داخلی
»مطالب کتابداری
»کتابخانه و کتابداری
یادداشت اختصاصی لیزنا: امسال نیز به مانند هر سال نتیجه رقابتی تحت عنوان «انتخاب پایتخت کتاب ایران» مشخص و شهر بوشهر به عنوان پایتخت کتاب ایران در سال 96 معرفی شد. در این مجال سعی می شود در خصوص ایدۀ تعیین پایتخت کتاب ایران به عنوان راهبردی در جهت ترغیب و تشویق در افزایش میزان توجه به همگان کتاب و مطالعه بحث شود.
بررسی ها و مطالعات نشانگر آن است که ایدۀ تعیین پایتخت کتاب برای ایران برگرفته از برنامه یونسکو برای تعیین پایتخت کتاب جهان است که از سال 2001 آغاز شده و تداوم دارد.
در خبر منعکس شده در وب سایت این برنامه اشاره شده که شهر آتن به عللی چون کیفیت فعالیتهای پشتیبان کل صنعت کتاب به عنوان پایتخت جهانی کتاب در سال 2018 انتخاب شد. برنامه فعالیتهای پیشنهادی این شهر در این خصوص عبارت بودند از برگزاری جلساتی با نویسندگان، مترجمان، و مصورسازان، کنسرت ها، نمایشگاه های شماتیک، خوانش شعر و برگزاری کارگاه ها برای حرفه مندان نشر. هدف از برگزاری این جلسات و برنامه ها عبارت بود از تدوین مکانیسمی برای در دسترس قرار دادن کتاب برای کل جمعیت شهر اعم از مهاجران و پناهندگان.
همچنین در بیانیۀ انتخاب این شهر به عنوان پایتخت جهانی کتاب، اعضای هیئت داوران از زیرساختهای فرهنگی شهر آتن و همچنین مهارت در سازماندهی برگزاری رخدادهای بین المللی این شهر تمجید کرده اند.
اعضای کمیته داوران این برنامه انجمن بین المللی ناشران (ایپا) ، و فدراسیون بین المللی انجمن های کتابداری (ایفلا) بوده اند. آتن در واقع 18 همین پایتخت جهانی کتاب بعد از شهرهایی چون مادرید (2001)، اسکندریه (2002)، دهلی نو (2003)، آنترورپ (2004)، مونترال (2005)، تورین(2006)، بوگوتا (2007)، آمستردام (2008)، بیروت (2009)، لیوبلیانا (2010)، بوینس آیرس (2011)، یروان (2012)، بانکوک (2013)، پورتهارکورت (2014)، اینچئون (2015) ورشو (2016) و کناکری (2017) بوده است[1].
مطابقت مولفه های موجود در فرم ارزیابی این برنامه با فرم تدوین شده به این منظور برای تعیین پایتخت کتاب ایران به خوبی نشانگر اشتراک میان این دو برنامه است به به نوعی که اکثر بندهای موجود در پایتخت کتاب ایران با فرم های کاندایداتوری شهر برای پایتخت کتاب جهان مشابه هستند و همخوانی دارند. به عبارت دیگر این دو برنامه همگون هستند ولی آیا در واقع همخون و هم خانواده نیز هستند؟ آیا یک برنامه بین المللی می تواند عیناً برای شهرهای یک کشور پیاده سازی شود و مبنای ارزیابی قرار گیرد. هر چند این برنامه بین المللی از برخی مولفه ها برخوردار است که حتما باید مورد اهتمام سازمان های متولی فرهنگ ما به ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واقع شود.
برخی مسائل که همخونی این دو برنامه را زیر سوال می برد عدم توجه به رویکردهای کلان و راهبردی در حوزه فرهنگ و به ویژه مسئله مهمی چون ترویج کتابخوانی و مطالعه در سطح جامعه است. چیزی که حتما باید مورد توجه قرار گیرد.
