داخلی
»مطالب کتابداری
»گزارش
پنجمین نشست تاریخ شفاهی كتاب برگزار شد
به گزارش لیزنا، براساس اعلام روابط عمومی خانه كتاب، سید جلال كتابچی در معرفی خود گفت: من در نهم تیرماه سال 1317 در تهران به دنیا آمدم. پدربزرگم میرمحمد شیرازی در شیراز متولد شد و در سالهای آخر عمرش به تهران آمد. دوران دبیرستان را در مدرسه مروی گذراندم. سال ششم هم مدرسه فیروز بهرام و یك سال هم دانشسرا بودم. دكتر سحابی استاد قرآن ما بود و از سال 1335 بعد از اینكه دبیرستانم تمام شد وارد كار چاپ شدم. چند دستگاه چاپ از نوریانی خریدیم. دستگاه افست را هم از آقای نوریانی خریدیم. دستگاه چاپ افست هلند داشتیم كه با آن نیز كار می كردیم. در اون موقع 5 دستگاه چاپ داشتیم كه به علت ركود تعداد آنها را كم كردیم. جنب چاپخانه، صحافی داشتیم.
وی از آشنایی خود با میرزا محمد علی شیرازی گفت: میرزا محمد علی شیرازی در شیراز زندگی می كرد و از هندوستان كتاب وارد می كرد. چون در ایران چاپ به آن معنا وجود نداشت. شیراز هم نزدیك بندر عباس بود و از آنجا به شیراز منتقل می شد. وقتی به تهران می آید محل كار ایشان تیمچه الدوله بود كه تمام كتابفروشی ها آنجا بودند. بعدا وارد خیابان باغ همایون و ناصر خسرو می شوند.
وی به بیان خاطره ای از مهندس بازرگان پرداخت و گفت: وقتی برای گرفتن دیپلم دانشسرا رفتم، مهندس بازرگان به من گفت چرا نمی روی معلم شوی. اما من از بچگی به مغازه كتابفروشی و چاپخانه رفت و آمد داشتم.
كتابچی ادامه داد: بیش از 10 تا 15 كتابفروشی در راسته خیابان 15 خرداد تهران بود. كتابفروشی های خزر، جعفری، اسلامیه، مصطفوی، محمودی، جهان و... از جمله كتابفروشی هایی بودند كه در آنجا حضور داشتند و بیشتر در حوزه مذهبی فعالیت می كردند. در بازارهم كگتابفروشانی چون سلطانی، آقای آخوندی، لطفی، برادران علمی و... حضور داشتند. محمد حسن علمی، احمد علمی، شمس فراهانی نیز آنجا بود. افرادی مانند محمد باقر بهبودی، آقای محلاتی، سید هاشم رسولی، عبدالرحیم شیرازی و... روزی دو تا سه ساعت به كتابفروشی ما می آمدند و با هم گفت و گو می كردند.
این پیشكثوت حوزه نشر افزود: برای فروش 110 جلد از كتاب بهار الانوار قبض های پیش فروش تهیه می كردیم. جلد اول را مجانی می دادیم. برای اینكه مردم ملزم شوند بقیه جلدها را بخرند. هر جلد آن چهار تا شش ماه طول می كشید منتشر شود. در روزنامه اعلام می كردیم كه جلدهای بعدی را منتشر كردیم. شهرستانی هایی كه در پیش فروش كتاب شركت داشتند، كتاب را برای آنها می فرستادیم. حدود 30 جلد از بهار الانوار را مرحوم آخوندی چاپ كرد. اما كار چاپ آن به كندی پیش می رفت و باعث نارضایتی مشتری ها می شد. بنابراین ما تصمیم گرفتیم نسخه هایی كه او چاپ نكرده بود شروع به چاپ آنها كنیم. محمد باقر بهبودی و علی اكبر غفاری در تصحیح این كتاب ها نقش داشتند. با توافق آقای آخوندی این كتاب ها را چاپ می كردیم.
كتابچی بیان كرد: اسم انتشارات ما اول علمیه اسلامیه بود. این كتابفروشی در زمان مرحوم پدرم بود. پدر ما ابتدا در خیابان 15 خرداد تهران كتابفروشی داشت. بعد از چند سال نام علمیه اسلامیه را عموی من برداشت و كتابفروشی ما اسلامیه شد.
وی در خصوص معیار انتخاب و چاپ كتاب های انتشارتش گفت: معیار انتخاب كتاب به خاطر مراجعه حوزه علمیه بود و درخواست كتاب از ما میكردند كه فلان كتاب نایاب است یا غلط است. ما بر این اساس، راغب می شدیم كتاب ها را چاپ كنیم. مرحوم سید حسن امامی اولین كتابش را در دانشگاه منتشر كرد. ولی زمان چاپ آن طولانی شد. بر همین اساس او از انتشار كتابش راضی نبود. از آنجایی كه با پدرم مراوده ای داشت از او خواستند انتشار كتابش را بر عهده بگیرد. ما توانستیم شش جلد از كتابشان منتشر كنیم.
