داخلی
»برگ سپید
دقیق به خاطرم نیست اما فکر کنم جایی خواندم «عبدالحسین آذرنگ یکی از آن چند تنی است که از مینیبوس کتابداری ایران پیاده شده است.» قضاوت خاصی در این مورد این ندارم، اگر چنین نیز باشد به نظر من قطعاً ایستگاه آن را ترک نکرده است و کماکان آغوش قلم خویش را به روی کتابداران و اطلاعرسانان گشوده نگه داشته است. آذرنگ با ایدههای جدیدش در عرصۀ خواندن و ایجاد کتابخانههایی فعال و کنشپذیر که با کمک نشر قادر باشند ارزشهای افزوده متعددی به سرمایه اطلاعاتی خود بیافزایند، روشنیبخش راه کتابداران است.
اثر ارزشمندی از عبدالحسین آذرنگ را مطالعه کردم؛ اثری با عنوان «آشنایی با ویراستاری و نشر». نوشتۀ حاضر، توصیف مختصری است از جذابیت این کتاب.
با وجود این که بیشتر کلیدواژههای تخصصی ارائهشده در کتاب واژهیابی و واژهسازی شده است، به راحتی درک و یادگرفته میشوند. نثر روان و یکدستشده همچون رود با جریانی ملایم وزلال، بدون توقف وایجاد خستگی، ذهن خواننده را در یادگیری مطالب جدیدبه پیش میراند.
به طور قطع سنباده نقد از طرف نویسنده، قبل از نشر، کتاب را درنوردیده است زیرا همهجا روشن و بدون سایه ابهام، بدیع و نوآورانه و درعین حال برای مخاطبان قابل درک کتاب است.
همچنین در سراسر کتاب اگرچه از ضرورت عقد قراردادهای نشر و ویرایش و لزوم استفاده از شیوهنامههای معینفراوان گفته شده است اما به خوبی میتوان دریافت که اصل بر رعایت دوستیها و صمیمیتهای انسانی و عاطفی است.
کتاب در بیست فصل متوالی و در دوبخش ویرایش و نشر تنظیم شده است.در یازده فصل آغازین کتاب و بخش ویرایش، ابتدا به تعریف واژه ویرایش و حدود وثغور آن پرداخته شده است. به نظر نویسنده، ویراستار, قلم بهدستی منفعل که متون را شخم میزند نیست، بلکه شخصی است که به سهم خوددر فرایند نشر، ارزش افزودۀ جدیدی به متن اولیه میافزاید. او باشناخت کامل ازچهار مقوله هدف، موضوع، مخاطب و رسانه،محتوی متن را واکاوی و آن را با انواع صیقلهای صوری، زبانی، ساختاری، محتوایی و.... قابل انتقال به مخاطب میکند.هدف نهایی ویراستار این است که پیام نهفته در محتوی اثر را بهطور صددرصدی به خواننده منتقل کند.
در هفت فصلی که در بخش نشر قرار میگیرد، نشر همچون بذری انگاشته میشود که در بستر فرهنگ رشد میکند، تأثیر میگذارد و تأثیر میپذیرد.این بذر زودبازده نیست و نگاه به آینده دارد. بنابراین آیندهپژوهی در نشرکاربرد فراوان دارد و هنگام تقسیم ناشران به «ناشر اثرگزین» و«ناشر اثرآفرین»، مشخص میشود که نشر و ناشری امکان ایجاد موجهای عظیم فرهنگی را دارد و باید بتواند با استفاده از نیازسنجیهایی که از طریق مطالعه و پژوهش در رابطه با تشخیص به موقع نیازهای بالفعل و بالقوه مخاطبین عمومی و تخصصی انجام میدهد به جای انتخاب گزینههای موجود(ناشراثرگزین) با کمک گرفتن از ویراستاران تکوینی که خود دستی بر آتش نگارش دارند، خلاقانه محتواهایی را در قالب ایده و طرح نو به مؤلفین پیشنهاد کند (ناشراثرآفرین).
مهمترین راهبرد در مثلث نشر (که از پدیدآورنده، ناشر و مخاطب شکل گرفته)، هدف از نشراست که وظایف تعریف شده و ساختارنشربر آن اساس شکل میگیرد.
یکی از فصول کتاب به نشر الکترونیک درمقابل نشر کاغذی و سنتی پرداخته است و انواع نشر الکترونیک ازنشر رومیزی تا خودناشری مورد بحث واقع شده است. از تأثیر عظیم انقلاب الکترونیک بر نشرصحبت شده است وبه نکته مهمی اشاره شده که «انتخاب واژه سنتی برای نشر کاغذی هیچگونه ارزشگذاری و برتری را میان این دو نشر برقرار نمیسازد و باید دقت کرد که معنا قربانی لفظ نشود و ارزشگذاریهای بیوجه داوریها را به خطا نبرد.»
یادداشت را با پاراگراف زیبایی از نویسنده کتاب در مورد تأثیر نشر (که به نظر بنده به شعر میماند) خاتمه میدهم:«درخلوت وسکوت، لحظههایی که کاملاً به خودتان تعلق دارید دنیای نهانتان درِ خود را میگشاید و از شما چیزی طلب میکند. در آن لحظههای کاملاً خصوصی و صمیمی چه چیزی توانسته است دوست داشته روح را تا آستانه درگاه آن بیاوردو به نهانخانه راه دهد و حالتهای گوناگونی برانگیزاند؟ آیا جز فراوردۀ نشر فراوردۀ دیگری میتواند با دنیای نهان ما چنین کند؟»
مشخصات اثر:
عبدالحسین آذرنگ. «آشنایی با ویراستاری و نشر». تهران: سمت، 1393. 272ص.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.