کد خبر: 35411
تاریخ انتشار: چهارشنبه, 13 تیر 1397 - 09:58

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

کتابخانه های عمومی

برگزاری عصرانه های ادبی در خانه فرهنگ نوردانش تهران

منبع : لیزنا
برنامه عصرانه های ادبی توسط رحیم کاویان شنبه های هر هفته در خانه فرهنگ نوردانش برگزار می شود.
برگزاری عصرانه های ادبی در خانه فرهنگ نوردانش تهران

به گزارش لیزنا بر اساس اعلام روابط عمومی مراکز فرهنگی هنری منطقه 21، برنامه عصرانه ادبی شنبه، 9 تیر 97 از ساعت 17 توسط استاد رحیم کاویان در خصوص خوانش، تفسیر و صحیح خوانی دیوان اشعار مثنوی مولانا با حضور شهروندان علاقه مند به شعر فارسی در خانه فرهنگ نوردانش برگزار شد.

 در این نشست ابوالفضل دانشمند و سیدرضا سیدحسینی از شعرا و صاحب دیوان اشعار و آثار شعر نو حضور داشتند.

در ابتدا کاویان به خوانش و تفسیر حکایتی از مثنوی مولوی با عنوان «مجنون و شتر» پرداخت و گفت:

  روز و شب در جنگ و اندر کشمکش/کرد چالش اولش با آخرش

 همچو مجنون در تنازع با شتر/گه شتر چربید و گه مجنون حر

همچو مجنون اند و چون ناقه اش یقین/می کند آن پیش و آن واپس به کین

 یک دم ار مجنون ز خود غافل شدی/ ناقه گردیدی و واپس تر شدی

وی ادامه داد: یکی از داستان‌های جالبی که مولانا جلال‌الدین محمل قرار داده تا یکی از موضوعات بسیار اصیل عرفانی را مطرح نماید همان داستان معروف ناقه‏ی مجنون است که ناقه به سوی کره‏اش کشیده می‏شد و مجنون می‏خواست به سوی لیلی برود. اگر بخواهیم این داستان را با وضع درونی خود تطبیق دهیم باید بپذیریم که عقل عاقبت اندیش آدمی؛ مانند مجنون، عاشق حق و حقیقت است و عشقی جان سوز هم وجود او را گرفته است و به سوی حق کشش خاصی دارد. عقل جدا از کالبد مادی نمی‏تواند حرکت کند و این کالبد مادی هم برای خود وابسته‌هایی دارد و کشش آن به سوی وابسته‌هاست و این چنین داستان محمل قرار می‏گیرد تا موضوع چالش عقل با نفس را به زبان تمثیل و بسیار هنرمندانه بیان کند.

  میل مجنون پیش آن لیلی روان/ میل ناقه پس پی کره اش دوان

کاویان گفت: اما باید توجه داشت عقل آدمی گاهی همچون مجنون به خویشتن خویش آگاه می‏شود و در چنین حالتی است که انسان توان مهار هرزگی‌ها و گرایش هواهای نفسانی را به پستی به دست می‏آورد اما در وجود آدمی همیشه میدان به فعالیت‌های عقل داده نمی‏شود، گاهی عقل از فعالیت می‏ایستد و چون غرایز حیوانی میدان را خالی می بیند؛ مانند ناقه‌ی مجنون به عقب بر می‏گردد و به دنبال خواسته‌های خود می‏رود.

 عشق و سودا چون که پر بودش بدن/می نبودش چاره از بی خود شدن

  آن که او باشد مراقب عقل بود/عقل را سودای لیلی در ربود

 لیک ناقه بس مراقب بود و چست/چون بدیدی او مهار خویش سست

 فهم کردی زو که غافل گشت و دنگ/رو سپس کردی به کره بی درنگ

به گفته کاویان، به یقین نظر مولانای این است که این علت ناشی از خیالاتی است که ارتباطی با محبوب حقیقی ندارد و ساخته و پرداخته‏ی هواهای نفسانی انسان است و چه بسا عشق بدل و ناخالص را در نظر آدمی حقیقت جلوه می‏دهد و سر آغاز اشتباه و غفلت برای انسان می‏شود این خواسته همانی است که مولانا در این ابیات آن را برای ما گوشزد می‏ کند.

علاقه مندان برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر می توانند با شماره تلفن 44531777 واحد آموزش خانه فرهنگ نوردانش تماس بگیرند.

خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: