کد خبر: 47258
تاریخ انتشار: جمعه, 22 ارديبهشت 1402 - 10:44

داخلی

»

گاهی دور، گاهی نزدیک

چرا باید بنویسیم؟

منبع : لیزنا
فاطمه محبی
چرا باید بنویسیم؟

(لیزنا، گاهی دور/ گاهی نزدیک 342) : فاطمه محبی[1]، دانشجوی کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش‌شناسی، دانشگاه قم: «الذی علم بالقلم- علم الانسان ما لم تعلم... همان که به وسیله قلم آموخت، به انسان آنچه نمی‌­دانست (بتدریج) آموخت».[2]

آنگاه که این آیه‌­ها بعنوان نخستین آیه­ های کتاب معجزه آسمانی وحی می­گردد، اهمیت و چرایی بنویسیم را تمام وکمال بیان می­­نماید. چرا خالق انسان، با این همه مسائل گوناگون انسانی و خلقت، این آیه­ ها را نخست وحی می­­ کند؟ سرآغاز وحی کتابی که، جاوید و معجزه­ای به جهت اثبات پیامبری است. مگر نه اینکه بیانگر اولویت و مهم بودن آن است، یعنی اولویت­ دادن به نوشتن در صدر همه مسائل. یا باز در این کتاب مقدس آن­جا که می­خوانیم: «ن والقلم و مایسطرون... نون و سوگند به قلم و آنچه می­ نویسند».[3]

به انسان نوشتن آموخت چون که تمام امور جهان بر اساس آن صورت می­ پذیرد. اصل آفرینش انسان، نعمت مشترک با سایر موجودات عالم است. اما تنها نعمت خاص انسان علم، شعور، معرفت و حیات انسانی است و اینکه بوسیله قلم و نوشتن، انسان علوم را آموخت. علم و قلم در کنار هم تاکید شده است. قلم و نوشتن دو پدیده بزرگ تمدن­ ساز بشری و ابزار علم و دانش است که سوگند یاد­کردن آفریدگار به آن، عظمت و توانمندی آن را آشکار می­ سازد. گرچه قلم بعنوان وسیله نوشتن در طول دوران تاریخ با اختراع خط و پیشرفت دانش بشری از قلم، مداد، مواد چاپی، حروف چینی، کامپیوتری و غیره تغییراتی داشته،  اما  همچنان نوشتن بعنوان ابزاری جهت ادامه یافتن علوم و دانش بشری، تاکنون جایگزینی نداشته است. بنابر آنچه بیان شد علوم جهان و پیشرفت آن بر این اساس است که بنویسیم. یادگیری و دانش آمیخته با نوشتن است. آنگونه که پیامبر(ص) فرمودند: «با نوشتار علم را در بند کنید».[4] نگاشتن و ثبت علم موجب نگهداری و انتقال آن به افرادی می­شود که در مکان و یا زمانی دور از ما بوده و یا خواهند بود. علم و دانش بشری با نوشتن توسعه پیدا کرده است و­ آیا دستیابی به این همه دانش امروزی بدون نوشتن امکان پذیر بود؟ علم قدیم با اختراع خط توسعه یافت آنگونه که اکنون نسخ خطی از گران قیمت­ترین و ارزشمندترین منابع جهت اطلاع از علوم پیشین است. آنچه که گذشتگان از علوم جهان دریافت می­کردند، تنها راهی که بتواند به دست آیندگان برسد نگاشتن بوده، که در زمان­های متفاوت با گونه­ های  مختلف نوشتن حفظ شده است.

 در مورد اهمیت نوشتن از منظر قرآن مطالبی گفته شد اما با کلمه چرا به یاد فلسفه می افتیم و انگار که باید از دید فلسفی به موضوع نوشتن  نگاه کنیم. توان و مجال  این نوشته از بحث فلسفی خارج است. هر موضوعی در وهله اول از دید فلسفی قابل توضیح و بررسی هست. موضوع را روشن و واضح می­کند و ضروری است که به جنبه­ های گوناگون چرایی و چگونگی هر موضوعی پرداخته شود که بزرگان اهل علم و فلسفه بدان پرداخته اند. البته در علومی مانند روانشناسی، شناختی،  انسانی،  اجتماعی و .... نیز با توجه به دیدگاه­های خاص خود به این موضوع پرداخته شده است. می­توان برخی دلایل و فواید برای چرا بنویسیم را بدین گونه بیان نمود از جمله: آرام کردن ذهن شلوغ، بهتر زیستن، راهی برای خودشناسی، سخنوری، عمیق شدن دانش، خلاقیت، خودآگاهی، بررسی عملکرد گذشته، شناسایی ارزش ها، به آرامش رسیدن با نوشتن مسائلی که باعث آشفتگی و عصبانیت شده، نوشتن درمانی، تثبیت مطالب در ذهن با نوشتن (یادادشت برداری) و... .     

