داخلی
»سخن هفته
بریم مصلی یا بریم شهر آفتاب
لیزنا؛ پروانه کاشانی؛ سیدابراهیم عمرانی، سردبیر: یادداشتی از کتابدار کتابخانه مرکزی دانشگاه سمنان که در زیر تقدیم میکنم، مرا بر آن داشت که در پایان نمایشگاه بین المللی کتاب تهران چند نکته در مورد نمایشگاه بر صفحه مانیتور بنویسم تا شما هم برایمان از نمایشگاه کتاب بنویسید:
به نام خدایی که قلم را آفرید
حال کتاب در نمایشگاه کتاب خوب است ؟
پروانه کاشانی، کتابدار کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه سمنان
(به بهانه برگزاری حضوری سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران1401):
جای بسی خرسندی است که امسال روزهای برگزاری با نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با هیاهوی خبری و رسانه ای همراه بود و مثل دو سال گذشته کم رونق کرونایی در سکوت و خاموشی خبری سپری نشد.
می توان از برپایی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به عنوان برترین رویداد فرهنگی کشور یاد کرد.و برگزاری نمایشگاهی سرشار از شور و حال و هوای کتاب مایه مباهات ما کتابداران به شمار می آید.
بی تردید بزرگترین اعجاز پیامبر و هادی بشریت کتاب قرآن است . کتاب این رسانه شریف و نجیب فرهنگی ، این موجود لطیف و دانای مهربان و با تجربه و این ارزشمندترین دستاورد فرهنگ بشری برای کتابداران قداست خاصی دارد. و برای ما کتابداران کتاب موجود دردانه ای است که عزیز و گرانمایه است و کم محلی و نادیده گرفتن کتاب ، خط قرمز ماست و دنیای آرام و جذاب ما کتابداران را برهم می زند.
21 اردیبهشت 1401 به وقت برگزاری حضوری سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران ، مشتاقانه به مصلی (محل برگزاری نمایشگاه کتاب ) قدم می گذاریم ، جویای حال و احوال کتاب می شویم . آیا حال نمایشگاه کتاب و کتاب خوب است ؟
جواب این پرسش را می توان در نمایشگاه اینگونه یافت :
اشتیاق کودکان و خردسالان برای بازدید از سالن ها و غرفه های کودک نمایشگاه(اهدای هدایا به بچه ها ، نقاشی روی صورت کودکان، اجرای تئاتر و نمایش برای کودکان)
حضور برترین نویسندگان در نمایشگاه با معرفی کتاب خود در استیج های مختلف (از جمله برنامه سیمای خانواده معرفی کتاب توسط نویسنده بصورت زنده از شبکه1و همچنین از شبکه های مختلف سیما)
وجود امکانات و مانیتورهای لمسی مخصوص جستجوی کتاب مورد نظر بازدیدکنندگان و آدرس دهی محل دقیق کتاب مورد نظر که این امکان برای بازدیدکنندگان نمایشگاه کتاب نقش کاتالیزور را دارد.
و در نهایت حضور مشتاقانه و مصمم همه دست اندکاران عرصه کتاب اعم از ناشران، نویسندگان ، کتابداران و خوانندگان
به نظر من حال نمایشگاه امسال به لطف خدا و تلاش همه دست اندکاران خوب است و امیدواریم که حال کتاب هم خوب باشد.البته که با همه تلاش ها ی دست اندکاران حوزه کتاب گاهی کاستی هایی هم وجود دارد که به دیده منت می توان از آن تغافل دارد.و در فرصت مناسب به آن پرداخت .و نتیجه اینکه برگزاری نمایشگاه کتاب قطعاً دست اندرکاران این حوزه را در شناخت آسیب های اجتماعی یاری خواهد کرد.
وظیفه ما کتابداران این است که کتاب خوب را به آدم های خوب بشناسانیم و و با وجود رقیبان سرسختی همچون شبکه های مجازی و پیشرفت های فناورانه ارتباطی ، راه ارتباط دوستانه با کتاب را پی گیریم با کتاب قهر نباشیم و نشان دهیم که خالصانه پای حریم و حرمت کتاب می مانیم و حال و هوای کتاب داریم تا حال و هوای روحمان بیدار و سلامت بماند.
