کد خبر: 31564
تاریخ انتشار: دوشنبه, 22 آبان 1396 - 09:23

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

ستاد خبری ۲۵

هفته کتاب ۲۵/ سینما، تئاتر و کتاب

فرهنگ ما هنوز شفاهی است

منبع : لیزنا
 خبرنگار لیزنا (ستاد خبری بیست و پنجمین دوره هفته کتاب ایران) در گفت و گو با روح الله جعفری، نویسنده، کارگردان، پژوهشگر و مدرس تئاتر در مورد آثار مکتوب نمایشی در بازار کتاب ایران پرسید.
فرهنگ ما هنوز شفاهی است

روح الله جعفری متولد 1358 در تهران، نویسنده، کارگردان، پژوهشگر و مدرس تئاتر است. او هم اکنون استاد دانشگاه در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی است و نویسندگی و کارگردانی چند اثر نمایشی مانند «من چه جوری ممکنه یه پرنده باشم؟» را نیز در کارنامه دارد.

در زمینه آثار مکتوب نمایشی عرضه و تقاضای بازار ما به چه صورتی است؟

در عرصه هنر و به خصوص هنرهای نمایشی در طی این سال‌ها عرضه و تقاضا برای کتب تالیفی و ترجمه با هم همخوانی ندارد. بزرگترین موردی که باعث این نبود همخوانی در عرضه و تقاضا می‌شود، نداشتن یک ارزیابی منسجم و واقعی برای تهیه اطلاعات مکتوب و به روز در این حوزه است. به همین علت ما با این چالش روبرو هستیم که آثاری ترجمه می‌شوند که کاربردی نیستند. اصطلاحا حالت ویترینی پیدا می‌کنند و نمی‌توانند جوابگوی نیازهای دانشجویان، علاقه‌مندان به هنرهای نمایشی و یا پژوهشگران در این حوزه باشند. بنابراین کتاب‌های زیادی تهیه، ترجمه و تولید می‌شوند که با نیاز روز جامعه همخوانی ندارد. وقتی هم که عرضه صورت می‌گیرد استقبالی از سوی خانوداه هنر انجام نمی‌شود.

در حوزه کتب تالیفی، متاسفانه پژوهشگران برای برون رفت از وضعیتی که در حال حاضر با آن روبرو هستیم راهگشا نیستند. به همین دلیل وقتی با کتاب‌های تالیفی در این حوزه روبرو هستیم می‌بینیم که دانشجویان، علاقه‌مندان و پژوهشگران دیگر نمی‌توانند اطلاعات مناسب را به دست آورند.

وقتی می‌گوییم تولید محتوا در حوزه‌های مختلف به صورت ویترینی است، به این معنا است که وقتی که رویدادی برگزار می‌شود، برگزارکنندگان آن جشنواره با توجه به موضوع خاصی که آن جشنواره دارد، به صورت بسیار محدود روی چند کتاب سرمایه‌گذاری می‌کنند و به نویسندگان اعلام می‌کنند که قلم بزنند و وقتی بیرون می‌آید چون حالت ویترینی دارد نمی‌تواند مورد استقبال خانواده هنر قرار بگیرد.

طبیعتا این سوال مطرح می‌شود که برای برون رفت از این وضعیت چه باید کرد؟ در دنیای امروز مسئله ارزیابی و ارزیابی کردن یک علم به حساب می‌آید و ما چاره‌ای جز این نداریم که این علم را فرا بگیریم و در حوزه‌های مختلف از جمله هنرهای نمایشی از آن استفاده کنیم برای اینکه بدانیم وضعیتمان چیست و برای برون رفت از درجا زدن در حوزه‌های هنری با ارزیابی درست به تبیین و تحلیل مسائل و بعد از آن طراحی یک نقشه راه رجوع کنیم. وقتی که این مراحل را طی کنیم طبیعتا می‌توانیم گام‌های اولیه را برای بیرون رفتن از وضعیت متزلزل فعلی در حوزه نشر برداریم.

 

پس به نظر شما تقاضا برای محتوای آثار مکتوب نمایشی وجود دارد و عرضه با کیفیت انجام نمی‌شود؟

وقتی که نه از نظر محتوا و نه از نظر فرم جذابیتی وجود داشته باشد و کار کارشناسی بر کتاب اعمال نشود، کالایی که تولید می‌شود نمی‌تواند درست به مخاطبان آن معرفی شود. بنابراین وقتی مخاطب یک یا دو بار اعتماد می‌کند و از این جنس از کتاب‌ها استفاده می‌کند، دیگر حمایت و سرمایه گذاری نمی‌کند.

