کد خبر: 42209
تاریخ انتشار: شنبه, 08 شهریور 1399 - 09:06

داخلی

»

گاهی دور، گاهی نزدیک

درگیری، گفتار یا نوشتار؟!

منبع : لیزنا
فاطمه مرادی
درگیری، گفتار یا نوشتار؟!

(لیزنا، گاهی دور/ گاهی نزدیک 287): فاطمه مرادی ، کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه قم: تاکنون به این موضوع توجه کرده‌اید  که چرا گفتار از نوشتار آسان‌تر است؟  چرا اگر از شما بخواهند  واقعه‌ای را مکتوب کنید اظهار عجز نموده، یا نهایتا چندخطی را روی کاغذ می‌نویسید؟

زبان گفتاری یا زبان محاوره ای یکی از گونه‌های کاربردی زبان است که برای ارتباط کلامی به کار می‌رود و در تقابل با زبان نوشتاری قرار می‌گیرد. ساخت‌های زبانی به کار رفته در زبان گفتاری عموماً ساده‌تر از ساخت‌های به کار رفته در زبان نوشتاری هستند. گفتار صورت اصیل و ابتدایی زبان است. در زبان معیار گفتاری تلفظ و ویژگی‌های لهجه‌ای و آهنگی کلام بیشترین اهمیت را دارد.[1]

زبان نوشتاری سیستم منظم نمادهای نوشتاری یا نویسه‌واره‌های معنادار است که به حفظ، بازتاب و انتقال زبان گفتاری کمک می‌کند.[2]

در ابتدا به بررسی چند نکته، در ناتوانی نوشتن و توانایی در گفتن می‌پردازیم:

همانطور که می‌دانیم، از دوران کودکی تا امروز در غالب موارد، برای برقراری ارتباط با اطرافیان از زبان گفتار استفاده کرده‌ایم، لذا به این نحوه برقراری ارتباط عادت کرده و بهره‌برداری از آن برایمان آسان می‌نماید. اما بسیار کم پیش آمده که بخواهیم با استفاده از نوشتار با دیگری ارتباط برقرار کنیم. حتی اگر در پاره‌ای از موارد مانند مدرسه و دانشگاه ناگزیر از نگارش بودیم؛ سعی‌مان بر این بود که با استفاده از جملات کتب و جزواتمان خود را از سختی ابداع جملات، برای بیان منظور برهانیم. بنابراین برای استفاده این وسیله ارتباطی کمتر تمرین کرده و در نتیجه بهره‌بردن از آن برایمان سخت می‌باشد.

در گفتار نیاز به رعایت، دستور‌زبان و ضوابط  نگارش، نداشته و می‌توانیم منظورمان را با استفاده از جملات و کلمات شکسته (محاوره ای) و عامیانه بیان نماییم. اما در نوشتن علاوه بر لزوم رعایت دستور‌زبان باید نسبت به رعایت دستور خط فارسی و صحیح‌نویسی لغات دقت نموده و سعی نماییم از مناسب‌ترین کلمات و واژه‌ها و روان‌ترین، شیواترین و رساترین جملات جهت انتقال سریع و صحیح منظورمان بهره‌برداری کنیم، بنابراین هنگام نوشتن محدودیت‌ها زیادتر شده و کار برای ما سخت‌تر خواهد شد.

همچنین بدانیم که، گفتگو عملی مشارکتی است. طرفین گفتگوهمگی سعی میکنند تا درک همه‌جانبه از صحبت‌هایشان ایجاد کنند. واضح است که هدف مشترک به ادامه مکالمه کمک میکند، چون اینکار سخنانشان را قابل پیش‌بینی‌تر میکند.« همراستایی » یک جنبۀ مهم مکالمه آن می‌باشد. توجه کنید که حتی اگر طرفین صحبت در حال بحث یا دروغ گفتن هم باشند، مجبورند همدیگر را بفهمند، لذا از قرار معلوم موضوع به آنهایی که با هم موافق و هم عقیده‌اند، محدود نمیشود. اما طرفین چگونه به همفکری دست پیدا میکنند؟ به نظرمی‌رسد، این کار فقط با جنبۀ آشکار و آگاهانۀ مصاحبه امکان‌پذیر نمی‌باشد، بلکه یک فرایند عمدتاً ناخودآگاه از تعامل صورت می‌گیرد و این فرایندی است که شخص خود را همزمان در سطوح متفاوت کلامی بازنمایی میکند. افراد این کار را با استفاده از انتخاب کلمات، صداها، قواعد و مفاهیم انجام می‌دهند. در واقع علت موفقیت یک گفتگو نه منطق پیچیده، بلکه بیشتر به دلیل همراستایی در سطوح زبانی متفاوت است. (صادقی، 1381)

