داخلی
»سخن هفته
استاندارد با هدف ارزیابی
لیزنا؛ سید ابراهیم عمرانی، سردبیر :
با عرض سلام خدمت اساتید بزرگوار
بنده مدیر کتابخانه های دانشگاه فرهنگیان هستم.
قصد تدوین استاندارد برای کتابخانه های دانشگاه فرهنگیان را دارم.
کتاب استانداردهای کتابخانههای دانشگاهی ایران را مطالعه کردم اما به مقصود دلخواه نرسیدم.
لذا از اساتید و همکاران گرامی تقاضا دارم بنده را در تدوین استانداردی که محتوای کتاب فوق را به صورت کمی ارائه کرده باشد راهنمایی بفرمایند.
با تشکر
این یادداشت را سرکار خانم مدیر کتابخانه های دانشگاه فرهنگیان به گروههای بحث کتابداری فرستادند و راهنمایی خواستنند. چنانکه میبینید فرمودهاند " کتاب استانداردهای کتابخانه های دانشگاهی ایران را مطالعه کردم اما به مقصود دلخواه نرسیدم" .
این درد، فقط معضل این همکار بسیار محترم ما نیست که صادقانه در گروه بحث نوشتهاند. این درد بسیاری از کتابداران است که وقتی صحبت از استاندارد میشود، دنبال استانداردی میگردند که در آن عدد و رقم مشخص بدهد. این دوست عزیزمان نوشته اند، به دنبال "استانداردی که محتوای کتاب فوق را به صورت کمی ارائه کرده باشد" می گردند. چرا؟ چون اغلب برای گرفتن حق و حقوق کتابخانه و کتابداران از مدیران لازم به عدد و رقم نیاز دارند. برای من مسلم است که کتابخانهها کمتر در فکر ارزشیابی کتابخانه هستند که حق هم دارند. می گویم حق دارند، چون سالهای سال از بدو تاسیس شورای هماهنگی کتابخانههای دانشگاه تهران در ابتدای دهه 1370 با این مساله روبرو بودم که چگونه حرفم را به مدیران ثابت کنم؟ خوب می دانم که استاندارد، بدون ارزیابی، مشتی کاغذ برای زیبایی قفسهها است و بر این باورم که باید با استاندارد وضعیت کتابخانه سنجیده شود، لیکن اوضاع همیشه آنقدر اسفناک بوده که اول باید حضور کتابخانه را به مدیران بالادستی اثبات کنیم و اگر ثباتی داشتیم به فکر ارزیابی کتابخانه و یافتن نقاط ضعف و قوت آن بپردازیم.
با ایشان (منظور مدیر کتابخانه های دانشگاه فرهنگیان ) صحیت کردم و از دو استاندارد موجود، کتابی را که دربارة آن نوشته بودند"کتاب استاندارد کتابخانههای دانشگاهی" از انتشارات کتابخانه ملی ایران چاپ 1382 در دست داشتند. این استاندارد با نگاه به استاندارد کتابخانه های دانشگاهی تدوین انجمن کتابخانههای دانشگاهی و پژوهشی ACRL منتشر شدهی سال 1998 میلادی بومی سازی شده است. زمانی که رخدادهای تحولآفرین شبکهها و دنیای مجازی آغاز، ولی هنوز به استانداردها راه پیدا نکرده بود؛ و این آخرین ویرایش از این نوع استانداردها بود که در آن و در متن استاندارد شاخصهای کمی به دست میداد؛ و نسخه ایرانیشده آن که توسط استاد ارجمندم خانم شیرین تعاونی بومیسازی شده بود کمک زیادی برای ما در کتابخانههای ایران بود. چرا؟ آیا به استاندارد کردن فرایندهای کار ما میپرداخت، آیا خدمات کتابخانهها را تابع استانداردی معین میکرد؟ جوابم این است: بطور کامل نه. چون فکر می کردیم با این کتاب میتوانیم مقداری عدد و رقم پیش چشمان مدیران بالادستی خود بگذاریم، که بطور معمول عضوی از هیات علمی رشته های دیگر بودند و حسب آئین نامه که میبایست دست کم یک دوره سه ساله مسئولیت اجرایی قبول کنند، به کتابخانه آمده بودند. ما اعداد و ارقام را نیاز داشتیم که در برابر مدیرانمان عرض اندام کنیم و با استناد به استاندارد به دنبال نیروی انسانی کافی برویم و بگوئیم با این تعداد استاد و دانشجو ما باید به فرض 10 کتابدار، کمتر یا بیشتر داشته باشیم یا دعوای بودجه را با رقم 6% بودجه دانشگاه اعلام کنیم و برویم برایش مبارزه کنیم. البته اگر رئیس کتابخانه از سوی مدیران بالادستی دانشکده یا دانشگاه تحویل گرفته میشد و میتوانست در جلسات مدیران در شوراهای بالادستی حضور پیدا کند، و حرفش را بزند و استانداردهای ما را به رخ بکشد.
