داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
آموزش دانشگاهی، توانمند سازی نیروی انسانی و پویایی حرفه/ به یاد دروغ سیزده مهندسی ناوبری اطلاعات
لیزنا، ابراهیم عمرانی، سردبیر: سلام و سلامتی بر همه شما بزرگواران. نوروز و بهار و سال نو بر شما مبارک. تولد امیر مومنان را به همه عزیزان تبریک میگویم. امیدوارم سال 1397 سال خوبی برای همه شما کتابداران و تلاشگران عرصه علوم اطلاعات باشد،سالی خوب برای همه مردم ایران و جهان باشد. سالی سرشار از نیکویی، تندرستی، راستی و صلح. سالی به دور از خشکسالی، دروغ و فساد .
اولین سخن هفته امسال مقارن با سیزدهم فروردین و سیزه بدر است که به آن روز طبیعت هم لقب داده اند. برای همه آرزو می کنم که این فرصت را داشته باشند که امروز را به دامان طبیعت بروند و به امید همه خوبیها سبزه گره بزنند و همه گره ها و مشکلات را به مادر زمین بسپارند تا خودش گره از کار همه باز کند. من هم قرار نیست در چنین روزی وقت شما را زیاد بگیرم (دروغ سیزده) و جز سلامی حضور یکایک شما و آرزوهای خوب برای همه صحبتی نخوهم داشت.
دروغ سیزده
به یاد دروغ سیزده چند سال پیش میافتم و اتفاقاتی که پشت سر آن به سرعت افتاد و قابل کنترل نشد و سر از اخبار رسمی ممالک محروسه ایران درآورد. آن زمان هنوز بحث تغییراسم رشته با همه موافقان و مخالفانش داغ داغ بود که بنده خبری در روز سیزده نوروز در لیزنا گذاشتم که نام رشته تغیییر یافت و از این پس عنوان رشته ما مهندسی ناوبری اطلاعات است و بچههای ما مدرک مهندسی میگیرند. البته خبر یک مقدمهای داشت و یک متن و تفصیلاتی. از سوی دیگر، باید یادآوری کنم که در روزهای تعطیل نوروزی، بازار خبر اندکی فروکش می کند و تولید خبر کم است. روزنامه ها که تعطیل میشوند و میمانند خبرگزاریها که بالاخره تلاش می کنند خبر نگاران خود را وادارند که شده یکی دو خبر تولید کنند و بعد بروند منزل ودر آن روز خاص بروند سیزده بدر و به دامان طبیعت. خبرگزار فرهنگی یکی از خبرگزاریهای بزرگ که بارها اخبار لیزنا را بدون نام لیزنا منتشر کرده بود و به اعتراضهای ما هم پاسخی نمیداد، آن روز هم برای شکار تشریف آورده بود و چشمش به تیتر درشت تغییر نام رشته کتابداری خورده بود و دو خط اول را خوانده و خبر را تولید کرده و فرستاده بود روی خط خبر و خودش رفته بود سیزدهبدر. این خبر که اگر از 50 خط فقط دو خط اولش خوانده شده بود و اگر به جای دو خط حتی سه خطش را خوانده بود، میفهمید که شوخی مشهور به دروغ سیزده است، به عنوان خبری دست اول مخابره شده بود و همه خبرگزاریهای دیگر هم از این خبرگزاری خبر را گرفته و همه سعی میکردند در رساندن این خبر به گوش جهانیان از هم سبقت بگیرند. من هم که شب قبلش خبر را نوشته بودم و خودم به دامان طبیعت پناه برده بودم با برکت تلفن همراه در دسترس بودم و حدود ساعت 11 صبح بود که دوستان لیزنا به من گفتند، دروغ سیزده ما را فلان خبرگزاری (همان خبرگزاری همیشگی) به صورت خبر جدی گذاشتهاند روی خط و من گفتم سریع تماس بگیرید و خبر بدهید، گفتند هرچه زنگ میزنیم کسی گوشی را برنمیدارند و گفتم کامنت بگذارید و هر کاری میتوانید انجام دهید و چند بار پیگیری کردم و میگفتند خبرگزاریهای دیگر هم خبر را عینا از روی خبر همان خبرگزاری اولی منتشر کردهاند، تا ساعت 2 بعد از ظهر که یکی دیگر از دوستان از جاده ای دور دست به من زنگ زد که آقا تبریک میگویم، بالاخره این اسم رشته عوض شد، گفتم کجایی که فهمیدم درجاده شیراز و رو به تهران است و از رادیوی ماشین شنیده و میخواهد که در لیزنا سریع این خبر را منتشر کنیم. به همکاران زنگ زدم که گفتند از کنترل خارج شده و کاری نمیتوانیم بکنیم تا شب که خودم در زیر نویس خبر ساعت 8 شب تلویزیون یا همان صدا و سیمای خودمان آن را خواندم و دردسرهایش که از فردا شروع شد. عدهای خوشحال و هر چه میگفتیم بابا این شوخی بوده، دروغ سیزده بوده، باز هم تبریک میگفتند و عدهای آن قدر از این خبر خوشحال بودند که به عکس تکذیبیه ما را شوخی و دروغ میپنداشتند و خبر خبرگزاریها را درست. یکی از استادان جوان در توجیه علمی بودن مهندسی و ناوبری و اطلاعات و اینکه چقدر فکر شده این اسم انتخاب شده مطلب مفصلی فکر میکنم در گروه بحث گذاشته بودند و در جایی هم گفتند که بچه های دانشجو رفته اند و تقاضا کرده اند که کارتهای داشجویی جدید صادر شود با عنوان جدید رشته و ... دردسرهایی که برای شخص من به وجود آمد و پاسخهایی که می بایست میدادم و بزرگانی که ناراحت شده بودند و به من میگفتند به چه حقی من چنین چیزی را نوشته بودم و غیره.
