داخلی
»برگ سپید
از وقتی که دوستی لطف کرد و از طریق هدیه کتاب «اُسکار و مادام رزی»، مرا با اریک امانوئل اشمیت آشنا کرد، دیگر عادتم شده که هر جا، هر فرصتی دست دهد، هر کتابی از این نویسنده را به دست بیاورم، بیتامل و تردید، آن را بخوانم. اشمیت، نویسندهای است که متفاوت می نویسد. هر اثر او خلاقیتی نهفته دارد که اغلب آن اتفاق غافلگیرکننده را که در آثار طراز اول به انتظار می نشینیم، در آثار او می توانیم شاهد باشیم. نگارش ساده، صمیمی و در عین حال مستحکم، از ویژگی های سبک نگارشی اوست. در کتابهای اشمیت، قصه محور اصلی نیست. بلکه وسیله ای است که با آن چیزی را که می خواهد القا می کند. اما خط روایت و قصه از چنان قدرتی برخوردار است که مخاطب را تا آخرین کلمه کتاب با خود همراه می کند. به قول احسان یارشاطر (1383) که در توصیف نوشته های صادق هدایت می گفت: صادق هدایت سبک نوشتاری مستحکمی ندارد، اما نفسش گرم است و قصه را طوری بیان می کند که کشش و گیرایی ویژه ای برای مخاطب ایجاد میکند. اشمیت هم از این ویژگی برخوردار است و آن نفس گرم را در آثارش احساس میکنیم.
با این همه، از بیان اعتقادات ویژه خود در نوشته هایش، ابایی ندارد. نگاه ویژهای که عموما پیرنگی فرامذهبی دارد. یعنی ضمن اعتقاد راسخ به دینداری، روایتی بنیادین و فارغ از توجهات متعصبانه یک مذهب خاص را در آثارش عرضه می کند که شاید بتوان کتاب «گلهای معرفت» او را بهترین نمونه این اعتقاداتش دانست که در آن سه داستان از بودا، یهود و اسلام را روایت میکند (امیدوارم روزی بتوانم در مورد این کتاب فوقالعاده هم بنویسم).
کتاب «مهمانسرای دو دنیا» نمایشنامهای مختصر به قلم اریک امانوئل اشمیت است. چند باری تلاش کرده بودم که این کتاب را بشنوم. اما هر بار به دو دلیل مشخص نتوانسته بودم آن را تا آخر بشنوم. نخست، به خاطر اینکه کتاب به صورت نمایشنامه نوشته شده است و خواندن (شنیدن) نمایشنامه بسیار سخت است و معمولاً ما ایرانیها، همانطور که عادت نداریم موسیقی کلاسیک و بیکلام گوش کنیم، عادت به نمایشنامهخوانی هم نداریم. دوم اینکه، شروع کتاب، بر خلاف ادامه آن، شروعی نه چندان گیرا و دلچسب است.
به هر روی، موفق شدم کتاب را تا آخر بشنوم و برای بار دوم هم آن را بشنوم، چرا که وقتی مصمم شدم کتاب را تمام کنم و کمی جلو رفتم تازه فهمیدم چه گنجی را تا حالا از دست دادهام.