البته اگر رئیس کتابخانه،آدم اهل کتابخانه و اهل مدیریت از کار درمیآمد و احساس تعهد و وظیفه به مسئولیتی که پذیرفته بود میکرد (که تعدادشان کم بود)، و به هر دلیل تلاش می کرد باقیات صالحاتی از خود به جای بگذارد، مشکلات را به معاون پژوهشی دانشکده/ دانشگاه میرساند، که آنجا کار گیر میکرد و معاونت اداری- مالی از 6% استاندارد سهم کتابخانههای دانشگاه، در بیشتر موارد به جز حقوق و مزایای کتابداران و کارکنان کتابخانه، 90% از مانده را صرف تعمیر خوابگاه و یارانه غذای دانشجویان میکرد و باز کتابخانهها از بودجه دخلی که بتوانند با آن کاری را راه بیندازند نمیبردند. این مساله را در دهه 1380 و در دوره معاونین پژوهشی دلسوز برخی دانشگاهها به سازمان برنامه و بودجه کشاندیم که بودجه خرید منابع را در قانون بودجه کشور در ردیف بودجه دانشگاه به تفکیک چاپی و الکترونیک جدا کردند و در بسیاری دانشگاهها (به ویژه دانشگاههای بزرگ با میزان پژوهش قابل قبول) در یک دوره دهساله دهه 1380 رعایت شد و پول صرف خرید به ویژه منابع الکترونیک و نرم افزارها و سخت افزارهای مربوطه شد. این سهمیه تا همین دو سال پیش رعایت شد ولی در بودجه های دو سال اخیر کشور، این تفکیک از بین رفته و دوباره ما بازگشتهایم به اینکه ما یک بودجهای دادهایم به دانشگاه و خودش هر جور میخواهد تصمیم بگیرد. و حالا دوباره معاونین پژوهشی باید بدوند و به معاون اداری و مالی التماس کنند که بودجه ما را به خودمان بدهید و ایشان هم پاسخ بدهند که غذای دانشجویان و تعمیر خوابگاه مهمتر است و همیشه این بهانه موجود است که اینها سر و صدای دانشجویی دارد، حالا کتابخانه و پایگاه اطلاعاتی در اولویت نیستند.
کمیسیون نظام اطلاعرسانی علم و فناوری
در نیمه دهه 1380، به همت گروهی از بزرگان و با پشتیبانی مدیر وقت دفتر پشتیبانی پژوهشی در معاونت پژوهشی وزارت عتف، جناب آقای دکتر سید امید فاطمی، و به دنبال سالها تلاش کتابداران " کمیته نظام دانشگاهی علم و فناوری" تشکیل وپس از یک سال و اندی به کمیسیون ارتقاء یافت: "کمیسیون نظام اطلاعرسانی علم و فناوری" . ریاست کمیسیون برعهده معاون پژوهشی وزیر جناب آقای دکتر کبگانیان و قائممقامی مدیرکل دفتر پشتیبانی پژوهشی جناب آقای دکتر فاطمی که دو سال بعد مسولیت ایرانداک را نیز برعهده گرفتند، تشکیل و با آئین نامهای که به تایید وزیر وقت جناب آقای دکتر مهدی زاهدی در تاریخ 26/3/1387 رسید، شروع به کار کرد. تشکیلات کمیسیون بر پایه این آئین نامه، اعضای حقیقیاش، مدیرکلهای حوزه پژوهشی وزارت، مدیران موسسات مرتبط وابسته به وزارت عتف مانند ایرانداک، مرکز منطقهای و سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی، و نمایندهای از کتابخانه ملی بودند و 5 عضو حقیقی داشت ، که در عمل سه کتابدار ، یک متخصص مدیریت اطلاعات و یک متخصص فناوری اطلاعات بودند. از آنجا که نماینده کتابخانه ملی و نماینده مرکز منطقهای و نماینده سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی هم کتابدار بودند، تعداد کتابداران کمیسیون اغلب به 6 نفر میرسید.
