داخلی
»مطالب کتابداری
»ایفلا
صالح زمانی: دکترای جامعهشناسی سیاسی از دانشگاه بروکسل و سردبیر نشریه آیبولتن:
چهارشنبه (7/6/1397)
امروز روز آخر است. دیروز و امروز، فضای نشستها کمرنگ شده و خیلی از هیئت ها، محل کنفرانس ایفلا را ترک کرده اند. امروز تا قبل از ظهر باید در نشست دوم کتابخانه های ملی شرکت می کردم. عمده شرکت کنندگان این نشست را روز اجلاس روسا دیده بودم و آنها را می شناختم. رییسشان، رییس کتابخانه ملی کانادا است. وارد جلسه شدم و کنار خانم نفیسه احمد نشستم. در جلسه دوم بیشتر در زمینه برنامه های سال آینده بحث می کردند. از انتخابات هیات مدیره و شرایط نامزدی گفتند و خواستند تا همه در این فرایند مشارکت کنند. انتخابات در اواخر مارس سال آینده برگزار می شود. کتابخانه ملی فرانسه هم گزارشی از یکی از پروژه های دیجیتال سازی ارائه کرد. خیلی دقیق و عالی بود. این مدل گزارش باید به دانشگاه ها و مراکز علمی ما آموخته شود تا یاد بگیرند که همه چیز را خیلی روان و شفاف بیان کنند. به دلیل کار از پیش تعیین شده ای مجبور شدم جلسه را یک ساعت زودتر ترک کنم. هنگام ترک اجلاس، جرالد را دیدم و در فرصتی کوتاه آی بولتن را به او ارائه کردم. گفتم حتما منتظر نظرش می مانیم. تا ساعت 4 عصر که مراسم اختتامیه بود، بیرون بودم.
از ابتدای مراسم اختتامیه حضور داشتم اما برنامه با کمی تاخیر شروع شد. جرالد و سالمرون روی جایگاه آمدند و برنامه را شروع کردند. نکته جالب این است که در تمام این چند روز، تمام برنامه ها بدون مجری بود. خود جرالد همه را مدیریت می کرد. امروز هم به همین شکل بود. سخنران اول سالمرون بود. در ابتدای صحبت هایش نام بسیاری از کشورها را به بهانه ای آورد. نام ایران را هم آورد. گفت من فکر می کنم من برای ایفلا بیشتر از اینکه یک رهبر باشم، باید یک سفیر باشم و به همه جا سفر کنم. سالمرون همیشه در سخنرانی هایش حرف های بزرگ و مهمی می زند. گفت حمایت از کتابخانه ها، حمایت جامعه و انجمن هاست. این ها وقتی اینگونه از جامعه حرف می زنند یعنی ایده دموکراسی و جامعه مدنی در ذهنشان شکل گرفته است. امکان ندارد در پس ناخوداگاه فردی تا این اندازه جامعه مهم باشد و در عین حال بخواهد ایده های نمایشی ارائه دهد. می گفت که همه ما به یک زبان مشترک حرف می زنیم و آن هم زبان دسترسی به اطلاعات است که با این زبان مشترک برای ایجاد دنیای بهتر و زندگی بهتر تلاش می کنیم. باید روی ارزش ها و اهداف متحد باشیم. ما در آغاز یک جنبش هستیم و باید برای توسعه تلاش کنیم. جالب بود که می گفت برای رسیدن به این ارزش ها من فردی ایده آلگرا هستم و با این روش به دنیای بهتر فکر می کنم. باز هم به شعار معروف خودش (موتور تغییر) اشاره کرد که تغییر از کانال دسترسی به اطلاعات فراهم می شود. در نهایت خواست تا با هم کار کنیم و برای ارزش های ایفلا تلاش کنیم. سالمرون در تمام این روزها تلاش کرد موضع بالادستی خودش را حفظ کند و در حد یک رییس سخنرانی کند. هیچ گاه از حد خودش پایین نیامد و از این طریق، شأن ایفلا را هم حفظ کرد.