زبان نوشتاری و گفتاری از جهات مختلفی با یکدیگر متفاوت‌اند اما با این حال برخی از فرم‌های نوشتار بیشتر از سایر مدل‌های آن به حالت گفتاری نزدیک‌ترند و بالعکس. در ادامه برخی از تفاوت‌های این دو مهارت ارائه شده‌اند:

 "نوشتار معمولاً یک محتوای ماندگار است و متون نگارش شده اغلب نمی‌توانند پس از چاپ شدن یا نوشته شدن تغییر کنند.

گفتار اغلب محتوایی ناپایدار و گذرا دارد (مگر آنکه ضبط شود) و شخص سخنگو می‌تواند گفته‌اش را تصحیح کند یا در ادامه‌ی صحبت، اظهاراتش را تغییر دهد.

 یک متن نوشته‌شده می‌تواند برای مدت زمانی طولانی مثلاً تا زمانی که یک زبان مشخص یا یک سیستم نوشتاری، قابل درک باشد در فضا و زمان باقی بماند. در مقابل گفتار اغلب برای تعاملات آنی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 زبان نوشتاری نسبت به مکالمه اغلب پیچیده‌تر است چرا که از جملات طولانی‌تر و بسیاری عبارات وابسته تشکیل شده است. با این حال، برخی از انواع زبان نوشتاری نظیر پیامک‌های فوری و ایمیل‌ها وجود دارند که به زبان گفتاری نزدیک‌ترند.

زبان گفتار مملو از تکرارها، جملات ناتمام، اصلاحات و وقفه‌هاست، البته به استثنای سخنرانی‌های رسمی و سایر انواع گفت‌وگوهای نوشته‌شده نظیر گزارش‌های خبری یا نمایشنامه‌ها، فیلم‌نامه‌های تئاترها و سریال‌ها.

 نویسندگان، بازخورد آنی از خوانندگانشان دریافت نمی‌کنند مگر در ارتباطات مجازی؛ بنابراین نمی‌توان برای روشن شدن مطالب تنها به محتوای نوشته شده تکیه کرد و باید مسائل به کمک گفتار به صورت واضح‌تر و بدون ایجاد سردرگمی تشریح شوند.

مکالمه عموماً یک تعامل پویا میان دو یا چند نفر است. در مقابل محتواها و اطلاعات نوشتاری به اشتراک گذاشته شده ممکن است در بسیاری از موارد ناگفته باقی مانده و یا به صورت غیرمستقیم بیان شوند.

نویسندگان می‌توانند از نشانه‌گذاری، سرآیندها، رنگ‌ها و سایر افکت‌های گرافیکی در متن‌های نگارش شده‌شان استفاده کنند. چنین امکاناتی در زبان گفتاری وجود ندارد.

در مکالمه می‌توانید از زمان‌بندی، میزان بلندی صدا و یا صداهای مشخص برای اضافه کردن احساسات به متن بیان شده استفاده کنید.

محتوای نوشته‌شده می‌تواند به شکل مکرر خوانده شده و از نزدیک مورد آنالیز و بررسی قرار گیرد و در سطح نوشته یادداشت‌ها و نظراتی نوشته شود. تنها در مکالمات ضبط‌شده امکان آنالیز، بررسی و وارد کردن نظر و یادداشت وجود دارد.

برخی ساختارهای گرامری و همینطور برخی از واژگان پیچیده ی رشته های شیمی یا حقوق تنها در نوشتار مورد استفاده قرار می‌گیرند.

