کد خبر: 47952
تاریخ انتشار: دوشنبه, 22 آبان 1402 - 10:19

داخلی

»

سخن هفته

پیشنهاد موضوعی برای تحقیق در مورد محیط علمی ایران:

نابرابری‌ها در محیط‌های آکادمیک

منبع : لیزنا
سید ابراهیم عمرانی
نابرابری‌ها در محیط‌های آکادمیک

لیزنا؛ سید ابراهیم عمرانی، سردبیر:

بخش اول: نابرابری های نژادی، جنسیتی و اقلیتی

تورقی در آخرین شماره مجله Science   اول نوامبر 2023 مرا با تیتر عجیبی (البته برای من عجیب) روبرو کرد و توجه مرا به نابرابریهای نژادی – جنسیتی - اقلیتی در علم و تبعیض در محیط آکادمیک جلب کرد. عنوان مقاله این بود: آیا دانشمندان باید نژاد، جنسیت یا سایر مشخصات شخصی خود را در مقالات ذکر کنند[1]؟

و بسیار کنجکاو شدم و با خواندن مقاله با حامیان و مخالفان این کار روبرو شدم که هر یک دلایل خود را داشتند، و به هر حال مقاله اشاره‌اش به تبعیضها و نابرابریهای نژادی – جنسی – اقلیتی در علم است. با اینکه موضوع خیلی قدیم است،‌لیکن مساله هنوز ادامه دارد و در تحقیقات جدید،‌ نیز به همین موارد اشاره کرده اند که با هم می‌بینیم. به هر حال این سوال به ذهن من آمد.  آیا در محیط علمی ایران هم این تبعیضها هست؟یا چون در ایران دانشمندان با رنگهای پوست متفاوت و نژادهای متفاوت وجود ندارد،‌ این خبرها هم نیست؟ آیا در مورد زنان نسبت به مردان یا اقلیتها تبعیض وجود دارد؟ و در پیگیری موضوع در مقاله های غیر ایرانی، به  مواردی از  تبعیض رسیدم، که نابرابری و تبعیض در استناد به زنان و گروه‌های نژادی و  اقلیت‌ها بود که این یکی دیگر کاملا جدید، و باید عرض کنم خیلی بداخلاقی و بدون تعارف نامردی است. شاید با اشاره‌هایی که از چند مقاله که من جستجو کردم و در زیر به نظرتان می‌رسانم توجه شما جلب شود و تحقیقی دست کم در مورد وضعیت زنان در علم ایران انجام شود. آیا در استناد به زنان در ایران نیز با تبعیض و نابرابری روبرو هستیم؟ چند نفر از پژوهشگران پر استناد ایرانی زن هستند؟ در چه رشته‌هایی؟

 درباره جوامع چند اقلیتی مانند ایالات متحده تحقیق‌های زیادی وجود دارد که به برخی از آنها در پایان اشاره می‌کنم.

راشل زامزو Rachel Zamzow  مقاله خود (بالا) در Science را با این پاراگراف شروع می‌کند: "هنگامی که نویسندگان همکار خانم " ژنو ووجیک"  به او پیشنهاد دادند که جزئیات مربوط به نژاد و پیشینه خانوادگی خود را درکامنتهای  Nature Genetics  شماره ماه می میلادی بگنجاند، او شک داشت. ووجیک که در دانشگاه جان هاپکینز مشغول به کار است، می‌گوید به‌عنوان یک اپیدمیولوژیست و متخصص ژنتیک آماری، همیشه به او یاد داده‌اند که «خود را به‌طور کامل از حواشی دور نگه دارد». اما همکاران Wojcik استدلال کردند که مقاله آنها، در مورد نیاز به شرکت کنندگان چند نژادی در مطالعات ژنتیک، باید شامل یک "بیان موقعیت"[2] هر نویسنده باشد. که توضیح دهد چگونه هویت آنها ممکن است بر کار آنها تأثیر بگذارد. این کار ظاهرا دارد به طور فزاینده ای در مقالات علمی رایج می شود، البته با استقبال گروهی از پژوهشگران و نگرانی گروهی دیگر. " و در ادامه ..... " این بیان موقعیت، هر چیزی را که به نوعی به نویسنده مربوط است را شامل میشود، برای نمونه، نژاد، قومیت، موقعیت جغرافیایی، گرایش جنسی، هویت جنسیتی، وضعیت ناتوانی و سطح شغلی . پیشتر، این کار فقط در برخی رشته‌های علوم اجتماعی مانند جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی انجام می‌شد، لیکن اینک می بینیم که دارد به به رشته ها و زمینه های دیگر، مانند زیست شناسی، بهداشت جهانی، و پزشکی، و همچنین علوم و مهندسی و ...   نیز وارد می‌شود، با مجلات هر روز بیشتری که آنها را تشویق یا حتی ملزم می‌کنند"

