داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا: سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: 30 تا 40 میلیون دلار تجارت حتی برای یک شرکت متوسط الحال امریکایی آن قدر مهم نیست، چه برسد برای دولت ایالات متحده که بیاید برای فرایندی که در نهایت ضرری مالی معادل مبلغ فوق و در حقیقت خیلی کمتر از این، برای کل دولتهای غربیِ فروشنده بانکهای اطلاعاتی در مجموع ایجاد کرده باشد اینطور فضاسازی کنند و عدهای را تحریم کنند. پس داستان چه میتواند باشد؟
در 23 مارس 2018 برابر با سوم فروردین 1397 در یک اقدام جنجالی وزارت دادگستری ایالات متحده 9 تن از اتباع ایرانی را تحریم و دادستان کل و اف بی آی در یک کنفرانس مطبوعاتی غلاظ و شداد گزارش حمله سایبری به سایتهای دانشگاههای امریکایی و حسابهای شخصی استادان و شرکتهای تجاری امریکایی توسط ایرانیهایی که با پشتیبانی دولت ایران این کار را انجام دادهاند را اعلام کردند و ادعا کردند این سایتها را این 9 نفر با درخواست دولت هک کرده و اقدام به توزیع مجدد و فروش آنها در ایران کردهاند.
اسکالرلی کیچن Scholarly Kitchen ، یک وبلاگ گروهی معروف و معتبر در حوزه ارتباطات علمی است که نویسندگانش همه شناخته شدهاند مثل فیل دیویس و غیره و گاهی هم نویسنده میهمان دارند. نویسندگان این وبلاگ بیشتر نقدهای خیلی مدون و مستند راجع به حوزه ارتباطات علمی مینویسند و برای کسانی که در حوزه ارتباط علمی فعال هستند، از نگاه مسایل علمی که طرح میکنند سایت شناخته شده و قابل اعتنایی است. تاد کارپنتر Todd Carpenter مدیر اجرایی NISO (سازمان ملی استانداردهای اطلاعات امریکا)، بعد از این واقعه مطلبی در این وبلاگ منتشر و مطلب خود را چنین آغاز کرده است: در یک کنفرانس مطبوعاتی در روز جمعه هفته گذشته، اداره تحقیقات فدرال ایالات متحده (FBI)، اتهامات نه نفر از شهروندان ایرانی را تایید و آنها را محکوم کرد. آنچه این موضوع را برای جامعه علمی جالب توجه می کند، این است که این افراد برای چه چیزی محکوم شده اند: سرقت گسترده با رعایت نکردن مالکیت معنوی از موسسات دانشگاهی، برای جمع آوری و توزیع مجدد محتوای علمی. اف بی آی ادعا میکند این منابع چندین سال است که توسط یک شرکت مستقر در تهران !!! به منظور کمک به دانشگاههای ایران و موسسههای علمی و پژوهشی با هک کردن مجوزهای ورود و دسترسی به منابع علمی غیر ایرانی، در حدود سال 2013 راهاندازی شده است. در کنفرانس مطبوعاتی یاد شده، ادعا شده این موسسه از طریق فعالیت متهمان، بیش از 100000 حساب علمی اساتید در سراسر جهان را هدف قرار داده است. آنها با موفقیت، حدود 8000 حساب ایمیل شخصی را در 144 دانشگاه امریکا و 176 دانشگاه در 21 کشور خارجی دیگر هک کردهاند (جمله معترضه: و در این پنج سال شما داشتید نگاه میکردید و هیچ اقدامی نمیکردید). و در ادامه می نویسد: علاوه بر این، این طرح به دنبال گرفتن مدارک و اسناد از 47 شرکت آمریکایی و خارجی خصوصی، وزارت کار ایالات متحده، کمیسیون تنظیم مقررات انرژی