در سال 1388 در این کمیسیون کمیته ای با نام کمیته استاندارد شکل گرفت که اولین ماموریتش به روزرسانی استاندارد کتابخانههای دانشگاهی بود. کار تحقیق شروع شد و به استانداردACRL 2011 رسیدیم که آخرین استاندارد آن روز ACRL بود، لیکن با موضوعی مهم روبرو شدیم، موضوعی که کتابداران و از جمله رئیس کنونی کتابخانههای دانشگاه فرهنگیان نیز آن را طرح میکنند.احساس اینکه کتابخانهها استانداردهای کمی نیاز دارند، لیکن تغییرات تازه با ظهور فناوریهای نو اتفاق افتاده بود و در متن اصلی استاندارد خبری از عدد و رقم نبود،رو همه جا نوشته شده بود بر حسب نیاز. در آن سال 2008 میلادی 10 سال از ورود کتابها و مجلات الکترونیکی تمام متن به کتابخانهها میگذشت. باید به جرئت بگویم در کتابخانهای که خود من در آن حضور داشتم، دیگر این امکانپذیر نبود که با شمارش کتاب و مجله و تعداد استاد و دانشجو شاخص درست کنیم. و حتما میبایست بر پایة میزان خدماتی که میدهیم شاخص بسازیم.
ارزیابی در کتابخانهةای دانشگاه تهران
در سال 1388، چهارده سال از انتخاب (بخوانید ارزیابی) سالانه کتابخانه نمونه دانشگاه تهران توسط شورای هماهنگی کتابخانهها میگذشت. ما در سالهای اول دهه 1370، در دانشگاه، آمارهای کمی استاندارد را به رخ مدیران کشاندیم و تا توانستیم برایش جنگیدیم و امکاناتی برای کتابخانه های دانشگاه گرفتیم ولی زمانی که ارزیابیها را شروع کردیم، متوجه شدیم، این راه خیلی مفیدتر بوده و ما دیر فهمیدیم. چون با اولین ارزیابی و اعلام کتابخانه نمونه و برگزیده در روز پژوهش جنب و جوش مدیران دانشکدهها آغاز شد و همه امتیاز میخواستند و دستشان را بازتر کردند و بودجه ها را بهتر کردند و وضعیت نیروی انسانی که به شدت بهتر شد. چون مدیران دانشگاه موظف شدند برنامه بهبود نیروی انسانی کتابدار دانشگاه را از طریق سازمان برنامه و بودجه پیگیری کنند و مجوز استخدام رسمی 80 کتابدار در چهار سال به ما داده شد که فکر می کنم همه کتابداران تحصیلکرده کتابخانه های فعلی از همان نیروها باشند که طی سالهای 1378 به بعد استخدام شدند.
در آغاز ارزیابی، در سال 1375 با استاندارد ACRL برای شاخصگذاری آغاز کردیم، همه کتابخانهها با آن شاخصهای رقمی ACRL زیر صفر بودیم، بنابراین و در همان سال اول در ارقام شاخصها تجدید نظر کردیم و به آمارهای کتابخانه ملی در "پیش نویس استاندارد کتابخانههای دانشگاهی" منتشره در 1374 توسط کتابخانه ملی روی آوردیم (هنوز استاندارد اصلی 1382 منتشر نشده بود) و این بار هم از 33 کتابخانه، تنها 3 کتابخانه در برخی شاخصها مانند نیروی انسانی و مجموعه از زیر صفر به صفر میرسیدیم، باز هم شاخصها را تقلیل دادیم و برای سال اول قبایی در اندازه تن خود طراحی کردیم تا در سالهای بعد اندک اندک شاخصها را بالا و بالاتر بردیم تا 14 سال بعد که در بومی سازی استاندارد 2011 ACRL از آن استفاده شد.
این بار هم اگر میخواستیم از شاخصهای استاندارد 2011، برای تدوین استاندارد جدید در کمیسیون نظام استفاده کنیم، به نظر میرسید هیچ کتابخانهای نتواند در برخی شاخصها به حد اقلها برسد. در گزارشی که کمیته استاندارد در صحن کمیسیون ارائه داد بحث بسیاری با حضور اساتید عضو مانند زندهیاد دکتر عباس حری، جناب آقای دکتر فریبرز خسروی و .... استادان عضو کمیته که حضور داشتند انجام گرفت، به ترکیبی از استاندارد 2004 و 2011 رسیدیم و مقرر شد به ویژه در شاخصهای عملکردی که جایگزین شاخصهای کمی در ویرایش کتابخانه ملی میشد، به شرایط بومی کتابخانه ها هم دقت شود.
بنابراین و در پاسخ به همکار گرامی رئیس کتابخانه های دانشگاه فرهنگیان عرض میکنم که اتفاقا از ذینفعان این استاندارد شما هستید که چه در"استانداردهایی برای کتابخانهها در آموزش عالی" (تهران: چاپار – انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران، 1396) و چه در ویرایش اصلی َACRL تاکید شده، تعدادی کتابخانههای همگن دارید که میتوانید شاخصهایی را برای ارزیابی آنها از همین استاندارد استخراج و پرسشنامههای ارزیابی خود را خودتان بسازید. برای این کار با دقت در بخشهای کتاب، باید به بخش دوم شاخصهای عملکردی رجوع کنید و کارتان را شاخص گذاری کنید. به نظرم مجموعهای مانند دانشگاه فرهنگیان از هم اکنون میتوانند پرسشنامه استاندارد خود را طراحی و ارزیابی خود را شروع کنند. مطمئن باشید با انتشار اولین نتایج ارزیابی، شاخصهای شما تثبیت و هر کتابخانهای تلاشش را مضاعف خواهد کرد که در سالهای بعد بهتر شود. تجربه من میگوید همین کار حساسیت مدیران را به کتابخانه ها بیشتر میکند و شما با دو دورة ارزیابی نقاط ضعف هریک از کتابخانهها را روی میز مدیران خواهید گذاشت و نقاط قوتشان را ارتقاء خواهید داد.
به علاوه لازم است عرض کنم، ایرانداک به عنوان جایگاه ستادی کتابخانهها در نظام آموزش عالی با تاکید بر کتابخانههای دانشگاهی پژوهشی زیر مجموعه وزارت عتف، چند ماهی هست که تدوین ویرایش جدیدی از استانداردهای کتابخانههای دانشگاهی و پژوهشی را در دستور کار خود قرار داده که یکی از اعضای هیات علمی پژوهشگاه مسئولیت راهبری این طرح را برعهده دارند.
تا جائیکه اطلاع دارم، هم برای کاربردی شدن این استاندارد و هم در نهایت برای داشتن شاخصهایی برای ارزیابیهای کتابخانهها در نظر دارند که از کتابداران فعال دانشگاهی و از دانشگاههایی که مجموعههای کتابخانهای بزرگی را در خود جای دادهاند کمک و نظر بگیرند. امید است با برنامهریزی دقیق و دقت نظر در همه جوانب کاری کتابخانههای دانشگاهی، استاندارد تازه، بتواند نیازهای کتابخانهها را در این روزها، که صداهای ناامیدکننده کم نیستند تامین نماید.
می دانم که بسیاری از شما عزیزان تلاش فراوانی میکنید و اگر از رکود در کتابخانههای دانشگاهی حرفی بزنم، ممکن است خوشایندتان نباشد، لیکن باید عرض کنم این رکود را در مجموع شاهدم و البته فعالیتها هیچیک از چشم من روزنومهچی پنهان نیست و دست مریزاد میگویم که با وجود شرایط و امکانات و بودجه کم، برخی از عزیزان دلاورانه کار میکنند. با اینهمه جمله زیر را برای کمک به تدوین استاندارد عرض میکنم:
وظیفه همه کتابداران دانشگاهی مشارکت در این کار و تکمیل پرسشنامههای ارسالی با دقت و صداقت کامل است، اگر میخواهیم کتابخانههای دانشگاهی از رکود خارج شوند.
عمرانی ، سید ابراهیم .« ارزیابی کتابخانهها امکانی برای گرفتن امکانات: استاندارد با هدف ارزیابی ». سخن هفته لیزنا، شماره 660، 27 شهریورماه ۱۴۰۲.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.