داخلی
»سخن هفته
کتابخانههای عمومی ایران و ایفلا
لیزنا؛ سید ابراهیم عمرانی، سردبیر : یک سال و چند ماه از انتصاب سید باقر میر عبدالهی به معاونت برنامهریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات نهاد کتابخانههای عمومی کشور میگذرد (11 اردیبهشت 1401 تا کنون). جناب آقای دکتر میرعبداللهی از منصوبین مدیرکل پیشین نهاد و ریاست فعلی کتابخانه ملی ایران جناب آقای مختارپور هستند که در 6 اردیبهشت 1396 به مدیریت کل تامین منابع نهاد منصوب شدند و اینک و بعد از گذشت 6 سال در نهاد، دیگر عبارت "مدیران کوتاه مدت" درباره ایشان صدق نمیکند و انتظار داریم که با شناخت کامل نهاد و تنوع مردمی که باید به ایشان خدمات بدهند، به ویژه که ایشان فلسفه خواندهاند و خود اهل کتاب و خواندن هستند برنامه ریزی کنند. البته اهل فلسفه اهل منطق حتما هستند و با امثال من که از منطق و فلسفه به دور هستیم تفاوت دارند، و امیدوارم با منطقی پویا هر روز گامهای بهتر و با کیفیتتری در راه هدفهای کتابخانههای عمومی کشور بردارند.
در فلسفی بودن ایشان همین کافی است که مصاحبه ایشان در مورد شرکت نهاد کتابخانههای عمومی در الکامپ که یک بازار فناورانه است را بخوانید که با این پاراگراف شروع میشود:" مارتین هیدگر (۱۸۸۹– ۱۹۷۶) فیلسوف و شاعر بزرگ اگزیستانسیالیست دوران ما، درسگفتار بسیار مشهوری دارد با نام «پرسشی در باب تکنولوژی» او در این رساله از ذات تکنولوژی (به تعبیر آسانتر: روح حاکم بر تکنولوژی) میپرسد و میکوشد در سایه تبیین فلسفی این گزاره که «ماهیت تکنولوژی، خود، امری تکنولوژیک نیست»، ..... [1]". خواندن همه صحبت ایشان در این مصاحبه خالی از لطف نیست و استفاده خواهید برد، به ویژه دوستداران فیلسوف نام آشنا، مارتین هیدگر.
من کتابدار قدیمی در این مدت پیگیر فعالیتهای اعلام شده ایشان بوده و معمولا مصاحبههایشان را دنبال میکردم و اینک به دلیل مصاحبهشان در مورد ایفلا قلم را بر کاغذ گذاشتم که چند نکته را عرض کنم. البته پیش از ایفلا ، دو مورد از نظرات ایشان را عرض کنم که در یکی با ایشان موافقم و در دیگری احتمالا هم سلیقه و هم راستا نیستیم.
گفتم در برخی موارد با ایشان هم نظر بودهام، مانند بخشی از صحبتشان با رادیو فرهنگ: "وی با اشاره به تنوع آمار درخصوص میزان سرانه مطالعه ایرانی ها از ۲ تا ۳۰ دقیقه در روز گفت: باید قبل از آنكه به عدد و ارقام و مباحث كمی در حوزه مطالعه برسیم به مباحث كیفی بپردازیم مثلا تعریف مطالعه و سرانه مطالعه و ... را تبیین كنیم چراكه نبود ثبات در این تعاریف و ارقام قطعا به یك مدیریت و برنامه ریزی درست منجر نمیشود[2]". واقعا این داستان سرانه مطالعه، یک شوخی بزرگ در ایران و در همه کشورها است و کسی به کیفیت مطالعه نمیپردازد و چیزی را میخواهند که بتوانند با خطکش اندازه گیری کنند و بس. شاخصهای کمی این کار هم جای سوال بسیار دارد. آن هم در کشورهایی که آمارها قابل اعتماد نباشند،. توجه کنید دوستان، اگر صِرف خواندن چیزی باشد، اینک باید وزارت ICT بفرمایند، روزانه چقدر پیامک خوانده میشود. خوب این هم خواندن است، البته با علامت سؤالی بزرگ.
