داخلی
»سخن هفته
لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: در این دو هفته که مصاحبههایی با دبیر کل نهاد کتابخانه های عمومی و نیز با رئیس و معاون کتابخانه ملی منتشر شد، دوستانی چند، از من گلایه داشتند. این عزیزان بزرگوار علاوه بر ارسال روی ایمیل اطلاعات لیزنا این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید و این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید، برای خود من نیز میل زدند و حتی دوستی حضوری اعتراض خودش را گفت که تو به طرفداری از نهاد و حکومتیها پرداختهای و در مصاحبههایت همه کارهایشان را توجیه کردهای.
برای اولین بار در 15 سال گذشته، لازم دیدم اندک توضیحی بدهیم و اندک دفاعی هم از شیوه کارمان در لیزنا انجام دهم.
اول اینکه شیوه ما در 15 سال گذشته ثابت بوده و تفاوتی نکرده است. ما به قول جوانان امروز دنبال کلیک خوردن هستیم، ولی نه به هر قیمتی. لیزنا هرگز تیترهای عجیب و غریب نمیزند که بعد در قوطی را که باز کنید ببینید چیزی توی قوطی نیست. از کوزة ما همان برون طراود که در اوست. تیترهای تند و تیز ژورنالیستی در تایید یا رد مسایلی که خود نمیدانیم پشت پرده آنها چیست، به هیچوجه شیوه ما نیست. تلاش می کنیم با آرامی مسایل واقعا موجود را بنویسیم. و تا جای ممکن از مسایل روز ایران و گاهیکه این طرف خبری نیست، از بیرون از ایران آگاهی رسانی کنیم.
در مورد مساله معیشت کتابداران پیشتر و در زمان جناب آقای واعظی برخوردی داشتیم که خیلیها به یادشان است و در زمان جناب آقای مختار پور هم گفتیم و نوشتیم که وضعیت معیشت بچههای زحمتکش ما خوب نیست، و ایشان اقدامهای مثبتی در دوره خود انجام دادند. ما مینوشتیم، که مدیران جدید که از راه رسیدهاند، همین ابتدا بشنوند و از حال و روز کتابداران با خبر شوند، و بدانند کجا پا گذاشتهاند و بدانند که بهترین و فداکارترین نیروها را دارند، و باید از نظر معیشتی، وضعیت آنها را تا جای ممکن تثبیت کنند، که آنها هم بتوانند از همه وجودشان برای فرهنگ این کشور که به راستی دوستش دارند مایه بگذارند. برای ما عکسالعمل آقایان مهم بود و پاسخگویی به مطالبات کتابدارانشان.
این بار در اردیبهشت ماه هم که دوستان فرمودند، فشار معیشتی خیلی زیاد است و کتابداران در مضیقه فراوان هستند، وظیفه خود دانستیم، که یک بار دیگر این مساله را طرح کنیم و توجه مسئولین نهاد را به این امر جلب کنیم که انجام شد. کامنت را هم با اینکه از نظر فنی برای سایت لیزنا مشکل ایجاد کرده بود نبستیم، سایت به شدت کند شده بود و صفحات به راحتی بالا نمیآمد. بیش از 100 کامنت حتی تکراری منتشر کردیم و حرف خودمان و حرف شما کتابداران کتابخانههای عمومی را به گوش مسئولین امر رساندیم. حتی در تیترمان از کلمه بردهها به جای کتابداران استفاده کردیم (ما هم مردمانیم، برده نیستیم)، که خوب میتوانید تصدیق کنید که تیتر تندی بود، با اینهمه در خور تذکاریهای بود که برای نهاد مینوشتیم. با اینهمه وقتی تقاضای مصاحبه کردیم، باروی خوش پذیرفته شدیم.