جرالد پس از سخنرانی کوتاه سالمرون، پشت تریبون رفت و برنامه های اختتامیه را که عمدتا مربوط به برندگان و اهدای جوایز بود آغاز کرد. جرالد خیلی سریع به سراغ نامزدهای برنده هر کدام از بخش ها رفت. اولین برگزیده ایفلای 2017 مربوط به بخش کتابخانه های عمومی بود. همان گروهی که شب اول در برنامه اختصاصی شان شرکت کرده بودم. یک تیم منسجم وقوی با مدیریت جین ریچارد استرالیایی که یک زن مهربان و مدیر بود. من در آن جلسه به نمایندگی از خانم پازوکی رفته و در گردهمآیی کمیته شرکت کرده بودم. کلی هم تحویل گرفتند و به سرعت صمیمانه و دوستانه برخورد کردند. جلسات بعدی شان را هم مشارکت کردم. برنده های بعدی مربوط به پوسترها بود. در بخش پوستر، سه نفر را برگزیدند. سه پوستر برگزیده شده درباره کتابخانه های سیار از مالزی، تور کتابخانه ای مبتنی بر واقعیت مجازی از سنگاپور و ظهور خوانندگان جوان بر بستر رسانه های دیجیتال از دانمارک بودند. چهار پوستر هم مربوط به ایرانیان حاضر در ایفلا بود که درمیان برگزیدگان نبودند. نشست برگزیده از میان بیش از 200 جلسه مربوط به نشست توسعه پایدار و محیط زیست بود. ایفلا سه تقدیر ویژه هم داشت. اول از نفیسه احمد و کشور مالزی به خاطر میزبانی اجلاس هشتاد و چهارم. دوم از کارن لاتیمر به خاطر تلاش برای طراحی و ساخت کتابخانه ها و ارتقای فهم مشترک معماران و کتابداران. سوم از مارین سوفی به خاطر تقویت آگاهی بخشی در نگهداری و حفاظت از مواد کتابی در غرب آفریقای فرانسه زبان. ماهیت این تقدیرها کاملا نشان می دهد که ایفلا تلاش می کند وجه غیر دولتی خود را نشان دهد. می تواند از کتابخانه های ملی در کشورهای کمتر توسعه یافته هم تقدیر کند اما ترجیح و اولویتش روی انسان ها و انجمن های تاثیر گذار است. پس از این تقدیر ها نوبت به اعطای مدال ایفلا رسید. اولین مدال امسال به خاطر تقویت قانون کپی رایت و دسترسی به اطلاعات به ترزا هکت رسید. این قانون در ذیل یکی از مسیرهای راهبردی ایفلاست که در کنار آن به معاهده مراکش هم اشاره می کند. هم در زمینه وایپو و هم در معاهده مراکش هیچ کاری نکرده ایم. وایپو دقیقا مشخص نیست در کدام دستگاه پیگیری می شود. سال گذشته چند ماه تلاش کردم تا وضعیت وایپو را در ایران دنبال کنم و آخر هم به جایی نرسیدم. از طرفی قوه قضاییه، از طرفی وزارت ارشاد و از طرفی وزارت دادگستری درگیر این معاهده هستند. مهم تر اینکه ایران وایپو را امضا کرده اما هنوز در مجلس به تصویب نرسیده است. در زمینه معاهده مراکش، بندی وجود دارد مربوط به تسهیل خدمات و استاندارد های کتابخانه ای برای معلولین و ناتوان های جسمی مانند نابینایان که در این زمینه هم اتفاق چشمگیری نیفتاده است. پیگیری این موضوعات از آن کارهای ماندگار و بزرگی است که می تواند برای کتابداری کشور منشا برکت باشد. مدال دوم ایفلا به بوخله بامبو رسید برای تقویت، احیا و راه اندازی انجمن های کتابداری در آفریقا. می گویند مدال برای کسی است که برای ایفلا آوردهای داشته باشد. اینکه فردی در آفریقا همگام با ارزش های ایفلا حرکت کرده باشد برای ایفلا بسیار مهم تر است از اینکه بیایند و از خدمات یک کتابخانه ملی و یا یک انجمن مانند انجمن کتابداری آمریکا با حجم وسیعی از اقدامات بشردوستانه حمایت کند. مدال دیگر برای بیشترین تلاش و فعالیت در فضای مجازی (اینستاگرام، توییتر و فیسبوک برای پوشش اخبار ایفلا و برنامه های مالزی به دکتر نیک آسوگوی رسید. این جایزه ها و تقدیر ها نشان می دهد که ایفلا مشروعیتش را از جامعه می گیرد نه از جاهای دیگر. خیلی مهم است که به تحولات جامعه توجه دارند. اگرچه مرجع هستند اما خودشان را در راس نمی بینند.
به نظر من ایفلا برای ایرانیان بیش از آن که یک نشست جهانی باشد می تواند یک دورۀ کارآموزی باشد. هم برای دانشجویان، هم برای اساتید، هم برای مدیران و هم برای حرفه مندان و علاقه مندانی که به این موضوع توجه دارند. همۀ ما در هر جایگاهی می توانیم از ایفلا یاد بگیریم.
در بخش بعدی از 11 جوان فعّال به عنوان رهبران برنامه های ایفلا در سال ها 2016 تا 2018 تقدیر کردند. ایشان که عمدتا در زمینه های اجرایی و در نقش مربی در پیشبرد اهداف ایفلا کمک می کردند، با شال های سبز رنگ به جایگاه آمدند که نمی دانم چه معنایی داشت. مجموع این تقدیرها این پیام را دارد که ایفلا می خواهد همه مشارکت کنند. تمام تقدیرها و افتخارات ایفلا مربوط به جامعه و بخش های پایین دستی بود و این نشان دهنده توجه آنها به جنبه هایی است که ممکن است در دنیا دیده نشوند.
بعد از این برنامه جرالد اعلام کرد که میزبانی ایفلای 2020 به نیوزلند رسیده است. نیوزلندی های حاضر در اختتامیه هم از جاهای مختلف سالن فریاد و هورا سر دادند. ویدئویی هم پخش کردند از پیام نخست وزیر این کشور، جاسیندا آردرن، و همین طور از زیبایی ها و جذابیت های نیوزلند که واقعا زیبا بود. نیوزلند از آن کشورهای بی نظیر دنیاست. هم از تنوع جغرافیایی و هم از نظر جامعه و هم از نظر سیاست و حکومت داری. همیشه هم در ردیف ده کشور اول در شاخص توسعه انسانی بوده است. در شاخص های دیگر مثل رضایتمندی های شغلی و زندگی همیشه در پنج کشور اول جهان بوده و از همه مهم تر اینکه «شفاف»ترین کشور در دنیاست و شاخص های فساد در این کشور تقریبا ناچیز است. خیلی ها از نیوزلند در زمینه سیاست و حکومت به عنوان مدینۀ فاضله(اتوپیا)ی عینیتیافته یاد می کنند. برنامه بعدی مربوط به یونانی ها بود. یونانی ها میزبان دور بعدی ایفلا هستند. رییس کتابخانه ملی شان به جایگاه آمد و همه را دعوت کرد. پس از او هم رییس انجمن کتابداری یونان، خانم الکساندرا پاپازاگلو به جایگاه آمد و سخنرانی کوتاهی کرد. ویدئویی هم پخش کردند که در آن پیام شهردار آتن برای دعوت به کنفرانس هشتاد و پنجم نمایش داده شد. همین طور در ادامه ویدئو نیز به جذابیت های آتن توجه شده بود و در آخر در زیرنویس نوشته بود: آتن، شهری که داستان هایش به پایان نمی رسد!
در اینجا ایفلای مالزی با سخنرانی چند دقیقه ای سالمرون خاتمه یافت و تا برنامه بعدی در آتن از همه خداحافظی کرد. مجمعی با 44 بخش (section) و بیش از 1200 متخصص از سراسر جهان که توانسته اند سالانه نگاه کتابخانه های مختلف را به خود متوجه کنند. ایفلای مالزی با بیش از 3100 هیئت، بیش از 500 سخنران و 247 جلسه و 70 غرفه نمایشگاهی و 387 داوطلب که همگی از 122 کشور به مالزی آمده بودند، تجربه جدیدی را پشت سر گذاشت. من برای اولین بار بود که به ایفلا می آمدم. ایفلا حتی برای من که کتابدار نیستم جذاب بود. به اعتقادم برای ایفلا، کتابدار بودن یا نبودن مسئله نیست. وگرنه جرالد نمیبایست دبیرکل آن می بود. برای ایفلا اول از همه، حرفه و تلاش برای این حرفه در جهت دسترسی آزاد به اطلاعات و آگاهی بخشی مهم است. برای ایفلا مهم است که همۀ مردم به او بپیوندند و نه فقط کتابداران. برای همین است که می تواند طرح و پروژۀ جهانی را مدیریت کند. در تقدیرهایشان هم نشان می دهند که به همه نیاز و توجه دارند. چنانچه حتی امسال می آیند و از یک معمار تقدیر می کنند. برای ایفلا معماری که درک صحیحی از نمادهای بصری کتابخانه داشته باشد مهم است، جامعه شناسی که برای فرایند های ضد سانسور و مکانیسم های علیه خشونت و تبعیض تلاش می کند. حتی روان شناسان برای ایفلا مهم هستند. ایفلا تلاش می کند به یک هاب (Hub) نخبگان تبدیل شود.
