کد خبر: 48155
تاریخ انتشار: دوشنبه, 27 آذر 1402 - 09:55

داخلی

»

سخن هفته

اطلاعات نمی‌تواند به خودی خود، چگونه خشنود شدن را به جامعه بیاموزد:

بخش نرم حرفه را نیز دریابید

منبع : لیزنا
مهری پریرخ
بخش نرم حرفه را نیز دریابید

لیزنا؛ مهری پریرخ، عضو هیأت علمی  گروه علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشگاه فردوسی مشهد: با درود و آرزوی تندرستی و شادکامی، نوشته شما در مورد پیگیری وضعیت استخدامی کتابداران را خواندم. به دغدغه‌ها، و پیگیری دلسوزانه شما در کارها اعتقاد دارم و همواره آن را ستوده‌ام. خیلی خوب تاریخچه پیگیری برای بهبودی وضعیت استخدام را بیان کردید. همان طور که خود نوشتید، انتهای بیانات شما نمی‌تواند همان انرژی که خواندن قسمت‌های دیگر نوشته منتقل می‌کند را به خواننده بدهد. من هم مانند شما اعتقاد دارم که باید تلاش کرد روی پای خود ایستاد و فعالیت‌هایی را متناسب با نیازهای جامعه انجام داد. ولی نمونه‌هایی که آوردید همه مرتبط به یک جنبه حرفه و به عبارتی بخش سخت آن است. بخش نرم حرفه، گرایش‌های آن به علوم انسانی است. همواره شنیده ایم که کتابداری، حرفه‌ای اجتماعی است و نقش مهمی در پاسخ گویی به نیازهای جامعه و حل مشکلات اجتماعی دارد.  مطالبی که خانم دهقان در انتهای تجربه خود از رفتن به زندان بیان کردند، بخشی از مسئولیت اجتماعی کتابخانه ها را نشان می‌دهد.

امروزه، در مقابل اضافه بار اطلاعاتی شبکه اجتماعی، ذهن ها تبدیل شده به کانالی برای عبور اطلاعات.  چون همه می‌دانند که اطلاعات مهم است، خیلی وقت برای مرور آن صرف می‌کنند. ولی توانایی و وقت تحلیل و استفاده از آن را ندارند و نیز زیر بار اضافه بار اطلاعاتی، چاره‌ای جز انتخاب نقش گذرگاه اطلاعات را ندارند. مشغله زیاد، عامل دیگری بر نبود توانایی در بهره‌گیری از اطلاعاتی است، که امروز در مقایسه با نیم قرن گذشته، فراوان در دسترس است. ولی وقت کم، اجازه استفاده از آن را برای بهبودی زندگی نمی‌دهد. بنابراین جامعه‌ای که با اطلاعات زیادی روبروست، دچار فقر دانش و خرد شده است. این فقر، مانند فقر آهن، فقر ویتامین در بدن و ... بیماری زاست. به همین دلیل، جامعه حال خوشی ندارد.

همان‌طور که اشاره شد، نقش اجتماعی کتابخانه‌ها، کمک به حل مشکلات جامعه و یا مداوای جامعه است. جامعه برای درمان، نیاز به آگاهی دارد. آگاه سازی جامعه (یعنی تمام قشرها و طبقات) از وظایف کتابخانه‌هاست. اگر کتابخانه‌ها فقط جنبه‌های سنتی کار را مورد توجه قرار دهند، فقط به جنبه‌های نوین یعنی نرم افزارهای کتابخانه‌ها، استانداردهای نوین، کتابخانه‌های دیجیتال و علوم داده بپردازند، فضا برای استارت‌آپ ها توسط غیر حرفه‌ای‌ها باز می‌شود. آنها فرصت می‌یابند این جنبه ها را پوشش دهند. با به جریان انداختن اطلاعات مورد نیاز، که همان‌طور که اشاره شد، فراوان در شبکه‌ها وجود دارد، حال جامعه خوب نمی‌شود. یکی از ویژگی‌های استارت‌آپ ها توجه به نیازها و نیز راه‌های پاسخگویی اثربخش به آنهاست. در حالی که  حال تک تک اعضاء خانواده خوب نیست، خانواده برخوردار، نیمه‌برخوردار و آنان که زیرخط فقر، و در شرایطی که بسیاری از مشکلات آنان و شاید ۹۰ درصد آن بر پایه ناآگاهی است، راه‌های آگاه‌سازی و خشنود‌سازی جامعه باید کشف شود. برای آشنایی با «گروه‌های نیازمند به توجه»، به برخی از آنها اشاره می‌شود.