 فراز و فرودهای فراوانی در دنیای نوشتن و نویسندگی وجود دارد. با ظهور اینترنت و شبکه اجتماعی سبک و مدل آن تفاوت یافته، و در بعضی مواقع نوشتن را خیلی آسان­تر و بدون تکلف کرده است. انگار یک نیاز فطری است، همه می­ خواهیم بنویسیم اما جرات نمی­کنیم. این­گونه تصور می­ شود که، نویسندگان می­دانند چه می خواهند بنویسند، می­ نشینند و شروع به نوشتن می­ کنند. هنری میلر[5] معتقد است که «نوشتن مانند یک زندگی حقیقی سفری اکتشافی است». و یا سالزمن[6] درکتاب "اگر می­توانید حرف بزنید پس حتما می­توانید بنویسید" بیان می­کند که «شما ابدا چیزی نمی نویسید فقط روی کاغذ حرف می زنید».

اغلب اولین تجربه نویسندگی را در دوره ابتدایی در کلاس­های درس انشاء داشتیم، که برای تعدادی از دانش ­آموزان مکافاتی بود و دست به دامان بزرگترها می­ شدند. شاید از همان موقع نوشتن را جدی بگیریم، کم­کم آغاز کنیم، در آینده برایمان نوشتن، کار سهل وآسان­تری باشد و جرات نوشتن را داشته باشیم. برای نوشتن در ابتدا توصیه شده که زندگی روزمره خود را به صورت نوشته (یادداشت روزانه) در چندین سطر در بیاوریم که بصورت خاطره بعدها بخوانیم. یاد آن دفترچه خاطراتی افتادم که در دوران مدرسه در پایان سال تحصیلی برای هم می نوشتیم و این سخت­ترین کاری بود که از ما خواسته می­­ شد، با چه وسواسی که مطلب ارزشمند بنویسیم که می ­خواهد بماند. آن­هایی که انشاء خوب می­ نوشتند خیلی سریع می­نوشتند و تحویل می­ دادند.  

این­گونه هم می­ توان گفت، نوشتن از درون الهام می­گیرد، آنچه را در درون داریم با کلمات به ظهور می­رسانیم. درون خودمان را می­ شناسیم. البته برای بهتر نوشتن مسلم است که هرچه مطالعات عمیق­تر و کافی داشته باشیم چون در ذهن و افکارمان عجین می­ شود در نوشته­ هایمان جلوه می­ یابد. همچنین تجربیاتی که در زندگی با آن مواجه می­ شویم. تجربیات بیشتر و مفیدتر و نیز همنشینی با اهل سخن، باعث می­شود که نوشته را پربارتر کند. و این خود از مزایای نوشتن است که با نوشتن می توانیم از تجربیات نگاشته دیگران بهره ببریم و تجربیات خود را در اختیار آنان قرار دهیم.

حال که بحث از نوشتن و نویسندگی شد به مقاله زنده یاد استاد عباس حری "آیین بد نویسی"  گریزی بزنیم. ایشان که حق مطلب را  ادا کرده­ است، با ذوقی خاص و زبان طنز، ساده ­نویسی را توصیه می­‌نماید. و اینکه با بکارگیری معکوس این نه اصل اساسی می­توان به توفیق خوب­ نویسی دست یافت:

  • «خواننده را نادیده بگیر!
  • پرگو و بی­ربط­گو باش!
  • به پیوستگی نوشته­ات میندش!
  • هدف را فراموش کن!
  • نسبت به منابع پیشین بی­اعتنا باش!
  • راه و رسم نگارش را کنار بگذار!
  • دیگران را خفیف بشمار!
  • به محل درج نوشته­ات میندیش!
  • هرگز نوشته­ات را دوباره مرور مکن!»

