داخلی
»اخبار کتاب
نشست نقد و بررسی نمایشنامه نفر دوم برگزار شد
به گزارش لیزنا بر اساس اعلام روابط عمومی موسسه افرا مانا، در هفتمین نشست نقد صحنه، تئاتر "نفر دوم" نوشته و کارگردانی مهین صدری عصر روز شنبه نهم دی ماه ۹۶ در سالن استاد ذوالفقاری فرهنگسرای ارسباران مورد بررسی قرارگرفتن.
این نشست با حضور مهین صدری، ستاره اسکندری، الهام کردا، شیما میرحمیدی، فرشته حبیبی و بهزاد صدیقی و با همکاری موسسه افرامانا در سالن ذوالفقاری فرهنگسرای ارسباران برگزار شد. بر اساس این گزارش، در این نشست نقد صحنه فرشته حبیبی(منتقد تئاتر) و بهزاد صدیقی (نمایشنامه نویس، پژوهشگر، مدرس تئاتر و دبیر سلسله نشستهای نقد صحنه)، مهین صدری (نویسنده، کارگردان و بازیگر این تئاتر)، شیما میرحمیدی (طراح صحنه)، ستاره اسکندری و الهام کردا (بازیگران) درباره این اثر گفتوگو کردند.
در این نشست ابتدا بهزاد صدیقی(دبیر سلسله نشستهای نقد صحنه) ضمن اشاره به فعالیتهای گروه تئاتر مهر به سرپرستی امیررضا کوهستانی و نگاه مهین صدری به موضوعات و مسائل و مشکلات زنان در نمایشنامه هایش گفت:نمایشنامه نفر دوم اثری زنانه هست و با حضور سه شخصیت زن خلق شده و اکثریت عوامل آن را هم زنان تشکیل می دهند. نمایشی که آغاز مستندواری دارد که تلاش می کند مسائل جامعه ایران را از زمستان سال 66 (زمان موشکباران تهران) تا سال 96 به صورت مینیمال و کوتاه از نگاه شخصیتهای زنان خود روایت و تصویر کند. مهین صدری ( نویسنده ، کارگردان و یکی از بازیگران ای تئاتر) در ادامه سخنان صدیقی گفت: من در سال گذشته خیلی با تئاتر سفر کردم. نمایشنامه می خواندم و می نوشتم و مدام درگیر فضای تئاتر بودم و فقط به تئاتر فکر می کردم. خیلی دوست داشتم مرغ دریایی چخوف را کارگردانی کنم که به همین موضوع هم مرتبط است، اما سالن من برای این کار مناسب نبود؛ به علاوه خیلی هم شخصیتر و جمع و جورتر می شد. فکرکردم چیز دیگری بنویسم شبیه مرغ دریایی. این نمایشنامه خیلی از تمهای کار چخوف را دارد. بنابراین درگیری من با فضای تئاتر و با خودم منجر شد به نوشتن این نمایشنامه. در سفر انسان گویی بیشتر به خودش سفر می کند.
بهزاد صدیقی در ادامه سخنان صدری گفت: پیش ازنمایشنامه نفر دوم در نمایشنامه های این-چنینی که موضوع آن تئاتر ونمایشنامه نویسی است یا تئاتر در تئاتر است، مثل نمایشنامه«زندگی در تئاتر» دیوید ممت یا «زمستان66» محمد یعقوبی یا «مرغ دریایی» محمد رحمانیان یا «از پشت شیشه ها» استاد اکبر رادی که در تئاتر دنیا و ایران سابقه داشتهاست، مسئله نوشتهشدن متنی که قرار است قصه متن یا تئاتر اصلی را بسازد، دیدهشدهاست. ارجاعات شما به نمایش نامه مرغ دریایی چخوف یا عروسی خون لورکا، گویی ارجاعات شما به دنیای نمایشنامه است. این دغدغه، به خصوص برای نسل جدید، به شدت جذاب است. این دغدغه در شما از کجا شکل گرفت؟ نوشتن نمایشنامه در نمایشنامه.
صدری در پاسخ به این پرسش گفت: این حس را ندارم که دغدغه نوشتن نمایشنامه در نمایشنامه است. بهانهای بود برای اینکه بگویم چه گونه نگاه کنید به این اثر. بحث همه این تردیدها و... در ابتدای نمایش هم این توضیح را می دهم و می بینیم. یک جور زاییدن است؛ نگفتن، ترس از گفتن و ... در ابتدای نمایشنامه به اینها به صورت مستقیم اشاره می شود و این راهگشایی است برای اینکه بگویم چه چیزی قرار است اتفاق بیفتد. خیلی گیر کردم. کارهایی می خواستم بکنم که قبلن تجربه نکردم. بهترین راه را این دیدم که صادقانه با تماشاگر حرف بزنم. مشکلمان در گفتن را خواستم به صورت مستقیم بگویم.