اصلی ترین تفاوت میان این دو برنامه ملی و بین المللی که می تواند گویای نوع نگاه های حاکم بر آنها باشد ماهیت داوری این دو است. اگر داوران مورد اعتماد یونسکو برای تعیین پایتخت کتاب جهان فدراسیون بین المللی انجمن ها و موسسات کتابداری (ایفلا) و انجمن بین المللی ناشران (ایپا) هستند داوران پایتخت کتاب ایران اشخاصی هستند که شاید مشروعیت آنها به خاطر خصیصه ها و توانمدی های فردی و شخصی آنها باشد نه هویت انجمنی و تخصصی آنها. چنانکه در گزارش ها و اخبار نیز منعکس شده بود داوران برنامه پایتخت کتاب ایران اشخاصی چون «احمد مسجدجامعی، محمود آموزگار، سیدمحمد بهشتی، سیدعباس صالحی، علیرضا مختارپور، عباس کرخی و عبدالمهدی مستکین» بوده اند و خبری در خصوص استفاده از ظرفیت انجمن ها، و نهادهای غیردولتی و مردمی منتشر نشده است. این مکانیسم داوری، عملاً ادعای متولیان این برنامه فرهنگی که «این برنامه در راستای افزایش همکاریها و مشارکت نهادهای مختلف دولتی و غیردولتی در حوزه کتاب است»[2] را با تردید روبرو می کند.
مورد بعدی در خصوص تفاوت های میان این دو برنامه، ساز و کار اجرایی آن است که هر چند به دنبال الگوسازی نگاهی کلان نگر و راهبردی در این راستاست با ساختار اداری حاکم بر فرهنگ ایران سازگاری ندارد.
در این خصوص می توان اینچنین افزود که بررسی برنامه های فرهنگی اجرا شده در خصوص فرهنگ مطالعه و کتابخوانی نشانگر آن است که اغلب کارهای انجام شده در این زمینه کارهای انفرادی اجرا شده در سطح سازمان های مختلف، متنوع، و نسبتاً ناهمگون فرهنگی هستند. به نحوی که ماهیت فردی، غیرمنسجم، غیرراهبردی، غیرمشارکتی آنچنان قدرتمند است که حتی سازمان هایی که از فاصله جغرافیایی چندانی نیز برخوردار نیستند از وجود آنها بی خبر می مانند. برایند تعقیب چنین رویکردی در اجرای برنامه های فرهنگی (که ماهیتا باید مشارکتی، جمعی، کل نگر، و راهبردی باشند) تبدیل ان به مسابقه ای رقابتی و غیرراهبردی در بین سازمان هایی بدون رسالت هماهنگ و همسو است.
به عنوان نمونه به علت مسائل ساختاری علی رغم گذشت بیش از دو دهه از اجرای قانون جدید نهاد کتابخانه های عمومی کشور، کارکرد مشخص و روشن آن در ترویج و تهییج همگان به مطالعه و جایگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه به روشنی مشخص نشده است. شهرداری ها هم که جای خود را دارند و بعضاً به رقیبی در انجام کارهای فرهنگی تبدیل شده اند. بررسی ها و مشاهدات نشانگر آن هستند که این نهادهای عمومی غیردولتی به جای نظارت و پشتیبانی از انجام کارهای فرهنگی خود به مجری بلامنازع فرهنگ . کارهای فرهنگی تبدیل شده اند. رقابت بین شهرداری ها و کتابخانه های عمومی در بحث بودجه به بهترین نحو گویای چنین فضایی است. به این دو مثال می توان نمونه های دیگری نیز افزود که در مجال این نوشته نمی گنجد.
حال در این فضای رقابتی از مسئولین شهری خواسته می شود تا برنامه ای در خصوص تبدیل شهر به پایتخت کتاب ایران با هدف والای پررنگ شدن گفتمان مطالعه و کتابخوانی ارائه کنند. ایا سازمان هایی که تا کنون یک جلسۀ عملیاتی با حضور سازنده همدیگر در این خصوص نداشته اند می توانند در یک جلسۀ واحد در خصوص اجرای یک برنامه کلان راهبردی و چندجانبه با درگیر ساختن هنرمندان، نهادهای غیردولتی، اهل رسانه و ... به نتیجه برسند؟ در کنار این بحث نباید از حضور مدیران غیرمتخصص سیاسی نیز غافل شد که به جای کار تخصصی کارشناساسی به دنبال اهداف غیرکارشناسی بعضاً نمایشی خود هستند.
