داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا: سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: راستش این دیگه برای من خیلی غریب بود. یادداشتی برای لیزنا فرستاده بودند که من چند بار خواندم و خواندم تا ببینم اشتباه نمیکنم و این موضوع یک جای کارش میلنگد؟ یا من دارم اشتباه میکنم؟ الآن هم که دارم برای شما مینویسم دنبال یکی هستم که برای من و همه توضیح بدهد که دانشکدههای پزشکی اینطور است که این عزیز ما نوشتهاند و یک متخصص آمار میتواند جلوی تصویب پروپوزال در یک دانشکده کتابداری پزشکی خاص را بگیرد؟ یا حتی اگر به گفته این دوست عزیز از دانشکده کتابداری پزشکی کسی در شورای پژوهشی نباشد و پیشنهاده (پروپوزال) پایان نامه این دانشجو به علت اختلاف برداشت همکاران پزشک و پیرا پزشک از مفهوم بکار برده شده که احتمالا در متون رشته ما چیز دیگری است، مردود اعلام شود، آیا اساتید گروه نمی توانند با توضیح مساله موضوع را دوباره به شورا بفرستند و حتی حضورا از آن دفاع کنند؟
ار آنجا که هنوز این مساله را کمی بعید میدانم، تقاضا دارم که استادان به کمک بیایند و مساله را توضیح دهند. من بارها شنیدهام یا یادداشتهایی از جوانان خواندهام که فلان بلا را دانشگاه بر سر ما میآورد و استادان ما از ما دفاع نمیکنند. در صورتیکه وقتی به طریقی با استادان آن دانشگاه صحبت کردهایم به هیچوجه از ماجرا باخبر نبودهاند و استاد گرامی از من میخواستند که دانشجو کیست و بگوئید بیاید پیش من که مشکلش را حل کنم. با خواندن یاداشت خانم راضیه نوروزی خیلی تعجب کردم که واقعا یک مشاور آماری بتواند مانع تصویب پایان نامه دانشجو شود، حتی اگر در شورای پژوهشی باشد. این بار تصمیم گرفتم که یادداشت را به اینصورت منتشر کنم شاید باعث ارتباط بیشتر استادان با دانشجویان شود و دانشجویان در وهله اول سراغ استادان گروه خودشان برای حل مساله بروند. و نمیدانم که خانم نوروزی این کار را کرده اند یا خیر؟
در پایان نویسنده به این اشاره می کنند که :" حضور فعال و پررنگ کتابداران و بویژه اساتید کتابداری در مراجع تصمیمگیری موجب میشود که از بروز مشکلاتی از این دست، پیشگیری شود" در این مورد هم خوب است یکی ازاساتید توضیح دهند که آیا این امکان پذیر هست که همواره از یک گروه خاص در یک دانشکده نماینده ای از همه گروهها در شورا باشد؟ و اگر این قانون وجود دارد پس مشکل کجاست؟
حال خواهش می کنم یادداشت را بخوانید.
امضا: سردبیر
از دشواریهای عملی پژوهش در کتابداری پزشکی
راضیه نوروزی تبریزی نژاد (دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاعرسانی پزشکی. دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز. اهواز. ایران)
کتابداران بنا بر ویژگیهای رشته خود با حوزههای موضوعی گوناگونی سروکار دارند و به اقتضای این الزام، با دشواریهای خاص آن روبرویند. به عنوان مثال، در سازماندهی منابع، بسته به این که در کدام سازمان به کار اشتغال داشته باشند لازم است در کار با طرحهای ردهبندی دهدهی، السی، یا انالام متبحر باشند؛ یا به دلیل خدماتی که به بخشهای مختلف انتشاراتی یک سازمان میدهند باید بتوانند با نرمافزارهای گوناگون مدیریت استناد، شیوههای گوناگون استناددهی، و نرمافزارهای مختلف واژهپرداز کار کنند.
