کد خبر: 43807
تاریخ انتشار: چهارشنبه, 05 خرداد 1400 - 14:35

داخلی

»

کتاب

تجدید چاپ رمان‌های «بار باران» و «تنهاترین عاشق،عاشق ترین تنها»

منبع : انتشارات کتاب نیستان
رمان‌های «بار باران» اثر سعید تشکری و «تنهاترین عاشق،عاشق ترین تنها» اثر نصرالله قادری به چاپ دوم رسیدند.
تجدید چاپ رمان‌های «بار باران» و «تنهاترین عاشق،عاشق ترین تنها»

به گزارش لیزنا، رمان‌های «بار باران» اثر سعید تشکری و «تنهاترین عاشق،عاشق ترین تنها» اثر نصرالله قادری به چاپ دوم رسیدند. میان آنچه در تاریخ آمده است و آنچه در ادبیات داستانی خلق می‌شود فاصله ای عمیق است‌. همچنین که بین واقعیت و شهود پلی میان حقیقت و واقعیت است. سعید تشکری در بار باران از منظر شهودی به زندگی گوهرشاد بیگم عروس تیموری پرداخته است‌. گوهر شاد بیگم و شاهرخ پس از مرگ تیمور به سوی سرزمین هرات حرکت می‌کنند تا جا پای تیمور نور جهانگشای بگذارند و بخشی از سرزمین او را به نام تیمور پادشاهی کنند. تیمور در راه چین و ماچین در سودای فتح سرزمین تازه و توبه خویش جان می‌دهد . تیمور در پندار این که مسلمانان بسیاری را کشته است و خدای مسلمانان با او قهر کرده است‌، می‌خواهد در کشتاری تازه از کفار بازگشت خود را به سوی خداوند بنا کند، اما مرگ او این فرصت جهانگشایی را از او می‌گیرد. از سوی دیگر گوهرشاد و شاهرخ در راه رسیدن به طوس با مادر بیمار گوهرشاد روبرو می‌شوند. آنها می‌شنوند که در طوس سلطانی به نام رضا (ع) شفای عرب و عجم، ترک و تاتار را با بهای شکستن دل می‌دهد. گوهرشاد عهد می‌بندد در صورت بهبود مادرش خانه‌ای در کنار بارگاه سلطانی رضا بسازد. مادر بهبود می‌یابد و گوهرشاد به عهد خویش پافشاری می‌کند. قوام الدین شیرازی معماری حاذق بر کار گمارده می‌شود. اما پیرزنی حاضر نیست که تکه زمین خود را به گوهرشاد بفروشد. پریزاد خادمه گوهرشاد و از سوی دیگر پسران گوهرشادبیگم بایسنقرمیرزا و ابراهیم میرزا شولای سلطانی پدر را به دور انداخته‌اند و هر کدام چون گوهرشاد در بین فضیلت و خدمت‌، خدمت به سلطان را تا ماندن در امیری تیموری ترجیح می‌دهند. شاهرخ که در میان قوم تیموری دشمنان بسیار دارد در حرم سلطانی رضا به خون می‌نشیند و نوادگان تیموری قصد جان او را می‌کنند. شاهرخ از مهلکه ترور خویش با دعای همسر و فرزندان جان سالم به در می‌برد. قوام الدین شیرازی بنای مسجد گوهرشاد را به اتمام می‌رساند اما او دچار چالشی عظیم است زیرا می‌داند در آینده نامی از او در این مسجد باقی نخواهد ماند. همچنان که گوهرشاد دریافته است در فضیلتی که یافته از میان فرزندان خود جانشینی برای قوم تیموری باقی نخواهد گذاشت. در آفتاب افتتاح مسجد همه قهرمانان گویی کبوترانی شده‌اند که در بام مسجد گوهرشاد سلطانی به نام رضا (ع) را طواف می‌کنند.

چاپ دوم بار باران در 140 صفحه رقعی با طرح جلدی جدید از سوی انتشارات کتاب نیستان به بازار نشر عرضه شده است.

تنهاترین عاشق، عاشق ترین تنها

«تنهاترین عاشق، عاشق‌ترین تنها» دومین مجلد از چهارگانه نصرالله قادری – برای چهار یار پیامبر(ص)؛ سلمان، ابوذر، بلال و مقداد – است که انتشارات کتاب نیستان  چاپ دوم آن را به تازگی روانه بازار نشر کرده است.

تنهاترین عاشق... از منظر ساختار ادبی اثری چندگانه به شمار می‌رود. نویسنده این اثر اذعان داشته که برای نوشتن این داستان که به شرح زندگی ابوذر غفاری صحابه بزرگوار پیامبر اسلام اختصاص دارد بیش از ۳۰۰ اثر را  مطالعه کرده است و این مسئله در متن این رمان به خوبی و زیبایی قابل درک و حس است. قادری با شگردی درخور تأمل در جای جای متن این رمان و در نقل‌قول‌ها، از احادیث، روایات و نیز نقل‌قول‌های تاریخی بیان شده در مورد ابوذر و یا برجای مانده از وی استفاده کرده است؛ که اگر بنا به پانوشت زدن بود، به خوبی می‌شد این استنادات را مشاهده کرد.

این حجم استفاده از چنین عباراتی در کنار حفظ ساختار داستانی اثر و همچنین تلفیق خیال هنرمندانه نویسنده در توصیف فضا و مکان و زمانی که چنین عباراتی از سوی ابوذر و اطرافیانش روایت شده است، تنها قوت غیر قابل انکار این رمان نیست. قادری در لابه‌لای روایت داستانی خود اطلاعاتی از برخی چهره‌های تاریخی صدر اسلام ارائه داده و چهره‌ای از آنها می‌سازد که بسیاری از مخاطبان این دست آثار و حتی پژوهشگران تاریخی، ممکن است تا پیش از این در مورد آن چیز زیادی نشنیده باشند و اکنون چنین ساختاری به آنها کمک می‌کند تا بتوانند تصویری بکر و زیبا از چنین رویدادی داشته باشند.

به عبارت ساده‌تر نویسنده در این رمان در مقام یک رمان نویس و نه تاریخ نویس خود را به مخاطبانش ارائه می‌کند و از همین منظر است که قادری توانسته قدرت بیان خود از یک واقعه تاریخی را بر بال تخیلی ذاتی موجود در ادبیات نشانده و به مخاطب خود عرضه کند.

تنهاترین عاشق... اما از منظر نثر و نگارش نیز اثری در خور اعتنا به شمار می‌رود. نوعی شور حماسی کنترل شده در نثر و بیان قادری در این اثر قابل ردگیری است که در یک نگاه کلی به اثر هویتی فرا ادبی داده است. قادری در این رمان نه مخاطبش را میزبان نثرهای متکلف و عوام­فریبانه مرسوم برای بیان قصه‌های تاریخی کرده است و نه آنها را با نثر های سنگین و پرطمطراق حماسی روبرو می‌کند. نثر قادری در این کتاب به طور مشخص نثری شناسنامه دار و تولید شده بر مبنای شخصیت و شیوه زندگی و تفکر ابوذر است. نثری که اندیشه و تفکر ساده زیستی و صحرانشینی ابوذر را در کنار تندی و تیزی بیان با کفار و نرمی و معاشقه با محبوبش را توامان با هم  داراست.

در کنار تمامی این موضوعات نثر قادری در این رمان نثری مخاطب پرور به شمار می‌رود. نثری که برای ارتباط گرفتن با مخاطب برای خود اصول و اسلوبی مشخص و معین دارد؛ نثری است که مخاطب در مواجهه با آن حس می­کند علاقه به کشف زوایای آن دارد و به عبارت ساده تر خود را در مقابل موجودی تازه خلق شده و آماده کشف می‌بیند.

از نصرالله قادری پیش از این رمان «ناله‌های عاشق» با موضوع زندگی سلمان فارسی با همین تم منتشر شده و وی در حال حاضر نیز مشغول تألیف رمان دیگری با موضوع زندگی بلال حبشی است.