برخی دیگر از تفاوتهای این دو برنامه همگون عبارتند از :
1. عدم روزامدسازی وب سایت پایتخت کتاب ایران بعد از چند روز اعلام رسمی این انتخاب در سال 95 و وجود برخی اشتباهات در این زمینه. از جمله اینکه در این وب سایت علی رغم اشاره به انتخاب شهر اهواز به عنوان اولین پایتخت کتاب ایران مجددا درج شده است که «نیشابور به عنوان به عنوان اولین شهر منتخب پایتخت کتاب ایران انتخاب شده است».
2. هیچ دلیل مشخصی برای انتخاب برخی شهر ها ارائه نشده است و همچنین هیچ مستنداتی نیز در این خصوص منتشر نمی شود برخلاف اسناد یونسکو که به صورت شفاف به این مهم می پردازند.
3. در سایت وب سایت پایتخت جهانی کتاب از همین حالا فرم انتخاب پایتخت جهانی کتاب در سال 2018 قرار دارد و ایتم های مورد ارزیابی که از قبل تعیین شده اند برای همگان قابل استفاده و استناد هستند. حال آنکه هیچ خبر و اطلاعاتی در خصوص نحوۀ تداوم این برنامه و ویژگی های شهرهای کاندیدای پایتخت کتاب ایران برای سال بعد منتشر نشده است.
4. همچنین در نهایت به نظر می رسد در سطح شهرها نیز به علت مسائلی که ذکر شد نظارت چندانی بر نحوه مستندسازی عملکرد و برنامه های فرهنگی شهرها در این خصوص وجود ندارد و بعضا شاهد برگزاری جلسانی فرمایشی و نمادین با حضور چند سازمان دولتی و بدون حضور نهادهای متولی غیردولتی، مردمی و مدنی هستیم که نمی توانند به خوبی ظرفیتهای شهر را به ویژه ار بعد غیردولتی و مردمی منعکس سازند.
5. یکی از دیگر تفاوت های میان این دو برنامه توجه به مسائل و اولویتهای فرهنگی یونسکو در انتخاب پایتخت جهانی کتاب است. به عنوان نمونه یکی از دلایل انتخاب شهر آتن به عنوان پایتخت جهانی کتاب، ارائۀ برنامه هایی در جهت ارائۀ خدمات اطلاعاتی به مهاجران و پناهندگان این شهر بوده است. پدیده ای که در سال 2016 بیشتر مورد توجه جهانیان بوده است. چنانکه می دانیم آتن و یونان یکی از مسیرهای عبور پناهندگان از خاورمیانه به اروپا محسوب می شود. بر این اساس سیاستگذاری جامع فرهنگی برای رفع نیازهای اطلاعاتی این شهروندان بی پناه بر اساس ظرفیت صنعت کتاب شهر از جمله دلایل اصلی اعضای هیئت داوران برای این انتخاب بود. چیزی که کمتر در برنامه پایتخت کتاب ایران شاهد هستیم.
در نهایت باید گفت که هدف از این برنامه های همسو و همخون ترغیب همگان در توجه به مولفه های صنعت کتاب به صورت مشارکتی، راهبردی، و کلان نگر است به نحوی که با برنامه ریزی و اجرای این برنامه ها:
به گوش مردمی که گروه هدف انها هستند برسانند که «اندکی بیشتر کتاب بخوانید»؛
به گوش سازمان ها و نهادهای دینفع و مسئول در این زمینه برسانند که «اندکی بیشتر به کتاب، کتابخوانی و مطالعه اهمیت دهید؛
به گوش مدارس و نهادهای آموزشی برساند که «دانش اموزان را نسبت به مطالعه غیردرسی ترغیب کنید»؛
به گوش اهل فرهنگ برسانند که «اصلی ترین دستاورد فرهنگی بشر کتاب است که در واقع هم افزایی بین دو اختراع بنیادی بشر یعنی خط و چاپ است و قدر و منزلت آن باید بیش از اینها پاس داشته شود»؛
به گوش خانواده ها برسانند که «اندکی بیشتر به فکر کودکان و نوجوانان این مرز و بوم باشید و آنها را با کتاب و مولفه های صنعت کتاب بیش از اینها آگاه سازید».
باشد که با اجرای این برنامه ها گوش هایی که باید بشنوند، شنواتر شده و عمل کنند.
----
*استادیار گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه تبریز
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.