نمونه دیگر در دو مصاحبه ایشان یکی با عنوان: "کتابداران مهمترین عنصر ترویج و توسعه کتابخوانی هستند"[3]، در موقعیت مدیر کل منابع و نیز در" نشست کتابخانه به مثابه نمایشگاهی از فرهنگ، آداب و رسوم کشورهای مختلف : "گفتگو با عثمان لاویچ، رئیس کتابخانه غازی خسروبیگف" (کشور بوسنی و هرزگوین) در موقعیت معاون پژوهشی که در مورد مجموعههای کتابخانههای عمومی اظهار نظر فرمودهاند که موافق ایشان نیستم که در اینجا از دومی نقل قولی میآورم: "هر کتابی برای خواندن مناسب نیست. میرعبداللهی با اشاره به مفهوم عمومی بودن کتابخانه، گفت: در ایران وقتی از کتابخانه عمومی صحبت می کنیم، دو معنا به ذهن متبادر می شود؛ نخست، عمومی به معنای تمام کتاب ها؛ دوم، عمومی به معنای همه مردم. درباره معنای اول باید بگویم، ما در نهاد کتابخانه های عمومی کشور، قادر به خرید تمام کتاب ها برای تمام مخاطبان نیستیم؛ بخشی از این مسئله مربوط به محتوای کتاب ها است؛ به اعتقاد ما هر کتابی برای هر خواننده ای مناسب خواندن نیست. مثلا ما نمی توانیم اجازه دهیم گروه سنی کودک و نوجوان، هر کتابی را بخوانند؛ این امر دلایل مختلفی دارد که برخی از آن ها عبارت است از: کم بودن دایره واژگان برخی از بچه ها؛ مناسب نبودن برخی محتواهای ترجمه شده به زبان فارسی برای بعضی بچه ها؛ بنابراین مجبور هستیم از میان کتاب های منتشر شده انتخاب کنیم. این انتخاب معیارهایی دارد که برخی به زبان و ادبیات کتاب و برخی به نادرستی محتوا مربوط می شود. به اعتقاد من درباره بزرگسالان هم همینطور است و توصیه نمی کنیم همه کتاب ها را بخوانند؛ چراکه ممکن است در فرایند فهم کتاب برایشان اختلال ایجاد شود. وظیفه یک کتابدار این است که با توجه به شناختی که از مخاطب دارد، کتابی متناسب با هر فرد به آن ها معرفی کند[4]".
من با بخش واژگانی صحبت ایشان موافق و با بخش محتوایی آن موافق نیستم. البته همه میدانید که من مهم نیستم، چرا که کسی نیستم و تصمیمهای من به درد خودم میخورد. از همان تابستان 1354 که در بخش توزیع کتابهای انتخاب و خریداری شده هیات امنای کتابخانههای عمومی کشور (نهاد فعلی) کار میکردم و تاکنون هرگز مسئولیتی در تصمیمگیریهای مهم نه در زمان پهلویها و نه در زمان جمهوری اسلامی نداشتهام، در آن زمان هم مسئولیتم در حد بسته بندی و آماده ارسال کردن کتابهای خریداری شده به کتابخانههای تهران و شهرستانها بود ولی در سایه سار انبار و زمان نیم ساعت استراحت پس از نهار وقت داشتم کتابهایی که قرار بود به دست مردم برسد را ورق بزنم. همه جور کتابی خریداری میشد و مردم قدرت انتخاب داشتند، و کسی به آنها نمیگفت چه چیزی برای شما مناسب است. کتابداران میتوانستند نقدهای منتشر شده در مورد کتابها را نیز در کنار کتابها به مردم ارائه نمایند.