برخی از انواع واژگان معمولاً تنها در مکالمه بکار برده می‌شوند. این واژگان عبارتند از عبارات محاوره‌ای یا کوچه‌بازاری". (بی نام)[3]

اکنون به بررسی برخی موارد، احتمال تبدیل نوشتار به گفتار می‌پردازیم؛

۱- شکاف زبانی ناپایدار است

این که مردم به یک زبان حرف بزنند و به زبان دیگری بنویسند ذاتا پدیده ناپایداری است. از دیدگاه نظری انتظار می‌رود چنین وضعیتی پس از مدتی شکست بخورد. مثال عملی بارز لاتین است. می‌دانیم که چگونه لهجه‌های محلی مختلف لاتین با لاتین نوشتاری متفاوت بودند و عاقبت این دوگانگی را تاب نیاوردند و مسیر خود را جدا کردند و به نوبه خود مکتوب شدند و تبدیل شدند به زبان‌هایی که امروز به نام فرانسوی و ایتالیایی و اسپانیایی و غیره می‌شناسیم، و لاتین با تمام شکوه و اهمیت علمی و ادبی و سیاسی و دینی‌اش مُرد. مثال دیگر فارسی باستان است، که در اواخر عمرش کارش به جایی رسیده بود که کاتبان در نوشتنش مرتکب خطاهای نحوی می‌شدند چون دیگر هیچ کس به دستور فارسی باستان تسلط نداشت، و عاقبت جای خود را به فارسی میانه داد. در واقع، همان طور که می‌دانیم، دستور تمام زبان‌های جهان روزی مجموعه غلط‌های نحوی زبان دیگری بوده است.

۲- فارسی گفتاری مزایایی دارد

ساختارهای نحوی‌ای در فارسی گفتاری وجود دارند که باعث می‌شوند گفتن بعضی حرف‌ها به فارسی گفتاری راحت‌تر باشد. تا جایی که من می‌دانم فارسی نوشتاری در مقابل مزایای زیادی ندارد.

3- کتابت همگانی می‌شود

پدیده مهم دهه اخیر اما فقط همه‌گیر شدن سواد نیست، بلکه همه‌گیر شدن کتابت است. عمده باسوادان جهان قدیم به ندرت دست به نوشتن می‌بردند و فعالیت اصلی‌شان خواندن بوده است. کتابت محدود بوده به قشر فرهیخته‌ای که عموما جز سواد خواندن و نوشتن به هنرهای دیگر هم مزین بودند و بسیار شعر می‌دانستند و منزلت اجتماعی‌شان از سوادشان می‌آمد و خود را نماینده فرهنگ در میان اطرافیان خود می‌دانستند. چنین قشری کمتر ممکن است دست به نوشتن به زبان نافاخر ببرند، و گذشته از آن اصولا هم در گذشته آدم‌ها زیاد نمی‌نوشتند.امروز، اما همه باسوادند و کاغذ ارزان است و کامپیوتر فراوان است و مردم علاوه بر خواندن می‌نویسند. اگر در فیس‌بوک و وبلاگ هم ننویسند حد اقل برای دوستشان پیامک می‌فرستند. میلیون‌ها نفر تنها تجربه نوشتن روزانه‌شان در پیامک‌هاست. به این ترتیب قشر فوتبالیست و آرایشگر و بازاری بیشتر نوشتن‌هایشان به فارسی محاوره‌ای است نه فارسی نوشتاری. زبانی که چه بسا، همین حالاهم بیشتر نوشتن‌های فارسی روزانه با آن انجام می‌شود، آیا عجیب است که در پانصد سال به زبان اصلی نوشتار تبدیل شود؟ (مهدوی مزده، 1395)

و در آخر باید بگویم که نوشتن سخت نیست، نوشتن خیلی سخت است، چون، تمرکز، تمرین، احتیاط، شجاعت و فروتنی می‌خواهد. و نویسندگی، یعنی فن و مهارت، و هر مهارتی مستلزم تمرین و ممارست است و نیز مطالعه و تجربه. تنها با نوشتن و مدام نوشتن است که نویسنده، «نویسنده» می‌شود.

---------------------------------------

منابع

صادقی, مریم. (1381). چرا مکالمه آنقدر آسان است؟. تازه های علوم شناختی, 57–58

مهدوی مزده، مهدی (1395) آینده فارسی نوشتاری، گفتاری است. بازیابی شده در تاریخ 21/2/1399 برگرفته از سایت https://meidaan.com/archive/23163

------------------------------------------

[1] https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%DA%AF%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C

 

[2] https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C

 

[3] تفاوت‌های میان زبان نوشتار و زبان گفتار. برگرفته از سایت https://www.capsule.academy/5658/