داخلی
»مطالب کتابداری
»کتابخانه های عمومی
کتاب «سفرمعمولا صبح اتفاق میافتد» در کتابخانه شهداء نقد و بررسی شد
به گزارش لیزنا، بر اساس اعلام روابط عمومی اداره کل کتابخانههای عمومی تهران، عصر روز سهشنبه، 28 دی در کتابخانه عمومی شهدا واقع در عبدلآباد تهران جلسه نقد و بررسی کتاب «سفرمعمولا صبح اتفاق میافتد» با حضور نویسنده علی الله سلیمی و الناز عباسیان منتقد ادبی و مهدی خطیبی، مجری و کارشناس برگزار شد.
در این جلسه علی نیکنام مدیرکل کتابخانههای استان تهران، مسئولین، کتابداران، اعضای کتابخانه و علاقمندان به کتاب و کتابخوانی حضور داشتند.
در ابتدای برنامه مهدی خطیبی برنامه با بیان اینکه کتاب «سفر معمولا صبح اتفاق میافتد» برگرفته از 13 داستان کوتاه است گفت: ازجمله ویژگیهای نویسنده این کتاب این است که سلیمی اهل بازیهای زبانی و ادا و اصولهایی که معمولا در برخی از داستانها وجود دارد نیستند.
وی ادامه داد: معتقدم یکی ازتکنیکهای شاخص داستنهای این کتاب، «تکنیک فاصله گذاری» از منِ خود به سمت اجتماع و انسانهای جامعه است. ضمن اینکه در این کتاب از داستانهای آپارتمانی خبری نیست ؛ اگر چه فضا و تیپهایی که در داستانهای ایشان وجود دارند شائبه گردهبرداری از داستانهای جامعهگرای سالهای 40 و 50 را پررنگ میکند، بویژه داستانهای مربوط به کوره پزخانهها، اما تم مرکزی همه داستانها تقریبا «تنهایی» است.
وی تصریح کرد: کشف خود و کشف دیگری، هسته اصلی کنش داستانی این مجموعه محسوب میشود.
علیالله سلیمی نویسنده کتاب «سفر معمولا صبح اتفاق میافتد» نیز گفت: داستان کوتاه، معمولا در پروسه زمانی طولانی مدت خلق میشود و هر داستان با توجه به استقلالی که دارند میتوانند در یک زمان متفاوتی نوشته شوند و داستانهای این مجموعه نیز همین وضعیت را داشتند.
وی با بیان اینکه داستانهای این کتاب از دل داستانهای متفاوتی گزینش شدند در مورد شکلگیری کتاب حاضر یادآور شد: شکلگیری کتاب به این شکل بوده است که ناشر میخواست مجموعهای از داستانهای کوتاه من را منتشر کند و به هنگام چاپ، من فقط همین مجموعه را آماده داشتم و برای همین، من خودم در انتخاب داستان آن طوری که میخواستم قدرت مانور نداشتم اما امیدوارم مخاطبین بتوانند با این داستانها ارتباط برقرار کنند.
سلیمی اظهار داشت: داستانها معمولا از نظر فضا و مکان با همدیگر متفاوت هستند و از فضاهای شهری تا فضای روستایی و حاشیهای شهر در داستانها دیده میشود. در این مجموعه، داستانهای کوتاه و بلند وجود دارند واین داستانها نمونهای از فرمهای مختلف داستاننویسی من است که احتمال دارد در مجموعههای بعدی بتوانم هر کدام از آنان را درقالب یک مجموعه مستقل منتشر کنم.
نویسنده کتاب «سفر معمولا صبح اتفاق میافتد» تصریح کرد: بیشک هر نویسندهای که داستانی مینویسد جدا از محیطی که در آن بزرگ شده است نیست و برای من هم همین طور بوده است. در کتابهای اولیه من مثل «زنی شبیه حوا» اکثر فضاهای داستان در بافتهای روستایی اتفاق میافتد چون من خودم سالهای کودکی و نوجوانیام را در محیط روستایی سپری کردم و بعدا به حاشیه شهر تهران سفر کردم ؛ این موضوع باعث شد که یک دهه از عمر من در این فضاها سپری شود و طبیعی است که تجارب زیستی من از این محیط، در خلق بخشی از داستانهای من وجود داشته باشد.
وی به کورهپزخانهها که در برخی از داستانهای کتاب او وجود دارد اشاره کرد و اظهار داشت: کوره پزخانهها از محیطهایی هستند که سوژههای خوبی برای نویسندگان محسوب میشوند و آدمهایی که در اطراف کورهها زندگی میکنند معمولا آدمهای متفاوتی هستند و این تفاوت باعث میشود که نویسنده خواه ناخواه جذب زندگی آنان شود.
علی الله سلیمی اضافه کرد: تلاش کردم در این داستانها، کاراکترهایی را خلق کنم، اما اینکه چقدر این داستانها باورپذیر بودند بستگی به سلیقه خوانندگان خواهد داشت.
الناز عباسیان منتقد برنامه و سردبیر روزنامه همشهری محله منطقه 19 نیز گفت: من احساس میکنم این کتاب با مجموعهای «زنی شبیه حوا» همخوانی دارند و مجموعه داستانها شبیه همدیگر هستند با این تفاوت که «زنی شبیه حوا» حال و هوای شهرستان را دارد و در کتاب حاضر، حال و هوا مربوط به حاشیه تهران است.
وی با بیان اینکه اغلب کسانی که در این داستانها مطرح میشوند آدمهای منزوی یا از جامعه طرد شدند هستند افزود: تم «تنهایی» در اکثر داستانها وجود دارد. اما آنچه که توانسته است این داستانها را از گوشهگیری و انزوای مطلق متمایز کند نتیجهای است که نویسنده در همه داستا ها در پی آن بوده است.
به گفته این منتقد در داستانهای این کتاب، همیشه گذشته افراد در مسیر آتی آنان تاثیرپذیر هستند.
الناز عباسیان تصریح کرد: بیشتر داستانهایی که من از این نویسنده خواندم بیشتر به افراد پایین دست جامعه پرداخته شده است و تم داستانها نشان میدهد که محیط اطراف، روی شکل گیری داستانهای نویسنده تاثیر داشته است و این درحالی است که نویسنده کمتر به زندگی خصوصی مردم بالای شهر و افراد مرفه پرداخته است.
وی اضافه کرد: ما در داستانهای این کتاب ، کمتر شاهد دیالوگ هستیم و معمولا نویسنده تلاش کرده با توصیف فضا و اتفاقاتی که می افتد خواننده را همراه کند که این امر خوبی است اما گاهی نیاز است که مخاطب نظر اطرافیان را از زبان خودشان به صورت دیالوگ هم بشنود. این درحالی است که کوتاه ترین دیالوگ در این داستانها ، شاید کمتر از 20 کلمه باشد.
به عقیده این منتقد، یکی از تیپهای رایجی که در داستانهای این کتاب وجود دارد تیپ «پیرمرد» است که البته شخصیتهای منفعلی نیستند.
سلیمی نویسنده کتاب نیز درادامه یادآور شد: معمولا بافت اجتماعی حاشیه شهرها، پیرمردها را به حاشیه میراند و شغلهایی مثل نگهبانی و باغبانی نیز به نوعی شغلهایی هستند که در به تنهایی و انزوا کشاندن آنان موثرند و خیالبافی بخشی از وجود آدمی است که در تنهایی شکل میگیرد. اما این پیرمردها در عین حال تنهایی، پویا و از نظر ذهنی آدمهای فعالی هستند.
عباسیان با اشاره به داستانهای کتاب اظهار داشت: در بیشتر داستانهای این کتاب یا زنی وجود ندارد و یا ما شاهد حضور کم رنگ و حاشیهای زنها هستیم که نویسنده پاسخ داد: من نماینده مردها هستم و بهتر است که مردها در مورد خصوصیات مردها و نویسندگان زن نیز در مورد شخصیتهای زنان بنویسند. معتقدم نویسندگان زن اگر بخواهند داستانی بنویسند که شخصیت اصلی آن مرد باشد شاید خیلی از پس نگارش آن برنیایند اگرچه ممکن است نویسندگان زنی باشند که این موارد را خیلی خوب بنویسند اما نمیشود به استثناء ها تکیه کرد.
نویسنده کتاب در مورد طرح روی جلد کتاب هم گفت : ناشر این طرح را برای کتاب با توجه به تم داستانها انتخاب کرد که برای من فرستاد و من هم با توجه به اینکه طرح کتاب، ماشینی بود که حالت چمدان برای سفر را تداعی میکرد و به نوعی با نام کتاب همخوانی داشت را پسندیدم.
وی در مورد نام کتاب هم یادآور شد: معمولا نام گذاری کتاب سلیقهای است و با توجه به اینکه نام کتاب ویترین کتاب محسوب میشود احساس کردم «سفرمعمولا صبح ها اتفاق میافتد» میتواند نام جذابی برای مخاطبین باشد.
در ادامه منتقد داستان، یکی از داستانهای کتاب را به نام «کبک اورامان» را برای حضار قرائت کرد که داستان آن درباره سالهای دفاع مقدس بود.
در خاتمه مراسم علی نیکنام، مدیر کل اداره کتابخانههای عمومی استان تهران و اکرم نادری، معاون مدیر کل کتابخانههای عمومی استان تهران هدایایی را به نویسنده و منتقد اهدا کردند.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.