ببینید دوستان، به نظر من خواندن تجویزی نیست و نمیتواند باشد و نتوانسته باشد. اعتماد هم تجویزی نیست و نمیتوانیم به کسی به زور بگوئیم به من اعتماد کن، اعتماد خودش میآید، باید همه نوع کتاب برای همه نوع مخاطب کودک و نوجوان و بزرگسال و سالمند و همه نوع سلیقه در کتابخانهها باشد که بیایند و بخواهند و به آنها داده شود تا اعتماد بیاید و تازه میتوانید، روی این سنگ اعتماد بنای خود را بسازید. بنابراین باید اعتراف کنم که در این دیدگاه ارشادی و شاید تولیگری با جناب آقای دکتر موافقم نیستم، و با تنوع و کثرت در خواندنیها موافقترم. عزیزان چهل سال است وزارت ارشاد داریم و نتوانستهایم نه در خواندن و نه در چیزهای دیگر مردم را ارشاد کنیم. نتیجهاش این روزها روی فضای مجازی پحش است. در مورد کتابهای زرد ، به ویژه روانشناسی زرد، سه مقاله پیوسته در لیزنا نوشتهام، و باز هم برای آگاهی بوده، نه اجبار. کتابدار وظیفه اش نقد و اطلاع رسانی است نه از دسترس خارج کردن. در مورد آثار عامه پسند هم ، چه در میزگردی که در کتابخانه پارک شهر شرکت کردم و چه در سلسله مقالههای لیزنا هم نظر خودم را نوشتهام ، باز هم جهت آگاهی و نقد برخی کتابهای عامه پسند و توصیه برخی از آنها و همه در حد خواه از سخنم پند گیر، خواه ملال و نه حذف کتابهایی و خرید کتابهایی دیگر که متاسفانه در سالهایی دورتر موجب فساد هم شده بود.
لیکن در مورد ایفلا اندکی وضعیت فرق میکند، داستان موافقت و مخالفت من با نظرات آقای دکتر میرعبداللهی نیست، داستان تعجب من است از کسی که 6 سال در فضای کتابداری ایران حضور دارند و خود انسانی اهل مطالعه و اهل فلسفه هستند (به مصاحبه ها و کتابشناسی ایشان مراجعه کنید و مقالات ایشان را اگر سوادتان قد داد مروری بکنید)، و صحبتهایی کردهاند که از ایشان انتظار نداشتم. مصاحبه ای با عنوان": فهم مسئله تعامل با ایفلا از مأموریتهای نهاد کتابخانههای عمومی کشور است[5]." سید باقر میرعبداللهی ... با اشاره به تمدید عضویت نهاد کتابخانههای عمومی کشور در ایفلا در سال ۲۰۲۲ گفت: از نظر سازمانی، نخستین بار ایران به شکل حقوقی عضو کمیتههای ایفلا شده و سکینه قاسمپور، مدیرکل دفتر برنامهریزی نهاد کتابخانهها، به عضویت بخش «سواد و خواندن» ایفلای ۲۰۲۳ درآمده است" . تیتر که احتمالا انتخاب خبرنگاران است و به آن نمی پردازم که فهم مساله را در انحصار نهاد و ماموریت وی قرار دادهاند و سایرین حدس می زنم منظور کتابداران نمی توانند در این فهم حضور داشته باشند، بنابراین بپردازم به محتوای مصاحبه:
استاد در ادامه فرمودهاند که " .... برای نخستین بار ایران به شکل حقوقی عضو کمیتههای ایفلا شدهاند." اگر فرموده بودند .... برای نخستین بار ایران به شکل حقوقی عضو کمیته کتابخانههای عمومی ایفلا شدهاند. بنده فقط آفرین میگفتم و قدردانی میکردم و میگذشتم ، ولی اولین ایرانی در کل ایفلا به نظرم درست نمیآید. و اگر بگویند، از سابقه عضویت حقوقی ایرانیان در کمیتهها اطلاع نداشتهاند، اجازه بدهید نپذیرم، چرا که اهل فلسفه حرف تحقیق نشده نمیزنند و بار معنایی هر واژه را به دقت لحاظ میکنند. ممکن است بگویند خطای مطبوعاتی است و مصاحبه کننده این اغراق را با خطای خود به وجود آورده من حرفی نمیزنم و اگر فرصتی کردند خودشان نوار مصاحبهشان را بخواهند و گوش کنند.
این نکته را مایلم در قدردانی از حرکت بین المللی نهاد عرض کنم، من کتابدار لیزنایی، منکر فعال شدن بخش بینالملل نهاد کتابخانههای عمومی در سه چهار سال اخیر و در دوره جناب آقای رمضانی و به همت آقای دکترمیر عبداللهی نیستم و نمیتوانم باشم، که به خوبی حرکت را شاهد بوده و هستم و کمال تشکر را از این حرکت ذیقیمت دارم، در جائیکه کتابخانه ملی در همین چند سال کمی از ایفلا دور شده است. ولی اینکه حتما ما اولین بودهایم، اندکی احتیاط دارد.