سامانه "سمک " سامانه مشاوره کتابداران می تواند در خصوص شناسایی علایق خوانندگان کتاب و معرفی کتابهای متناسب هر مخاطب (خواننده)
امضا: پروانه کاشانی
و اما یکی دو نکته که به نظرم جلب توجه میکرد:
امسال شخص بنده وقت بسیار کمی نسبت به هر سال برای رفتن به نمایشگاه داشتم که با دو رویداد دیگر که به کار من مربوط بود همزمان شد و نتوانستم نمایشگاه را خوب خوب بگردم و به دوستان همگی سر بزنم.
بعد از دو سال کرونایی، و برگزاری مجازی، به نظرم مردم استقبال خوبی داشتند، به ویژه در تعطیلات آخر هفته که یادآور روزهای شلوغی همیشگی پیشاکرونا بود. گرچه به گفته دوستان ناشر، خرید خیلی کمتر بود، و بیشتر بازدید و گشتن در نمایشگاه بود تا خرید، ولی برخی ناشران که در این سالها با جدیت تلاش کرده اند و نزد مخاطبان خود شناخته شدهاند، فروش خوبی هم داشتند، با وجود قیمتهای بالای کتاب. دوستان نشر ثالث در مصاحبهشان با ایرنا فرموده بودند : "خرید کتاب مثل قدیم نیست. سال های قبل مردم با فراغ بال بیشتری کتاب می خریدند و اکنون باید دودوتا چهارتا کنند و یک کتاب را بردارند و دیگری را بگذارند ولی باز هم مردم کتاب می خرند. این موضوع از یک طرف خوشحال کننده است و از سویی غمناک؛ زیرا این سوال پیش می آید که چرا ما این همه آدم علاقمند را از خرید کتاب را به علت مشکلات اقتصادی که روز به روز هم دارد بیشتر می شود محروم کرده ایم."
در تایید صحبت دبیر تحریریه نشر ثالث از خودم برایتان مثال بزنم. من یکی از همان دایناسورهای نسلهای پیشین هستم، که هنوز حساهای روزانه خودم را ثبت می کنم و نگهمی دارم. حسابهای شخصی خودم در سال 1397 نمایشگاه کتاب را نگاه کردم، از نمایشگاه چیزی بیش از 30 کتاب خریده بودم و امسال فقط 11 کتاب، و رقم پرداختی برای این 11 کتاب نزدیک چهار برابر آن سی و اندی کتاب بود. در نمایشگاه امسال هنوز کتابهایی بود که مایل بودم داشته باشم تا در فرصتی خودم و دیگران آن را بخوانیم و استفاده کنیم، ولی راستش به یاد قیمتهای افزایش یافته همه اقلام معیشتی و کرایه خانهای این یک ماه اخیر افتادم، و اندکی جیبم را مراقبت کردم.
با اینهمه بُعد ترویجی نمایشگاه کتاب را نمی توانم نادیده بگیرم. همیشه نوشته ام، نمایشگاه ما با مایشگاههای کتاب، مانند فرانکفورت متفاوت است، در آنجا میرویم تا با ناشران مذاکره کنیم، کپی رایت بخریم برای نشر، مجوز و برای استفاده از مجلات و پایگاهها و کتابهای الکترونیکی Lisence Agreement بگیریم ا، و خرید تک فروشی کتاب نداریم، لیکن نمایشگاه ما به نوبت سی و سوم رسید و همینجوری به آن عادت کردهایم، با همه ضعف و قوتهایش ولی این نکته را می دانیم که با وجود وضعیت مطالعه در ایران، با وجود غلبه فضای مجازی و پیامک خوانی به جای پیام خوانی و کتاب خوانی، باز همین که مردم ما با این حجم حضور پیدا می کنند و در میان غرفه های کتاب قدم میزنند، به نظر من زیباست.