به همین خاطر تیراژ کتاب‌های تخصصی در این حوزه بسیار با افت روبرو شده است. همین تعداد کم هم نمی‌تواند مخاطب به دست آورد. در صورتی که می‌دانیم که خانواده هنری جامعه کوچکی نیست. شما اگر فقط دانشجویان و علاقه‌مندان به این حوزه و پژوهشگران را حساب کنید می‌بینید که تعداد آن‌ها چندین برابر تیراژ کتاب‌ها است؛ چه نمایشنامه یا پژوهش در این حوزه. اگر همین خانواده اعتماد کند که محتوایی که می‌خواهد برای آن هزینه کند توسط متخصصین و اصولی تهیه شده، تیراژ کتاب بالا خواهد رفت. ولی وقتی پیش شرط‌های اولیه هم رعایت نمی‌شوند طبیعتا مخاطب هم نمی‌آید و استقبال نمی‌کند و ما دچار این وضعیت آشفته می‌شویم.

 

در این صورت استفاده از تجربه و اطلاعات شفاهی در این شرایط پررنگ‌تر می‌شود؟

قطعا وقتی ما اطلاعات مکتوب نداشته باشیم و از ثبت نشدن اطلاعات مکتوب رنج ببریم و در طی این سال‌ها کم‌کاری کرده باشیم، علاقه‌مندان مجبور می‌شوند که به صورت دست و پا شکسته از تجریه شفاهی و سینه به سینه کسانی که در این حوزه کار کرده‌اند استفاده بکنند. این اطلاعات چون به صورت مکتوب در نیامده‌اند و کار علمی بر روی آن‌ها انجام نشده است، با آزمون و خطای زیادی روبرو است. به همین دلیل وقتی با نتیجه کار روبرو هستیم، استفاده ناقص از شکلواره‌ها در اثر نمایشی خودش را نشان می‌دهد.

به طور مثال در کتاب آقای بیضایی «نمایش در ایران»  درباره اینکه در کدام مقطع شکل‌واره‌های نمایشی را داشتیم، گزارش شده است. خود مولف در مقدمه چاپ‌های بعدی نوشته است که این کتاب کامل نیست و دائما در حال به روز رسانی است و بیش از پنج دهه است که مولف دائما در این موضوع در حال کار کردن است. این نشان دهنده این است که پژوهشگران ما به این موضوع ورود پیدا نکرده‌اند و اگر اقای بیضایی در این حوزه نبود، قطعا همچنان همین میزان از اطلاعات هم وجود نداشت. اگر یک علاقه‌مند نیاز داشت تا به این اطلاعات رجوع کند، دست‌مایه‌ای برای تحقیق کردن در پیش رو نداشت. همین یک مثال نشان دهنده این است که در بخش‌های مختلف ما با غفلت‌های زیادی روبرو هستیم. وقتی سرچشمه‌های اصلی از دنیا رفته‌اند و منابع اصلی و اسناد در طول زمان نابود شده‌اند، ما دیگر دست‌مایه موجهی برای تحقیق در این حوزه نداریم. تحقیقی که فاقد منبع باشد نمی‌تواند در طول زمان راه خودش را پیدا کند و چراغ راهی برای کسانی که می‌خواهند در آن حوزه فعالیت کنند شود.

 

آیا می‌توان گفت که فرهنگ ما هنوز شفاهی است و مکتوب نشده است؟

 

چون محور صحبت ما در حوزه هنر و زیرساخت‌های نمایشی است، بله در این حوزه همچنان ما از مکتوب نشدن اطلاعات و اسنادمان رنج می‌بریم. اگر صد سال گذشته را نگاه کنیم، در حوزه‌های مختلف کاری صورت گرفته نشده است و کارها مکتوب نشده است. باز به عنوان یک مثال، در گذشته ما نمایش‌های شادی‌آور داشتیم که این گروه‌ها در مکان‌های مشخص جمع می‌شدند و کار می‌کردند. اما یک کتاب یا یک پژوهش اختصاصی در این حوزه دیده نمی‌شود. تمام کسانی که در این گروه‌ها کار می‌کردند از دنیا رفته‌اند و ما هیچ سندی نداریم که این گروه‌ها چگونه کار می‌کردند؟ یا برخوردشان با مسائل عامیانه چگونه بود؟ ان‌ها چگونه با مخاطب هدفشان ارتباط برقرار می‌کردند؟ مخاطب چگونه با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کرد؟ آیا فقط جنبه سرگرمی در دستور کارهای آن‌ها بود؟ نمونه‌هایی از این دست نشان می‌دهد که فرهنگ ما شفاهی است و ما داریم از این موضوع رنج می‌بریم. این روشنگری برای تک‌تک افرادی که در این حوزه و حوزه‌های دیگر فعالیت می‌کنند باید ایجاد شود زیرا نبود اطلاعات در حال و آینده سودی را برای ما به بار نمی‌آورد. قطعا اگر اهمیت این مسئله مشخص شود و زمینه‌ای برای اینکه گام‌های اولیه تا دیر نشده است برای مکتوب کردن تاریخ شفاهی‌مان برداشته شود، زمینه مناسب برای رسیدن به یک جامعه آگاه، روشنگرو پرسشگر ایجاد می‌شود تا باب گفتگو در حوزه‌های مختلف و در ارکان مختلف جامعه باز شود.

خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: