داخلی
»اخبار کتاب
مراسم بزرگداشت احمد وکیلیان در سرای اهل قلم برگزار شد
به گزارش لیزنا، این نشست سهشنبه، ۲۶ بهمنماه، با حضور مجيد غلامی جليسه، علی بلوكباشی، محمد جعفری قنواتی، اولريش مارزلف، محمد صادق رحمانيان، حسن ذوالفقاری و جمعی از اهالی فرهنگ و هنر در سرای كتاب موسسه خانه كتاب برگزار شد.
در ابتدای اين نشست، مجيد غلامی جليسه ضمن تبريك تولد ۷۰سالگی احمد وكيليان و با اشاره به فعاليتهای گسترده وی در حوزه مردمشناسی گفت: باعث افتخار ماست كه در نخستين روزهای ۷۰ سالگی احمد وكيليان، قدردان بخشی از تلاشهای وی باشيم. پژوهش در حوزه مردمشناسی یک رسته و رشته نوپاست که به لطف تعداد محدودی از اساتید در حال شکلگیری به سر میبرد و ما میتوانيم اميدوار باشيم كه با حضور استادانی مانند احمد وكيليان، علی بلوكباشی و محمد جعفری قنواتی آينده خوبی در انتظار اين رسته است.
مدیر عامل خانه کتاب ادامه داد: من اين افتخار را داشتهام كه از سالها پيش و زمانی كه هنوز وارد خانه كتاب نشده بودم با احمد وكيليان و مجله «فرهنگ و مردم» همكاری داشته باشم. من همكاری در اين نشريه را جزو افتخارات خودم میدانم . توانستهام در آن قلم بزنم و سهم ناچيزی داشته باشم. ماندگاری و تاثير اين مجله به قدری است كه همه علاقمند هستند با آن همكاری نمایند.
وی با اشاره بر اینکه ما در برههای زندگی میكنيم كه عدهای پژوهشگرنما و عدهای پژوهشگر واقعی هستند، ادامه داد: پژوهشگرنماها كسانی هستند كه سمينارها و كنفرانسهای مختلف را برگزار میكنند، به سخنراني میپردازند و هرجا كه سروصدايی باشد حضور پيدا میكنند. اما پژوهشگر واقعی در گوشهای آرام مینشيند و با برنامهريزی به فعاليتها و کارهای پژنوهشی خود میپردازد. از آقای وکیلیان سر و صدایی ندیدیم و جنب و جوش آنها در کارهای ایشان نمود پیدا کرده است. بلكه او به وسيله كتابها و مجلهاش به مردم معرفی شده است؛ مجلهای كه با هزينه شخصي و با همت خانوادهاش تا به امروز منتشر شده است.
تاثير كاری كه افرادی مانند احمد وكيليان انجام میدهند را ما در نسل جوانی كه پرورش دادهاند، میبينيم.،
او ادامه داد: بايد در اين مراسم از همسر احمد وكيليان نيز تشكر كنيم؛ كسی كه هميشه يار و ياور او بوده و در كارهای مختلف به او كمك كرده است. او بانويی است كه مصداق واقعی جمله پشت سر هر مرد موفق، زنی موفق است را نشان داد.
مديرعامل خانه كتاب در اظهار امیدواری کرد که در آيندهای نزديك جشن يكصدمين شماره نشريه «فرهنگ و مردم» را در خانه کتاب برگزار نماید.
فرهنگ عامه، مادر ادبيات و فرهنگ رسمی است
علی بلوكباشی در ابتدای سخنان خود از مدیرعامل تشکر کرد و گفت: مجيد غلامی جليسه ارزش قلم را به خوبی شناخته و اين شيوه حسنه را برای حرمتدادن به قلم بهكار بسته است. بهراستی كه امروز خانهكتاب خانه آرامش اهل قلم است.
بلوكباشی در توصیف احمد وكيليان گفت: صحبتكردن درباره يك دوست فرصت زيادی ممیخواهد چراكه اين مرد وارستگی كامل دارد و صاحب اخلاق حسنه است كه برای يك انسان فضيلت محسوب میشود.