"زامزو" در ادامه به تحقیقی از آلخاندرو نونیز-د لا مورا، انسان شناس زیستی در دانشگاه وراکروز اشاره می‌کند: «این دعوتی است برای تفکر گسترده‌تر در مورد نقش شما به عنوان یک محقق در کاری که سعی در درک آن دارید. او مقاله ای در سال 2021 در مجله 2021  American Journal of Human Biology منتشر کرد که در آن استدلال کرد که تأمل در موقعیت یک فرد می‌تواند در کار آینده نتیجه دهد و به محققان کمک می کند تا نابرابری هایی مانند "تحقیقات هلیکوپتری[3]" ، پویایی قدرت[4] کنترل نشده (در تحقیقات علوم اجتماعی)، و خلل در همه جانبگی را برطرف کنند. او می گوید، برای مثال، اگر یک ستاره شناس هستید، به این فکر کنید که تلسکوپ شما کجاست. «آیا شما بخشی از آن جامعه‌ای که تلسکوپ آنجاست، هستید؟

این داستان "بیان موقعیت" جنسیتی – نژادی- اقلیت ملی یا قومی یا دینی در پای مقاله‌‌ها طرفداران و مخالفانی دارد که هر یک را در این مقاله ساینس می‌خوانید، لیکن من این مقاله را در اینجا تنها با ذکر یک نمونه از هر کدام رها می‌کنم و به جستجو در گوگل اسکولار در همین موضوع می‌پردازم :

موافقان

"حامیان می گویند که "بیان موقعیت" برای خوانندگان نیز مفید است و پرده تصمیمات محققان را که در غیر این صورت نامرئی باقی می ماند، از بین می برند - از ایده ها و سؤال‌هایی که آنها دنبال می کنند تا نحوه تفسیر داده‌های آنها. «فقط این نیست که ما بخواهیم درباره هویت‌های اجتماعی افراد بدانیم. جولی مارتین، سردبیر مجله Journal of Women and Minorities in Science and Engineering که از ژوئیه 2020 موافق" بیان موقعیت" است، می گوید: «نکته این است که آن ها و جهان بینی شما چگونه بر تصمیمات شما تأثیر می گذارد".  

مخالفان

"اما برخی از محققان بر این باورند که انتشار این اطلاعات در ادبیات یک اصل اصلی علم را نقض می‌کند: اینکه کار یک محقق باید مستقل از اینکه چه کسی است قضاوت شود. آنا کریلوف، شیمیدان دانشگاه کالیفرنیای جنوبی که نقدی در آوریل در کنار 28 نویسنده همکار در مجله Controversial Ideas نوشت، می گوید: برجسته کردن هویت یک دانشمند نشان دهنده یک "بازگشت عجیب به دوران تاریکی" است. کریلوف می‌افزاید: «آن زمان دوران خوبی نبود که مردم با ویژگی‌هایشان رفتار می‌کردند، نه با دستاوردهایشان، نه با شایستگی‌هایشان".

اشلی مارتین در مقاله خود با عنوان" اثرات متفاوت ایدئولوژی‌های تنوع برای نژاد و روابط جنسیتی"[5] می نویسد: "نگرانی در مورد نژادپرستی سیستماتیک در موسسات دانشگاهی و تحقیقاتی در دهه گذشته افزایش یافته است. در اینجا، داده‌های بنیاد ملی علوم  (NSF)، یکی از سرمایه‌گذاران اصلی تحقیقات در ایالات متحده را بررسی می‌کنیم و شواهدی را برای تفاوت‌های نژادی فراگیر پیدا می‌کنیم. به ویژه، محققین اصلی سفیدپوست که گرنت یا پژوهانه‌های آنها به طور مداوم با نرخ های بالاتری نسبت به اکثر پژوهانه‌های غیرسفیدپوست تصویب و تامین می شوند. نرخ های تامین مالی برای پژوهانه‌های سفیدپوستان نیز نسبت به نرخ های کلی سالانه با گذشت زمان افزایش یافته است. علاوه بر این، نابرابری‌ها که در تمام ادارات نظارتی دربنیاد ملی علوم رخ می‌دهد و برای طرح‌های تحقیقاتی بیشتر است. توزیع میانگین نمرات بررسی خارجی نیز بر اساس نژاد ، تبعیضهای سیستماتیک را نشان می‌دهد. الگوهای مشابهی در سایر نهادهای تأمین مالی تحقیقاتی نیز در دست است، که نشان می دهد نابرابری های نژادی گسترده‌تر از اینها است. شیوع و تداوم این نابرابری‌های نژادی در بودجه تأثیرات آبشاری دارد که مزیت انباشته‌ای را برای پژوهانه‌های سفید پوستان، در تمام علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM) تداوم می‌بخشد".

ژوزف گریوز نیز در مقاله 2022 خود " نابرابری در علم و موردی برای دستور کار جدید[6]" ‌اشاره می کند که: " تاریخچه "بنگاههای علمی [7]" نشان می دهد که از جنسیت، هویت و نابرابری نژادی حمایت کرده است. علاوه بر این، " بنگاههای علمی "  تبعیض، نژادپرستی، آزار و اذیت و آسیب شخصی افراد و زنان را مجاز دانسته اند. این کار منجر به یک سیستم تحقیقاتی و نوآوری نابهینه و از نظر جمعیتی محدود، محدود کردن دامنه و بستن لنز خاص و همزمان در دستور کارهای تحقیقاتی مختلف، و ترجمان دانش کم‌اثرتری بین علم و جامعه شده است. ما استدلال می‌کنیم که برای معکوس کردن این وضعیت، جامعه علمی باید ارزش‌های خود را دوباره بررسی کند و سپس به طور جمعی یک دستور کار جدید همراه با برابری را آغاز کند. این دستور کار جدید باید بر این ارزش بنیادی استوار باشد که تحقیقات علمی و نوآوری فناورانه باید مقدمه پیشرفت به سوی جهانی بهتر برای همه جامعه باشد و اینکه روند چگونگی انجام تحقیقات ما به اندازه نتایج تحقیق مهم است. چنین دستور کار افرادی را جذب می کند که از لحاظ تاریخی از مشارکت در علم کنار گذاشته شده اند، و باید راهکارهایی برای غلبه بر موانع طولانی مدت مشارکت کامل همه طیفهای مختلف جامعه پیشبینی شود. ما نیاز به اجرای دستور کار جدید از طریق یک رویکرد سیستمی هماهنگ، با شناختی پویا با گرفتن بازخورد و داد و ستد متقابل در بین تمام اجزای سیستم علمی و همسو کردن همه تلاش‌ها برای  برابری کامل هستیم". وی با اشاره به دو نمونه از تبعیضها در شوروی سابق و در ایالات متحده مقاله خود را ادامه می‌دهد:

" یک مثال رایج از اینکه چگونه بافت اجتماعی ممکن است نتایج تحقیقات علمی را به اشتباه هدایت کند، ژنتیک در اتحاد جماهیر شوروی از دهه 1930 تا 1960 است. در حالی که اغلب ذکر می شود، پویایی سرکوب ژنتیک مندلی به خوبی درک نشده است. یکی از شخصیت های کلیدی در این رویدادها Trofim D. Lysenko (1898-1976) بود. لیسنکو در زیست شناسی، به ویژه در روش علمی، آموزش نابرابر داشت. .... ".

و از ایالات متحده نیز نمونه‌ های فراوان برای ما دارد:

" ظهور علم نژادی در ایالات متحده یکی از قوی‌ترین نمونه‌های این است که چگونه حذف برخی گروه‌ها از "بنگاههای علمی " می‌تواند نتایج علمی را مخدوش کند. در واقع، تاریخ زیست‌شناسی تکاملی که تا همین اواخر عمدتاً توسط مردان سفیدپوست دنبال می‌شد، مملو از استدلال‌های نژادپرستانه برای جبر زیستی است. ما در اینجا آن تاریخ را بازگو نخواهیم کرد مگر اینکه بگوییم که در هر مرحله از رشد آن، توسط شخصیت های برجسته قدرتمند در علم و جامعه آمریکا حمایت می شد. به عنوان مثال، در حالی که توماس جفرسون را نمی‌توان به معنای امروزی این واژه یک دانشمند در نظر گرفت، دیدگاه‌های او درباره طبیعت، به‌ویژه دیدگاه‌های فرودست پنداری «سیاه‌پوستان»، تأثیرات قدرتمندی بر جامعه آمریکا داشت.".  و در ادامه ".... تداوم و فراگیر شدن نابرابری نژادی در سیستم آموزشی ایالات متحده ریشه های عمیقی دارد (26، 27). آموزش STEM به طور نابرابر در دسترس عموم مردم ایالات متحده است و "بیابان های علمی[8]" در مناطق محروم از نظر اجتماعی-اقتصادی و نژادی ادامه دارد. برای بومیان آمریکا، دسترسی نابرابر به آموزش بدیهی است که از ابتدای تأسیس این کشور وجود داشته است. برای سیاه‌پوستان آمریکایی، این ریشه‌ها به دوران بردگی بازمی‌گردد، زمانی که آموزش خواندن و نوشتن به افراد برده غیرقانونی بود. حتی با ظهور رهایی و گسترش آموزش در اواخر قرن نوزدهم، دسترسی به آموزش به گونه‌ای نابرابر توزیع شد که سلسله مراتب اجتماعی غالب را حفظ کرد. برای اقشار خاصی از جمعیت ایالات متحده، از جمله دختران و زنان، تحصیل رسمی به سادگی غیرضروری تلقی می‌شد و بنابراین از فرصت‌های آموزشی محروم بودند".

وی در پایان سوالاتی را مطرح می کند که در بسیاری از جوامع می‌توانیم این سوالها را نیز بومی سازی کرده و از خود بپرسیم. " مهمترین آنها، ما استدلال می کنیم که فرهنگ علمی ما بر اساس ارزش ها ساخته شده است. بنابراین، یک سوال مهم این است که "ما در علم به چه چیزهایی ارزش می دهیم؟" در مقابل "چه چیزی را اندازه گیری و پاداش می دهیم؟" آیا سیستم‌های تشویقی در سیستم‌های علمی ما پاسخگویی برای انجام کارهای اشتباه و پاداش برای انجام کارهای درست ارائه می‌کنند؟ اگر رسوایی های جاری و معمولی که در موسسات علمی برتر ما رخ می دهد در نظر گرفته شود، پاسخ "هنوز نه" است. معیارهای سنتی تعیین شده موفقیت (مانند تعداد دلارهای کمک مالی و انتشارات، عوامل تاثیرگذار، معیارهای رسانه های اجتماعی) برای محیط های کاملا رقابتی به جای مشارکت انتخاب می شوند، سبکی از راهنمایی که موفقیت مربیان و استادان را بیشتر از دانشجویان افزایش می دهد که بالقوه مضر است. محیط‌هایی برای گروه‌هایی که کمتر در علم حضور دارند. به عنوان مثال، دانشمندان اقلیت، که اغلب در بخش‌های علمی کمتر نشان داده می‌شوند، نشانه‌گذاری می‌شوند یا «فقط» هستند، در محیط‌های عمدتاً مردانه و سفید غوطه‌ور هستند که در آن باید سوگیری ضمنی و صریح را در تمام جنبه‌های اکوسیستم علمی رقابتی دنبال کنند.".

 

عمرانی، سید ابراهیم. « پیشنهاد موضوعی برای تحقیق در مورد محیط علمی ایران: نابرابریها در محیط‌های آکادمیک ». سخن هفته لیزنا، شماره 668، 22 آبان ۱۴۰۲.

 

-------------------------------------

[1] .Zamzaw, Rachel/  Should scientists include their race, gender, or other personal details in papers?. Science . 1 NOV 2023.  . https://www.science.org/content/article/should-scientists-include-their-race-gender-or-other-personal-details-papers?utm_source=ground.news&utm_medium=referral

[2] . positionality statement بنده بیان موقعیت را انتخاب کردم ولی اظهار موقعیت یا حتی اظهار وضعیت نیز صحیح است.

[3] . تحقیقات استعماری نو یا علوم استعماری نو،

 اغلب به عنوان تحقیقات هلیکوپتر، علم چتر نجات یا تحقیق، تحقیقات انگلی، یا سافاری توصیف می‌شود. مطالعه، زمانی است که محققان کشورهای ثروتمندتر به یک کشور در حال توسعه می‌روند، اطلاعات جمع‌آوری می‌کنند، به کشور خود سفر می‌کنند، داده‌ها و نمونه‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کنند و نتایج را بدون دخالت یا مشارکت کم محققان محلی منتشر می‌کنند. یک مطالعه در سال 2003 توسط آکادمی علوم مجارستان نشان داد که 70٪ از مقالات در یک نمونه تصادفی از نشریات مربوط به کشورهای کمتر توسعه یافته شامل یک نویسنده تحقیقات محلی نیستند. این تحقیقات از کیفیت پائینتری برخوردار هستند.

[4] . دینامیک قدرت در تحقیق

تحقیقات علوم اجتماعی استفاده و تأثیر متقابل بین زبان، رفتار و باورها را بررسی می کند. هر سه این موارد از روابط قدرت مطلع می شوند. در نتیجه، تحقیقات علوم اجتماعی که به این سه چیز می‌نگرند بدون اینکه به طور جامع روابط بین و سلسله مراتب افراد را در نظر بگیرند، نمی‌توانند جوهر تعامل اجتماعی و شیوه‌های فرهنگی را به طور کامل درک کنند. قدرت یکی از اجزای اساسی فرآیند تحقیق کیفی هنگام جمع‌آوری داده‌ها با و از شرکت‌کنندگان تحقیق است.

[5] .

Martin, Ashley. The pergent effects of persity ideologies for race and gender relations. Organizational Behavior and Human Decision Processes. Volume 175, March 2023

https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0749597823000018

[6] . Graves, Joseph L.  Inequality in science and the case for a new agenda. JL Graves JrM Kearney, G Barabino, S Malcom. Proceedings of the National Academy of Sciences, 2022•National Acad Sciences.

[7] . scientific enterprise

[8] . science deserts