داخلی
»اخبار کتاب
ممنوع کردن ادبیات در زندانها نادیده گرفتن انسانیت آنهاست
به گزارش لیزنا به نقل از یواسای تودی، ماه گذشته ناشر مجله «اخبار حقوقی زندان» یکی از آخرین سازمانهایی بود که در مقابل تصمیم دستگاه زندانها در ایالات متحده برای سانسور اقدام قضایی انجام داد.
مرکز دفاع از حقوق بشر از دپارتمان اصلاحات و نظارت اجتماعی ایالت ایلینویز شکایت کرده است. آنها ادعا کردهاند که این دپارتمان، بخش ادبیات مرکز دفاع از حقوق بشر را از دسترس زندانیان خارج کرده است. این بخش شامل مجله ماهانه اخبار حقوق زندان میشود. این مجله احکام دادگاه و دیگر جوانب دستگاه عدالت جرایم را پوشش میدهد.
در ماه ژانویه، بعد از تظاهرات و ارسال یک نامه توسط اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا که در آن لغو قانون (به گفته آنها خلافِ قانونِ اساسی) منع کتابها را درخواست کردند، ایالت نیو جرسی ممنوعیت کتاب «جیم کرو جدید: توقیف توده ای در دوران کوررنگی» نوشته میشل الکساندر را در دو زندان لغو کرد. ایالت کارولینای شمالی نیز ممنوعیت این کتاب را لغو کرد.
در همان ماه، اندرو کومو، فرماندار نیویورک طرحی که دسترسی به کتابهای مهارتهای زندگی و ادبیات از نویسندگان نظیر ارنست همینگوی و مایا انجلو را ممنوع می کرد، باطل کرد.
ولی ممنوعیتها در دیگر ایالتها مانند میسیسیپی، تگزاس و فلوریدا همچنان پابرجاست و فضایی در زندانها اعمال میکند که انسان را بیارزش می کند و از موقعیتِ قدرتِ چالشبرانگیز، حفاظت مینماید؛ کمبود دانش و آموزش برای زندانیانی که برای بیرون ماندن از سیستم تلاش میکنند.
دادگاه عالی، مطالعه و انسانیت
ما میخوانیم تا بفهمیم و نظراتمان را بیان کنیم، تا با انسانیتمان ارتباط برقرار نماییم، تا حقوقمان را بفهمیم و راههای بهتری برای حفاظت از آزادیهای قانوناساسیمان یاد بگیریم. این مسائل به شدت برای زندانیانی که از جامعه و حتی معمولا از یکدیگر جدا شدهاند، مهم است.
اقدامات اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا و مرکز دفاع از حقوق بشر و تلاشهای خستگیناپذیر فعالان حقوق زندانیان اهمیت صحبتهای زئیس سابق دادگاه عالی آمریکا، تارگود مارشال را در پاسخ به یک پرونده سال ۱۹۷۴ که به موضوع سانسور نامههای زندانیان و آزادی فکری مربوط میشد، روشن میکنند.
در اظهار نظر وی در درخواستی درباره پرونده پروکنیر و مارتینز، مارشال درباره اهمیت به یاد داشتن انسانیت زندانیان نوشت: «زمانی که درهای زندان پشت سر یک زندانی بسته میشوند، او ویژگیهای انسانیاش را از دست نمیدهد. ذهن او بر روی ایدهها بسته نمیشود، تفکر او بر روی رد و بدل شدن آزاد نظرات بسته نمیشود.»
در سال ۲۰۱۰، انجمن کتابداری آمریکا اظهار نظر مارشال را مورد استفاده قرار داد.
دادگاه عالی ایالات متحده همواره حقوق زندانیان بر اساس متمم اول قانون اساسی ایالات متحده را به رسمیت شناخته است. در تصمیمی که دادگاه عالی در سال ۱۹۸۹ در پرونده تورنبرگ و ابوت اتخاذ کرد، ممنوعیت جمعی کتابها را غیرقانونی اعلام کرد و برای اطمینان از عدم ممنوعیت موردی کتابها که به مسائل حقوقی مروبط میشد، پیشنیاز تحلیل و بررسی را اعمال کرد.