این پژوهشگر افزود: اديبان گذشته اين خصلت را داشتند كه به فرهنگ و معرفت مردم توجه نمیكردند، طبقهای خاص بریشان مهم بود، عوام را بیفرهنگ میدانستند. اين تفكر باعث شد كه فرهنگ مردم ثبت تاريخی نشود و امروز اين فرهنگ به دست فراموشی سپرده شده است. عدهای از ايرج افشار ايراد میگرفتند كه چرا به كتابهايی مانند آشپزی، کشاورزی و غیره پرداخته است كه ارزش ندارند. اما افشار در جواب به آنها میگفت كه سنخيت فكری شما طوری است كه به شعر فاخر نگاه میكنيد اما متوجه نیستید که در این متون آنچه ما نمیدانیم وجود دارد. آنچه که فرهنگ ما را ساخته است و امروز مردم در این فرهنگ رشد کردهاند.
بلوكباشی با اشاره به سخنان کاست گفت: گروهی از دانشمندان فقط در حوزه تخصصی خود عالم هستند که گروهی یک بعدی محسوب میشوند چون به معارف، فرهنگ و دانش توده مردم آگاهی ندارند. این دانشمند اسپانیایی این گروه از دانشمندان را میانمایه خطاب میکند. اکنون بیش از یک قرن است که دانشمندان حوزه علوم اجتماعی و مردم شناسی و انسان شناسی به توده مردم توجه دارند و ارزشی كه اين فرهنگ دارد باعث شده كه ما آن را به عنوان مادر ادبيات و فرهنگ رسمی بشناسيم. قصهها كهنهترين و ابتدايیترين انديشه تاريخی انسانها در اجتماع هستند و بررسی قصهها، بررسی تمام فرهنگ عامه مردم است. اگر بخواهيم مدلی از يك جامعه بسازيم، بايد مطالعه روی همين فرهنگ معنوی داشته باشيم.
بلوکباشی افزود: وقتی در فضای قصههای عامه وارد میشويم میفهميم كه چگونه اسرار پيچيده مردم به صورت ساده بيان شده است و ساختار نظام اجتماعی جامعه چگونه مطرح میشود. در واقع گذشتههای تاريخی و نانوشته ما توسط همين قصههاست كه بيان میشود.
وی در ادامه به بیان تاریخ بررسی قصههای عامیانه در ایران پرداخت و گفت: بعد از مشروطه ما در نخستين گام به سراغ قصههای شفاهی رفتيم كه در اين بين نام افرادی مانند صادق هدايت و اميرقلی امينی ديده میشود. آنان شروع به جمعآوری قصهها كردند و اين خط ادامه داشت تا به ديگر افراد رسيد.
به گفته او آندره یولس بین ادبیات شفاهی و رسمی یا کتبی تفاوت قائل است. او ادبیات شفاهی را فرآورده ساده و فیالبداهه مردم میداند در صورتی که ادبیات رسمی یا کتبی را فرآوردهای پیچیده و ابداعات خودآگاهانه گروهی می داند و به ادبیات شفاهی اعتبار بیشتری قایل میشود.
وی به نهضت جمعآوری فرهنگ توسط وکیلیان و راهاندازی مرکز فرهنگ مردم در سال ۱۳۵۱ نیز اشاره کرد.
به گفته بلوکباشی در حوزه قصهها دو خط تحقیقی داريم که نخستين خط، پرداختن به پژوهش ميدانی در حوزههای قصههای شفاهی و دوم توجه به قصههای مكتوب است.
او افزود: خط ديگری را وكيليان شروع و در راستای آن شروع به جمعآوری قصههای عامه از ميان مردم كرد. وی با همكاری افرادی مانند پروفسور مارزلف از آلمان و تاكاهارا از ژاپن، مجموعههای متنوعی را جمعآوری و منتشر كرده است. او همچنين با جعفری قنواتی روی افسانههای مولانا كار كرده است.
بلوکباشی بهترين شناسنامه فعاليتهای فرهنگی وکیلیان را مجله «فرهنگ و مردم» دانست و گفت: راهاندازی آن يكی از آرمانهای مرحوم انجوی شيرازی بود.
وی در ادامه صحبتهای خود به نقش همسر وکیلیلن اشاره کرد و گفت: اصولاً مردان در پيشبرد هدفهای خود به ياران صادق و باوفايی نياز دارند كه اگر نباشند نمیتوانند به موفقيت دست پيدا كنند. خانم زهره زنگنه در تمامی زمينهها در كنار احمد وكيليان بود و اين مرد را برای رسيدن به آرمانهايش همراهی كرد.
