵ درصد و به یک سوم کاهش یافته" . و چنانکه می‌دانم برای حصول همان 0.5% هم باید در کلانشهرها از نهادی به عظمت شهرداری این پول را بگیرند، که آنجا سر یک قرانش دعوا دارند، بگذریم که به گفته جراید، همواره یکی از بزرگترین مراکز رانت و اختلاس شهرداریها بوده اند، حالا باید بروند همان 0.5 % را از حلقوم اینها بیرون بکشند که بتوانند حقوق کتابداران را بدهند. آن را هم که شهرداریهای کلانشهرها برایش راه حل دیده اند، خودشان چند تا کتابخانه در شهر درست می کنند و در این موارد می‌گویند ما خودمان کتابخانه داریم، که در بیشتر شهرها ندارند. " بنابراین کتابخانه های شهرداری ها زیر نظر نهاد باید باشند اینها که در قانون استثناء نشدند و شهرداری های هفت کلان شهر کتابخانه زدند از جمله تهران، مشهد اصفهان و ... البته ما مخالف نیستیم ولی چه مشکلی به وجود می آید؟ اینکه موقع پرداخت نیم درصد شهرداری ها می گویند ما خودمان کتابخانه داریم".

جناب مختارپور می گویند:" "یک درنگ درباره این ۰,۵ درصد داشته باشیم اول اینکه تا سال ۹۳ که ما این ماده ۶۴ را تصویب کردیم هیچ ضمانت اجرایی وجود نداشته در نتیجه از سال ۸۴ تا ۹۲ شهرداری ها ۶۸۰ میلیارد تومان بدهکار بودند. دومین مساله درباره تسویه حساب هنگام تفریغ بودجه در آخر سال است. ما مدارکی داریم که بیان میکند تفریغ بودجه برخی از شهرداری ها ۴ سال بعد رخ میدهد. نکته سوم این است که آورده شده باید این نیم درصد را به انجمن کتابخانه های عمومی شهر بدهد و این یکی از دعواهای کلان ما با شهرداری هاست. به عنوان مثال شهرداری تهران می گوید در قانون و در آیین نامه اجرایی آمده است این نیم درصد به فرض اینکه شما بردارید باید در شهر تهران هزینه شود. این در حالی  است که طبق اعلام رسمی وزارت کشور  از ۱۴۰۰ شهر کشور در بیش از نیمی از شهر ها، شهرداری ها درآمد ندارند. در کهکیلویه و بویراحمد و در سیستان و بلوچستان درآمد صفر است و در بسیاری از استانهای کمتر توسعه یافته و محروم اینها اصلا درآمد ندارند. می گویند که از کلان شهرها هم نباید هزینه کنید مثلا در کلان شهر تهران حق ندارید ببرید در ملارد و ورامین و ... و این بودجه باید صرفا خرج خود تهران شود و شهرستانهای تهران را شامل نمی شود."

باز هم تاکید می کنم به عملکرد این کتابخانه ها در این نوشته نمی پردازم که سوال زیاد است. شهرداری هم کتابخانه‌های خوبی در تهران و اصفهان ساخته و من بقیه شهرها را ندیده‌ام والبته در مورد عملکرد فعلا صحبت نمی‌کنم، حرفم این است که کتابداران شهرداری فعلا دارند حقوقی مطابق سایر همکاران شهرداری می‌گیرند و نهاد چون ماده یک ندارد، از این بودجه محروم است.

و اصل اشکال اینجاست که:

هر جا که امتیازات هست نهاد کتابخانه ها یک دستگاه غیر دولتی است، و اگر امتیازی نباشد، نهاد کتابخانه‌ها، دولتی است. یکی بیاید به ما بگوید بالاخره نهاد کتابخانه ها دولتی است یا غیر دولتی؟!

مختار پور می‌گوید: "در ماده 3 قانون خدمات کشوری آمده - که باز از تعارضات است - موسسه یا نهاد عمومی غیر دولتی: واحد سازمانی مشخصی است که دارای استقلال حقوقی است و با تصویب مجلس ایجاد شده و بیش از 50 درصد بودجه سالانه آن از محل منابع غیر دولتی تامین گردد".

در فصل پانزدهم ماده 117 آمده است کلیه دستگاههای اجرایی به استثناء نهادها، موسسات و تشکیلات و سازمانهایی که زیرنظر مستقیم رهبری اداره می شوند، وزارت اطلاعات، نهادهای عمومی غیر دولتی با تعریف ماده 3 و .. مشمول مقررات این قانون می شوند – یعنی قانون خدمات کشوری – در واقع معنی اش این است که ما یک سال مشمول قانون خدمات کشوری هستیم و یکسال نیستیم.

و در ادامه می‌گویند، "حالا نتیجه این مشکل امسال (1399) کجا بروز کرده است؟ امسال یک بخشنامه ای را صادر کردند که تمام دستگاههای عمومی که از بودجه دولتی استفاده می‌کنند (مثل ما) چون از این پول حقوق میدهند باید کارمندانشان شناسه داشته باشند. الان در تبصره 21  قانون بودجه 99 آمده است اگر کارکنان شناسه نداشته باشند حقوق نمی‌گیرند. و در حال حاضر اقتصاد دارایی میگوید از خرداد ماه اگر شناسه نباشد حقوق نمی‌توانید بردارید ولی سازمان اداری که شناسه می دهد می‌گوید شما غیر دولتی هستید و به شما شناسه تعلق نمی‌گیرد. این یک بلاتکلیفی است. ده ها بار در کمیسیون های مجلس بنده این نکته را عرض کردم که اگر این تعارضات را حل نکنید نهاد به مشکل می‌خورد. نتیجه‌اش این است که ما هر روز می‌رویم و می آییم تا مشکل حل شود".

