داخلی
»تورقی و درنگی و گوشه چمنی
لیزنا؛ عبدالرسول خسروی عضو هیأت علمی گروه آموزشی کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی بوشهر: تاکنون هر کدام از ما در موقعیتهای مختلف، به دلایل متفاوت، و در مکانهای گوناگون پرسه زدهایم. پرسهزنی در ساحل آرام، در خیابانهای شگفت انگیز، در کوچه باغها، در بافتهای قدیم شهر و... اما بهترین و نوستالژیکترین نوع پرسه زنی برای ما، خورههای کتاب و مستان مطالعه، پرسهزدن در خیابان انقلاب تهران، روبروی دانشگاه تهران و به تعبیر استادی جایی که بهترین مکان یادگیری است، میباشد.
امروز پنجشنبه اولین روز تابستان ۱۴۰۲ طبق روال مرسوم همیشگی سفرهایم به تهران به پرسه زنی در خیابان انقلاب و تورق هزارتوی قفسههای کتابفروشیهایی که روز به روز نحیفتر و لاغرتر میشوند، پرداختم. میگویند با خواندن کتاب خوب چیزهایی در ذهن و وجود شما می ماند که در شرایط و موقعیتهای مختلف به شما کمک میکند. همچنین با پرسه زنی و تورق لابه لای کتابهای موجود در کتابفروشی ها، کتابهایی را می بینیم که نیازهای فعلی و حال و روز ما را نشانه رفته اند، هر چند شرایط فعلی اقتصادی اجازه خرید کتاب برای خانوارها نمی دهد، و اولویت ثانویه محسوب می شود، اما تا جایی که در توان دارید، کتابفروشیها را تنها نگذارید. اجازه ندهید خیابان انقلاب، که برای دوستداران و عاشقان کتاب، نوستالژی تاریخی و خاطراتش به تاریخ بپیوندد. بایسته است خیابان انقلاب و کتابفروشیهایش به مثابه میراث فرهنگی این جامعه کهن در اذهان آنها و آیندگان بماند. لذت بردن از چنین میراثی حق مسلم و بدیهی نسلهای آینده است حتی آن دَم که فناوریهای روز، ماهیت چنین مکانهایی را نیز به چالش کشیده باشند.
امروز روز لذت بخش و در عین حال حزنانگیزی بود؛ لذت از آن جهت که فرصتی دست داد و با منصور ضابطیان به ویتنام رهسپار شدم، جایی که ۵۵۰۰ کیلومتر از تهران فاصله دارد. نام ویتنام برای نسل پیشین یادآور جنگیست خانمانسوز که از آن شنیده ایم اما کمتر می دانیم؛ نام ویتنام یادآور برنج های کوپنی بود که در شیوه پخت ایرانی به بدترین شکل ممکن تبدیل می شد. نویسنده در این سفر ما را با جلوه ای از هنر و فرهنگ ویتنام آشنا می سازد و در ادامه با این نویسنده به کانادا رفتیم و در کتاب نوشابه زرد که اینگونه زیبا آغاز می کند که وقتی نسل ما بچه بود، کانادا برایش یک نوشابه پرتقالی خوشمزه بود که بعد از انقلاب دیگر پیدا نمی شد. ما کانادا را کمتر به عنوان یک کشور مهم و مستقل می شناختیم..... و در ادامه اشتراک تجربیات سفر نویسنده همراه شدیم و بعد با دوست خیالی در دیدار اتفاقی آدام گاپ نیک، همراه شدیم و از رنج ها و آلام از قیطریه تا اورنج کانتی حمیدرضا صدر اندوهگین گشتیم. کتابی که حمیدرضا صدر به وقایع نگاری یک مرگ از پیش تعیین شده می پردازد. حمیدرضا صدر چشم در چشم بیماری روایتی بی وقفه و پرشتاب از جنگیدن با بیماری، هراس ها و امیدها و البته تصویر مردی که سرخوشانه به زندگی آری می گوید، حتی در سخت ترین و نزدیک ترین لحظه ها به مرگ از قیطریه تا اورنج کانتی مملو از کلماتی است که تاریخ وجود یک ذهن شگفت را روایت میکنند، ذهن مردی که میخندد و.. و یاد گرفتم از هنر جستارنویسی آدر لارا، از قیدار رضا امیرخانی تا در فرصت مناسب واکاوی بیشتری داشته باشیم و از کتاب چگونه رنج بکشیم همیلتون که هر قدر ثروتمند باشیم و هر تعداد که رفیق شفیق داشته باشیم باز درد از دست دادن، شکست یا ناامیدی را در زندگی می چشیم. واکنش معمول این است که رنج را به بهترین شکل تاب آوریم و زندگی مان را از سر بگیریم، اما راه حل همیلتون برای این مشکل متفاوت است او با تمرکز بر رنج در حیطه خانواده، عشق، بیماری و مرگ راه های سازنده ای را بررسی می کند تا با کمک آنها رنج را بپذیریم و از این طریق بینشی منحصر به فرد نسبت به شرایطمان پیدا کنیم. همیلتون به نمونه های درخشانی از تاریخ، ادبیات و عام اشاره می کند و نشان می دهد چه طور می توانیم رنج را منبع ارزشمندی از روشنگری ببینیم که به هستی مان شکل می بخشد. در پایان با محمد طلوعی در زیر سقف دنیا همنشین شدیم که بیش از هر چیز روایتگر تماشای جهانی است که نویسنده به کشف آن مبتلا می شود، از زادگاهش تا شهری که کوتاه مدت در آن اقامت می کند، درک تجسدی که در هر کدام از این شهرهای شخصی شده وجود دارد. نگاه به ساعت می اندازم گذشت زمان را احساس نمی کنم. هنوز پرسه زدن ها تمام نشده است اما گاه رفتن است و باید به فرودگاه و به دیار خلیج تا ابد فارس ایران بروم و با تعمیق بیشتری کتابهای را که انتخاب کرده بودم مطالعه کنم. به امید حضوری دوباره و سفرهای آینده...قرار ما پرسه زنی در خیابان انقلاب..
خسروی ، عبدالرسول. «پرسه زنی در کتابفروشیها: تهران». ستون تورقی و درنگی و گوشه چمنی لیزنا: شماره 85، 17شهریورماه ۱۴۰۲.
دقیقا این حس و حال رو توی خیابون انقلاب تجربه کردم. بهشت ما کتابدارها! پاتوق عاشقانه هایی از جنس کتاب!
قلمتان مانا و همواره سرشار از خواندن و پرسه های کتابی باشید.