داخلی
»سخن هفته
لیزنا، حمید رضا جمالی مهموئی، عضو هیأت علمی دانشگاه چارلز استورت استرالیا: مدتی از روی علاقه اسکناسهای ایرانی (دوره جمهوری اسلامی) را گردآوری میکردم. چند سال پیش در پی یافتن راهنمایی آنلاین برای اسکناسهای ایران بودم که ببینم چه کم دارم و اسکناسهای منتشر شده در این چهل سال چه بودهاند. آن موقع منابع فارسی آنلاین کمتر از الان بود، اما با تعجب، منبع خارجی جامعی در این مورد یافتم که نیازم را رفع کرد. این مسئله دوباره این پرسش را برایم ایجاد کرد که ما ایرانیان چرا تا این اندازه به نگهداری پیشینه، مجموعه داری و نگهداری از تاریخ و حافظهمان بی توجهیم.
چند سال پیش در مورد بیتوجهی سازمانها به نگهداری از حافظه سازمانیشان نوشتم. در این جا قصد ندارم دوباره به ضغف نگهداری از حافظه سازمانی یا رواج اندک مجموعهداری شخصی بپردازم. مجموعه داری شخصی احتمالاً ارتباط مستقیمی با رفاه جامعه دارد. به طبع در جامعهای که دغدغه جمع کثیری از مردم نیازهای حیاتی روزمره آنهاست، نمیتوان انتظار داشت علاقه چندانی به مجموعه داری وجود داشته باشد. هرچند با افزایش ثروت و گسترش طبقه متوسط می بینیم که آگاهی در این زمینه اکنون بیشتر است و مردم به حفظ و نگهداری چیزهای قدیمی به ارث برده از پدربزرگ و مادربزرگشان توجه بیشتری نشان میدهند.
اینجا میخواهم به نگهداری اسناد به شکل نهادی و حکومتی بپردازم. چرا انگلستان دست کم ۷۰۰ سال سابقه مداوم نگهداری اسناد حکومتی دارد و عمده اسنادش دسترسپذیر هستند اما در ایران حتی اسناد معاصر نیز به خوبی حفظ و نگهداری نمیشوند. علت این تفاوت چشمگیر چیست؟ ثبات سیاسی قطعاً در این حوزه نقش ایفا میکند اما کشورهایی مثل انگلیس و فرانسه هم فراز و نشیب داشتهاند، از انقلاب گرفته تا دست به دست شدن خونآلود سلطنت. ولی این فراز و نشیبها تأثیر ویرانگر بر سنت نگهداری اسناد نداشتهاند.
آیا علت در مردمسالاری نهفته است؟ آیا اگر یک نظام مردمسالار واقعی و پاسخگو سر کار باشد که در آن نهادهای مسئولِ حفظ اسناد، مستقل از سیاستمدارها باشند و نه بازیچه آنها، این مشکل رفع میشود؟ در کشورهای مردم سالار، آرشیوها و اسناد حکومتی در خدمت شفافیت، پاسخگویی، مسئولیت پذیری و عدالت در سیاستگذاری هستند. اما از طرف دیگر برخی از کشورهای با پیشینه غنی نگهداری اسناد هم همیشه مردمسالار نبودهاند. رابطه آرشیو و مردمسالاری رابطه دوسویه و همافزایی است. مردمسالاری پشتوانه آرشیو است و آرشیو در خدمت مردمسالاری.
شاید علت، در تمرکز بر قانون و پایبندی به آن نهفته است. به طبع جایی که قانون، محور است، آرشیو و نگهداری اسناد، قوام بیشتری دارد تا جایی که حفظ قدرت بر قانون تقدم دارد. استقلال نظام قضایی یک کشور و وابسته نبودن آن به احزاب و گروههای سیاسی، نقش مهمی در اجرای قانون و در نتیجه، قوام فرهنگ آرشیو و حفظ اسناد دارد، والّا اخبار گاه و بیگاه درباره تلاش فلان مدیر و مسئول برای دستکاری یا نابودی اسناد در هنگام پاین خدمت یا تغییر سِمَت، چیز نادری نخواهد بود.
فرهنگ حفظ و نگهداری نیز نقش مهمی در این حوزه ایفا میکند و ما از این نظر در ایران وضع مطلوبی نداشتهایم. یا ارزشی برای نگهداری اسناد قائل نبودهایم یا در نگهداری آنها بیش از اندازه گزیده عمل کردهایم که منجر به تضعیف آرشیوها و گنجینه اسناد در کشور شده است. فرهنگ حفظ و نگهداری میان یک مردم از اسناد فراتر میرود و در بسیاری چیزهای دیگر نیز نمود پیدا میکند. در بسیاری از کشورهای توسعه یافته حتی ایجاد تغییر در ساختمانهای قدیمی (ولو منزل شخصی با مالک خصوصی) تابع قوانین و محدودیت هایی است در حالی که در ایران، فرهنگ غالب، حتی در مورد ساختمانها، خراب کن و از نو بساز است.
به همه اینها فقدان دانش و تخصص در زمینه آرشیو و حفظ اسناد را نیز باید افزود. واقعیت این است که آموزش این حوزه در ایران مورد کمتوجهی بوده است واگر چه رشته یا گرایش مرتبط با آرشیو و اسناد در دانشگاهها کم و بیش وجود داشته است، ارتباط واقعی میان آموزش دانشگاهی و حرفه بسیار ضعیف بوده است.
نگهداری ضعیف اسناد و دسترسی ناکافی به آنها تبعات مهمی مثل تحریف تاریخ، از دست رفتن هویت تاریخی، نبود شفافیت و پاسخگویی، و ضعف در تصمیمگیری به همراه دارد. علاوه بر قانونگذاری مناسب برای حمایت از آرشیو و سندداری، و سیاستزدایی از مدیریت نهادهای متولّی آنها، آموزش این حوزه و ارتباط میان حرفه و دانشگاه در این حوزه نیازمند توجه جامعه کتابداری و اطلاعرسانی است.
جمالی مهموئی، حمیدرضا .«ضعف آرشیو و نگهداری اسناد در ایران» سخن هفته لیزنا، شماره 691، 10 اردیبهشت ماه 1403.
حاکمیت افکار و عقاید خاص مدیران کنونی ایران: مثل کوبیدن و از بین بردن آثار مدیران قبلی... که اسناد و سوابق جزئی از آن هستند
و یک ضعف عمومی در فرهنگ جامعه که تکیه بر گفتار و حال و قال دارد نه حافظه و مدرک و سند