ستاره اسکندری (بازیگر این تئاتر) در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به این پرسش که وقتی به شما بازی در این نمایش پیشنهاد شد، چگونه به متن نگاه کردید، گفت: متنی وجود نداشت برای شروع تمرین. تجربه همکاری با مهین صدری را در تئاتر «هم هوایی» داشتم. بهمن ماه سال گذشته مهین صدری گفت می خواهم با شما درباره این موضوع گپ بزنم و می خواهم با شما و الهام کردا تئاتر کار کنم. نگاه مهین صدری به تئاتر و نمایشنامه را دوست دارم. وی در ادامه یادآور شد: مهین صدری در نویسندگی مسئله پژوهش برایش مهم است. او صرفا طبق قریحه نمی نویسد. برای تمرین این نمایش طرحی از قبل وجود نداشت. هر سه نفر مان سعی کردیم از چیزهایی که نمی توانیم در زندگیمان بگوییم، شروع کنیم. اساس متن مهین صدری بر پایه دیالوگ بود تا به کمک برقراری دیالوگ با تماشاگر بایستیم و از ترس هامان، نگفتیمان و ... بگوییم. ما سه نفر با با چشم بسته هم روی صحنه، همدیگر را درمی یابیم. الهام کردا (دیگر بازیگر تئاتر نفر دوم) نیز گفت: همه ما این تجربه را داشتیم که کاری را بدون متن شروع کنیم و پیش ببریم. وقتی سلیقه یک آدم را در همه چیز قبول داشته باشید، از هر نظر به او اعتماد دارید و در کنارش هستید و جلو می روید.
فرشته حبیبی (منتقد تئاتر) در بخش دیگری از نشست نقد صحنه با اشاره به تأیید و موافقت خود با نظر صدیقی در خصوص این اثر که این تئاتر یک روایت زنانه است، گفت: ین ثر برایم جذاب است. در روزهای بحرانی که می گذرانیم جای خالی یک نگاه ویژه زنانه به اتفاقات و حوادث ایران در سی یا چهل سال اخیر، چه در تئاتر و چه در سینما، به شدت حس می شود. در بیشتر هنرها فقط روایتهای مردانه داشتهایم، به جز در ادبیات. زیرا که زنان نویسنده در این خصوص در داستان-نویسی عملکرد خوبی داشتهاند. وی افزود: تئاتر نفردوم یک روایت زنانه جذاب است و به نظرم یک اثر اتوبیوگرافیک در تئاتر محسوب می شود. ممکن است کاملا برگرفته از زندگی شخصی نباشد اما آکسانهای نمایشاش شخصی است. او حتا میاننویسهای این تئاتر را مورد تأکید قرار می دهد. به نظرم این موضوع علاوه بر ویژگی مهم و تحسینبرانگیزبودنش، پاشنه آشیل آن هم هست. البته وقتی اثری پایه شخصی داشتهباشد، در قسمتهایی ارتباطش با مخاطب قطع می شود. اصولن اثری که قرار است داستانگو باشد، بدلیل شخصی نگاری ارتباطش با مخاطبش قطع می شود.
این منتقد در بخش دیگری از نقد خود به این اثرگفت: البته ارجاعات خانم مهین صدری را می فهمم، ارجاع به داستان شهلا جاهد را می فهمم، یا ارجاعاتش به نمایشنامه «عروسی خون» و «مرغ دریایی» برای من به عنوان مخاطب جدی و آشنا با کارهای ایشان خوب است، اما چگونه می تواند با مخاطب عمومی برقرار بکند؟ داستانهای تو در تو، میاننویسها، شخصینگاری و شخصینگری اثر ارتباط با مخاطب را سخت و کم می کند. البته این موضوع در هنر روز دنیا، به خصوص بعد از قرن بیستم به بعد در آثار هنرمندان و به ویژه هنرمندان هنرهای تجسمی مانند فریدا کالو که فقط خودش را نقاشی می کرد، قابل مشاهده است، بنابر این، این یک نقیصه نیست. خیلی از آثار از نگاه شخصی شروع می کنند ولی در ادامه با مخاطب همراه می شود. شروع اجرای این تئاتر کمی من را ناراحت کرد. به نظرم لزومی نداشت در اول نمایش به من توضیح بدهد که مثلا این نمایش قرار بود در یک سالن دیگر اجرا شود و ... . این شروع به نظرم قابل حذف است.