چرا مصاحبه؟
از من میپرسند چرا خودمان ادامه ندادیم و مصاحبه کردیم؟ ما حرف خود را گفته بودیم و حرف شما را هم منتشر کرده بودیم. حال نوبت پاسخ دادن متولیان بود. سوالهایی که شما از ما پرسیده بودید و فیش حقوقی که برای ما فرستاده بودید، در یادداشت اردیبهشت لیزنا بود ودر مصاحبه پرسیده شد و پاسخ گرفت. این صادقانه ترین روش است. از اینجا صحت و سقم پاسخها، مسئولیت نهاد خواهد بود. و اگر چیزی غیر از این بخواهیم منتشر کنیم بایدسند داشته باشیم. ما همه کامنتهای شما روی مصاحبه جدید را هم منتشر کردهایم . فقط دقت کنید، برای اینکه مجددا سایت نخوابد تکراریها را منتشر نکردهایم شاید بیست نفر نوشته بودند آقا به خدا حقوق ما 12 یا 13 میلیون است، و ما همان کمترین را و یک بار منتشر کردیم. ولی نکتهای نیست که منتشر نشده باشد. یک مورد هم بودکه اصلا ربطی به وضعیت استخدامی و معیشتی نداشت که منتشر نشد، که بحث را به جاهای فرعی نبرد. تنها همین یک مورد. بنابراین حق شما خوانندگان و کتابداران کتابخانههای عمومی محفوظ است، کامنت بگذارید منتشر میشود ولی اگر انتظار دارید، لیزنا ادعای شما را به عنوان مستندات منتشر نماید، و حرفی خلاف نظر نهاد یا کتابخانه ملی دارید، باید با سند همراه باشد. به هر حال لیزنا یک مجله رسمی در سیستم وزارت ارشاد است و مجوز چاپی الکترونیکی دارد. (لیزنا با توجه به هزینه بر بودن مجله چاپی و نداشتن امکان چاپ و توزیع در همه کشور، ویرایش الکترونیکی را ادامه داده و میدهد)، بنابراین با قانون مطبوعات نظارت میشویم . بنابراین باید مطلبمان مستند و قابل دفاع باشد.
من سوالهایی که در مصاحبه پرسیده بودم را یک بار دیگر به رویت خوانندگان میرسانم، که هر سه سوالهایی بود که توسط شما پرسیده شده بود و در سخن هفته اردیبهشت منتشر شده بود و این بار حضورا از دبیرکل سوال کردیم.
وضعیت استخدامی کتابداران نهاد چیست؟ آیا تا کنون برای تثبیت موقعیت کتابداران اقدامیکرده اید؟
و در مصاحبه اخیر پرسیدیم: این را با تأکید بپرسم. این همکاران اصلاً مشکل استخدامی رسمی دولتی ندارند؟ همه مانند سایر کارکنان رسمی و پیمانی دولت در دستگاههای دیگر حقوق میگیرند؟
که در همان جلسات مصاحبه، کلی سند دیده شد که این مساله پیگیری شده است و در این داستان مصاحبه کننده که من باشم، اجازه یافته بودم، برخی اسناد را که محرمانگی نداشت یک نظر ببینم، و با توجه به تجربه اداری طولانی خودم، دیدم خوب کار شده و مراجع اصلی کشور درگیر شدهاند و عکسالعمل نشان دادهاند و مانند همه سازمانها، نهاد هم از پراکندگی نجات یافته و سازمانی مستقل و کامل است و پستهای سازمانی و رسمیت نهاد محرز شده است و نهاد هم مانند همه دستگاههای دولتی کارمندان رسمی و پیمانی و ... دارد، درون سازمانهای هم سطح خود میتواند منتقل کند به دستگاه های دولتی دیگر میتواند مامور بفرستد و چیزهایی از این دست.
سوال بعدی: زندگی در این تورم بیسامان هر روز سخت تر میشود. وضعیت معیشت کار کنان را چه کردهاید؟
پاسخهای دبیر کل را دیدید. ارقام را هم دیدید. ادعا شده بود که از 7400 نفر کتابداران 1 نفر بالای 20 میلیون است، 200 نفر کتابدار و رئیس کتابخانه بین 17 تا 18 میلیون ، و 1400 نفر هم 14 تا 16 میلیون و توزیع آن تا 7400 نفر را که من جمع کردم، 1800 نفر بالای 14 میلیون حقوق میگیرند و اکثریت نهاد یعنی حدود 5000 نفر بین 12 تا 14 میلیون هستند که میدانیم با تورم افسار گسیخته فعلی زندگی سخت و مشقت باری را دارند. تعدادی هم زیر 12 میلیون در حکمشان خورده که باید رسیدگی شوند. من هیچ دفاعی از این حقوقها در برابر این تورم افسار گسیخته ندارم، ولی در وزارت علوم هم که من میشناسم، وضع حقوقها همین است. با اضافه کار و رفاهیات و اینجور چیزها گاهی کمکی میکنند. بنابراین همه آنها که نوشته اند حقوق ما 12 میلیون است، درست میگویند، و ما هم منعکس کردهایم.