امروز هم که سخن هفته با سیزده نوروز همراه شده بود نیز فکر کردم دو سه دروغ سیزده بنویسم که سال لیزنایی را شاد شروع کنید ولی راستش ترسیدم که باز برخی خبرگزاریها کمبود خبر داشته باشند و ما را و شما را به دردسر بیندازند. بنابراین چند آرزو می کنم و وقتتان را نمیگیرم، به شرط آنکه حتما گرههای مانده از سال 96 را که به گفته بسیاری از دوستان سال خوبی برای ایران نبود را به دل زمین بسپارید و با روحیهای شاد سال جدید را از فردا آغاز کنید.
دو مشکل برجسته و نکته های مرتبط با آن
من اینطور فکر میکنم که دو مشکل خیلی بزرگ داریم که خیلی برجسته هستند که در کلان کشور و در همه رشتهها و فنون و صنایع و هنرها خودش را نشان میدهد و آن هم مساله اشتغال و مساله آموزشش عالی است. امیدوارم دولت تدبیر، امیدوار کردن را در راس امور خود قرار دهد و فرصتهای شغلی جدیدی ایحاد کند که فارغالتحصیلان همه رشتهها و به ویژه فارغالتحصیلان علم اطلاعات و دانششناسی بتوانند شاغل شوند و زندگی خود را برنامه ریزی کنند.
درباره اشتغال
در این جهت و قبل از پرداختن به کلان مملکت و دولت از خودمان شروع می کنم و از کتابخانهها درخواست میکنم که فضاهایی برای کار داوطلبانه ایجاد کنند، در بسیاری از کشورها این امکان وجود دارد که تا زمانی که فرد بتواند شاغل شود، در رشته خودش کار داوطلبانه کند. هم کار یاد بگیرد و هم دانستههایش فراموش نشود. در چنین شرایطی فرصتهای ایجاد شده میتواند به کسانی داده شود که کار بلد هستند و کتابخانهها هم از این فرصت میتوانند استفاده کنند و کمبود نیروی انسانی راجبران کنند و نیز اگر روزی مجوزی برای استخدام داشتند، میتوانند از میان داوطلبان خود بهترینها را انتخاب کنند.
توسعه بیرویه آموزش عالی تا گرفتن دانشجو در مقطع دکتری، فراتر از نیازهای جامعه
مشکل بزرگ دیگر که این نیز در کلان مملکت است و رشته ما هم از این مساله ضرر فراوان دیده، تولید مدرک به میزان وسیع و خارج از نیاز جامعه است. اوایل توسعه آموزش عالی در دهه 1370، هر رشته ای درون خودش اعتراضاتی داشت ولی اکنون و به آرامی تبدیل به تصمیمی از بالا شده است. جوانان فارغ التحصیل در مقاطع پائینتر مدتی دیرتر از دولت کار میخواهند و کاریابی را هر بار سه سال و چهار سال به تاخیر میاندازند. ضمن اینکه دانشگاهها هم از این نمدکلاه درست و حسابی بر سر میگذارند و با گرفتن دانشجو از طریق آزمون روزانه و شبانه، مکاتبهای، راه دور، مجازی، نیمه وقت،پاره وقت و در چند سال اخیر، پردیس، و .... ، مدارک خود را وجه المصالحه گرفتن مبالغ ناقابل از متقاضیان کرده و امورات را می گذرانند، آن هم درست روبروی قانون اساسی و قانون آموزش رایگان. بنده هم که خودم همجوار آموزش عالیهستم می دانم اگر این درآمدها نباشد دانشگاهها نمیگردند ولی کسی نمی پرسد که خُب بعد چی؟ شاید می گویند خدا بزرگ است. به یاد دارم که در برابر اعتراض به گرفتن دانشجو بصورت عمده برای کارشناسی ارشد و هجوم کارشناسان، این امیدواری شکل گرفته بود که با داشتن ارشد شغلی خواهند یافت، و بعد برای د کتری مین بازار تکرار شد، الآن که درجه دکتری هم زیاد داده شده و بازار به آرامی در حال اشباع است، بعد چه اتفاقی می افتد؟ همه مشکلات آموزش عالی کشور از همین نگاه کلان ناشی شده و با اینهمه هر رشته ای مشکلات خاص خود را هم دارد و تاثیر فناوریها بر رشته های مختلف متفاوت بوده که درون رشته خودمان باید برنامه ریزیهای دقیقتری دست کم برای این مساله داشته باشیم.