فدرال، ایالت هاوایی، ایالت ایندیانا، سازمان ملل متحد و صندوق کودکان سازمان ملل متحد بوده است. این محکومیت برای تلاشهای پیچیده و مهندسی شدهای است که تمام زمینههای تحقیق شامل علوم و فنون، مهندسی، علوم اجتماعی، پزشکی و دیگر زمینههای علمی و حرفهای را در بر میگیرد. همچنین ادعا شده که متهمان شناسایی اهداف را برای تعیین منافع تحقیقاتی افراد و جایی که مقالات را منتشر کردهاند، انجام دادهاند. بر اساس اطلاعات، ابعاد این کار بسیار وسیع بوده، همانطور که در روز جمعه توسط دادستان کل ایالات متحده آمریکا راد روزنشتاین مشخص شده است، "ادعا شده این 9 نفر اتباع ایرانی بیش از 31 ترابایت مدارک و اطلاعات را به سرقت بردهاند. این مقدار اطلاعات ربوده شده تقریبا برابر با فضای الکترونیکی لازم برای نگهداری یک نسخه دیجیتالی مجموعه چاپی کتابخانه کنگره است". علاوه بر این، FBI ادعا کرد که این برنامه با دولت ایران و دانشگاههای ایرانی مرتبط است. روزنشتاین ادامه داد: "برای بسیاری از این هکها، متهمان به درخواست دولت ایران و به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عمل کردهاند. این اتهام بسیار قابل توجه است و اگر درست باشد، با استفاده از مجوزهای هک شده به طور غیرقانونی محتوای علمی موسسات را بطور غیر مشروع گرفته و باز نشر کردهاند".
این ادعای عجیب و غریب، ادعایی است که اگر کتابدار هستید و در ایران کار میکنید و به دنبال تامین منابع برای استادان و دانشجویان دانشگاههای خود هستید، میدانید که ادعایی واهی و عجیب است. اگر چنین اتفاقی افتاده، که متاسفانه در مواردی افتاده، و به هیچوجه آن را تایید نمیکنم، تعدادی افراد (اغلب دانشجوی کامپیوتر) اقدام به گرفتن اطاعاتی، باز بیشتر از سایت SciHub، کرده و در اختیار نیازمندان قرار میدادند. لازم است یادآوری کنم بسیاری از پژوهشگران ایرانی از از همان ابتدا و در سال 2011 که سایت SciHub به راه افتاد، خودشان و دانشجویانشان مثل همه استادان و دانشجویان دیگر کشورهای جهان این سایت را میشناختند و استفاده میکردند. بعضی مانند بنده هم که با بیش از 100 دانش آموخته دانشکده های علوم و فنی تهران در ارتباط بودم که به خارج رفته بودند، از ایشان مقاله ای را برای دانشجویان و استادان خودمان می خواستم که هیچوقت کوتاهی نمی کردند و همیشه مقاله را برایم میفرستادند.
بعد از مشکلات ارزی سال 1390 که دقیقا همزمان شده بود با شروع بکار این سایت، برخی استادان ما که دسترسیهایشان قطع شده بود، و خیلی با اینترنت آشنا نبودهاند از طریق این افراد که در گزارش اف بی آی شده شرکتی مستقردر تهران !!!! نام خود را شرکت گذاشته بودند، مقالههای خود را تهیه میکردند. بطوری که در همین مقاله آقای کارپنتر در اسکالرلی کیچن این علامت سوال بزرگ و از سوی ایشان روی مساله گذاشته شده که "چرا این افراد مورد تهاجم اف بی آی قرار گرفته اند؟ و وزارت دادگستری امریکا حکم به تحریم آنها داده؟