نکته جالب و حیرت انگیز در میان تقدیر ها و جوائز امسال این بود که از میان حدود 30 نفر برگزیده، 27 نفر زن بودند. نمی توان گفت دلیلش این است که کتابداری رشته ای زنانه است. دلیلش این است که به برابری اعتقاد دارند و در این رقابت زنان پیشتاز هستند. باید تلاش کنیم تا در این حرفه برابری های جنسیتی را به رسمیت بشناسیم و از رشد زنان پیشتاز نهراسیم. صرف حضور زنان کافی نیست. قبل از آن باید بپذیریم همه برای رسیدن به فرصت ها موقعیت برابر دارند. هم در رشته و دانشگاه و هم در حرفه و کار همه باید برابر باشند. اگر به هر دلیلی در مدیریت کتابخانه ها، در دانشگاهها و در انجمن ها و در هر جای دیگری دچار حسِ بی فایده بودنِ رقابت شدیم یعنی در محیط نابرابر تنفس می کنیم. این درس بزرگی برای ما می تواند باشد. همین طور تجربه اول من از ایفلا نشان می دهد که اگرچه ما (ایرانیان) سابقه طولانی در اجلاس های ایفلا داشته ایم اما دستاوردهای ما به اندازه حضورمان نبوده است. نمایندگان ما در این اجلاس باید تقویت شوند و «متخصصین» بیشتری در این میدان حاضر شوند. پیشنهاد اکیدم این است که باید کمیته ای ملی برای ایفلا تشکیل شود. از دانشگاهها، کتابخانه ملی، کتابخانه های عمومی، انجمن کتابداری و... باید همگی جمع شوند و کمیته ای ملی شکل دهند و در راستای هدفها و برنامههای ایفلا همآهنگ شوند.
فرجام سخن
در پایان چکیدۀ مشاهداتم از ایفلا طی یک هفته را می توانم در بستهای با گزاره های زیر ارائه کنم تا بیشتر بدانیم ایفلا چیست و به چه کار ما می آید.
- اگر از عدم شفافیت فرایندهای حرفه در دانشگاه ها و سایر مراکز مرتبط دلسرد هستید، ایفلا شفاف است.
- اگر از عدم پاسخگویی متخصصین، برخی حرفه مندان و برخی ساختارهای کتابداری و اطلاع رسانی دلسرد هستید، ایفلا درباره همه فرایند ها پاسخگوست.
- اگر احساس می کنید پروژه ها و ایده هایتان به دلایل غیر علمی و غیر منطقی حمایت نمی شود، ایفلا آن ها را حمایت می کند.
- اگر از فرط فرتوتسالاری ناامید شده اید، ایفلا شایستهسالار است.
- اگر زنان به هر دلیلی در حاشیه هستند و از موقعیت های برابر برخوردار نیستند، ایفلا به فرصت های برابر می اندیشد و آن ها را عملی می کند.
- اگر تلاش هایتان برای تشویق و ترویج دسترسی به اطلاعات بی ثمر است، ایفلا آنها را می بیند و ستایش می کند.
- اگر به هر دلیل به حرفه تان افتخار نمی کنید، ایفلا آن را برایتان غرورآفرین می کند.
- اگر تلاش هایتان برای تغییر بی سرانجام است، ایفلا به شما انرژی و امید و آموزش می دهد.
- اگر به حوزه های بین رشته ای علاقه مندید، ایفلا زمینه های مشارکت در محیط زیست، معماری، جامعه شناسی و روانشناسی را به شما معرفی می کند.
- اگر هزاران قوانین دست و پا گیر فرصت برابر مشارکت را از شما می گیرد، ایفلا و کمیته هایش از شما می خواهد تا به عضویت آنها درآیید و مشارکت کنید.
- اگر از لذت کار داوطلبانه محروم هستید، ایفلا آن را با استانداردهای بین المللی در اختیار شما قرار می دهد.
- اگر از رکود علمی دانشگاه ها دلسرد شدید، ایفلا سالانه بهترین های حرفه و دانش را در یک نقطه جمع می کند و می توانید از این طریق شبکه هایتان را بسازید.
از ایفلا بهره مند شویم و آن را به فرصت حضوری برابر و متعالی بدل کنیم.
به امید روزی که ایرانیان در ایفلا بدرخشند و آوردههایی برای حرفۀ خود داشته باشند.
درود بر همه مورچه خورتی ها
کار فوق العاده ای خواهد بود که مقایسه کنیم نوشته هایی را که مسافران ایفلا از ایران و از کشورهای دیگر نوشته اند. چرا؟ چون نشان دهیم کی با دست خالی برمی گردد و کی با دست پر!
منم از جناب زمانی تشکر می کنم.بسیار عالی و واقع بینانه حقایق را نوشتند و ما رو با قلم زیباشون به فضای ایفلای امسال بردند.
بعصی وقت ها یک مدیر غیر کتابدار بی ادعا و متخصص در حوزه خود برتری داره به کتابدارهای پر ادعا .
اگر تحولی در دیدگاه ایرانیان برای ایفلا بوجود اید این شماهستید که می اورد. منتظر هستیم به ایران برگردی و این مسیولیت خطیر را بر عهده بگیرید. زنده باشید مدیر کوشا . با اینکه لیزنا خوان نبودم بخاطر روز نوشتهاین روز چندبار به سایت سر میزدم.
ممنون آقای زمانی