از سوی دیگر، استادان راهنما و مشاورین علمی که برای یک پژوهش و پایان نامه انتخاب می شوند باید به لحاظ علمی و نیز تجربه عملی، با موضوع پژوهش آشنا باشند. اما ناآشنایی یا کمآشنایی هر یک از این افراد با موضوعات تخصصی پژوهش میتواند مشکلآفرین باشد، بویژه در زمانی که بنا بر الزامات اداری و غیراداری، در انتخاب اعضای کمیته علمی پژوهش، حق انتخاب چندانی نداشته باشید. در دانشگاهی که من در آن تحصیل میکنم، وضعیت در مورد مشاور آماری اینگونه است. بیان تجربهای در دانشگاه علوم پزشکی در این رابطه شاید خالی از لطف نباشد.
اخلاق پژوهش یکی از حوزه های اخلاق کاربردی است که رفتار پژوهشگر در خصوص روند انجام پژوهش شامل «جمعآوری، استفاده، تحلیل و گزارشدهی داده ها و نیز انتشار نتایج حاصل از آن»، «ارتباط میان پژوهشگر با اشخاص دیگر (خارج از حوزه پژوهش)»، «روابط میان پژوهشگران و آنها که از پژوهش تأثیر می گیرند»، «روشهای مسئولیت پذیری در سوءتفاهم ها، موارد سلب مسئولیت، یا سوء رفتار»، «راههای ترویج سلوک اخلاقی در پژوهش» و نیز «حفاظت و حمایت از افراد و حیوانات مورد پژوهش» را کنترل میکند.
حوزه موضوعی پروپوزال پیشنهادی ما برای پایاننامه کارشناسی ارشد، اخلاق پژوهش بود. وقتی پروپوزال اولیه آماده و به مشاور آماری (متخصص آمار و اپیدمیولوژی، در دانشگاه علوم پزشکی) ارائه گردید، ایشان با تعجب گفت: «اخلاق پژوهش چه ربطی به کتابداری دارد؟!!»
به نظر می رسید که تصور این استاد مشاور آماری از اخلاق پژوهش، به دلیل اشتغال ایشان در دانشگاه علوم پزشکی و سروکار با حوزه درمان، مساوی با اخلاق پزشکی باشد- شاید بر این مبنا که در جوامع پزشکی، مفاهیم اخلاق پژوهش و اخلاق پزشکی در هم تنیدهاند و در نتیجه معادل یکدیگر به کار میروند. در اسفند ماه سال گذشته در دانشگاه علوم پزشکی محل تحصیل من کارگاهی در یک جلسه شش ساعته با امتیاز وزارتی با عنوان اخلاق پژوهش و با حضور اساتید مجرب و شناختهشده برگزار شد که به دلیل همان تصور پیش گفته، بیشتر زمان آن به اخلاق پزشکی اختصاص داده شد؛ به گونه ای که بعد از مقدمه ای کوتاه از تعریف اخلاق و فلسفه اخلاق، بیشتر بحث به اخلاق پزشکی و خطاهای پزشکی گذشت و کمتر به اخلاق پژوهش که موضوع اعلامشده کارگاه بود پرداخته شد. (شایان ذکر است که از جمع حاضر در کارگاه که بیش از سی نفر بودند، بجز تعدادی اندک، بقیه پزشک بودند یا در حوزه علوم پایۀ پزشکی اشتغال داشتند.)
باید توجه داشت که بنا به تعریف، اخلاق پژوهش «اخلاق برنامه ریزی، هدایت و گزارش دهی پژوهش»است؛ در حالیکه اخلاق پزشکی بر اساس تعریف فرهنگ پزشکی «مازبی» عبارت است از «اصول و سلوک اخلاقی که اعضای حرفه پزشکی را کنترل و اداره میکند» و بنابر تعریف فرهنگ پزشکی «سگن» یعنی «مبانی اخلاقی ای که بر نکات پزشکی اثرگذار بر بیمار و شاغلین حرفه پزشکی، تمرکز دارد».