فاطمه عظيمیفرد به نمايندگی از برنامه راديويی «فرهنگ و مردم» سخنران دیگر اين نشست بود.
او در سخنان خود گفت: در سال ۱۳۴۱ برنامه «فرهنگ و مردم» در راديو شروع به فعاليت كرد و علی رغم فراز و فرودهای زياد، همچنان پابرجاست و به فعاليتهايش ادامه میدهد.
به گفته وی فصلنامه «فرهنگ و مردم» از ديگر اقدامات مهم وكيلان است. این مجله مجموعهای غنی از حوزههای مختلف است. در اين نشريه به مفاخر مردم پرداخته میشود، پروندههايی درباره مكانها و شهرهای گوناگون تهيه شده است. مانند ساير مجلههای پژوهشی و خشك علمی نيست، استادانی در اين نشريه مقاله داشتهاند که قابلیت انتشار به شکل کتاب را دارند، نشریات موازی را هم معرفی میکند و از سال ۵۴ افراد را برای فعالیتهای فرهنگی آموزش میدهد.
از خصوصیات مثبت وکیلیان احترام به استاد است
محمد جعفری قنواتی، از ديگر سخنرانان اين نشست بود. او در ابتدا گفت: زمانی كه جوانتر بودم، نقد كتاب مینوشتم كه الان پشیمان هستم. خود را ملزم میدیدم که اگر کتابی در رابطه با فرهنگ مذدم نوشته شده است بخوانم و نقد کنم که همین باعث ایجاد دشمنی با من میشد. البته اين نقدها دو بار باعث خير شد. یکی از آنها حدود ۱۸ سال پيش بود. نقدی در مورد يكی از آثار احمد وكيليان نوشتم. او با من تماس گرفت و از من خواست كه با هم ملاقاتی داشته باشيم و اين شروع رابطه دوستی ما بود.
قنواتی احمد وكيليان نوآوری در پيشنهادات و انديشهها را از ويژگیهای وی دانست و نمونه بارز آن را راهاندازی فصلنامه «فرهنگ و مردم» عنوان کرد.
وی به خصوصیات مثبت وکیلیان در احترام به استادان اشاره کرد و با بیان احترام وی به انجوی شیرازی گفت: كسی كه در این حوزه كار میكند اگر از قصهها درس نگيرد، بیفايده است و من فكر میكنم وكيليان درسهای تكتك اين قصهها را در زندگیاش به كار برده است و در ارتباط با دیگران در زندگی روزمره بکار میگیرد. او نمادی از انسانهای حكيم افسانههای ايرانی است.
وی به روحيه جوانمردی وکیلیان اشاره کرد و ادامه داد: وكيليان به كار جمعی اعتقاد دارد و ما مشاهده میكنيم كه نشريه را با همكاری دوستان و خانواده منتشر میكند.
او همچنين به كتاب «رمضان در فرهنگ مردم» وکیلیان اشاره کرد و گفت كه در این کتاب بسيار از فرهنگهای ما قبل از اسلام را نمايان میسازد.
وکیلیان راه انجوی را ادامه داد
پروفسور مارزلف به ۳۰ سال دوستی و همكاری با احمد وكيليان اشاره کرد و گفت: از دوستی و همكاری با وكيليان بسيار خوشحالم و احساس افتخار میكنم. به خاطر دارم كه يكی از دوستان كتاب «تمثيل و مثل» را برای من به آلمان آورده بود و به اين طريق من با احمد وكيليان آشنا شدم. وقتی كه حدود ۲۸ سال پيش برای جشن دهه فجر به ايران دعوت شدم، اين جرأت به من دست داد تا به منزل وی بروم. حالا حدود ۲۸ سال است كه هر وقت به ايران میآیم، اولين شب و آخرين شب اقامتم را در منزل احمد وكيليان میمانم و از اين دوستی بسيا خوشحال هستم.
ايرانشناس آلمانی در توضيح ويژگیهای وكيليان خطاب به وی گفت: شما شاگرد مخصوص انجوی بودید و با ديگر شاگردان او تفاوت داشتید زیرا راه استاد را ادامه دادید و در اين راه تحول ايجاد کردید.
او بر تلاشهای وکیلیان در بکار بردن دیدگاههای بینالمللی در تدوین کتابها تاکید کرد و گفت: شاید این از نظذ بسیاری از ایرانیان مفید نباشد ولس شما بر عکس فکر می کردید و مهم است که بدانیم ایران مرکز دنیا نیست و با دیگر فرهنگها تبادل و تفاهم دارد.