صدیقی در این خصوص گفت: البته من شخصا وقتی با این توضیح مستقیم نویسنده روبهرو شدم و پیش رفتم، گویی یک دفعه با یک برش به شیوه مستند به شیوه تئاتر داستانی واردشدم. کاگردان تئاتر دوم در این باره گفت: این صحنه به مثابه یک اعتراف است. به مخاطب کمک می کند که دنبال ربط منطقی در داستانها نباشد و در ضمن مرز شروع نمایش مشخص نباشد. وقتی من می-گویم این نمایشنامه را من نوشتم و همین من نمایشنامه «هم هوایی» را نوشتهام، بنابراین دو کاراکتر آن نمایش هم همراه من به این نمایشنامه می آیند.
ستاره اسکندری در ادامه سخنان صدری گفت: البته ما به یاد داریم تئاتر محلی بود برای اینکه تماشاگر در آن دنبال معنا و اندیشه باشد، حتا بیشتر از سینما. فرشته حبیبی در بخش دیگر این نشست همچنین اضافهکرد: طبق پژوهشی که در حوزه ادبیات کردهام، ما 60 نمونه ادبیات اتوبیوگرافیک داریم. در تئاتر اما نداریم و یا اگر باشد بسیار نادر است. به نظرم اتوبیوگرافیک بودن یک اثر باعث می شود درهای زیادی برای تحلیل اثر باز شود. اینکه ایگوی شما یک جاهایی با ایگوی شهلا جاهد درگیر شود، این خیلی جذاب است.
صدیقی نیز در خصوص این تئاتر گفت: در این اجرا روندی از حوادث و تاریخ معاصر را از منظر و نگاه شما به عنوان نویسنده و کارگردان اجرا می دیدیم؛ بعضیها کوتاه و بعضی ها عمیقتر و طولانیتر. این ویژگیای بوده که کمترنمایشنامه نویسی ما بدان پرداختهاست. این ایده از کجا آمد؟ صدری در پاسخ به این پرسش گفت: اینها درگیری خودم بود. اینها را نمی شود از خود جدا کرد. آنقدر همه چیز تو در تو است که در طراحی صحنه هم با استفاده از تور می شود همه چیز را دید و این ایده فوقالعاده شیما میرحمیدی بود. صدیقی گفت: منظورم این بود که ایده روایت دوره سی یا چهل ساله از تاریخ معاصر یا مسائا جامعه ما در این سی سال اخیر از کجا آمد؟ در نمایش «هم هوایی» ما درباره غواصان شهید دیدیم و مسئله به مرور باز شد. اینجا این مسائل را به صورت تاشهای نمایشی و به شکلی مینیمال دیدیم.
مهین صدری در اینباره چنین توضیح داد: بخشهایی را که در این نمایشنامه آوردهام درباره نگفتن است. ما وقایع مرتبط مثل جنگ و خشونت را گزینش کردیم. در بخش دیگری از این نشست شیما میرحمیدی (طراح صحنه تئاتر نفردوم) در خصوص شکل و ایده طراحی صحنه و استفاده از تورهای سفید برای متریال اصلی صحنه این تئاتر گفت: این متن با بازیگران شکل گرفت. من زمانی وارد شدم که متن تکمیل بود. جذابترین بخش این نمایش، برای من شروع نمایش بود که مهین صدری با معرفی خود،نمایشنامهاش را شروع می کند. بنابر این ما باید نزدیک باشیم با تئاتر. توصیهای هست درباره خلق اثر هنری که می گوید: «ناخودآگاه شخصی را تبدیل کن به ناخودآگاه عمومی». این اتفاق در من نسبت به متن مهین صدری احساس شد. به من گفتند که در کار مهین صدری نمی توانی ژانگولر بزنی. با توجه به نشانه های متنی و مفهوم اثر درباره خاطرات و کنار رفتن خاطرات ایده پرده، به ذهن من رسید.
فرشته حبیبی همچنین درباره حضور شخصیتهای زن و مرد این تئاتر گفت: به نظرم با وجود این-که این تئاتر درباره زن هاست، اتفاقا در به تصویر کشیدن مردها موفق عمل کرده است. درست است که به لحاظ تکنیکی ما در این تئاتر برخلاف سنت نمایشی در ایران که همیشه زن پوش داشته-ایم، در این تئاتر «مردپوش» داریم. این ترفند خوبی است. در متن اما، مردها موجوداتی هستند که هر کاری می کنند؛ عاشق میشوند، میجنگند، می میرند و در کل پویا هستند. درحالی که زنها نشسته اند و دارند غصه میخورند. فضا چرا درباره زنها این همه غم بار و اندوه بار است؟ بخشی از زندگی زنان شادی است. چرا اینها تصویر نشده؟ ما زنها وقتی دور هم می نشینیم به هم دیگر خیلی خوش میگذرد، جای چنین داستانک های شاد در این تئاتر خالی بود. کارگردان تئاتر نفر دوم گفت: البته واقعیت این است که مردها می روند و میجنگند و کشته میشنود. به نظرم در این تئاتر، شخصیتی که الهام کردا بازی میکند منفعل نیست، میخواهد همه چیز را درست کند. من وقتی خودم نقش مرد را بازی میکنم، ادای مرد را در نم یآوریم. خودم هستم. الآن همه چیز مخلوط شده است.