كتابچی اظهار كرد: تفسیر مجمع البیان را نیز چاپ كردیم. مرحوم ابوالحسن شعرانی گفت این كتاب خیلی غلط دارد. بنابراین هم غلط های آن را تصحیح كرد و هم آن را اعراب گذاری كرد. تفسیر ابوالفتوح رازی در 12 جلد منتشر كردیم. تفسیر آسان را هم بعدا منتشر كردیم. این تفاسیر بسیار سنگین و متناسب نسل قدیم بودند. بنابراین تصمیم گرفتیم تفسیر آسان را برای نسل جدید منتشر كنیم.
كتابچی عنوان كرد: قبل از انقلاب در شهرستان ها حدود 300 نمایندگی داشتیم. در قم انتشارات دارالعلم، دارالفكر و در شیراز كتابفروشی هاشمی و در قزوین هم نمایندگی داشتیم. كتاب ها را به صورت بسته بندی پستی می فرستادیم و برای دریافت وجوه آن برات می گرفتیم. ما تقریبا 7 نوع قرآن از خط ها و ترجمه های مختلف داشتیم. برای آگاهی مردم از چاپ كتاب، آگهی می كردیم. اگهی دستی هم چاپ می كردیم و به شهرستان ها و نمایندگی های ما می دادیم. زمانی كه اتحادیه كتابفروشان آغاز شد ما هم عضو آن شدیم. با انتشارات فرانكلین همكاری نداشتیم اما بسیاری از انتشارات با آنها همكاری می كردند.
وی ادامه داد: بر اساس كم توجهی مردم به كتاب مبادله كتاب كم شد و وقتی تیراز كتاب ها پایین آمد چاپخانه را جمع كردیم. به آینده نشر امیدوار نیستم و حتی آینده ای برای كتاب كاغذی متصور نیستم. من كتاب های زیادی می خوانم و حتی یك كتابخانه در منزل دارم.
در ادامه، سید فرید كتابچی بیان كرد: بعد از پایان تحصیلات در شاخه مهندسی به دلیل كهولت سن عمویم به كمك او در انتشارات اسلامیه رفتم. من متولد 29 فروردین 1340 هستم.
وی درباره عوامل دلسردی در ادامه فعالیت چاپخانه بیان كرد: در كار ما هیچوقت امنیت شغلی وجود نداشته و ندارد. چون قوه قهریه ارشاد و صنف و اتحادیه آنقدر نبوده كه بتواند جلوی سرقت آثار را بگیرد. آثاری كه با سختی بسیار و گاهی با چهار بار تصحیح، حروفچینی با اعرابگذاری و خطاطی هنرمندانه منتشر میشد.
كتابچی در باره قیمت ارزان كتابهای این نشر افزود:ما بیشتر بعد معنوی كتاب را در نشر میگرفتیم. سیدرضا پدرم وقتی كتابها را قیمتگذاری میكرد، قیمت بازار آزاد را در نظر نمیگرفت. بعد از انقلاب هم تا همین چند سال پیش براساس قیمت ارشاد قیمتگذاری میكردیم و قیمت پشت جلد گاهی تا یك و نیم برابر زیر قیمت بازار بود.در هر كتاب بعضی از آنها قیمت پشت جلد داشتند و بعضی نداشتند. سعی میكردیم اول كتابهای قیمتدار را بفروشیم كه اگر در اثر تورم مجبور شدیم قیمتها را به روز كنیم، مشكلی پیش نیاید. پروسه چاپ كتاب امروزه خیلی آسان شده است. علاوه بر آن ما معمولاً مراحل پیش از چاپ را نداشتیم. قبل از من زحمتها كشیده شده بود و بیشتر تجدید چاپ میكردیم. به هر حال امروز چاپ و صحافی و ظاهر كتاب برای مخاطب مسئله مهمی شده است.
سید محمدباقر كتابچی از دیگر مهمانان این نشست، گفت: فرزند سید مرتضی كتابچی متولد 7 تیرماه 1341 هستم و در حال حاضر مدیریت انتشارات علمیه اسلامیه را بر عهده دارم.
وی گفت: اولین چاپخانه در سال 1300 در زمان ناصرالدین شاه توسط عباس میرزای قاجار در ایران شروع به كار كرد. ثبت برند اسلامیه در سال 1280 انجام شد. در آن زمان هنوز صنعت چاپ وارد ایران نشده بود و بیشتر واردات كتاب از هند انجام میشد.
همچنین ادامه گفت و گو خاندان کتابچیان طی هفته های آینده در سرای اهل قلم برگزار می شود كه متعاقبا اعلام خواهد شد.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.