آقای دکتر صالح زمانی مشاور پیشین حوزه امور بینالملل سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، در مصاحبه با ایبنا میفرمایند "تاریخ نخستین حضور کتابخانه ملی در ایفلا به اوایل دهه 70 بازمیگردد که در آن زمان نخستین هیئت رسمی به نمایندگی از کتابخانه ملی ایران در کنفرانس ایفلا شرکت کردند[6]"، و من به شما عرض می کنم اولین فردی که بصورت حقوقی به نمایندگی از انجمن کتابداری ایران در سالهای پیش از انقلاب و در کمیته نشریات ایفلا و به نمایندگی از کتابخانه ملی ایران از 1369 و در کمیته ردهبندی و نمایهسازی ایفلا عضو بودند، استاد بزرگ ما پوری سلطانی بودند.
جهت اطلاع دوستان عرض کنم که در دهه 1340 و حتی تا سال 1358 که مرکز خدمات کتابداری به کتابخانه ملی پیوست، نماد کتابداری مدرن، بیشتر انجمن کتابداری ایران بود که کمیته آموزش آن نوش آفرین انصاری و دکتر عباس حری و کمیته حقوقی آن عباس مظاهر و علی سینایی و کمیته انتشاراتش پوری سلطانی و زهرا شادمان وکامران فانی و نازی عظیما و بهاءالدین خرمشاهی بودند. و اولین سفر کتابداران ایرانی به ایفلا سفر عباس مظاهر در سال 1348 =1969 در کپنهاگ دانمارک است که در اخبار انجمن آمده است. دکتر زین العابدینی نیز در مقاله ایفلا نوردی در مجله IBulletin به این سفرها و بر اساس خاطرات خانم سلطانی اشاره میکنند: "اگر چه نمیشود تاریخ دقیقی برای حضور ایرانیها در ایفلا ذکر کرد، اما گزارش پوری سلطانی با عنوان "نامهای از پیش کنفرانس ایفلا" که از سی و هفتمین کنفرانس ایفلا در لیورپول (1971) ارسال و در تابستان 1350 در خبرنامه انجمن کتابداران ایران منتشر شده، یکی از قدیمیترین حضورهای ایران در ایفلا را نشان میدهد. در بخش دوم گزارش پوری سلطانی از ایفلای 37 که با عنوان: "من هم با اسقف اعظم ملاقات کردم" که در شماره پائیز 1350 خبرنامه انجمن کتابداران منتشر شده، اشاره میکنند که آقای عباس مظاهری، سرپرست مرکز خدمات کتابداری (تبراک) در سال 1969 در ایفلای کپنهاگ شرکت داشتهاند"[7].
بنابراین میبینیم که مشارکتهای رسمی آغازین از سوی انجمن بوده و شرکت کنندگان به ماموریت میرفتهاند و گزارش ماموریت خود را نیز میبایست به رئیس انجمن میدادهاند. خبر بعدی به 1971 بر میگردد که پوری سلطانی و چند نفر کتابداران دیگر برای شرکت به لیورپول در انگلستان سفر کردهاند و خانم سلطانی در کتاب فرصت حضور اشاره به حضور خانم دکتر شادمان در ایفلای بوداپست 1972 = 1351 به عنوان اولین سخنران ایرانی در ایفلا کردهاند، از سرکار خانم شادمان که جویا شدم، برایم نوشتند: "خود من اولين باردر كنفرانسي كه در بوداپست بود همراه چند نفر ديگر از كتابداران شركت كردهام اين مربوط به سال ١٩٧١؟ است. در آن زمان با پاسپورت دولتي وبه عنوان ماموريت اداري ميرفتيم". (ایمیل شخصی) خانم سلطانی در سالهای 1350 تا 1355 به نمایندگی از انجمن عضو کمیته نشریات بودهاند و در نشستهای سازماندهی هم حضور داشته اند و با حضور دوباره از 1369 عضو کمیته "رده بندی و نمایه سازی" بودند. کسانی که در سالهای بعدی که خانم سلطانی به ایفلا میرفتند، در ایفلا حضور داشته اند، از حضور موثر خانم سلطانی در کمیته بالا در ایفلا یاد میکنند. و همه این سالها، ماموریتها از سوی انجمن کتابداران و از 1369 به نمایندگی و با پشتیبانی کتابخانه ملی ایران بوده و به عنوان عضو رسمی و موثر کمیته کار میکردند.
