داخلی
»مطالب کتابداری
»کتابخانه های عمومی
رونمایی و نقد و بررسی «فردا مسافرم» در کتابخانه شهید باهنر تهران
به گزارش لیزنا، نشست نقد، بررسی و رونمایی رمان «فردا مسافرم» نوشته مریم راهی با حضور منیژه آرمین و وجیهه سامانی، منتقدین اثر و جمعی از علاقمندان در پایگاه نقد کتاب شمیرانات واقع در کتابخانه عمومی شهید باهنر شمیرانات برگزار شد.
در ابتدای این نشست، وجیهه سامانی به عنوان مجری و منتقد گفت: مهم ترین رویداد های تاریخی جهان شیعه، رویداد های تاریخ اسلام است. به مقاطعی از این تاریخ همچون مبعث، غدیر و عاشورا خیلی پررنگ تر پرداخته شده است. وجوهی از تاریخ اسلام نیز وجود دارد که هنوز ناشناخته باقی مانده و کمتر به آن پرداخته شده است. مثلاً بانوانی که در عاشورا و کاروان اسرای کربلا حضور داشتند که شناخت و اطلاعات ما نسبت به آنها اندک است. روایت ها و قرائت های ما از زندگی ائمه(ع) و رویدادهای تاریخ اسلام همواره به دو شکل کلی است: نگارش مستند و دقیق رویداد صرفاً برای ثبت در تاریخ و یا استفاده از ژانر ادبی و در قالب داستان، زندگینامه داستانی و مستندنگاری با روایتی ادبی. در شکل اول بیشتر مورد رجوع تاریخ شناسان و دین پژوهان و دانشجویان این رشته است و عامه مردم به آنها مراجعه نمی کنند اما در شکل دوم، بهره برداری از هنر و ادبیات این رویدادها را به دل جامعه و عموم مردم می برد و ارتباط بهتری با مخاطب برقرار می کند. اصولاً استفاده از ابزار هنر و ادبیات به ماندگاری رویدادهای تاریخی و وقایع تاریخ اسلام کمک می کند.
نویسنده داستان «خواب باران» افزود: تاریخ واقعیت صرف و لایتغیر است اما ادبیات برپایه تخیل است. واضح است که ما در روایت ادبی بخش هایی از تاریخ اسلام محدودیت هایی داریم که قابل انکار نیست. اما بی شک اگر از هنر در این زمینه استفاده نکنیم، نمی توانیم تاریخ مان را ثبت و نگهداری کنیم و با قاطبه مردم پیوند بزنیم، اگر چه که باید بدانیم که چگونه با این مسئله مواجه شویم.
این نویسنده و منتقد ادبی به دو شیوه نگاه و نگارش در حوزه داستان و تاریخ اشاره کرد و گفت: در شیوه نگارش «تاریخی- داستانی» تاریخ را به همان شکلی که بوده بیان می کنیم و فقط می توانیم در زبان و نثر و شیوه روایت و فضاسازی ها از تخیل ادبی استفاده کنیم. در شیوه «داستانی- تاریخی» نویسنده کلاً از تخیل استفاده می کند و داستانی خلق می کند و در اثنای آن، به یک رویداد تاریخی مذهبی نیز اشاره می کند. به عنوان مثال می شود به فیلم روز واقعه اشاره کرد که داستانی سراسر تخیلی داشت، اما در کنارش نگاهی به واقعه عاشورا داشت که همین تلفیق هنر و تاریخ، باعث ماندگاری اش در اذهان عموم و ارتباط گیری خوب با مخاطبان شد.
در ادامه نشست، منیژه آرمین به عنوان منتقد، نظرات خود را درباره داستان «فردا مسافرم» بیان کرد و گفت: در این گونه جلسات، آنچه اهمیت دارد، تبادل اندیشه ها است. به خانم راهی به خاطر شجاعت ورود به این ساحت و به انتشارات نیستان به خاطر زنده نگهداشتن این ژانر تبریک می گویم. نوشتن چنین داستان هایی کار بسیار مشکلی است. همه واقعه کربلا را می دانند اما نگاه این داستان نگاهی خاص و موفق بوده است. من چنین نگاه زنانه ای در روایت عاشورا ندیده ام، خصوصاً اینکه این نگاه با حماسه نیز همراه بوده است. ما همیشه حماسه را مردانه و عشق را زنانه می بینیم و این داستان، تلفیق مناسبی از حماسه و عشق است.
منیژه آرمین تصریح کرد: گاهی عناصر داستان افراطی می شوند و ما اگر در حماسه و عواطف، افراط کنیم، موجب دلزدگی می شود. اصل در تمام آثار هنری تعادل است. نویسنده از زاویه دید اول شخص استفاده کرده که ما را به درک خاصی از این شخصیت و تفکر او می رساند و کار هوشمندانه ای است. برخی جاها نیز از دانای کل استفاده کرده که این نیز انتخاب درستی بوده است. زاویه دید اول شخص برخی جاها کم می آورد و دانای کل به کمک نویسنده می آید.
نویسنده کتاب «ای کاش گل سرخ نبود» ادامه داد: فضای جغرافیایی داستان به خصوص در ابتدا و انتهای کتاب، زنده و پرکشش است و می توان فهمید که نویسنده تا چه حد توانسته با گوشت و خونش این مفاهیم را درک کند. البته گاهی به کلیشه ها نزدیک شده که برای خواننده آزار دهنده است.
وجیهه سامانی، نویسنده آن مرد با باران می آید در بخش بعدی اظهاراتش با ارائه پیشنهاد خواندن کتاب دیگری از مریم راهی با عنوان «یوما» با موضوع زندگی حضرت خدیجه(س)، درباره برخی وجوه مثبت این داستان گفت: طرح جلد کتاب و همچنین عنوان اثر گیرا و دلنشین است.
سامانی تصریح کرد: با توجه به سختی کار در ادبیات، منابع در این گونه داستان ها مهم هستند و اگر چه در آخر کتاب، حدود ٦٠ منبع ذکر شده است اما بهتر بود که این منابع به صورت پانویس در پاورقی کتاب می آمد. در برخی صحنه ها و حادثه های داستان که بسیار شبهه برانگیز است، ذکر منابع می توانست کارگشا باشد.
دبیر جشنواره قلم زرین افزود: استفاده از راوی اول شخص لذت بخش و خواندنی است و همیشه ارتباط خوبی با مخاطب برقرار می کند، ولی نقاط ضعفی نیز دارد که دست نویسنده برای بیان بسیاری از توصیفات و حالات و ارائه اطلاعات بسته است. نویسنده در این داستان برای ارائه اطلاعات بیشتر از زاویه دید دانای کل استفاده کرده است؛ بهتر بود از زاویه دید سوم شخص یا راویان اول شخص متعدد استفاده می کرد تا این شائبه پیش نیاید که قصد نویسنده فقط انتقال اطلاعات بوده است.
منیژه آرمین نیز در بخش نهایی سخنانش گفت: به نظر من نیز، این داستان باید حجم بیشتری می داشت. در دفاع از نویسنده این داستان باید بگویم که اینکه روایت کتاب خطی نبوده و پرش های زمانی داشته، از مزیت های آن است. استفاده از برخی دعاها در داستان کار درستی بود و کاش برای آنها از پانویس استفاده می شد.
راهی ادامه داد: زبان هم جزئی از فضاسازی داستان است و من باید با کلمات خاص، قدمت موضوع را نشان می دادم. لالایی عربی خیلی قشنگ تر حس مادر را نشان می داد تا اینکه بخواهم ترجمه فارسی اش را بنویسم. درباره حجم داستان نیز باید بگویم که درباره این بانوان اطلاعات کمی وجود دارد که دست من را به عنوان نویسنده می بندد. من برای قصه گویی محدودیت هایی داشتم و باید به تاریخ پایبند می ماندم.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.