چه اهدافی مد نظر هستند زمانی که دسترسی به کتاب «رنگ بنفش» نوشته الیس واکر در تگزاس ممنوع است ولی کتاب «نبرد من» هیلتر مجاز است! این ایالت نزدیک به ۱۰ هزار کتاب که شامل عناوینی بیخطر مانند «کریسمس چارلی براون» و کتابهای تخیلی مشهور مانند «زمانی برای کشتن» نوشته جان گریشم را در زندانها ممنوع کرده است.
سیاستی که ریشه در جنگ داخلی دارد
ممنوع و محدود کردن کتابها در آمریکا اتفاقی جدید نیست.
در زمانهای مختلف در دوره بردهداری، آموزش خواندن به بردهها یا کاملا غیرقانونی یا به شدت محدود بود.
بعد از آنکه نت ترنر که یک برده با سواد بود تظاهرات ۱۸۳۱ ویرجینیا را رهبری کرد، این ایالت آموزش بردهها را سختتر هم کرد. بردهداران از این هراسیدند که تحصیلات ترنر به او امکان رهبری دیگران را داد تا مسلح شوند.
در ذهن بردهداران، ممنوع کردن بردهها از یادگیری درباره آزادی، آنها را از خواستن آن باز میداشت.
بعد از جنگ داخلی، کدهای سیاه و دیگر قوانین ولگردی استفاده شدند تا بردهداری را با حبس و کار اجباری جایگزین کنند؛ دستگاهی که به در آن سیاهپوستان در باغها تقریبا برای هیچ کار میکردند. در حالی که تفاوتهای بارزی میان بردهدرای و حبس وجود دارد، در هر دو آنها سرکوب تفکر، فعالیت و بیان وجود دارد.
سیاهپوستان به صورت نابرابر در مقابل سیاستهای منفی تحصیلی کار اجباری آسیبپذیر بودند و هستند.
در سال ۲۰۱۰، مسئولین زندان آلاباما کتاب «بردهداری به نام دیگری» نوشته دوگلاس بلکمن که جایزه پولیتزر را نیز دریافت کرده است را به عنوان تهدید امنیتی شناختند. این کتاب به بردهداری دوباره سیاهپوستان بعد از جنگ داخلی از طریق کار اجباری و قرض میپردازد.
«جیم کرو جدید» نوشته الکساندر به عنوان تهدید امنیتی در فلوریدا شناخته شد و به خاطر حاوی بودن مفاهیم نژادپرستانه ممنوع شد. این کتاب بحث میکند که جنگ با مواد مخدر و حبسهای تودهای نتیجه ادامه ساختارهایی اجتماعی هستند که ریشه در بردهداری و برتر بینی سفیدپوستان دارد.
ایالت میشیگان نیز تعدادی کتاب از جمله «پوستهای سیاه، ماسکهای سفید» نوشته فرنتز فنن را ممنوع کرده که منتقد تاثیرات نژادپرستانه است.
فردریک داگلاس، برده سابق و حامی لغو قانون بردهداری میگفت «دانش یک فرد را برای برده نامناسب میکند» دانش همچنین امکان محبوس ماندن افراد را پایین میآورد.
افزایش سواد در میان زندانیان باعث افزایش توان آنها در مشارکت در فعالیتهای آموزشی، فنی و حرفهای و برنامههای آمادگی کار که به تجدید حیات آنها کمک میکند، می شود.
امکان دسترسی به کتاب برای زندانیان میتواند به بعضی از آنان به بازگشت دوباره آنها به جامعه و اطمینان بخشیدن از اینکه آنهایی که به آزادی میرسند، آن را حفظ میکنند، بیانجامد.
همانطور که ممنوعیت سواد خواندن و نوشتن قبل از جنگ داخلی بردهداری را ماندگار میسازد، محدودیتها در ایالات مختلف مانند تگزاس، میشیگان، میسیسیپی و فلوریدا به حبس تودهای دامن میزند و اطمینان میبخشد که زندانها و صنایعی که با آن همکاری میکنند، شکوفا میشوند.
ترجمه: ونداد ذوقی
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.