حبیبی در ادامه افزود: یک بار قبلا از شما پرسیدم چرا همه نمایشنامه هایت مونولوگ است و شما در جواب گفتید ما در جهان مونولوگ و جهان تنهایی زندگی میکنیم. از طرف دیگر طراحی صحنه را زیاد دوست نداشتم. کمی سانتیمانتال به نظرم رسید. معتقدم تورها با اتفاقات موضوعات این اثر متناسب نبودند. صدیقی در اینباره گفت: ولی وجود تورها باعث میشد مخاطب روایتهای اجرایی مینی مال این اثر را به صورت دیزالوشده ببیند و به نظرم استفاده از این تکنیک سینمایی در طراحی صحنه که به کمک اجرای صحنه آمده بود.
منتقد این نشست گفت: شاید چون کف صحنه خیلی پر از تور بود، این نگاه سانتیمانتال را به ذهن متبادر میکند. شیما میرحمیدی در پاسخ به فرشته حبیبی گفت: شاید چون شما همانطور که در ابتدا هم گفتید نگاه زنانه ای به اجرا داشتید، باعث چنین برداشتی از طرف شما شدهاست. الهام کردا اضافه کرد: از ابتدا این مفهوم در این تئاتر این بود که صحنه را به مثابه مملکت خودمان نمایش دهیم که به مرور دارد خراب میشود. اگر تورها نبودند، نمی شد مثلا بلندشان کرد و پرت کرد به سمت همدیگر. این تورها دیوارهایی هستند که همه چیز از پشت آنها دیده مینشود. در حقیقت کانسپت تور ربطی به زنانگی ندارد.
حبیبی در ادامه صحبتهای کردا گفت: با این توضیح کارکرد درستی به لحاظ مفهومی دارد ولی به لحاظ بصری این مفهوم و فکر، اتفاق نمیافتد و تصویری نمیشود. کردا گفت: شیما میرحمیدی دنبال متریالی بود که اینقدر راحت از بین برود. کارگردان این اثر هم افزود: و با این ماتریال بازیگر در صحنه فرو برود.
صدیقی در خصوص طراحی لباس توسط غزاله معتمد در این تئاتر گفت: یکی از ویژگیهای این اثر، طراحی لباس آن بود که یکدست و با بقیه عناصر اجرا هماهنگ بود و غزاله معتمد خیلی خوب و هوشمندانه این کار را انجام داده بود. انتخاب رنگ خاکستری و تیره در لباس ها با دنیای غم آلود زنان این تئاتر زنانه متناسب بود. نکته مهم دیگر در این طراحی، تغییر تدریجی طراحی لباس شخصیت-ها و بازیگران نمایش در هر صحنه است که برخلاف سایر اجراهای تئاتر در ایران بود و به گمانم چنین تغییری در طراحی لباس و در روند تغییر صحنه به صحنه یک تئاتر، در تئاتر ایران تجربه نشده بود یا اگر تجربه شده بود، خیلی خیلی کم بود.
مهین صدری در باره گفت: در طراحی لباس از غزاله معتمد خواستم که وقتی در صحنه حضور پیدا میکنیم شبیه خودمان باشیم و به تدریج بخش دیگری از لباس یا پارچه ها به لباس بازیگران اضافه شود. نمیخواست بازیگران از صحنه خارج شوند. و لباس ها از تن بازیگران بیرون بیاید. میخواستم فقط این بارها به لباس بازیگران اضافه شود. دبیر نقد صحنه در پایان این نشست یادآورشد: یکی از ویژگیهایی این اجرا، روایتهای کوتاه نمایشنامه بود. به نظرم نویسنده خیلی زیرکانه ماجراهای مهمی از زندگی ایرانی را انتخاب و تصویر کردهبود. اساسا وظیفهنمایشنامهنویس هم ارائه گزارش نمایشی و تصویری از وقایع جامعه به مخاطب مردم و مسئولان است. از طرف دیگر انتخاب عوامل هم به درستی انجام شده بود. از دیگر ویژگیهای دیگر این اثر نیز ریتم کند اجرا بود که با وقایع تلخ و اندوهبار روایتها و موضوعات نمایشنامه هماهنگ بود.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.