وی در پایان برای وکیلیان آرزوی سلامتی کرد و به نقش زهره زنگنه اشاره نمود.
محمدصادق رحمانيان، مدير راديو فرهنگ نيز در سخنان خود به اسطورهها و افسانهها اشاره کرد و گفت: در روزگاری اسطورههای قديم مردم را به سمت آرامش دعوت میكردند و راهنمای گمشدگان بود و راههای تاريك را روشن میكرد اما با ظهور دنيای مدرن اين معنا كمرنگ شد. ولی انسان هرچه در دنيای خردگرايی پيش رفت، نگرانتر شد و به سمت فرهنگ مردم برگشت.
رحمانیان افزود: كتابهای وکیلیان نشان میدهد كه او چه نقش موثری در معرفی فرهنگ مردم داشته است. به نظرم افرادی مانند او تلاش میكنند كه آيين مردم را گسترش دهند.
افسانههای ايرانی وامدار وكيليان است
حسن ذوالفقاری، سردبير فصلنامه فرهنگ و ادبيات عامه بزرگداشت و نكوداشت انسانهای بزرگ را كاری دشواری کاری توصیف کرد و افزود: كارهای ارزشمند اين افراد با هيچ لوح و هديهای قابل جبران نيست.
او ادامه داد: احمد وكيليان گفته بود فرهنگ و ادبيات جهان وامدار داستانهای فولكلور ايرانی است و من اين جمله را تكميل میكنم و میگويم افسانههای ايرانی وامدار وكيليان است زيرا او كارهای گستردهای در اين حوزه انجام داده است.
وی به تلاش وکیلیان در طبقهبندی قصهها با روشهای علم اشاره کرد و گفت: میخواهم کارهایی را که وکیلیان دوست داشت انجام دهد و نتوانست را بیان کنم.
در سال ۷۶ قرار بود بخشی از كتابهاي درسی هر استان بومی شود به همين دليل ما از احمد وكيليان درخواست كرديم تا به ما كمك كند و او نيز پذيرفت و ساعتها و ماهها وقت گذاشت اما اين پروژه انجام نشد. او همچنين تلاش زيادی كرد تا خانه فرهنگ و مردم تاسيس شود كه اين پروژه نيز ناتمام ماند . دايرهالمعارف قصههای شفاهی نيز پروژه ديگری بود كه من از سرانجام آن بيخبرم.
او ادامه داد اين پروژهها را بیان کردم تا همه دست به دست هم دهيم و پروژههای انجام نشده را علمی كنيم چون هدف نهایی اینگونه مراسمها باید همین باشد و تجلیل صرف نیست.
او نیز كار مهم احمد وكيليان را راهاندازی فصلنامه «فرهنگ و مردم» دانست.
احمد وكيليان كه آخرين سخنران اين مراسم سخنان خود را با تشكر از افراد حاضر در نشست آغاز کرد و در ادامه دلیل علاقه خود به قصه را بیان نمود و گفت: امروز ياد شيراز افتادم، زمانی كه در دوران كودکی به همراه مادربزرگم در حياط میخوابيديم، به آسمان زل میزدم، مادربزرگم تا زمانی كه خوابم ببرد، برايم قصه تعريف میكرد و به اين شكل بود كه من به قصه علاقمند شدم.
وی ادامه داد: ۲۰ ساله بودم كه به خدمت سربازی رفتم به ياد دارم كه همه گردانها در شيراز ماندند و تنها گردان ما عازم تهران شد و به اين شكل به پايتخت آمدم. در ابتدا در فروشگاه فردوسی مشغول كار شدم اما از آنجا بیرون آمدم و با پيشنهاد پدر نزد استاد انجوی كه پسرعمه پدرم بود رفتم. همان روز در اتاق روبه رو به کار مشغول شدم و كار من در راديو آغاز شد و به پژوهش در حوزه قصه پرداختم، كاري كه آرزوی دوران كودکیام بود و تا به امروز آن را ادامه میدهم.
در پایان این نشست با تقدیم هدایایی از جانب خانه کتاب، رادیو فرهنگ و فصلنامه از زحمات وکیلیان تقدیر و کیک تولد ۷۰ سالگی ایشان با حضور خانواده، دوستان و علاقمندان ایشان بریده شد.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.