جناب مختارپور در ادامه مصاحبه، "مسأله فصل یک" را مطرح می‌کنند.

" به ما گفته می شود که شما  چون یک دستگاه عمومی هستید فصل یک ندارید. دستگاههایی که فصل یک در بودجه دارند حقوق و مزایاشان در فصل یک پرداخت می شود.  فصل یک در بودجه خاصیت اش این است که هر بار در قانون مجلس یا مصوبات دولت افزایشی صورت بگیرد به صورت خودکار به آن اعداد افزایش پیدا می‌کند صرف نظر از اینکه بودجه عمومی و برنامه آن دستگاه افزایش پیدا کند یا خیر بنابراین دستگاههای دولتی دغدغه هاشان فقط برای برنامه است حقوقشان به صورت خودکار هر چه دولت بگوید افزایش پیدا میکند. اما حقوق نهاد را خودمان باید بدهیم چون فصل یک نداریم."

مختارپور در این مصاحبه می‌گوید: "تبصره‌ای در فصل یک هم وجود دارد که اگر نهادی فصل یک داشته باشد یک اتفاق خوبی برایش می افتد، آن نهاد پول ندارد و لی فصل یک دارد.  در فصل یک ذیلش دیون دارد یعنی مثلا ما می‌توانیم بگوییم کتابدار عزیز شما ماهیانه مبلغی از ما طلب داری. پول نداریم بدهیم ولی طلبت تا زمانی که پول بیاید محفوظ است. مثل آموزش و پرورش که سالها دیون داشتند. اما چون ما فصل یک نداریم حقوق عزیزانمان را در دیون هم نمی توانیم بیاوریم."

 در ادامه درباره جدول اعتبارات هزینه ای دستگاههای اجرایی در جبران خدمت کارکنان فصل یک مصوب سال 98 صحبت می‌کند: "در این جدول جبران خدمت کارکنان نهاد کتابخانه های عمومی صفر است چون فصل یک ندارد. اما جلوتر که می‎‌رویم کتابخانه عمومی آیت الله مرعشی 5 میلیارد فصل یک دارد. سازمان تبلیغات اسلامی 31 میلیارد، کمیته ملی المپیک 7 میلیارد، جمعیت هلال احمر که یک جمعیت غیر دولتی است 92 میلیارد فصل یک می‌گیرد، بنیاد شهید 95 میلیارد، بنیاد مسکن 2 میلیارد."

او می گوید: "ما دنبال کردیم که بفهمیم در اینجا چرا یکسری عمومی هستند  یکسری نیستند و به  قانون الحاق بندهای 11و 12 به قانون فهرست نهادها و موسسات عمومی غیر دولتی رسیدیم که در ماده واحده آن شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و همچنین کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی به فهرست نهادهای عمومی غیر دولتی افزوده می شوند. پس صریحا گفته شده که اینها غیر عمومی غیر دولتی اند ولی فصل یک به آنها تعلق می گیرد اما به نهاد که می‌رسند فصل یک ندارد".

بیش از این ادامه ندهم و شما را دعوت می‌کنم این مصاحبه را کامل بخوانید و اگر جایی می خواهید در این مورد صحبت کنید از این نوشته کمک بگیرید. و توصیه می‌کنم باز هم کتابداران نهاد نامه‌ای سرگشاده به مقامات بالای حکومت بنویسند و سوال کنند چرا ندانم کاری عده‌ای که معلوم نیست چطوری نماینده مردم شده بوده اند، باید روی زندگی 7500 خانواده ایرانی تاثیر بگذارد و یک فرمان از بالا برای رسیدگی فوری به این قانون بگیرند.

‌قانون تأسیس و نحوه اداره کتابخانه‌های عمومی کشور و آئین نامه اجرایی آن نیاز به بازنویسی جدی دارد و از آنجا که زندگی 7500 خانواده زحمتکش ایرانی را تحت تاثیر قرار داده است باید در اولویت قرار داده شود، حالا شروع نکنند وعده دادن که در قالب یک طرح یا لایحه بردیمش مجلس و سه چهار سال طول می کشد تبدیل به قانون بشه و یک مدت هم طول می‌کشه تا آئین نامه اجرایی آن آماده شود.  عزیزان توجه بفرمائید 7500 خانواده در گوشه وکنار ایران در شرایط بدی زندگی می کنند. فکری عاجل بکنید.

وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در دفاعیه رای اعتماد خودشان در مجلس موضوع حل مشکل معیشتی کتابداران را عنوان کرده اند، خدا کند فقط و فقط برای رای اعتماد نبوده باشد و کاری هم برای این جمعیت انجام دهند. آقای وزیر یادتان باشد، در بسیاری مناطق به ویژه مناطق روستایی کشور، کتابخانه عمومی در کنار مدرسه تنها نمایندگان رسمی دولت در آن واحد کشوری هستند. و قرار است چیزی را ارتقاء دهند که در عنوان شغلی وزارت شما تثبیت شده و چهل سال است که وزاری قبل از شما هم همین وظیفه را داشته اند، ارتقاء وضعیت فرهنگی کشور. یک بار بیائید و به عنوان وزیری مردمی در کنار سلبریتی‌ها و هنرمندان سینما و موسیقی و  تئاتر کشور و گاهی هم نقاشان و خوشنویسان، به کتابداران هم توجه بفرمائید، مطمئن باشید مردم از نتایج آن سود خواهند برد.

عمرانی، سیدابراهیم .« ضرورت شتاب در اصلاح  قانون نهاد کتابخانه‌های عمومی: خزش 7500 خانواده ایرانی به زیر خط فقر» سخن هفته لیزنا، شماره 578، ۲ اسفند۱۴۰۰.