داخلی
»برگ سپید
همینطور که آرام بین کلمات کتاب پیش بروی، هر قدر هم که مقاوم باشی، بالاخره این مقاومت در هم میشکند. اگر خیلی مقاوم باشی، فقط بغض میکنی و اگر نه، قطعاً گریه خواهی کرد.
«برای این لحظه متشکرم»، درباره دومین فصل از داستان رابطه «فرانسوا اولاند»، رئیس جمهور فرانسه با «ژولی گیه»، بازیگر فرانسوی است. این کتاب را «والری تریرویلر» روایت میکند؛ همسر دوم «فرانسوا اولاند» و بانوی اول سابق فرانسه. هر چند که وی هیچگاه به صورت رسمی و شرعی همسر «اولاند» نشد و فرانسویان او را به عنوان معشوقه «اولاند» میشناختند. آنها به خاطر اینکه «والری تریرویلر» وارد رابطه «فرانسوا اولاند» با «سگولن رویال» (همسر اول اولاند که سیاستمدار است و در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در سال 2007 همراه نیکلا سارکوزی به دور دوم راه پیدا کرد، اما در مقابل او شکست خورد) شده بود، از او عصبانی بودند، ضمن اینکه فکر میکردند این دو، زوج سیاستمدار خوبی را تشکیل میدهند.
در این کتاب، «والری تریرویلر» از روزهای تنهایی خودش میگوید، از روزهایی پس از انتشار عکس اولاند در مجله «کلوزر».
«برای این لحظه متشکرم»، درباره شکستن یک زن و آن هم نه یک زن معمولی بلکه بانوی اول سابق فرانسه در مواجهه با افشای خیانت شوهرش است. داستانی واقعی که به راحتی میتواند مخاطب خود و به ویژه بانوان را با خود همراه کند.
«والری»، بین سالهای 2005 تا 2011 روزنامهنگار سیاسی مجله «پاری مچ» بوده. بنابراین صرف نظر از موضوع «خیانت»، نثر او و مهارتش در نوشتن هم به کمکش میآید تا داستان خود را روایت کند اگر چه شاید بارها آرزو کرده باشد که کاش چنین نثری نمیداشت و این داستان را هرگز بازگو نمیکرد. علیرغم تدابیر امنیتی که اعمال میشد، «والری» سوژه نشریات فرانسوی بود که زندگی خصوصی او را به تصویر میکشیدند، اما همانطور که در کتاب هم به آن اشاره شده، در این تصویر، خود واقعی بانوی سابق اول فرانسه پنهان بود: «بیش از بیست کتاب، دهها مجله و هزاران مقاله درباره این زن منتشر شد و همه آنها در حکم آینههایی بودند که چهره مرا تغییر میدادند و تحریف میکردند. بعضیهایشان جز مشتی حدس و گمان و "گفته میشود" چیز دیگری نداشتند و برخی دیگر هم افسانهپردازی بودند. این زن نام و چهره مرا با خود داشت اما من او را نمیشناختم.»
همین موضوع بود که باعث شد او از پیلهاش بیرون بیاید و برای افشا کردن حقایق دست به قلم شود. نتیجه همین کتاب است؛ «برای این لحظه متشکرم».
علاوه بر نثر زیبا و ترجمه روان، یکی دیگر از ویژگیهای کتاب، ایجاد این حس است؛ این که تا هر صفحهای که خواندی، به اول ماجرا بازگردی و صفحات خوانده را بازخوانی کنی، انگار که این بازگشت میتواند زندگی این زن را تغییر دهد.
«والری تریرویلر» در کتابش به آسانی، ترحم مخاطب خود را برمیانگیزد: «نمیتوانم سر پا بایستم. دو مامور امنیتی دو طرفم قرار میگیرند و تا جایی که میشود کمکم میکنند. پلهها تمامی ندارد. بریژیت در حالی که ساکم را توی دستش گرفته همراهم میآید؛ این ساک زیبا را همکارانم در الیزه به مناسبت تولدم به من هدیه دادند تا در سفرهای رسمی از آن استفاده کنم. اما حالا وقت رعایت تشریفات نیست. بانوی اول شبیه عروسک پارچهای کهنهای است که نه میتواند بایستد و نه راست راه برود.»
او در این کتاب نه تنها از زندگی خصوصی خود میگوید، بلکه از بیرحمی دنیای سیاست هم پرده برمیدارد. بانوی اول سابق فرانسه از نام بردن از افراد هم هیچ ابایی ندارد؛ چیزی برای از دست دادن نیست: «از الیزه فقط سه پیام از طرف مشاوران دریافت میکنم. همه خود را از این ماجرا دور نگه میدارند. به این زودی با من مثل فردی مطرود برخورد میکنند. از دولت تنها چهار وزیر جرأت کردهاند نامهای دوستانه برایم بنویسند: «اورلی فیلیپتی»، «یامینا بنگی گی»، «بونووا هامُن» و «پاسکال کانفن». آنهایی که بهتر از همه میشناسمشان در دسته غایبها قرار دارند.»
«والری» در این کتاب از خیلی چیزها حرف میزند؛ از واکنش رسانهها، مردم، دوستان، اقوام، حسهای خودش که آن ها را بیمحابا بیان میکند و حتی از ترسهایش بدون این که رودربایستی داشته باشد: «احساس میکنم زمین زیر پایم خالی شده است. ترس غریبی دارم؛ ترس از چیزی که پس از جدایی ما اتفاق خواهد افتاد و البته وضعیت مالی هم جزئی از آن است.»
او همچنین در این کتاب به خوبی خودش را به مخاطب معرفی میکند؛ علایق، فعالیتها و حتی تاوان عشقش را به «فرانسوا اولاند»: «او بود که عجله داشت، او بود که رابطه دوستانهمان را به رابطهای عاشقانه و احساسی تغییر داد. اما در نهایت این من بودم که هزینه این رابطه را پرداختم. من باید روزنامهنگاری سیاسی را کنار میگذاشتم و از آن به بعد خودم را در چشم همه به عنوان زن اغواگر بدجنسی میدیدم که زندگی یک زوج را از هم پاشیده است.»
بانوی اول سابق فرانسه، در این کتاب به این نکته هم اشاره کرده که با ورود «ژولی گیه»؛ بازیگر فرانسوی به زندگیاش با همان سرنوشتی روبرو شده که همسر اول «فرانسوا اولاند». او اما در پایان این رابطه آنقدر متکی به خود بوده که علیرغم پیشنهادهای «اولاند» درباره از سرگیری رابطه و حتی ازدواج، این پیشنهادها را نپذیرد.
اگر بخواهیم کتاب «برای این لحظه متشکرم» را در یک کلمه توصیف کنیم، این کلمه چنین است: «افشاگری». افشاگری درباره ورودش به یک رابطه نامعقول، افشاگری درباره ورود یک زن دیگر به زندگی خودش و افشاگری درباره بیثباتی «فرانسوا اولاند» در روابطش.
مشخصات اثر:
«والری تریرویلر». «برای این لحظه متشکرم». تهران: بهنگار، 1394. 288 صفحه.
دربارۀ نویسندۀ این متن:
الهام صالح؛ نویسنده و روزنامهنگار. دارای جوایز متعدد در حوزۀ روزنامهنگاری. صاحب 4 جلد کتاب «نامنامه» و دو مجموعه شعر با عناوین «مجنون نام کوچک یک زن بود» و «عاشقانهها». متولد تهران/ ساکن تهران. فارغالتحصیل مقطع کاردانی رشته الکترونیک و دارای مدرک معادل لیسانس روزنامهنگاری از مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه. بهصورت اختیاری و بر اساس علاقه، روزنامهنگاری را انتخاب کردم. با توجه به شغلم و علاقهام با کتاب، هنر و ادبیات ارتباط دارم.
زندگينامه هاي واقعي افرادبرجسته هميشه جذاب وگيراست