این استاد فقید معتقد است که در واقع با نوشتن، دیگران را در اقکار و عقاید خود سهیم می­ کنیم. انگیزه ­های متعددی برای نوشتن بیان می­کند که در طول تاریخ  براساس تجربیات و نمونه­ ها به ­دست آمده است و بازشناخت این انگیزه­ها را امر چندان آسانی نمی­داند. انواع و مقوله­ هایی برای انگیزه ­ها قائل است و این امکان را می­دهد که نوشته ­ای با بیش از یک انگیزه نوشته شود. انگیزه اصلی را کسب و رضایت خداوند از زبان ابن­ خلدون دانسته که می­گوید:         

شیفته آن باش که دست­ها و انگشتان تو، مطالب سودمند و نیکی بنویسند که در این دنیای فریبنده یادگاری نیک از تو به­ جا ماند، زیرا در روز رستاخیز و هنگام روبه ­رو­شدن انسان با فرمان برانگیختن و حشر و نشر، همه کردارهایش در پیش او نمودار می شود.[7]

همچنین ایشان تبدیل دانش شخصی به دانش اجتماعی (آگاهی دادن به گستره وسیع­تری از جامعه)، تملک و شخصی­ سازی دانش،[8] انگیزه تنازع بقاء (ارتقا و حفظ شغل، حیات علمی)[9] را از دیگر انگیزه ­های نوشتن بیان نموده است. ضرورت نوشتن را در آن می­ داند که با نوشتن آنچه در ذهن شخص وجود دارد در معرض ارزیابی دیگران قرار می­ گیرد. خود فرد نمی­ تواند آنچه را در خلوت ذهن دارد به­ طور دقیق و شایسته مورد سنجش قرار دهد. بیرون­­­ کشیدن آن در قالب نوشته از ذهن فرد، هم موجب نظم بخشیدن به ذهنیات شخص می­ شود، و همچنین آن را در محک داوری و ارزیابی دیگران قرار می­ دهد.  

پس بیایید بنویسیم، بنویسیم و بنویسیم تا برسیم به آنچه در کتاب راهنمای زندگی و خلقت از طرف آفریدگار و داننده کل آورده شده، و دانشی را که ادامه­ ساز تمدن بشری است امکان پذیر نموده است. بدون نوشتن چگونه این همه اطلاعات جابجا می ­گشت؟ با گذشت قرن­ها گرچه با پیشرفت علم، تنوع ابزار نوشتن داشتیم، اما نوشتن همچنان باقی و باقی خواهد ماند، تا برسد به دست فردا همان­گونه که از گذشتگان به ما رسیده و نوشتن ادامه خواهد داشت... .

 

 منابع

بهرام پور، ابوالفضل. تفسیر قرآن یک جلدی مبین. قم: انتشارات آوای قرآن، 1391.

سالزمن، ژول. اگر می­توانید حرف بزنید پس حتما می­توانید بنویسید. مترجم فرنوش جزینی. تهران: انتشارات امیرکبیر، 1389.

حری، عباس(1370). آیین بدنویسی. اطلاع رسانی و کتابداری: آینه پژوهش، 9(2)، 2-5.

حری، عباس. آیین نگارش علمی. تهران: نشر چاپار، 1395.

  [4 Feb 2023]https://madresenevisandegi.com                                                   

https://www.nastarankashani.ir]4 Feb 2023[                                              

---------------------------------

[1] این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

[2] . قرآن، علق، آیه های 4 و 5.

[3] . قرآن، قلم، آیه 1.

[4] . تحف العقول، 36.

[5] . Henry Valentine Miller

[6]. Joel Saltzman

[7] . ابن خلدون، 1395، ص389، نقل از عباس حری، آیین نگارش علمی. تهران: چاپار، 1395.

[8] . از نظر زایمن «در علوم کوسه­هایی هستند که پیوسته مشغول بو­کشیدن­اند، ومترصدند تا افکار منتشرنشده را ببلعند وازآن خود سازند». 

[9] . شعار «بنویس و زنده بمان».