در کتاب فرصت حضور[8] خانم سلطانی گزارش سفرها یا سخنرانی خود را در ایفلا منتشر کردهاند که عبارتند از: 1973 =1352به عنوان نماینده رسمی انجمن در گرونوبل فرانسه و به عنوان رئیس کمیته انتشارات انجمن کتابداران و در کمیته نشریات ایفلا حضور داشتهاند، به علاوه چون شعار آن سال ایقلا کنترل کتابشناسی جهانی[9] بود و کمیته ردهبندی و نمایه سازی فعالیت زیادی داشت، در این کمیته نیز فعال بودند. در سال 1975 در اسلو نروژ در جلسه سردبیران مجلات کتابداری و از سوی کمیته انتشارات انجمن حضور داشتهاند، و در آنجا سخنرانی هم داشتهاند که در نامه انجمن منتشر و در فرصت حضور بازچاپ شده است. پس از آن در کمیته منطقهای کشورهای درحال رشد در سئول کره جنوبی 1976 به نمایندگی از انجمن شرکت کردند که کمیته تازهتاسیس ایفلا بود و بعد از آن تا 1369= 1990 استکهلم سوئد، ایران از صحنه ایفلا غایب بوده و در این سال پوری سلطانی و این بار به نمایندگی کتابخانه ملی ایران در کمیته رده بندی و نمایه سازی حضور داشتهاند و این حضور ادامه دارد تا مسکو1991، دهلی نو 1992، بارسلون اسپانیا 1993 و در کنفرانس اقماری ایفلا در لیسبن پرتغال 1993 و ایفلای شصتمین در هاوانا کوبا 1994 و نیز در ایفلای ترکیه در 1995. کتاب فرصت حضور تا اینجا را دارد و بقیه سفرها را باید در جایی دیگر و فرصتی دیگر جستجو کنم.
پس از ایشان و به عنوان عضو رسمی و به نمایندگی از کتابخانه ملی ایران در کنگره های ایفلا از آقای دکتر فریبرز خسروی باید نام ببرم که عضو رسمی کمیته کتابخانه های ملی و عضو رسمی کمیته آسیا و اقیانوسیه بودند و در اجلاسهای آسیا و اقیانوسیه هم شرکت میکردند. ایشان دو دوره در کمیته آسیا اقیانوسیه و دو دوره در کمیته کتابخانه های ملی حضور رسمی و به نمایندگی از کتابخانه ملی ایران داشتند که دوره عضویت در کمیته ها هر کدام چهار سال بوده است. دکتر خسروی علاوه بر این در همه این سالها در اجلاس "روسای کتابخانه های ملی"[10] به نیابت از رئیس کتابخانه حضور داشتهاند. و در سالهای اخیر نیز نمایندگان دیگری از کتابخانه ملی به عضویت کمیتهها در آمدند که با پشتیبانی کتابخانه ملی ایران در ایفلا حضور پیدا کردند. خانم دکتر سعیده اکبری داریان در چند کنگره در دوره ریاست آقایان اشعری، صلاحی و خانم دکتر بروجردی و با پشتیبانی کتابخانه ملی ایران به ایفلا رفتند و عضو کمیته مارک بودند، و همینطور خانمها معماری و پاسیار که عضویت کمیته نشریات ایفلا را دارند که دوره آن چهار ساله است. به گفته دکتر زمانی :" کتابخانه ملی در هفت کمیته ایفلا عضویت دارد که پنج کمیته آن یعنی کمیتههای «فهرستنویسی»، «نسخههای خطی»، «فناوری اطلاعات و محیط زیست» «توسعه پایدار» و همین طور کمیته «فراهمآوری»؛ مشمول پرداخت حق عضویت و آبونمان سالیانه است دو کمیته دیگر یعنی «کتابخانههای کودک» البته تا جایی که خاطرم است و کمیته «کتابخانههای ملی» نیز از پرداخت آبونمان معاف هستند؛ همینطور در بخش آسیا و اقیانوسیه هم که از تقسیمبندیهای منطقهای ایفلا به شمار میآید کتابخانه ملی عضویت دارد. ... کتابخانه ملی در کمیته کتابخانههای آسیا و اقیانوسیه ایفلا به صورت فعال مشارکت و در انتخابات هیئت مدیره آنها نقش مؤثری دارد؛ البته همانطور که اشاره کردم این حق رأی بیشتر به آییننامه داخلی ایفلا مرتبط است....[11]"
بنابراین باید حضور محترم جناب آقای دکتر میرعبداللهی عرض کنم که کتابداران از 1348 به ایفلا ورود کردند و از سال 1350 به عضویت رسمی کمیتهها درآمدهاند و به نظر میرسد سرکار خانم دکتر قاسمپور گرامی اولین عضو رسمی ایرانی کمیته کتابخانههای عمومی ایفلا هستند که حضورشان برای همه کتابداران ایران مغتنم و باعث خوشحالی است.
ایشان در بخشی دیگر از مصاحبه خودشان گفته اند: "میرعبداللهی با بیان اینکه مسیر رفتن به ایفلا مسیر کمتر رفته شده و غیرهمواری است، عنوان کرد: شناخت ایران از ایفلا محدود به برخی محیطهای دانشگاهی میشود و به نظر من این کار کارستان نهاد کتابخانههای عمومی کشور است که توانسته از موقعیت جهانی ایفلا استفاده کند". البته همانطور که عرض شد بسیار بسیار خوشحال و خرسندم که نهاد چند سالی است به ایفلا ورود کرده و حتما منشاء خیر بسیار خواهد بود، لیکن دو نکته را به یاد داشته باشیم، اول، دیگرانی که سالیان دورتری به ایفلا ورود کردهاند، و دوم اینکه آقای دکتر میرعبداللهی " کار کارستان " را تعریف فرمایند که آیا منظور عضو کمیته شدن است که کارستان است، یا برنامهها و راهبردها و راهکارهایی در هماهنگی با ایفلا برای کتابخانه عمومی جهانی تدارک دیده شده است؟ در هر حال خیر است. من از اینکه نهاد از پوسته داخل ایران خود خارج شده، بسیار مشعوف هستم و مطمئن هستم بر کیفیت فعالیتها و خدمات نهاد تاثیر خوب خواهد داشت.
در ادامه ایشان نوشته اند: "درحال حاضر، فعالیت استادان کتابداری در محیط دانشگاهها محصور شده و این وضعیت به معنای تولید علم فنی و رسمی در محیط دانشگاهها است. به نظر میرسد در حوزه تولید علم به معنای عمومی و کاربردی کردن آموزشها و پژوهشهای دانشگاهی، خارج کردن این آموزشها از روی کاغذ و وارد کردن این ویژگیها به زندگی افراد، کمتر توجه شده است." من از آموزش عالی در جمهوری اسلامی ایران به ویژه در سالهای اخیر هیچ دفاعی ندارم و خود منتقد نظام آموزش عالی مقاله محور هستم، و می بینم که روز به روز وضعیت فاجعهبارتر میشود، ولی باور دارم، دانشجویان خوبمان اگر نیمی از رشد و تبلورشان را مدیون صندلی دانشگاه باشند، نیمی دیگر را جوهر خودشان بوده که تکانی به خود و لاجرم به محیط کاریشان دادهاند. همکاران بسیار خوب نهاد که در این سالها موجب حرکت در نهاد بودهاند مانند شقاقی، محبوب، پازوکی، حاصلی و بسیاری دیگر فارغاالتحصیلان خوب همین دانشگاهها هستند و حتی در جائیکه در دانشگاه محل تحصیل خودشان، از نظر علمی نیازشان را برآورده نمیدیدند، سراغ استادان دیگر میرفتند، که خدای را شکر آنها محصور به محیط دانشگاه نبوده و چیزهایی در چنته داشتهاند، و این عزیزان توانستهاند به قدر تشنگی از دانش ایشان سیراب شوند.
در این زمینه مایلم از جناب آقای دکتر میرعبداللهی عزیز تقاضا کنم نظرشان در مورد استادان رشته خودشان ، فلسفه ، و دانشجویان و دانشآموختگان رشته خودشان بنویسند. نظرتان چیست؟ اگر خوب نگاه کنید، آنجا هم همین وضع است و در همین آموزش عالی از نظر من ضعیف، در همه رشته ها استادان خوب و دانشجویان خوب هنوز پیدا میشوند، و خوشبختانه میگردند و یکدیگر را پیدا میکنند. اگر در میان کتابداران و استادان کتابداری فرد ضعیفی دیدید خیلی به دل نگیرید و لطفا تعمیم هم ندهید که در همه رشته ها وضع همین است. و در همه رشته ها استادان خوب دارند وضعیت را رصد میکنند و نبض را در دست دارند.