کتاب، روایت زندگی چند آدمی است که در اغما بسر می برند و ساکن بیمارستانهای مختلف هستند اما در اینجا در مهمانسرایی منتظر سرنوشت خود بوده و روایات جالبی را رقم می زنند. شخصیتهای در اغما شامل «راجاپور غیب آموز، ژولین، ماری، رئیس دلبک، لورا» و مسولین مهمانسرا «دکتر سین و دو دستیار او هستند که فرشته هستند». بیماران در اتاقهایی در دو راهرو به اسم «راهرو الف و ت» ساکن هستند. راهرو «ت» مخصوص بیماران تصادفی و راهرو «الف» مخصوص بیمارانی است که عمدی موجب اغما خود شدهاند. محل گفتگوی آنها اغلب سالن پذیرایی مهمانسرا است. هر کدام از این بیماران به دلیلی در بیمارستان بستری شده اند و حالا در این فضا، منتظر سرنوشت خود هستند. یک آسانسور در سالن این مهمانسرا هست که بیماران فقط از آن می آیند و هنگامی که وقت رفتنشان بشود هم وارد آن می شود جهت حرکت آسانسور معلوم می کند که فرد مورد نظر سرنوشتش چیست و هیچ کس، حتی دکتر سین که مسئول آنجاست نمی داند کسی که سوار آسانسور می شود به کجا می رود. اگر چراغ حرکت آسانسور سمت بالا را نشان دهد یعنی اینکه آن فرد نتوانسته از اغما در بیاید و مرده که ماری و راجاپور غیب آموز به چنین سرنوشتی دچار می شوند. اما اگر علامت، سمت پائین را نشان دهد، یعنی طرف از اغما خارج شده و به زمین باز می گردد. سرنوشتی که برای رئیس دلبک، ژولین و لورا رقم میخورد.
موضوع مرگ و زندگی چیزی است که خط اصلی داستان کتاب را شکل میدهد. سرنوشتی که ظاهرا نوشته شده و ما دخالتی در آن نداریم. در این نمایشنامه هم اصل موضوع حول محور همین تقدیر لایتغیر دور میزند. اما، معجزهای به نام عشق که بین ژولین و لورا شکل میگیرد، تمام معادلات را بر هم میریزد و حتی دکتر سین که مسئول ساکنان است و فردی مقرراتی است و دائم اشاره میکند که اختیاری ندارد، در مقابل آن سر تسلیم فرود میآورد و حاضر میشود برای وصل دو عاشقی که تازه یکدیگر را پیدا کنند، تمامی مقررات را زیرپا بگذارد و با اینکه از فرشتگان دستیارش شرم و ترس دارد، اما در نهایت میبیند که آنها هم از در برابر قدرت و معجزه عشق، حاضر به همکاری هستند.
موضوع مرگ و دنیای پس از آن، با اینکه بارها دستمایه کتابها، فیلمها، پژوهشها و آثار زیادی بوده، اما همچنان به عنوان یک معمای لاینحل باقی مانده و کتابی که در قالبی روایی به آن بپردازد و در نهایت عشق را پیروز میدان آن کند، حتما جذابیتهای زیادی خواهد داشت که همه اینها در کتاب «مهمانسرای دو دنیا» گرد آمده است.
مشخصات اثر
این کتاب از روی نسخه گویای کتاب که در کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد ضبط شده، معرفی شده است.
نام کتاب: مهمانسرای دو دنیا
نویسنده اریک امانول اشمیت
محل نشر تهران
ناشر نشر قطره
تهیه شده در کتابخانه ی عمومی حسینیه ارشاد بخش نابینایان، به تاریخ اردیبهشت ماه سال:۱۳۹۳
تعداد صفحات:۱۱۶ صفحه
فرمت:mp3 کیفیت:۳۲ kbps حجم:۳۴ مگابایت
کتاب را از اینجا می توانید دانلود کنید:
aliabasi.dl2.rapidpars.com/29223/6580501/yv9mrkkgepw/mehmun%2520saray%2520do%2520don%2520ya.zip
اشمیت، اریک امانوئل (1383). «گلهای معرفت». ترجمه سروش حبیبی. تهران: چشمه. شامل سه داستان «میلارپا، ابراهیم آقا و گل های قرآن، اسکار و بانوی گلی پوش» گویا شده در کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد، بخش نابینایان. با صدای احمدرضا چگینی.
یارشاطر، احسان (1383). «صادق هدایت: پیشگام داستان نویسی جدید در ایران». مصاحبه. به مناسبت صدمین سالگرد تولد صادق هدایت. قابل دسترس در: http://sadegh-hedaiat.blogsky.com/1383/02/02/post-17/
دربارۀ نویسندۀ این متن:
محسن حاجی زین العابدینی، عضو هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شهید بهشتی؛ رایانامه: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید.
مطلب مرتبط:
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.