، درحالیکه اصل ماجرای گردآوری غیرقانونی مقالات شرکتهای خصوصی و موسسات غربی، یعنی SciHub از این مساله کنار مانده است و خانم الکساندرا الباکیان طراح SciHub مورد اعتراض نیست، حتی وقتی الباکیان در مصاحبه با مجله Scienc میگوید که من از رمز عبورهایی که دیگران به من اهدا کرده و در اختیار من گذاشته اند استفاده می کنم و نمی توانم آنها را اعلام کنم . و ادعا می کند Sci-Hub خدمات خود 100% رایگان خود را برپایه «کمکهای اهداکنندهها» سازماندهی میکند. رمز عبور دوستان SciHub در هر جای دنیا که دسترسسی به منابع دارند و منابعی که بطور رایگان در اینترنت وجود دارد"، مانند گوگل اسکالر و جاهای دیگر . کارپنتر در مقاله اسکالرلی کیچن از مایک تیلور، یکی از دیرینه شناسان دانشگاه بریستول، نقل میکند که "الباکیان می گوید که استفاده از منابع جدید با گرفتن آنها از سایتهای تجاری برای اضافه کردن محتوا به سیستم ر Sci-Hub، به این دلیل امکان پذیر شده که Sci-Hub کلمه عبور را از بسیاری از منابع مختلف بدست می آورد ونه فقط رمز عبورهای اهدایی دوستان و در ادامه مینویسد: من در توییتر بر پایه باور خودم بحث می کردم که مقیاس این کار و منظم بودن این همه منابع گرفته شده توسط SciHub که به ناشران آسیب زیادی زده، توسط ناشران و کتابخانه ها پیگیری و شناسایی شده، و نشان می دهد که این فعالیت سیستماتیک و فراگیر تر از چند صد کمک اهدایی است که رمز عبور خودشان را در اختیار Sci-Hub قرار داده باشند". و کارپنتر ادامه داده است که "اکنون، به طور رسمی ادعا شده است که فعالیتی آگاهانه و تهاجمی وجود دارد ، و تلاش هایی است حمایت شده توسط دولت برای به گردش درآوردن و نگهداری این حرکت برای به دست آوردن اطلاعات ورود به سیستمهای موسسات و دانشگاهها. آیا ممکن است ارتباطی بین این افراد ایرانی و Sci-Hub وجود داشته باشد؟ باید گفت، وجود پیوندی رسمی اثبات نشده، اما یکی از سایت هایی که توسط متهمین اداره می شود، Gigabpaper.ir " خدماتی را به مشتریان داخل ایران فروخته که در نتیجه آن مشتریان می توانند از حساب های دانشگاهی هک شده برای دسترسی مستقیم به سیستم های کتابخانه ای آنلاین دانشگاه های ایالات متحده و کشور های دیگر غیر ایرانی استفاده کنند." ...... و "از نظر من، فرضیه ارتباط بین Sci-Hub و مؤسسه نامبرده در ادعای اف بی آی، حدس و گمانه محض است، اما فقط با یک نظر اجمالی به سطوح دسترسی به Sci-Hub و میزان استفاده، توجه ما را به این نکته جلب می کند که این سرویس (Sci Hub) می تواند منبع اصلی و مهم سایتهای ایرانی باشد. این سطح وسیع از استفاده را براساس مقاله جان بواننون 2016 که در مجله Science منتشر شده آورده ام. هیچ دلیلی وجود ندارد که تصور شود ایرانی ها تنها منبع برداشتن مقاله هایشان Sci-Hub باشد، اما باز هم اگر کسی ادعا کند ابعاد فعالیت چند ساله ایران در این زمینه، که در پروندۀ کیفرخواست توضیح داده شده است، با تأکید بر حمایت مالی مؤثر دولت ایران است، همانقدر عجیب است که بگوئیم یک دانشجوی دکتری فقیر، "مانند الباکیان می تواند یک سرمایه گذاری بزرگی برای منابعی وسیع انجام دهد.