وقتی از صنف حرف می زنیم
از اولین سال برگزاری کنگره، کمیته ای که هنوز کمیته نشده و هنوز در حد کارگروهی برای اداره نشستهای کنگره بوده، فعال شده و در کنار کارگروهی که نشستهای مسایل دانشجویان و دانش آموختگان را اداره می کرده، تلاش کردهاند مفهوم صنف و فعالیت صنفی را روشن و شفاف کنند، و مسایل دانشآموختگان را نیز مورد توجه قرار دهند. می دانم بسیاری از دوستان مطالب را نمیخوانند (همان معضل کتابدار کتابنخوان)، و باز هم کاریابی را با کار صنفی اشتباه میگیرند. چون نقطه تقاطع دو مشکل بالا یعنی اشتغال، و آموزش و مسایل داتشآموختگان در همین کارگروهها و کمیته ها است و مشکلات صنفی. آیا می دانید جایگاه کتابداری و علوم اطلاعات در جداول شغلی ایران کجاست و الآن کارشناسان سازمان مدیریت و برنامهریزی چه فکری درباره ما و مهارتهای ما میکنند، آیا میدانند دانشجویان ما چه درسهایی را میگذرانند و چه مهارتهایی آموزش میبینند؟ تا جائیکه میدانم آگاهی این کارشناسان بر کاریابی دانشآموختگان ما تاثیر میگذارد، انجمن باید بصورت علمی و فارغ از هر گونه شعار زدگی وارد این ماجرا شود و با مسئولان سازمان مدیریت به بحث بنشیند تا بتواند بخشی از مشکل را برطرف کند.
مهارت آموزی در دانشگاهها
این کار، از سوی استادان و دانشجویان نیز همتی میطلبد و آن تاکید بر آموزشهای مهارتی است. باید دانشآموختگان، با توجه به کاربردی بودن رشته، زمانی که فارغ التحصیل می شوند، در کاری مهارت داشته باشند. منِ کتابدار و شما استادان گرامی سالها است در محیط دانشگاه پرسه زدهایم و میدانیم که مشکل بسیاری از عزیزان دانشجو، در روزهای دانشجویی، جزوه و نمره است و روز اول کلاس، اولین سوالش این است که جزوه میدهید؟ و در صورت گرفتن جواب مثبت تکلیفش برای خودش روشن است که این واحد هم پاس شد و جای نگرانی نیست و میتوانیم به خوشگذرانیهای دانشجویی و جوانانه خودمان هم برسیم که لازمه جوانی است و بر منکرش لعنت، جزوه هم بررود در تاقچه تا دو روز مانده به امتحان و بعد با آرایش دقیق در صححنه امتحان یک چیزهایی را خودمان می نویسیم و .... . این را نیز، هم شما میدانید و هم من که استادی که جزوه نازک ونمره خوب بدهد محبوبتر است، ولی یادمان باشد که دانشجو همین که دوران رویایی دانشجوئیش تمام، و محبور میشود به خانه و کاشانه برگردد، کار میخواهد و کار مهارت میطلبد. دانشجوی جوان شاید از معضلات پییچیده آینده خود بیخبر است، وظیفه شما که میدانید است که او نیاز به مهارت دارد. فقط کلاس برگزار کردن و فارغ التحصیل کردن کافی نیست.
امیدوارم بتوانیم با همفکری همه استادان و کارشناسان حرفه ای، دست کم آن بخش را که مربوط به خودمان است و در مسایل کلان کشور نیست را در سال جاری به خوبی برنامهریزی کنیم، سالی که انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران آموزش دانشگاهی، توانمند سازی نیروی انسانی و پویایی حرفه را شعار کنگره سالانه خود قرار داده است. از همه عزیزانی که در خود توانمندیهایی (نیز روابطی) سراغ دارندکه فکر میکنند میتوانند در این کار کمک کنند، درخواست میکنم که دست یاری انجمن را بگیرید و کمک کنید که انجمن بتواند با سازمان مدیریت و برنامه ریزی وارد بحث اشتغال کتابداران و آزمونهای استخدامی شود و شرح شغلهای این سازمان را بر مبنای وظایف و مهارتهای نوین کتابداران بازنویسی کند. سال خوبی داشته باشید. برای شما آرزوی همه خوبیها را دارم و از خدا می خواهم به همه شما صلح، شادی و آرامش ارزانی کند، انشاءالله تعالی.
عمرانی، سید ابراهیم«آموزش دانشگاهی، توانمند سازی نیروی انسانی و پویایی حرفه/ به یاد دروغ سیزده مهندسی ناوبری اطلاعات». سخن هفته لیزنا، شماره 382، 13 فروردین 1397.
سخن بسیار واضحی بود در مورد اموزش عالی، تولید مدرک
اونم فراتر از نیاز واقعی جامعه نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه بسیار مشکل آفرین است هیچ تاثیری در اشتغال ندارد کسانی مدرک پایین دارند زودتر از سایر افراد وارد بازار کار می شوند دانشگاه فقط به منفعت خودش نگاه می کند