اما تصوراتی از این دست تا چه اندازه میتواند در انجام یک طرح پژوهشی یا پایان نامه کتابداری و اطلاعرسانی پزشکی، خلل ایجاد کند؟ برای مثال به چند مورد از اختلالات ایجادشده اشاره میشود:
- عدم تأیید اهداف پژوهش از سوی استاد مشاور آماری.
- عدم تأیید عنوان یا موضوع پژوهش توسط استاد مشاور آماری.
- عدم پشتیبانی استاد مذکور از پژوهش، در جلسه داوری به دلیل وجود تصور یا شائبه مذکور.
علاوه بر این، تصویب نهایی طرح پژوهشی منوط به موافقت شورای پژوهشی دانشکده، دانشگاه، و اخذ کد اخلاق از کمیته اخلاق پزشکی دانشگاه است. چنانچه تصور نادرست یادشده در بالا (در خصوص یکی بودن اخلاق پژوهش و اخلاق پزشکی) تصوری رایج در میان تصمیم گیرندگان باشد، چه تبعاتی به همراه خواهد داشت؟
با توجه به عدم حضور دانشجو یا استاد راهنمای او (به عنوان یک متخصص موضوعی) در جلسه شورای پژوهشی دانشکده و دانشگاه و کمیته اخلاق پزشکی، هریک از حاضران (که عمدتا از حوزه های مختلف پزشکی یا علوم پایه هستند) از دید خود به موضوع می نگرند و چنانچه دیدگاه غالب آنان همان تصور نادرست باشد، احتمال رد یا بازگرداندن طرح پیشنهادی پژوهشی به پژوهشگر، بالا میرود.
حضور فعال و پررنگ کتابداران و بویژه اساتید کتابداری در مراجع تصمیمگیری موجب میشود که از بروز مشکلاتی از این دست، پیشگیری شود.
نوروزی تبریزی نژاد، راضیه. «از دشواریهای عملی پژوهش در کتابداری پزشکی» .سخن هفته لیزنا، شماره ۳۵9، 24 مهر ۱۳۹۶
جدا نمی دونم اینها چه پزشکان و اساتیدی هستند که اخلاق پزشکی و اخلاق پژوهشی رو یکی می دونند و یا فرقی بین اونا رو نمی دونند؟!
خیلی عجیبه.
کافیه سری به وب زد و جستجوی ساده با عنوان "اخلاق پژوهش" انجام داد و دید چقدر مقاله و کار پژوهشی از رشته های مختلف در این زمینه انجام شده و نشون میده که این موضوع صرفا مختص رشته های پزشکی نیست و با اخلاق پزشکی یکی نیست!!
البته به گفته خانم خالقی (در یک کار پژوهشی با عنوان " اخلاق پژوهش در حوزه علوم اجتماعی") اشاره شده که بیتشرین توجه به اخلاق پژوهش در حوزه پزشکی بوده. شاید به خاطر همین پیش فرض، این تصور برای کمیته پژوهش دانشگاه علوم پزشکی بوجود اومده.
به نظر کمیته کتابداری دانشگاه خیلی راحت و با استناد و با ذکر و معرفی نمونه پژوهش های انجام شده اخلاق پژوهش در سایر رشته ها و حوزه ها می توانست آنها را قانع و آگاه کند که پیش فرض آنها از اخلاق پژوهش صحیح نیست.
مثلا مبحث "استناددهی" که یک جنبه مهم از حوزه اخلاق پژوهش است، بسیار به رشته ما ارتباط نزدیک دارد و حتی کارگاه های آشنایی با سرقت علمی و مساله استناد را رشته های کتابداری برگزار می کنند.
واقعا جای تعجب دارد که این مساله صحت داشته باشد و گروه کتابداری مربوطه به راحتی از کنار آن گذر کرده اند و از حق دانشجو و رشته دفاع نکرده اند.