بله خیلی عجیب است. هم ادعای الباکیان و هم ادعای اف بی آی. چند دانشجو و یا فارغ التحصیل ایرانی که در جستجوی درآمدی مختصر دور هم جمع شده و تعدادی مقاله برای دسترسی دادن (حتی غیر قانونی از نظر قاونین ماکیت فکری و حق مولف که به هیچوجه کارشان مورد تایید وزارت علوم ایران نبوده و من هم اصلا دفاعی از آنها ندارم) دانلود و ذخیره کردهاند و حتی اقدام به فروش کردهاند. بله کاری است غیر قابل دفاع ولی هیچ ربطی به دولت و سپاه و پشتیبانی شرکتهای وابسته به دولت یا سپاه ندارد. پس علت چیست؟چرا در این برهه از تاریخ جناح تندروی جنگ طلب امریکا این مساله را به این شکل در بوق و کرنا کرده است؟ واقعا برای حداکثر 30 میلیون دلار تجارت سالانه؟
داستان ایران از کجا شروع شده؟ جهش ارزی سال 1390 را همه به یاد داریم. بطور ناگهانی و جهشی قیمت ارز بالا رفت. دلار از حدود 1160 تومان در شهریور 1390 تا اوایل دیماه به بالای 3500 تومان و بعد از ان تا 3880 تومان پرکشید و دانشگاهها که در آن سال و برای سال 2011 میلادی جمعا کمتر از 15 میلیون دلار خرید کتاب و نشریات الکترونیکی داشتند، در نیمه سال امکان تامین اعتبار مجدد برای نیمه دوم سال نداشتند با مشکل پرداخت نیمه دوم بدهی خود روبرو شدند ناشران هم خدمات خود را یکی پس از دیگری قطع کردند تا دانشگاهها زیر فشار قرار بگیرند و بدهی نیمه دوم سال را بپردازند، غافل از این که بودجه پایگاهها در ابتدای سال و با نرخ هر دلار 1160 تومان تامین اعتبار شده است. این داستان در کش و قوسی دو سه ماهه رقم خورد و زمانی همه با این موضوع مواجه میشدند که پروژهها و پایان نامههای بسیاری نیمه کاره و در دست تحقیق و حتی در آستانه دفاع بود. برخی ناشران حتی تا نیمه 2012 هم مماشات کردند ولی سرانجام دسترسیها قطع شد. و این همزمان شد با ورود SciHub به عرصه شبکه و هر کس خودش بلد بود از این امکان استفاده میکرد و آنانکه بلد نبودند، دست به دامن این و آن و بیشتر دانشجویان خودشان میشدند و در همین فرایند افرادی برای سودی اندک وارد بازار شدند و شروع به گردآوری مقاله و در اختیار دانشگاهها گذاشتن کردند.
وزارتخانه های بهداشت و علوم و دانشگاه آزاد اسلامی که مصرف کننده اصلی این پایگاهها هستند،از سال 2013 و به آرامی به خریدهای مرسوم خود که همه قانونی بودهاند بازگشتند و در وزارت بهداشت و دانشگاه آزاد که میدانم خریدها متمرکز بوده و ادعای مطرح شده به هیچوجه نمیتواند درست باشد و در وزارت علوم هم تقریبا همه دانشگاههای بزرگ ما خریدهای قانونی و از طریق نمایندههای ناشران را در سالهای 2014 به این طرف دوباره برقرار کردهاند و از سال 2016 با کمکهای مالی معاونت پژوهشی وزارت علوم برای خرید پایگاهها این خریدها به میزان قابل قبولی افزایش یافت و تقریبا بیشتر دانشگاههای بزرگ ما اقدام به اشتراک منابع مورد نیاز خود کردند. در این دو سال ممکن است به علت وضع بودجه در ایران حق اشتراکها اندکی با تاخیر پرداخت شود، ولی دارد پرداخت میشود و کار غیر قانونی در دانشگاههای خودمان به ندرت میبینیم. شاید چند استاد یا دانشجو اقدام به گرفتن مقالههای خود از این شرکتهای تک نفره بکنند، ولی اقدام اصلا در حدی نبوده که این جنجال را به دنبال داشته باشد.
پس چرا این جنجال؟ پس چرا مخدوش کردن چهره ایران و ایرانی؟
من تحلیلگر سیاسی نیستم، و به جد می گویم که اصلا سرم برای اینکار هیچوقت و به هیچوجه درد نمی کرده و نمیکند و نمی خواهم در اینجا هم تحلیل سیاسی بدهم، لیکن آنچه در سی سال اخیر از حرکتهای دیپلماتیک غرب به یاد دارم زمینه چینیهایی برای آینده بودده است. در این دوره اخیر که میبینیم عربستان و نتانیاهو و امریکای ترامپ کنار هم قرار گرفته و مثلث شومی را تشکیل دادهاند، و برای زیر فشار قرار دادن ایران هم جهت شده اند، بنابراین نیاز دارند که افکار عممومی جهان را علیه ایران بسیج کنند. همانطور که تونی بلر در مجلس انگلستان با تایید حرف جورج بوش پسر قسم خورد که عراق سلاح هسته ای دارد تا زمینه تهاجم نظامی به عراق را فراهم کند. من با قاطعیت می گویم کل تجارت امریکا در این حوزه در ایران، که چنین جنجالی برایش به پا کرده اند و 9 نفر را در لیست تحریم گذاشته اند، بیش از 15 تا 20 میلیون دلار نیست. بنابراین شکایت ناشران و چیزی شبیه آن نمیتواند باعث این جنجال شود، این زمینه چینیها فقط برای مخدوش کردن چهره ایران نزد جهانیان و در جهت مطامع شوم مثلث کنار هم آمده یک سال اخیر است. والا تا آنجا که بودجه اجازه داده خریدهای همه دانشگاهای بزرگ ما قانونی و در چارچوب قوانین کپی رایت بوده و هست. و این مشکلی را که ما به نوعی در خریدهای خودمان با این ناشران تجاری که سودهای بالا طلب میکنند داریم، دانشگاههای آلمان و هلند و بسیاری دانشگاههای امریکایی هم داشته و دارند و باید برای آن راه حلی پیدا کنیم، و مطمئن هستم که این راه حل باید قانونی باشد و بر اساس قواعد کپی رایت.
در پایان و در تاکید بر صحبت بالا، نکته بسیار مهمی که به نظر من میرسد و لازم میبینم یادآوری کنم برخورد اساتید و اهل علم معمولی آن کشورها، منظور اساتید امریکایی و اروپایی است که با دامن زدن به این جنجالهای جهت دار از طرف دولت امریکا، درگیر مساله میشوند. در شرایطی که همه آمارهای ما نشان میدهد که میزان مشارکت در تولید علم در سالهای اخیر بین محققان ایرانی با همتایان غیر ایرانیشان روز به روز بیشتر میشود، و زمینه اتفاقات مثبتی برای مشارکت بیشتر ایرانیان در تولید علم و به تبع آن تولید صنعتی فراهم میکند، به نظرم ایجاد چنین فضاهایی به نفع ما نیست. در نظرها (کامنتها)ی زیر نوشته آقای کارپنتر، در مقاله منتشره در اسکالرلی کیچن میبینید که اعضای هیات علمی عضو این وبلاگ درگیر مساله شدهاند و این جنجالها چهره خوبی از ایران ترسیم نکرده است. مثلث شوم، خوابهای بدی برای انزوای ایران دیدهاندکه باید با آن مقابله کنیم. من فکر میکنم اولین راه مقابله این است که بهانهای بیمورد و بیجا به دست هیچکس ندهیم.
عمرانی، سید ابراهیم«معرکهگیریهای هدفمند برای فضا سازی علیه ایران». سخن هفته لیزنا، شماره ۳۸3، 20 فروردین ۱۳۹۷.
از اينكه بيطرفانه به اين قضيه نگاه كرديد و مانند بعضي تحليلگران خودفروش غربزده، سپاه و نظام را به زمين نكوبيديد، تشكر ويژه دارم.
مطلقاً بايد اين را در نظر گرفت دشمن، دشمن ميماند، گاهي در لباس ميش، گاهي هم در پوششي از دستكش مخملين.
تشکر از آقای عمرانی به خاطر متن روشنگرانه شان.
واقعاً عجیب است در کشوری ابرقدرت، یک لمپن رییس جمهور می شود.