علیرضا رئیس دانا ناشر و مدیر انتشارات نگاه هم با وجود قیمتهای گران امسال نگاه مثبتی به به موضوع دارد: "او با رد این گزاره که مردم ایران اهل مطالعه نیستند می گوید: ۵۹ سال است کارم در حوزه کتاب و ۴۹ سال است که انتشارات نگاه را تاسیس کرده ام. هر سال هم تعداد زیادی کتاب چاپ کرده ایم و حتی یک نسخه اش هم در انبار باقی نمانده است و همه اش را خریده اند. حتی در این وضعیت گرانی های چند روز اخیر، شما می بینید همه وقتی از نمایشگاه خارج می شوند یک پاکت کتاب دستشان است. همین الان هم روزی نیست که ما ۲ تا ۳ کتاب را تجدید چاپ نکنیم. (ایرنا)
ناشران دانشگاهی نیز از خرید کم دانشگاهها و مراکز پژوهشی گلایه داشتند. با وجود امکان خرید آنلاین و خرید از سامانه پند، باز هم برآوردها خیلی کمتر از انتظار بود، و منِ دانشگاهی و وزارت عتفی خوب میدانم که تا این تاریخ وضعیت بودجه سال جاری دانشگاهها مشخص نشده و هنوز تخصیصها بصورت علیالحساب دو ماه اول است و پول در دانشگاهها نیست.
کتابداران دانشگاهی نیز در سوی دیگر خرید کتابهای مورد نیاز دانشجویان و استادانشان، از بیپولی میگویند و نبود بودجه. خوب به یاد دارم که در دهه های 70 و 80 بخش بزرگی از خرید نمایشگاهها توسط دانشگاهها انجام میشد، و خوب می دانم کتابخانه متوسط الحالی که در سالهای دور، دست کم سالی 2 تا 3 هزار جلد کتاب میخرید، خرید کتابش به حدود 100 تا 150 کتاب رسیده است. اندکی به یاد شعارهای مرجعیت علمی و راهبر علمی منطقه و غیره بیفتیم و کمی بیشتر به مبلغ بیفزائیم، تعارف به اندازه کافی کردهایم.
ناشران عموما نگران آینده نه چندان دور هستند که با افزایش قیمتها و برداشتن یارانه از کالاهای مرتبط با کتاب مانند فیلم و زینک و کاغذ، چه اتفاقی در بازار نشر میافتد و همین میزان کتابی هم که الآن فروش میرود، باز هم فروش خواهد رفت؟ علیرضا رییس دانا، موسس و مالک انتشارات نگاه در صحبت با ایرنا می گوید "متاسفانه ملزومات کار کتاب دست عده ای دلال افتاده است. بهای زینگ، فیلم، مقوا و چاپ؛ ۵ تا ۶ برابر گران تر شده است. به زودی قیمت کتاب، وحشتناک می شود و باید دید آیا مردم دیگر قادر به خرید کتاب خواهند بود یا خیر؟"
قیمتها به راستی افسانهای شده، و اینطور که آقای رئیس دانا میفرمایند، باید منتظر بدتر از اینها هم بشویم، خدا به ما رحم کند که هنوز خریدکتاب از سبدمان بیرون نرفته است، و حالا احتمال دارد بخواهند به زور ترتیب سبد محقر ما را بدهند. صبر کنیم ببینیم چه میشود.
امسال تخفیف وزارت ارشاد روی خریدهای مجازی بود، شاید استقبال باز هم کمتر از سالهای پیشاکرنا به همین دلیل بوده، که خریداران واقعی کتاب، نیازی به آمدن به نمایشگاه نداشتند و از راه دور خریدشان را انجام میدادند و در نمایشگاه برای فروش حضوری تخیف اندکی سلیقهای به نظر میرسید.