  • کودک، نمی‌داند می‌تواند کودکی کند و نوجوان نمی‌داند در آینده چه باید بکند، و سرگردان است و احساس پوچی می‌کند،
  • والدین نمی‌دانند چگونه فرزند تربیت کنند تا اعتماد به نفس و عزت نفس داشته باشد، روابطقوی را شکل دهد، توانایی حل مسئله داشته باشد و موفق باشد،
  • همسران نمی‌دانند چگونه با هم تعامل سازنده داشته باشند تا زندگی شاد و امنی را سپری کنند،
  • پیشه‌وران نمی‌دانند چگونه تبلیغ کنند، اطلاعات را به دست آورند و از آنها دانشی خلق کنند که آنها را قادر سازد در مقابل رقبا دوام بیاورند و موفق باشند،
  • مدیران نمی‌دانند، فنون مدیریت خارج از ذهن آنها هم وجود دارد، آنها نمی‌دانند چگونه تعارض با کارکنان را پایان دهند. آنها آگاه نیستند که اگر بخواهند در مقام خود باقی بمانند باید انسان گرایی را در مدیریت پیشه کنند، مطالعه کنند و ارزش برای کارکنان بیش از نتیجه کار در نظر گیرند،
  • جوانان نمی‌دانند که چگونه می‌توانند با عقده هایی که ریشه در دوران کودکی و ناآگاهی والدین و پدیده‌های ناگوار دارد مبارزه و بندهای تفکر منفی را پاره کنند و آزاد شوند تا بتوانند پرواز کنند،
  • میان‌سالها و کهن‌سال ها نمی‌دانند چگونه با مشکلات جسمی و افسردگی‌های بازنشستگی و تنهایی کنار بیایند و از لحظه‌های زندگی لذت ببرند،
  • تمام طبقات یاد شده نمی‌دانند که نمی‌دانند و نمی‌دانند که حرفه ای وجود دارد که می‌تواند ناآگاهی را به آگاهی تبدیل کند،
  • کتابداران نمی‌دانند که می توانند عامل مهمی در بهبودی حال جامعه باشند. اگر هم بدانند، نمی‌دانند چگونه.

همه موارد یاد شده و بسیاری دیگر، نیاز به اطلاعات، چگونگی تبدیل به دانش و رهنمودهایی برای بهره‌گیری از دانش در زندگی دارد. پس تنها اطلاعات نمی‌تواند چگونه خشنود شدن را به جامعه بیاموزد. کتابداران باید راهکارها و فعالیت‌های لازم را شناسایی کنند و آنها به کار ببندند. جامعه نیاز به فعالیت‌هایی دارد که از آن طریق بتواند کاربرد اطلاعات و تبدیل آن به دانش برای بهبودی زندگی و تبدیل به خرد، یعنی بهره‌گیری از دانش برای تحول در زندگی را کشف کند.

خوب است اگر این باور را دارید، در یادداشتی تکمیلی این جنبه نرم یا اجتماعی حرفه را هم مورد توجه قرار دهید. ضروریست کار گروه‌هایی، استارت آپ‌های مرتبط را تشکیل و چگونگی فعال‌سازی این جنبه حرفه را مورد توجه قرار دهند. اگر چنین نکنیم، با وجودی که بیگ دیتا و علوم داده وسعت و توانایی حرفه را نشان می‌دهد ولی فقط تعداد اندکی می‌توانند خود را درگیر این جنبه آن کنند و از هم مهمتر تعداد اندکی از نهادهای جامعه می‌توانند به توانمندی‌های حرفه و نقش آن در بهبود حال جامعه پی ببرند و از آن استفاده کنند. 

 

پریرخ، مهری .« اطلاعات نمی‌تواند به خودی خود، چگونه خشنود شدن را به جامعه بیاموزد: بخش نرم حرفه را نیز دریابید». سخن هفته لیزنا، شماره 673،  27 آذر ماه 1402.