سوال بعدی: در یادداشت اردیبهشت و به نقل از کتابدارانی که برایمان نوشته بودند، نوشتیم که مانع ایجاد کردهاید که کتابداران نروند. و باز باید صحبت دبیرکل را میشنیدیم و از خودم نمیتوانستم بدون استناد چیزی بنویسم. حال دبیر کل استناد داده است، با هم میخوانیم و قضاوت میکنیم و اگر سندی در رد پاسخ دارید بفرمائید. این هم سوال اردیبهشت لیزنا بود که در مصاحبه مطرح شد:
آیا برای جلوگیری از رفتن همکاران مانع ایجاد کرده یا میکنید؟
عمرانی: این را هم شاید بخواهید آمار بدهید، یا بدانید که چه میگویند، در همین نظرات بود که: "ما میخواستیم برویم، و نهاد برای ما موانعی ایجاد کرده بود". واقعاً چند نفرند اینهایی که تقاضای رفتن دارند در این جمع 7400 نفر.
دبیر کل به این سخن هم پاسخ داده اند و ما دنبال پاسخ ایشان بودهایم و تفسیر پاسخ ایشان با شما که مستنداتی دارید. یک بار دیگر بخوانید و برایمان بنویسید. چه کامنت و چه تعبیر و تفسیر. ولی خواهش میکنم مستند باشد.
سوال بعدی: من به روش خودم در سخن هفته اردیبهشت سوالی و توصیهای کرده بودم :
آیا خبر دارید وضعیت معیشت را؟ اگر خبر ندارید ، این مستندات و حرفهای کتابداران را بشنوید و ببینید در شرایط سنگین تورمی چه روزگاری دارند. و اگر خود خبر دارید: ...... "اگر سناریوی ما به واقعیت نزدیک است، خودتان پیش قدم شوید، و طوماری تهیه کنید به امضای همه کتابداران نهاد و پیش رئیس جمهور ببرید، و از ایشان بخواهید که لطفشان را شامل حال کتابدارانی که در بسیاری از شهرها و روستاها، یگانه نماینده فرهنگی شهر هستند، کنند و حقوق این عزیزان را ترمیم کنند. قرار است همین عزیزان همه اهداف نوشته و تصویب شده شما را در شهرهای مختلف به واقعیت نزدیک کنند".
در روز مصاحبه در دفتر دبیر کل دیدم که ایشان چندین نامه به رئیس جمهور و رئیس مجلس، رئیس سازمان برنامه و بودجه و رئیس اداره امور استخدامی کشور نوشتهاند و در نامهها وضعیت معیشت کتابداران را تاکید کردهاند و آنها هم در نامهها به زیر مجموعههای خود ارجاع داده بودند. بنابراین طومار هم اجرا شده بود، و من شهادت دادهام و سوال دیگری نداشتم. میماند شما کتابداران عزیز و بزرگوار.
در مورد کتابخانه ملی هم بیشتر در روزنامهها و نیز در گروههای بحث و کانالهای مجازی به شیوه نامه اعتراض شده بود که همه را جمع آوری کرده بودیم که مطلبی بنویسیم که راستش وقتی انتقادها را در همه کانالها و چند خبرگزاری دیدم، و خودم (عمرانی) نظری متفاوت از دیگران داشتم از نوشتن خودداری کردم، چون از زاویه دیگری به این شیوهنامه نگاه کرده بودم که در فرصتی نگاه خودم را مینویسم و تقدیم میکنم. و در این مقطع ترجیح دادیم که پس از انتشار همه این انتقادها، پاسخ رئیس و معاون کتابخانه ملی را که نویسندگان این شیوه نامه خود یا زیر مجموعهشان بوده و خود مسئول اجرای آن هستند را منتشر کنیم، که آن هم بصورت مصاحبه انجام شد که عین پاسخ خودشان و از زبان خودشان باشد. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
عمرانی، سیدابراهیم (۱۴۰۳). « چرا مصاحبه: پاسخی به گلایه های کتابداران از لیزنا ». سخن هفته لیزنا، شماره 700، 18 تیر ماه ۱۴۰۳
اینکه جناب آقای عمرانی، قدرت رسانه ای خود را برای کمک به بهبود وضعیت معیشت یک گروه از کتابداران (کتابداران نهادی) به کار گرفته اند، واقعا ارزشمند و قابل تقدیر است.
این مصاحبه شامل: گرفتن وقت ملاقات از رئیس یک سازمان که کار بسیار سختی است، طراحی سوالات، پیاده سازی مصاحبه و ... است. کاری زمان بر و بی سود مالی که جز با نیت خیر انجام پذیر نیست.
به سهم خودم از جناب آقای عمرانی برای پیگیری وضعیت معیشت کارکنان نهاد، سپاسگزارم.