نکتهای که اغلب اشاره می کنند، این است که وقتی نمایشگاه به سوی مجازی میل میکند، نیاز به تبلیغات بیشتری دارد و باید صدا و سیمای ملی (و به گفته برخی میلی)، اندکی بیشتر به کمک بشتابد و در معرفی این شیوه به کمک ناشران بیاید. ناشران از تبلیغات صدا و سیما ابراز نارضایتی می کنند و معتقدند، حال که یارانه روی فروش مجازی متمرکز شده است و ما انتظار بیشتری در فروش مجازی داریم، طبیعی است که انتظار داشته باشیم، سیمای سراسری ایران بارها و بارها این شیوه را در برنامه های خود تبلیغ کند تا مردم بهتر بتوانند از فرصت تخفیف استفاده نمایند.
یکی از ناشران در این مورد در مصاحبه با ایبنا می گوید : در مرحله دوم باید به تبلیغات برای نمایشگاه مجازی توجه شود. برای این کار نیازمند همت بیشتری در این حوزه هستیم و همه رسانهها باید توجه ویژهای به این رویداد داشتهباشند. به نظر میرسد با توجه به اینکه برخی از نهادهای درگیر نمایشگاه کتاب در نمایشگاه مجازی کمرنگتر فعالیت میکنند، نیازمند تبلیغات بیشتر هستیم. مثلا در نمایشگاههای حضوری، دانشگاهها با ارائه بن تخفیف نقش ویژهای در ایجاد حس و حال و فضای کتاب را داشتند، اما در این دورهها، فقط یک فراخوان از دانشگاهها بدون ایجاد آن فضا کمی، کار را کمجلوه میکند.
وی با اعلام اینکه در این دوره از نمایشگاه مجازی کتاب نمیتواند کتابهای الکترونیک خود را در دسترس مخاطب قرار دهد، ادامه داد: حتی ندیدهام که پلتفرمهای بزرگ کتاب الکترونیک کشور در این نمایشگاه سهمی بیش از این داشته باشند که در صفحه خودشان، تبلیغ ویژه نمایشگاه کنند. نمیدانم بن کتاب مخصوص کتب الکترونیک در نظر گرفته شدهاست یا خیر، اما اگر هم باشد اطلاعرسانی مناسبی در این قضیه انجام نشدهاست.
و ناشر دیگری که از ناشران دفاع مقدس است می نویسد: صداوسیما باید در برخور با ناشر عادل باشد.
این نویسنده حوزه دفاع مقدس با بیان اینکه کالاها برای دیده شدن نیاز به تبلیغات دارد، گفت: ساخت پادکست و کلیپ هزینه بردار است. یک مطالبه ما از رسانه ملی این است که برای همه باشد نه برای ناشران دولتی، رسانه ناشرانی مانند پیام آزادگان فقط حنجره ماست و در نمایشگاه حضوری میتوانیم آثارمان را چهره به چهره معرفی کنیم اما در نمایشگاه مجازی چنین امکان معرفی نخواهیم داشت. صدا و سیما باید از حمایت صرف از ناشران دولتی دست بردارد. این سازمان در برنامههایی مانند «کتاب باز» هم فقط میروند سراغ برندها و این خیلی بد است و عدالت نیست.
خوب نمایشگاه سی و سوم هم به پایان رسید و امیدواریم تحلیلهای خوبی از خوانندگان لیزنا به دستمان برسد تا در هفته های آینده منتشر کنیم، چرا که این بار، ما فقط گزارش گونه ای منتشر کردیم، که یادمان بماند نمایشگاه کتاب تهران بزرگترین رویداد فرهنگی کشور است که خوب است به همین شکلی که به آن عادت کرده ایم ادامه یابد، لیکن ضعفهای آن را کمتر کنیم و دوباره سال آینده تا یک هفته به نمایشگاه مانده، دعوا نداشته باشیم، که بریم مصلی یا بریم شهر آفتاب.
کاشانی، پروانه؛ عمرانی، سید ابراهیم. « یادداشتهایی درباره نمایشگاه سی و سوم کتاب تهران: بریم مصلی یا بریم شهر آفتاب». سخن هفته لیزنا، شماره 590، 2خرداد 1401
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.