در مصاحبه ایشان نوشته شده: " ... ایفلا نیز به حوزه کتابخانههای عمومی نگاه صنفیمحور ندارد، عنوان کرد: از آنجا که فدراسیون بینالمللی انجمنها و موسسات کتابداری با دیدگاه عمومی حوزه کتابخانههای عمومی را دنبال میکند، این انجمن بینالمللی نیز میتواند جزو جامعه هدف نهاد کتابخانههای عمومی کشور باشد.". نگاه صنفی محور را درست متوجه نمیشوم. ایفلا اتحادیه است، اتحادیه ای از انجمنهای کتابداران سراسر دنیا، و همه تلاشش در جهت ارتقاء همه جانبه اعضای این انجمنها و کتابخانه هایی است که اینها اداره میکنند. و البته سپاسگزارم که با این وجود، جزو جامعه هدف نهاد هستند، چرا که در جهان بودن و جهانی بودن و بومی عمل کردن به نظر من عین خیر است.
و آخرین نقل قول از ایشان: " اصل این موضوع که نهاد کتابخانههای عمومی کشور در مجامعی مانند ایفلا حاضر میشود، برقراری شناخت میان دو حوزه کتابخانههای عمومی و ایفلا است که تعامل کمتری تاکنون میان آنها برقرار شده است." برای من امیدوار کننده است. و امید دارم که این تعاملات بر کیفیت مجموعه، نیروی انسانی و خدمات کتابخانههای عمومی ایران بیفزاید. انشاءالله.
عمرانی، سیدابراهیم.« درباره مصاحبه معاونت برنامهریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات نهاد کتابخانههای عمومی کشور: کتابخانههای عمومی ایران و ایفلا». سخن هفته لیزنا، شماره 655، 23 مردادماه ۱۴۰۲.
--------------------------------------------------------------------------
[1] میر عبداللهی ، سید باقر. تکنولوژی تقدیر ماست، اما …/. 10 تیر 1402
[2] میرعبداللهی، سید باقر. تعریف مطالعه و سرانه مطالعه. 3/8/1401
[3] کتابداران مهمترین عنصر ترویج و توسعه کتابخوانی هستند، 1( آذر 1400)
[4] کتابخانه به مثابه نمایشگاهی از فرهنگ، آداب و رسوم کشورهای مختلف: گفتگو با عصمان لاویچ، رئیس کتابخانه غازی خسرو بیگف / سید باقر میرعبداللهی . 22 اردیبهشت 1402 .
[5] میر عبداللهی،سید باقر. فهم مسئله تعامل با ایفلا از مأموریتهای نهاد کتابخانههای عمومی کشور است. 2 مرداد 1402
[6] زمانی، صالح. کتابخانه ملی برای اثرگذاری جهانی باید ارزشهای تمدنی و تکنیکی خود را تقویت کند. مصاحبه با خبرگزاری کتاب ایران. 29 فروردین 1402.
[7] Haji Zeinolabedi, Mohsen. Iranians and IFLA at a Glance. IBulletin, (2018), Vol1, No 3 (Aug –Sept)
[8]سلطانی، پوری. فرصت حضور: مجموعه مقالههای کتابداری.تهران: انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران، 1383.
[9] . 1973 — Grenoble — Universal Bibliographic Control
[10] . Conference of Directors of National Libraries (CDNL) این اجلاس همه ساله و بطور همزمان با کنگره سالانه ایفلا و در همان شهری که ایفلا برگزار میشود، تشکیل میشود.
[11] . زمانی. همان
به این مجموعه علاوه بر حضور پراکنده افراد به صورت آزاد و حتی دریافت گرنتهای ایفلا، باید حضور کتابخانه مجلس در کمیته پارلمانی را هم اضافه کرد.
از بیانات ارزشمند و به حق استاد عمرانی استفاده کردیم. بد نیست دکتر میرعبدالهی و سایر مدیران قبل از مصاحبه و سخنرانی اندکی مطالعه کنند تا اینگونه شرمسار نگاه مخاطب نشوند.
فرقی میکند؟؟
الان این دغدغه بزرگی است؟
به جای اینکه برید چهار تا مشکل رشته رو حل کنید
دارید از اینکه اول عضو ایفلا بودید یا دوم حرف میزنید؟
شمایی که اولین بودید چه گلی به سر مملکت زدید؟